پاتوق آزاد کاربران پی سی سیتی - همفکری - بحث و درد دل

[bigbang]

گفتین لب تاپ غم من تازه شد بچه های ما امسال همشون رفتن لپ تاپ خریدن این بابای من نمیزاره من برای خودم لپ تاپ بخرم پس انداز هم دارم پول جمع کردم برا همین روزها دیگه میگه پس اندازتو بزار من خودم برات لپ تاپ میخرم !
خلاصه یه طورایی ما رو سر این لپ تاپ پیچوند ! ولی ماشین حساب گفت برام میخره همون شب همراهم اومد برام خرید
خلاصه به خاطر نداشتن لپ تاپ نتونستم همراه رفیقام این ترم کلاس کتیا برم
نشد دیگه آخه خواهرم لپ تاپ داره من ندارم به من هم نمیده اصلاً استفاده هم نمیکنه ها ! بعد ماشین حساب خریدم به من حسادت میکنه میره به بابام میگه چرا براش ماشین حساب پیشرفته خریدی !
خلاصه این مدرکه رو بگیرم برم یه شغلی گیر بیارم دستمون بره تو جیبمون یه آلونکی اجاره میکنم خودم تنهایی زندگی میکنم نه دیگه نصیحت میشنویم نه دیگه جنگ اعصاب
البته من بابامو خیلی دوست دارم
ولی بلاخره آدم یه زمانی بزرگ میشه و میخواد مستقل زندگی کنه دیگه
ولی من این ترم هر طور شده این لپ تاپو میخرم

[MAHDI]

نوشته اصلی توسط bigbang

راستی این داش جواد چقدر لفظ قلم صحبت میکنه آدم یاد ایران قدیم میفته
مهدی شیرازی که ای فقط با شیرازی ها صحبت میکنه

سلام محمد جان ، خوبی کاکو ؟
ما مخلص همه ی بچه های پی سی سیتی هم هستیم
این جواد رو اگه از نزدیک ببینی انگاری صدساله که میشناسیش و رفیقته

[bigbang]

من چاکرتم مهدی شیرازی
جواد چند سالشه اصلاً دو کلمه حرف نمیزنه چقدر تو خودش تیریپ ساکته داداش ما
جواد پاشو بیا ببینیم چند چندی
بیا بابا گلهای بهشتی رو ولش کن بابا !
آخه من یه سوال شده برام چه علاقه ای هست تو به این بهشت داری یه خونه 160 متری بغل میدون به من بدن اصلاً بیخیال بهشت میشم اصلاً بگن ت ابد تو همین خونه و تو همین دنیا زندگی کن
بهشت چیچی هست بابا ولش کن بهشتو
بهشت و حوری بهشتی نخواستیم
کاخ زمردین و زبرجد نخواستیم
ما خیلی وقته از بهشت بریدیم
بهشتم از ما بریده
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
مهدی اصلاً نمیای اینجا نمیدونم چرا دلیلش رو نمیدونم ؟ بیا دیگه ئههههه
-------------------------------------------------------------------------------------------------------

[Saba_Baran90]

آخ جون اینجا رو نگاه:کاربران در حال دیدن موضوع: 6 نفر (3 عضو و 3 مهمان) ‏Saba_Baran90, ‏مهدی, ‏رزیتا

نوشته اصلی توسط حسین

مهدی جون چرا زودتر نگفتی تو که میدونستی من فست فود دوست دارم . چیز برگر . وای ی یی ی ی ی
سپر نیسان ؟! صبا کدوم افسری بهت گواهینامه داده که روزی 10 تا آدم با نیسان زیر میگیری ؟
من که همچینی حسش نیست این آزمون رو شرکت کنم ولی دکتر حتما میرم .

حسین جون هنوز قسمت نشده با این ماشین با کسی جدی شوخی کنم! اما الآن یه سال از گوهینامه ام میگذره!
بطلبه با شما شروع می کنم!
آدرس بده!

نوشته اصلی توسط حسین

مهدی مهدی ی ی ی به قول ............

تو اصلا پایه دعوا نیستی . صبا هم که رفته درس بخونه احترامش واجب بوده فردا هم کنکور ارشد براش تمدید کردن .
با همراه اول برو سر جلسه که تنها نباشی !

