|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
|||||||
| شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد |
 |
|
|
ابزارهای موضوع | نحوه نمایش |
|
#411
02-17-2010
|
||||
|
||||
خیره بر دامن صحرا نگریست
دید چون نیست ز لشکر اثری زار بر خویش چو دریا بگریست. 
|
| کاربران زیر از amir ahmadi به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
#412
02-17-2010
|
||||
|
||||
|
دست که تکان دادم فهمیدم
غبار جاده تسکینم نمی دهد حالا لحظه ها سنگین تر می گذرند و آبی در انتظار فروریختن خشک می شود تنها آسمان می فهمد و تنها خورشید می داند که ماه بعد از تو از پشت دکل های برق بالا می آید من گردن می کشم تو را نمی بینم
|
| کاربران زیر از T I N A به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
|
#413
02-17-2010
|
||||
|
||||
|
آرزو هات را یه جا بنویس و یکی یکی از خدا بخواه
خدا یادش نمیره ولی تو یادت میره چیزی را که الان داری آرزوی دیروزته
__________________
زندگي با صدا شروع ميشه بي صدا تموم ميشه، عشق با ترس شروع ميشه با شك تموم ميشه، دوستي هر جايي ميتونه شروع بشه اما هيچ جا تموم ميشه. 
|
| کاربران زیر از T I N A به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
|
#414
02-18-2010
|
||||
|
||||
|
اگر امروز دلدارم درآید همچو دی خندان فلک اندر سجود آید نهد سر از بن دندان الا یا صاح لا تعجل بقتلی قد دنا المقتل ترفق ساعه و اسال وصل من باد بالهجران بگفتم ای دل خندان چرا دل کرده‌ای سندان
ببین این اشک بی‌پایان طوافی کن بر این طوفان
__________________
There's a fire starting in my heart Reaching a fever pitch and It's bringing me out the dark Finally I can see you crystal clear
|
| کاربران زیر از آريانا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
|
#415
02-18-2010
|
|||
|
|||
|
زندگي دفتري از خاطرهاست
يك نفر در دل شب يك نفر در دل خاك يك نفر همدم خوشبختي هاست يك نفر همسفر سختي هاست چشم تا باز كنيم عمرمان مي گذرد ما همه همسفريم
|
| کاربران زیر از deltang به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
|
#416
02-18-2010
|
||||
|
||||
|
دی بنواخت یار من بنده غم رسیده را
داد ز خویش چاشنی جان ستم چشیده را گفت که ای نزار من خسته و ترسگار من من نفروشم از کرم بنده خودخریده را
__________________
There's a fire starting in my heart Reaching a fever pitch and It's bringing me out the dark Finally I can see you crystal clear
|
| کاربران زیر از آريانا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
|
#418
02-20-2010
|
||||
|
||||
|
سال ها مي گذرد
و من از پنجره بيداري کوچه ياد تو را مي نگرم مي پويم و چنان آرامم که کسي فکر نکرد زير خاکستر آرامش من چه هياهويي هست ... عاشقي هم دردي است !!! و من از لحظه ديدار تو ميدانستم که به اين درد شبي خواهم مرد ..
__________________
زندگي با صدا شروع ميشه بي صدا تموم ميشه، عشق با ترس شروع ميشه با شك تموم ميشه، دوستي هر جايي ميتونه شروع بشه اما هيچ جا تموم ميشه.
|
| کاربران زیر از T I N A به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
|
#419
02-20-2010
|
||||
|
||||
|
حرفی نیست .........عشقی نیست .........حسی نیست ...... تو که نیستی ....عادتی نیست ..... ساعتی نیست ...... تو که نیستی ........ خاطره نیست .... من هستم و من بی هیچ ..........بی نگاه .......
__________________
زندگي با صدا شروع ميشه بي صدا تموم ميشه، عشق با ترس شروع ميشه با شك تموم ميشه، دوستي هر جايي ميتونه شروع بشه اما هيچ جا تموم ميشه.
|
| کاربران زیر از T I N A به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
|
#420
02-21-2010
|
||||
|
||||
|
باز این دل سودایی‌ام آغاز فسون کرد مجنون‌صفتم روی به وادی جنون کرد چون شرح دهم دل به من غم‌زده چون کرد رازی که نهان داشتم از پرده برون کرد با مردم بیگانه عمری‌ست که گمگشته‌ی وادی فراقم صبر از دل و جان رفته و طاقت شده طاقم گه سوی حجاز آورد و گاه عراقم گه جانب مسجد دهد آن شوق، سراغم گاهی سوی بت‌خانه
__________________
There's a fire starting in my heart Reaching a fever pitch and It's bringing me out the dark Finally I can see you crystal clear
|
| کاربران زیر از آريانا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
|
| کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 11:53 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.