شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود |
09-29-2011
|
|
کاربر خيلی فعال
|
|
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312
1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نقل قول:
نوشته اصلی توسط آناهیتا الهه آبها
وقتی دلتنگ تو میشم میرم سراغ پیازها
از پیاز خوشم میاد
اشکمو زود درمیاره
اونطوری که دلم میخواد
وقتی هم اشکمو درمیاره کسی نمیگه چرا گریه میکنی
اگه بگه بهش میخندن بدون اینکه به من بخندن
پیاز شده علت بی سوال اشکهام
...
بیچاره پیازها از دست دلم چی میکشن!
(اینی که گفتم نه وزن داره نه قافیه
اگه داشت برام جای تعجب داشت چون اصلا طبع شعر ندارم
ولی دوستش دارم چون حرف دلمه نه عقلم)
|
عزیزم هنرمند بودن به ادبی حرف زدن و نوشتن نیست !
هنرمند بودن ینی چیزی که همه هر روز بی تفاوت ازش رد میشن و ُ ببینی
و این نگاه سهم هر کسی نیست !
متنت هرچند موزون نبود , ادبی نبود .. اما قشنگ بود .. دوس داشتم نگاهتو .. : )
نقل قول:
نوشته اصلی توسط آريانا
خیلی فضولم نه؟
|
خوشحالی کردن داره ؟؟
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.
|
6 کاربر زیر از GhaZaL.Mr سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
09-29-2011
|
|
کاربر بسیار فعال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,863
سپاسها: : 1,245
743 سپاس در 365 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Ghazal.banoo
عزیزم هنرمند بودن به ادبی حرف زدن و نوشتن نیست !
هنرمند بودن ینی چیزی که همه هر روز بی تفاوت ازش رد میشن و ُ ببینی
و این نگاه سهم هر کسی نیست !
متنت هرچند موزون نبود , ادبی نبود .. اما قشنگ بود .. دوس داشتم نگاهتو .. : )
خوشحالی کردن داره ؟؟
|
من همیشه میخندم خانم ناظم ...
احساس کردم توو اون لحظه ناراحته آناهیتا ..گفتم خنده ی زیبای منو ببینه ..از اون حس در بیاد.......
.............
__________________
There's a fire starting in my heart Reaching a fever pitch and It's bringing me out the dark Finally I can see you crystal clear
|
6 کاربر زیر از آريانا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
09-29-2011
|
|
مدیر تالار کرمانشاه
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 1,458
سپاسها: : 6,194
3,940 سپاس در 933 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
مرسی غزل
به خودم امیدوارم شدم...هنرمند!!
از شما هم ممنونم آریانا...بله درسته با خنده شما کلا فراموشش کردم(عجب بی معرفتیم من!!)
|
6 کاربر زیر از آناهیتا الهه آبها سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
09-29-2011
|
|
کاربر خيلی فعال
|
|
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312
1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نقل قول:
نوشته اصلی توسط آريانا
من همیشه میخندم خانم ناظم ...
احساس کردم توو اون لحظه ناراحته آناهیتا ..گفتم خنده ی زیبای منو ببینه ..از اون حس در بیاد.......
.............
|
من از صدات خوشم نمیاد هی برام لینک دانلودش ُ نذار !
طفلی آنا اگه خنده ی تورو ببینه که تا صب کابوس میبینه !
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.
|
6 کاربر زیر از GhaZaL.Mr سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
09-30-2011
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2011
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 504
سپاسها: : 5,940
1,937 سپاس در 757 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
کاش می شد بود و زندگی کرد
گاش میشد دفترم را باز کنم قلم بر دست بگیرم وخاطرات با تو بودن رااز اول یک به یک تکرار می کردم
ولی هرگز نخواهد شد تو در خاکی ومن پژمرده از بیداد زمانم
__________________
آنان که با افکاری پاک و فطرتی زیبا در قلب دیگران جای دارند را هرگز هراسی از فراموشی نیست چرا که جاودانند
کوروش بزرگ
javad.p سابق
|
4 کاربر زیر از اهورا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
10-01-2011
|
|
کاربر خيلی فعال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: كرمانشاه
نوشته ها: 1,524
سپاسها: : 2,541
1,575 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
زیر سنگینی احساس غرور گل سرخ
شاخ پیچک همسایه شکست
همه گفتند:"که اورا تو شکستی..............تو شکستی"
بانگاهی پردرد درفضا داد کشیدم
نشکستم..............نشکستم
ومرا حکم بر فیصله دادند
اما بغض صدساله من پا برجاست
که چرا همه دیدند شاخ پیچک همسایه شکست
وندیدند دلم راکه ترک خورده
............................. زیاد
|
5 کاربر زیر از فرگل سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
10-01-2011
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2011
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 504
سپاسها: : 5,940
1,937 سپاس در 757 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه ی لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
گفت یا رب از چه خوارم کرده ای ؟
بر صلیب عشق دارم کرده ای؟
خسته ام زین عشق ، دلخونم نکن
من که مجنونم تو مجنونم نکن
مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو لیلا ی تو ، من نیستم
گفت: ای دیوانه لیلایت منم
در رگت پنهان و پیدایت منم
سال ها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی
عشق لیلا در دلت انداختم
صد قمار عشق ، یکجا باختم
کردمت آواره ی صحرا نشد
گفتم عاقل می شوی اما نشد
سوختم در حسرت یک یا ربت
غیر لیلا بر نیامد از لبت
روز و شب او را صدا کردی ولی
دیدم امشب با منی گفتم بلی
مطمئن بودم به من سر می زنی
بر حریم خانه ام در می زنی
حال این لیلا که خوارت کرده بود
درس عشقش بی قرارت کرده بود
مرد راهش باش تا شاهت کنم
صد چو لیلا کشته در راهت کنم
__________________
آنان که با افکاری پاک و فطرتی زیبا در قلب دیگران جای دارند را هرگز هراسی از فراموشی نیست چرا که جاودانند
کوروش بزرگ
javad.p سابق
|
3 کاربر زیر از اهورا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
10-03-2011
|
|
کاربر خيلی فعال
|
|
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312
1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
انار !
چیزی مثل انار باغ همسایه استـ ,
دلتـ !
و منـ ..
هرچه تقلا کنم
دستم به دانه های سرخ اش
نخواهد رسید !
+ عکاس : امین نظری
+ دلم گرفته .. هوس انار کرده دلم ! (سعید بیابانکی)
غزل
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.
|
5 کاربر زیر از GhaZaL.Mr سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
10-04-2011
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2011
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 504
سپاسها: : 5,940
1,937 سپاس در 757 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
خداحافظ
خداحافظ...
آخرین کلامی که از تو شنیدم
و باز قصهی تلخ جاده و آن راه بلند...
که تو را از خلوت من می ربود
آسمان می گریست
شیشه ها می گریستند
و من مبهوت رفتنت
در پس شیشه های مه آلود
بغض دردناکم را بلعیدم
دیوانه وار خندیدم
__________________
آنان که با افکاری پاک و فطرتی زیبا در قلب دیگران جای دارند را هرگز هراسی از فراموشی نیست چرا که جاودانند
کوروش بزرگ
javad.p سابق
|
4 کاربر زیر از اهورا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
10-05-2011
|
|
مدیر کل سایت کوروش نعلینی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382
7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
دوستان توجه داشته باشند که در این تاپیک تنها نوشته های خود بچه ها باید قرار بگیره یعنی بچه ها خودشون نوشته باشند
به نظر نمیرسه که همه ی اینها همگی نوشته های خود عزیزان بشه .
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست
|
4 کاربر زیر از دانه کولانه سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 01:02 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|