همراه اول اول همه منو تنها گذاشت!(این یکیو شوخی نکردم!)
راس میگه حسین!
پایه دعوا نیستین!
ولشون کن حسین! ما خودمون همینجوری بلدیم بجنگیم! به قول عشق من پسرخاله کلاه قرمزی: مگـــــــــــــــــــه چیـــــــــــــــــــــه؟ و تازه تازه شم!

نوشته اصلی توسط bigbang

من الان همراه دامادمون برم بیرون برا لوازم آرایشی بهداشتی بگیرم بیام

ببخشیدها ولی:

خیلی لحن باحالی داشت این پست!
خیلی آقایی ممد جون!
بقیه داداشا یادبگیرین!
ممد بیا یه کلاس خصوصی برای داداش من بذار!
وایسا ببینم! این که نگفته برا خواهر که من دارم ذوق مرگ می شم!
نکنه تو هم می خوای بری برای نسیم کادو بگیری؟
اصلا نکنه خودت نسیم داری؟

اومده بودم باهات آشتی کنیم اما آشتی تا اعلام پاسخ این پست به تعویق افتاد!

نوشته اصلی توسط bigbang

نشد دیگه آخه خواهرم لپ تاپ داره من ندارم به من هم نمیده اصلاً استفاده هم نمیکنه ها ! بعد ماشین حساب خریدم به من حسادت میکنه میره به بابام میگه چرا براش ماشین حساب پیشرفته خریدی !

خلاصه این مدرکه رو بگیرم برم یه شغلی گیر بیارم دستمون بره تو جیبمون یه آلونکی اجاره میکنم خودم تنهایی زندگی میکنم نه دیگه نصیحت میشنویم نه دیگه جنگ اعصاب
البته من بابامو خیلی دوست دارم
ولی بلاخره آدم یه زمانی بزرگ میشه و میخواد مستقل زندگی کنه دیگه
ولی من این ترم هر طور شده این لپ تاپو میخرم

آنا منم زیاد حرص ارشد نمی زنم برا همینه!
برم سر کار و حسودی حسودی من سربازی نمی رم! برم سرکار زندگیییییییییی می کنم!

نوشته اصلی توسط SonBol

مهدی جان
مگه آدم خیس عاشق نمیشه؟
من خیلی مهربونم نترسین بابا
کوروش میدونه ازش بپرسین مینا چه جوریه میگه ماههههههههههه
یه روزی منم اینجا روزی 300 تا پست میزدم
کسی هم نبود کل کل کنیم
اما جنگیدیم واسه خیلی چیزا
به خدا الان از شور و نشاط افتادم وگرنه یک شیطونیم که نگو
الهی
الان من متوجه نشدم دعوا دوست داری یا نداری؟

خاله جون قرار شده زین پس به جای واژه غریب و بیگانه دعوا از واژه جنگ استفاده کنیم!همینه حسین یکم جواباش چپ و راست شده!
خاله جون آدم زیر بارون یادش می افته عاشقه!
خیس که میشه باورشم میشه!
آنا خاله جون الآن که ماهستیم همینجوری شما هم هی بیا!
منو نگاه!آه!

نوشته اصلی توسط MAHDI

سلام محمد جان ، خوبی کاکو ؟
ما مخلص همه ی بچه های پی سی سیتی هم هستیم
این جواد رو اگه از نزدیک ببینی انگاری صدساله که میشناسیش و رفیقته

آقایی آقا مهدی!

[مهدی]

نوشته اصلی توسط MAHDI

درود بر دوستان گلم
خسته نباشین
بابا دست نگهدارین ، من دو روز نبودم از صبح تا حالا دارم پستهاتون رو میخونم

درود خداوند بر تو ای نیک مرد
این یک مورد رو شرمنده هستیم دست نمیشه نگه داشت
ادامه بده برادر و کار امروز صبح رو به عصر ننداز که خیلی عقب میفتی و تعداد پستها زیاد میشه

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90

حسن کیه؟
نمی دونم چحوری نفمیدن! تابلو بودم!
آره من همیشه مهمونم پسردایی!
پسردایی جون 329 فروردین می افته تو اسفند ها!
آفرین که به همه قضیه نیسانو گوش زد می کنی!
آفرین به این لهجه!
سربلندمون کردی!
اینایی که می گن دعوا حرصتونو در میارن دیگه!
من می گم بجنگیم!
نه! مگه راه بیفتم از مردم بپرسم مامان من داره درباره شما از من می پرسه؟
خوش برگشتی آقا مهدی! دیگه غیبتت طولانی نشه!

دخترعمه
حسن رو نمیشناسی
منم موندم چطور نفهمیدن؟ نکنه مثل معتاد اجباری دنبال وام هستی اگه وام میدن بگو ما هم بریم معتاد بشیم ترک کنیم وام بگیریم خودرو بخریم بریم مسافرت
یک اشتباه تایپی بود خواستم اصلاح کنم دیدم تند نقل قول زدی خواستم اونم اصلاح کنم دیدم استفاده شخصی از قدرت میشه
نیسان رو همه دیگه میشناسن
دیگه نمیگی بزنم بشد

نوشته اصلی توسط حسین

مهدی جون چرا زودتر نگفتی تو که میدونستی من فست فود دوست دارم . چیز برگر . وای ی یی ی ی ی
مهدی جون دوست دارم یه دونه . ولی مردونه
نکنه مین کار گذاشتی . من نمیخوام شهید بشم

حواسم نبود



نه گفتم یواشکی بیایی پاتوق نسیم نفهمه

نوشته اصلی توسط ترنم

سلام
خسته نباشن اونایی که ارشد دارن
انشاالله که موفق باشین
انا بحث خانوادگیه من خودمو قاطی نمیکنم
بثبتم
کاربران در حال دیدن موضوع: 4 نفر (2 عضو و 2 مهمان) ‏ترنم, ‏Afsaneh- roj

سلام بانوی لب تاپ دار
آره آنا بحث خانوادگی هست قاطی نشو

نوشته اصلی توسط Afsaneh- roj

سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان ...
آقا مهدی گرامی من قصد توهین و بی ادبی به مردها رو نداشتم .. منظورم شونه از زیر کار خالی کردن بود .. لطفا برداشت بد نکنید دوستان

افسانه خانوم شوخی نوشتم
اینجا هیچ کس هیچوقت قصد توهین نداره تماما جهت مزاح و خنده هست
ولی من بد برداشت کردم نصف زمینم مونده کج رفتم

نوشته اصلی توسط Javad.p

سلام

باغبون گلهای زیبای بهشتی اومده

اومده تا به گلهاش اب بده ، لطفا پشت سر هم وایسید ، یکی ، یکی ، دعوا هم نکنید

به به
باغبان گلهای بهشتی کم پیدا
کجایی جواد
اینجوری بخواهی باغبانی کنی از باغبانی معزول میشی ها

نوشته اصلی توسط حسین

به به باغبون گلهای بهشتی . جوادی من شاکیم از دستت تو چه باغبونی هستی ! سالی یه بار میای این گلها رو اب میدی . پژمرده شدیم که ...

بیا امیر حسین هم از دست باغبون شاکیه

نوشته اصلی توسط MAHDI

بابا بیخیال حسین جان ، جواد کارش درسته
چرا دلت نمیخواد گل باشی؟؟؟؟؟؟!!!!!!! گلهای بهشتی که عمرشون تموم نمیشه تازه نیازی هم به آب ندارن

نوشته اصلی توسط حسین

مهدی مهدی ی ی ی به قول ............
تو اصلا پایه دعوا نیستی . صبا هم که رفته درس بخونه احترامش واجب بوده فردا هم کنکور ارشد براش تمدید کردن .
با همراه اول برو سر جلسه که تنها نباشی !

آره به کاکو شیراز ما نمیخوره دعوا بگیره

نوشته اصلی توسط MAHDI

الان میام اونبر سبیلتو آتیش میزنم .......

اوه نه
ولی این کاکو شیرازی عصبانی بشه خطرناک میشه

نوشته اصلی توسط bigbang

حسین یعنی سبیل نداری >؟ جدی میگی ؟
چند سالته ؟ موش تو رو نخوره !حالا فکر نکن من رابینسون کروزه هستم نه
ولی دیگه یه ته ریشو که داری ؟ با همون ته ریش هم آتیش روشن میشه
اشتباه نکن هدف ما آتیش زدن خودته
!!!!!!

