بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > ادبیات طنز

ادبیات طنز در این تالار متون طنز مناسب و بحث در مورد طنز قرار دارند

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 11-15-2008
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Arrow کاریکلماتور

گربه بي دست و پا در جنگل هم نمي تواند از درخت بالا برود .
ــ فكر پرنده محبوس حاصل جمع بلند پروازي ها است .
ــ براي نام نويسي روي سنگ قبر يك عمر فرصت داريم .
ــ سطل زباله سالن غذا خوري سگ و گربه است .
ــ پرنده تير خورده همسفر سقوط است .
پرويز شاپور

ــ آب از هم آغوشي قطرات باران سرچشمه مي گيرد .
ــ آب تشنه سلامتي ماهي را به خطر مي افكند .
ــ گورستان سالن غذا خوري حشرات است .
ــ قطرات باران در آغوش هم آب مي شوند .
ــ فاصله بين دوباران را اب پر مي كند .
پرويز شاپور

يكي مي گفت : آخرين چيزي كه به زندگي معنا مي دهد مرگ است .
ــ زندگي را چه عرض كنم ولي مرگ ، براي هيچكس كم نمي گذارد .
ــ در يك جامعه مصرفي ،‌همه وجود مرگ را از ياد مي برند .
ــ مرگ ، پلي است كه بعداً از آن خواهيم گذشت ....
ــ مرگ ، يك پاي زندگي است .
ــ مرگ همه كاره زندگي است .
حميد شاد
طنزوكاريكاتور

ــ يكي مي گفت : زندگي ، دكمه بازگشت ندارد ، مرگ را چه عرض كنم ...
ــ مرگ هم مثل زندگي وجود داره ، هرچند كه نخواهيم از آن حرف بزنيم .
ــ زندگي آدم را به بازي مي گيرد و مرگ بازي را تمام مي كند .
ــ زندگي در مقابل مرگ حرفي براي گفتن ندارد ، اميد چرا ...
ــ مرگ ، رفيق گرمابه و گلستان زندگي است .
ــ مرگ حقه و همه به حقشون مي رسن .
ــ مرگ همه چيز را ختم به خير مي كند ، خير پيش ....
حميد شاد
طنزوكاريكاتور

از دزدها خيلي مي ترسيد ، زندگي به دزدي وادارش كرد، حالا از مردم مي ترسيد .
ــ اولين باري كه دچار حمله فلبي شد ، آخرين بار بود .
ــ چشم در اثر خستگي آب ريزش بيني پيدا كرد .
ــ جيرجيرك هر شب براي باغچه درددل مي كند .
ــ آخرين ادوكلني كه استفاده مي كنم ،‌كافور بود .
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 05-27-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مادر «شاپور» می‌گفت: «60 سال بچه بزرگ کردم، یک کلمه حرف حسابی از دهانش نشنیدم.» ولی همین حرف‌های ناحساب شاپور که با اسم «کاریکلماتور»، از مجموعه ها و جنگ های هنری و ادبی سر در می‌آورد، از بهترین و طنازانه ترین ستون های این مجلات بود. این کاریکلماتور است که اسم شاپور را به ادبیات مدرن ایران سنجاق کرده. در زیر چند نمونه از کارهای شاپور را می خوانیم:


- بار زندگی را با رشته عمرم به دوش می کشم.
- زندگی بدون آب از گلوی ماهی پایین نمی رود.
- باغبان وقتی دید باران قبول زحمت کرده ، به آبپاش مرخصی داد.
- قطره باران غمگین روی گونه ام اشک میریزد.
- فواره و قوه جاذبه از سربه سر گذاشتن هم سیر نمی شوند.
- جارو، شکم خالی سطل زباله را پر می کند.
- بلبل مرتاض روی گل خار دار می نشیند.
- برای مردن عمری فرصت دارم.
- در خشکسالی آب از آب تکان نمی خورد.
- قلبم پر جمعیت ترین شهر دنیاست.
- رد پای ماهی نقش بر آب است.
- گل آفتابگردان در روزهای ابری احساس بلاتکلیفی می کند.
- اگر خودم هم مثل ساعتم جلو رفته بودم حالا به همه جا رسیده بودم.
- به عقیده گیوتین سر آدم زیادی است.
- با چوب درختی که برف کمرش را شکسته بود ، پارو ساختم.
- با سرعتی که گربه از درخت بالا می رود، درخت از گربه پایین می آید.
- وقتی تصویر گل محمدی در آب افتاد ، ماهی ها صلوات فرستادند.

