|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
|||||||
| شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود |
 |
|
|
ابزارهای موضوع | نحوه نمایش |
|
#3991
05-21-2012
|
||||
|
||||
در اين دنيا از دو راه ميتوان موفق شد: يا از هوش خود يا از ناداني ديگران ویرایش توسط رزیتا : 05-21-2012 در ساعت 05:10 PM 
|
| 4 کاربر زیر از fatemiii سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
#3992
05-21-2012
|
||||
|
||||
در مسیرهــای نــاهمـوار ِ زنــدگـی می تــوان رفــقای نیــمه راه را شنــاخـت...
|
| 5 کاربر زیر از shokofe سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
#3994
05-22-2012
|
||||
|
||||
|
ارزش زيادي در بلاها وجود دارد چون تمام اشتباهات در آن از بين ميرود
__________________
اسم مرا باید در کتاب رکوردهای گینس ثبت کنند مدتهاست دلم هوای تورا داردوبی هوا نفس میکشم
|
| 2 کاربر زیر از SOHRAB_HAZHII سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
#3995
05-22-2012
|
||||
|
||||
|
من کسی را می ستایم که اندیشیدن را به من آموخت، نه اندیشه ها را...
 ....
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
|
| 3 کاربر زیر از ساقي سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
#3996
05-23-2012
|
||||
|
||||
|
سخت است یکرنگ ماندن در دنیایی که مردمش برای پر رنگ شدن حاضرند هزار رنگ باشند
|
| 3 کاربر زیر از شابادی سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
#3997
05-23-2012
|
||||
|
||||
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
| 4 کاربر زیر از رزیتا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
#3998
05-23-2012
|
||||
|
||||
افسانه هارارهاكن!
|
| 5 کاربر زیر از shokofe سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
#3999
05-23-2012
|
||||
|
||||
در دنیا، تنها کسی موفق می شود
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
| 3 کاربر زیر از رزیتا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
#4000
05-23-2012
|
||||
|
||||
__________________
ای بنده تو سخت بی وفایی ، از لطف به سوی ما نیایی هرگه که ترا دهیم دردی ، نالان شوی و به سویم ایی هر دم که ترا دهم شفایی ، یاغی شوی و دگر نیایی . . . ای بنده تو سخت بیوفایی ...
|
|
| کاربران در حال دیدن موضوع: 7 نفر (0 عضو و 7 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 10:28 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.