صحبت سبیل و آتش زدنه چی شده؟
سبیل آتشی بازی میکنی

نوشته اصلی توسط حسین

من که کلافه شدم از دستت بیگی آقا من به حساب شما میشه 40 و خورده ای سالم . وای ی ی خدا نکنه

امیر حسین جان متولد 1971 بودی دیگه

نوشته اصلی توسط bigbang

اون یکی مهدی هم پیداش نیست
!

کی گم شده

نوشته اصلی توسط SonBol

مهدی جان
مگه آدم خیس عاشق نمیشه؟
من خیلی مهربونم نترسین بابا
کوروش میدونه ازش بپرسین مینا چه جوریه میگه ماههههههههههه
یه روزی منم اینجا روزی 300 تا پست میزدم
کسی هم نبود کل کل کنیم
میگه پس بیا همین گوشی هم که دارم برو بفروش برا خودت کارت ایرانسل بخر

خاله مینا چرا که نمیشه میشه عاشقتَر( عاشق + تر)
بله شما مهربونید کی گفته مهربون نیستید
یاد قدیما بخیر
البته الان شما معاونید و سنی سالی ازتون گذشته زشته اینجا کل کل کنید یادتان باشد تو جمله قبلی گفتم خیلی مهربانید
راستی اگه خواستید کارت شارژ ایرانسل بخری از همین جا بخرید

نوشته اصلی توسط bigbang

گفتین لب تاپ غم من تازه شد بچه های ما امسال همشون رفتن لپ تاپ خریدن این بابای من نمیزاره من برای خودم لپ تاپ بخرم

گفتم غم تو دارم گفتا ...........
الان گرونه و ناپایدار بزار بعد از عید ببین قیمت ها چطور میشه اونوقت تصمیم بگیر

ما مخلص همه ی بچه های پی سی سیتی هم هستیم

ما بیشتر

مهدی اصلاً نمیای اینجا نمیدونم چرا دلیلش رو نمیدونم ؟ بیا دیگه ئههههه

هستیم برادر
همین نقل قول اینها طول کشید

[bigbang]

بهههه بیا هم مهدی جون اومده هم صبا خانوم اومده هم مهدی شیرازی اومده هم .......
منتظرید من بیام در برید نامردا میدونید من حساسم اذیتم میکنید ؟
باشه اشکال نداره اذیت کنید ما رو ولی همتونو دوست دارم خیلی زیاد .
مهدی جان من نمیدونم سر لپ تاب اگر ضرر کردم تو باید خسارتشو بدی دیگه از ما گفتن بود خودتو آماده کن
صبا خانوم من واسه خودم رفتم ادکلن و دئودورانت خریدم
ولی مگه اشکال داره آدم واسه خواهرش بره خرید کنه ؟ مگه من یدونه خواهر بیشتر دارم ؟ دورش هم میگردم هر چقدر هم اذیتم کنه بازم دوسش دارم خواهرمه .
در ضمن اینقدر داغ این سربازی رو به دل من نزار آه من شما رو میگیره ها !
نه بابا نسیمم کجا بوده آخه ! ما تهنای تهنا هستیم ،
هر چند من موافقم یه روز بریزیم سر این حسین ته توی این قضیه نسیم رو قشنگ در بیاریم ببنیم داستان چیه تا الان چیزهایی که دستگیرم شده این هست که حسین 40 سالشه سبیل داره البته این یک سرنخ هست
------------------------------------------------------------------------------------------
تازه از حموم اومدم سورپرایز شدم همینجوری تو شُکم ناااااامردا چشم ما رو دور میبینید پست میزنید ؟ مگه من دل ندارم تا ساعت 10، 11 داشتیم خونه رو تمیز میکردیم من و بابام فردا مامانم از مسافرت میاد یوههههههههههو خوبه دیگه شب به خیر همتون خوابهای خوش ببنید منم مثل یه پسر خوب دارم میرم بخوابم مسواکمم زدم فردا باید برم دانشگاه شب همگی به خیر

[MAHDI]

درود بر دوستان عزیزم

فعاليت هاي در حال انجام در انجمن
کاربران حاضر در انجمن: 289 (تعداد 2 عضو و 287 مهمان)
‏MAHDI, ‏shokofe

ساعت 07:42 روز شنبه 29/11/1390

[Saba_Baran90]