- ستارگان سکه هایی هستند که فرشتگان در قلک آسمان پس انداز کرده اند.
- دلم برای ماهی ها می سوزد که در ایام کودکی نمیتوانند خاک بازی کنند.
- پرگاری که اختلال حواس پیدا می کند بیضی ترسیم می کند.
- با اینکه گل های قالی خارندارند ، مردم با کفش روی آن پا می گذارند.
- آب به اندازه ای گل آلود بود که ماهی ، زندگی را تیره و تار میدید.
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 05-28-2009
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

گربه ها عاشق آدم هایی هستند که در زندگی دیگران موش می دوانند .

پزشک ناشی ، به جای تب بر قیچی تجویز می کند .

اسپند دود می کنم که چشمم ، کسی را نخورد .

به نارنجک بدون ضامن ، وام نمی دهند .

ازبس که به همه چپ چپ نگاه کرد, چشمانش چپ شد.

از بس که روشنفکر بود از خاموشی برق هراسی نداشت.

وقتی اشکم می خواهد به گردش برود سوار نگاهم می شود.

آنقدر خسیس بود که حتی وقتی مرد عمرش را به شما نداد.

وقتی واژه ای خارجی بیان می کنم, تمام واژه ها دور آن جمع می شوند.

امید و آرزو تنها دوستان واقعی مان هستند که تا آخرین لحظات زنگی, ما را ترک نمی کنند.

همیشه می گفت: آدم عاشق باید حرف دل را گوش کند, نه عقل را ولی حرف ازدواج که پیش آمد

گفت: همیشه از روی عقل کار کن, نه دلت.
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 06-03-2009
abadani آواتار ها
abadani abadani آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Apr 2009
نوشته ها: 1,022
سپاسها: : 0

13 سپاس در 12 نوشته ایشان در یکماه اخیر
abadani به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

سحر كه وزيد شمع شب خاموش شد.
پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 06-03-2009
abadani آواتار ها
abadani abadani آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Apr 2009
نوشته ها: 1,022
سپاسها: : 0

13 سپاس در 12 نوشته ایشان در یکماه اخیر
abadani به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

پياله دستهاي ساقي كه از هم گسيخت زمين مست شد.
سحر كه وزيد شمع شب خاموش شد.
نگاهم را كه از او بريدم قلبم ديگر رفو نشد.
ستاره نتوانست از صبح بپرسد ساعت چند است.
صبح كه دميد شب را باد برد.
قلبم كه جريحه دار شد از چشمم خون آمد.

ویرایش توسط abadani : 06-03-2009 در ساعت 01:30 PM
پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 06-03-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

جناب آباداني عزيز بسيار زيبا بود ، توصيف سحر و شمع و شب .....


ساقي پياله اي در دست نداشت

آنچه بود تمامي داراييش بود

که به يک باره همه را به صبح باخته بود.....
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 06-03-2009
abadani آواتار ها
abadani abadani آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Apr 2009
نوشته ها: 1,022
سپاسها: : 0

13 سپاس در 12 نوشته ایشان در یکماه اخیر
abadani به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

آنچه را كه ساقي به صبح باخته بود از شب برده بود
پاسخ با نقل قول
  #8  
قدیمی 06-03-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

آنکه به شب مي بازد هميشه در حسرت ديدار صبح خواهد ماند......
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #9  
قدیمی 06-03-2009
abadani آواتار ها
abadani abadani آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Apr 2009
نوشته ها: 1,022
سپاسها: : 0

13 سپاس در 12 نوشته ایشان در یکماه اخیر
abadani به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

سايه ام آنقدر به دنبالم دويد كه تا شب رسيد خسته شد و ولم كرد
پاسخ با نقل قول
  #10  
قدیمی 06-03-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

سايه نمي دود اين ماييم که پي خود مي گرديم..... من گم شدم مرا نديده اي!!!
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 05:14 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها