عالیه سارایِ عزیز
از اول که به آخر اومدم کاملا متوجه پیشرفتت شدم. منطقیه که از رئال شروع کنی.نقاشی هم مثلِ ادبیاته. معمولا کارایِ ابتدائی اکثرِ ادبیاتی ها هم رئاله و قالبِ کارهایِ بزرگان رو تقلید می کنن که در واقع میشه بهش گفت تمرینِ نوشتن. به مرور زمان دست که به نوشتن عادت کرد، سبک هم عوض میشه. مطمئنا سبک خودت رو پیدا خواهی کرد. طوری که زمانی هرکی کارات رو ببینه لازم نباشه دنبالِ امضات بگرده
فقط حتما ادامه ش بده...هر اتفاقی افتاد، ادامه ش بده
بذار شاهکار خودم رو بذارم( فقط امیدوارم کارای تو پیش این اثر رنگ نبازه!) :
هان؟ خنده نداره که!
این واقعا مالِ خودمه. می دونم شگفتی آوره ولی خب دیگه.
فکر کنم قبل از گذاشتنِ قدومِ مبارک به مدرسه بود که این رو کشیدم
در خیلی کوچیک بودنم شکی نیست ولی نمیدونم دقیقا کِی
نگهش داشتن برام و مطمئنا نگهش خواهم داشت
دقت کردین نقاشی کودکان چقدر پر رمز و رازه...هیچکی نمی فهمه چرا بچه این رو اینجوری کشید... واون رو اونجوری
مثلا من الان نمی فهمم اون قرمزایِ بالایِ کوه چیه؟! و واسه چی کشیدمش! یا مثلا خونه چرا نصفه رنگ شده....یا چرا به اصطلاح پاروها تو هوان!! هه
شاید از audery کوچولو هم بپرسی ندونه. ذهنِ کودک یک سیستمِ فوق العاده فعال و جذابه که دنیاش رو بدون سانسور و ریا و همون جور که می بینه به زبون میاره و به تصویر می کشه. به نظرم هنرِ یک هنرمند بازگشت به همون خلوصِ کودکیه...
سارا جان...گاهی کودکانه فکر کن
برات آرزوی موفقیت دارم