نوشته اصلی توسط bigbang

بهههه بیا هم مهدی جون اومده هم صبا خانوم اومده هم مهدی شیرازی اومده هم .......
منتظرید من بیام در برید نامردا میدونید من حساسم اذیتم میکنید ؟
باشه اشکال نداره اذیت کنید ما رو ولی همتونو دوست دارم خیلی زیاد .
صبا خانوم من واسه خودم رفتم ادکلن و دئودورانت خریدم
ولی مگه اشکال داره آدم واسه خواهرش بره خرید کنه ؟ مگه من یدونه خواهر بیشتر دارم ؟ دورش هم میگردم هر چقدر هم اذیتم کنه بازم دوسش دارم خواهرمه .
در ضمن اینقدر داغ این سربازی رو به دل من نزار آه من شما رو میگیره ها !
نه بابا نسیمم کجا بوده آخه ! ما تهنای تهنا هستیم ،
هر چند من موافقم یه روز بریزیم سر این حسین ته توی این قضیه نسیم رو قشنگ در بیاریم ببنیم داستان چیه تا الان چیزهایی که دستگیرم شده این هست که حسین 40 سالشه سبیل داره البته این یک سرنخ هست

باباممد جون من اولش که فکر کردم رفتی بادامادتون برای خواهرت کادو بخری ذوق کردم برات نیگا کن ها!
منظورم این بود اگه رفتی برای خواهرت خرید که بیا یه دستی هم بکش رو سر داداش من! داداش من نفس منه همینجوری هم چاکرشم! کفتم یاد بگیره فردا پس فردا به دردش میخوره!
اما بعد گفتم نکنه رفتی برای نسیم کادو بخری خواستم بزنم بشد!
دیگه از ما گفتن بود! اسم یه نسیم دیگه بیاد اینجا میرم رسما به خاله رزی ازتون شکایت می کنم!
حسین سیبیلش بیشتر از سنش باعث جلب توجهه!
راستی می خوای چیکارم کنی؟ منم بفرستی سربازی؟

نوشته اصلی توسط مهدی

دخترعمه
حسن رو نمیشناسی
منم موندم چطور نفهمیدن؟ نکنه مثل معتاد اجباری دنبال وام هستی اگه وام میدن بگو ما هم بریم معتاد بشیم ترک کنیم وام بگیریم خودرو بخریم بریم مسافرت
یک اشتباه تایپی بود خواستم اصلاح کنم دیدم تند نقل قول زدی خواستم اونم اصلاح کنم دیدم استفاده شخصی از قدرت میشه
نیسان رو همه دیگه میشناسن
دیگه نمیگی بزنم بشد

من اون فیلمو ندیدم اما اگه می دونی وام میدن تا برم یه بار دیگه ارشد بدم!
می خوای بزنم بشد هم به لیست تهدیداتم اضافه کنم!
خاله رزی نیست من که هستم! مواظب این اشتباهای ریز و درشت باشین!

نوشته اصلی توسط مهدی

امیر حسین جان متولد 1971 بودی دیگه

پسردایی این یا خودش متولد 1971 ه یا چون نسیم متولد 1972ه می خواد مرام بذاره دل نسیم نشکنه!

نوشته اصلی توسط MAHDI

درود بر دوستان عزیزم

فعاليت هاي در حال انجام در انجمن
کاربران حاضر در انجمن: 289 (تعداد 2 عضو و 287 مهمان)
‏MAHDI, ‏shokofe

ساعت 07:42 روز شنبه 29/11/1390

چخخد پستت رنگی رنگیه آنا!
خشنگ شده!

[Saba_Baran90]

راستی ممد جون تبریک می گم مامانت برگشته!
شاد باشین همیشه!

[hossein]

نوشته اصلی توسط bigbang

چاکرتم حسین جون امشب با بچه ها رفته بودیم عملیات نبودی که زدیم پدر دزدها و اشرار رو در آوردیم اومدیم دیگه خلاصه اینطوریاست دیگه شبهکم الله خیراً
درست گفتم دیگه !

