زندگی زیباست . من حس میکنم خنده ها را می شود تقسیم کرد.
می شود تصویری از لبخند را بر لب بغض کهن ترسیم کرد.
می شود مثل صفای شعله بود در فضای سرد یخبندان دل.
می شود نقدی به سوی نور زد از نگاه تیره زندان دل.
می شود صبح و سلام و عشق را با طلوع یاد تو آغاز کرد.
می شود با بال رنگین خیال تا فراسوی زمان پرواز کرد.
می شود صاف و زلال و آیینه وار انعکاس لحظه های عشق بود.
می شود در باغ گلرنگ پگاه خیس باران صفای عشق بود.
می شود در آسمان چشم تو خیره شد تا کهکشان نور راند.
می شود خورشید بود و بیقرار روشنی بخشید و گرما و سرور.
می شود آئین دل را تازه کرد در بهار عشق با باران نور.
می شود با مهربانیهای خود عشق را با زندگی پیوند زد.
می شود هر صبح مثل آفتاب شادمان بر زندگی لبخند زد.
می شود مضمون ناب عشق را لابه لای حرفهای تازه جست .
می شود چون ریشه بابونه ها در لابه لای بوته زار عشق رست.
می شود با واژه های تازه گفت : زندگی زیباست با لبخند عشق.
می شود چون ساقه تردی شکفت در بهار باغ با پیوند عشق.
زندگی زیباست .
..................... من حس می کنم خنده ها را می شود تقسیم کرد.!
می شود تصویری از لبخنـــــــــــد را بر لب بغــــــــض کهن ترسیم کرد.