ارادتمندیم بیگی جون خطرناک شدی برادر ! عملیات میری ؟ بیا تا دیر نشده برو یه سابقه بسیج برا خودت دست و پا کن حداقل به جای 24 ماه 22 ماه خدمت کنی اخی طفلی اسم سربازی که میاد دلم برات میسوزه بیگی 2 ســــــــال خودت یه عمریه . چون میگذرد غمی نیست بیگی جون

نوشته اصلی توسط bigbang

راستی این داش جواد چقدر لفظ قلم صحبت میکنه آدم یاد ایران قدیم میفته
مهدی شیرازی که ای فقط با شیرازی ها صحبت میکنه
اون یکی مهدی هم پیداش نیست
شکوفه خانم هم فعلاً داره پستها رو میخونه !

این داش جواد ما خیلی گله خداییش ، برا همین باغبون گلهای بهشتی شده .بعدشم بچه نازی آباد تهرانه هواست باشه نازی آبـــــــــــــاد !!
مهدی شیرازی زبون بقیه شهر ها رو هنوز بلد نیست اخه نیس بچه ها خارجکی میحرفن مهدی جون فقط شیرازی بلده
شکوفه خانم پستها رو میگرده ببینه سوژ] روز چیه به همون گیر بده

نوشته اصلی توسط bigbang

اینطور که معلومه ارشد امسال یک مرحله ای شد برای کامپیوتر
من این ترم و خوب بخونم تا ببنیم تابستونی یا وقت آزادی دارم قشنگ برا ارشد بشیینم درس بخونم دنبالش هستم بدجور
سربازی هم انشاءالله نرم فرار کنیم فوق که بگیرم یه شغلی برای خودم جور میکنم البته اگر بند پ جواب داد و بابا نگفت این رو هم باید خودت انجام بدی !

از کی تا حالا چیز برگر یه مرحله ای شده ؟ ها ها ها اصلا کامپیوتر چه ربطی به چیز برگر داره . مهدی ناظر صورتی کجایی داداش این بیگی اسپانیش فک کنم میحرفه من متوجه نمیشم .

نوشته اصلی توسط bigbang

من الان همراه دامادمون برم بیرون برا لوازم آرایشی بهداشتی بگیرم بیام

بیگی ما خودمون ختم روزگاریما به مناسبت امروز رفتی 29 بهمن رفتی برا نسیمت کادو بخری ؟ حالا این لوازم آرایشی چی هست ؟ خوراکیه ؟

نوشته اصلی توسط SonBol

مهدی جان
مگه آدم خیس عاشق نمیشه؟
من خیلی مهربونم نترسین بابا
کوروش میدونه ازش بپرسین مینا چه جوریه میگه ماههههههههههه
یه روزی منم اینجا روزی 300 تا پست میزدم
کسی هم نبود کل کل کنیم
اما جنگیدیم واسه خیلی چیزا
به خدا الان از شور و نشاط افتادم وگرنه یک شیطونیم که نگو!

مینا جان قربون دستت یه دو سه تا سطل آب روی من بریز شاید خدا فرجی کنه منم عاشق بشم .
از کوروش هم پرسیدم گفتم مینا مهربونه ! گفت کدوم مینا رو میگی

حالا اون موقع کسی برا کلکل نبود ما که هستیم در خدمتیم دو اتیشه به قول معروف

نوشته اصلی توسط SonBol

الهی
الان من متوجه نشدم دعوا دوست داری یا نداری؟

نه دعوا کار بده وقتی جنگ رو گذاشتن برا چی با هم دعوا کنیم آخه

نوشته اصلی توسط bigbang

گفتین لب تاپ غم من تازه شد بچه های ما امسال همشون رفتن لپ تاپ خریدن این بابای من نمیزاره من برای خودم لپ تاپ بخرم پس انداز هم دارم پول جمع کردم برا همین روزها دیگه میگه پس اندازتو بزار من خودم برات لپ تاپ میخرم !

خلاصه یه طورایی ما رو سر این لپ تاپ پیچوند ! ولی ماشین حساب گفت برام میخره همون شب همراهم اومد برام خرید
خلاصه به خاطر نداشتن لپ تاپ نتونستم همراه رفیقام این ترم کلاس کتیا برم
نشد دیگه آخه خواهرم لپ تاپ داره من ندارم به من هم نمیده اصلاً استفاده هم نمیکنه ها ! بعد ماشین حساب خریدم به من حسادت میکنه میره به بابام میگه چرا براش ماشین حساب پیشرفته خریدی !
خلاصه این مدرکه رو بگیرم برم یه شغلی گیر بیارم دستمون بره تو جیبمون یه آلونکی اجاره میکنم خودم تنهایی زندگی میکنم نه دیگه نصیحت میشنویم نه دیگه جنگ اعصاب
البته من بابامو خیلی دوست دارم
ولی بلاخره آدم یه زمانی بزرگ میشه و میخواد مستقل زندگی کنه دیگه
ولی من این ترم هر طور شده این لپ تاپو میخرم

بیگی جون عزیزم غصه نخور پسته بخور داداش ، چرا بابات برات لب تاپ نمیخره ؟ پس الان با ماشین حساب میای توی اینترنت دیگه ؟ دیده دیده ...

نوشته اصلی توسط MAHDI

سلام محمد جان ، خوبی کاکو ؟
ما مخلص همه ی بچه های پی سی سیتی هم هستیم
این جواد رو اگه از نزدیک ببینی انگاری صدساله که میشناسیش و رفیقته

نوشته اصلی توسط bigbang

من چاکرتم مهدی شیرازی

جواد چند سالشه اصلاً دو کلمه حرف نمیزنه چقدر تو خودش تیریپ ساکته داداش ما
جواد پاشو بیا ببینیم چند چندی
بیا بابا گلهای بهشتی رو ولش کن بابا !
آخه من یه سوال شده برام چه علاقه ای هست تو به این بهشت داری یه خونه 160 متری بغل میدون به من بدن اصلاً بیخیال بهشت میشم اصلاً بگن ت ابد تو همین خونه و تو همین دنیا زندگی کن
بهشت چیچی هست بابا ولش کن بهشتو
بهشت و حوری بهشتی نخواستیم
کاخ زمردین و زبرجد نخواستیم
ما خیلی وقته از بهشت بریدیم
بهشتم از ما بریده
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
مهدی اصلاً نمیای اینجا نمیدونم چرا دلیلش رو نمیدونم ؟ بیا دیگه ئههههه
-------------------------------------------------------------------------------------------------------

بیگی جون این بهشت که میگن همین جاست پسر خوب باورت نمیشه از جواد بپرس

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90

آخ جون اینجا رو نگاه:کاربران در حال دیدن موضوع: 6 نفر (3 عضو و 3 مهمان) ‏Saba_Baran90, ‏مهدی, ‏رزیتا

حسین جون هنوز قسمت نشده با این ماشین با کسی جدی شوخی کنم! اما الآن یه سال از گوهینامه ام میگذره!
بطلبه با شما شروع می کنم!
آدرس بده!

آدرس : یاد داشت کن .. کرمانشاه خیابان ذوالفقاری جنب کوچه بغلی درب آبی رنگ پلاک 90 خودم هم بگردم پیداش نمیکنم

از دست رانندگی این خانوما سوار ماشین که میشه جای اینکه آینه وسط و آینه بغل رو تنظیم کنن اول از همه خودشون رو توی اون آینه وسطی چک میکنن بعد توی هوای ابری بارونی عینک آفتابیشون رو میزنن اصلا هم کاری ندارن توی لاین سبقت با سرعت حداکثر 30 تا حرکت میکنن حالا هر چی میخوای چراغ بده نمیبینه که ! بوق بزنی هم متوجه نمیشه ولی یه 200 باری توی آینه وسط خودشون رو نگا میکنن بدون اینکه پشت سرشون رو متوجه بشن .

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90

همراه اول اول همه منو تنها گذاشت!(این یکیو شوخی نکردم!)
راس میگه حسین!
پایه دعوا نیستین!
ولشون کن حسین! ما خودمون همینجوری بلدیم بجنگیم! به قول عشق من پسرخاله کلاه قرمزی: مگـــــــــــــــــــه چیـــــــــــــــــــــه؟ و تازه تازه شم!

دیدی همراه اول هم تنهات گذاشت بس که به نسیم گیر دادی دیگه .. دوستای به این خوبی دلت اومد همراه اول رو به ما ترجیه بدی . تنهات گذاشت ؟ چلاااااا ؟

نوشته اصلی توسط مهدی

نه گفتم یواشکی بیایی پاتوق نسیم نفهمه

نسیم سایه به سایه دنبالمه ، عجب بدبختی دچار شدیما نسیم ول میکنه سایه میاد .

نوشته اصلی توسط مهدی

به به کاکو شیراز ما نمیخوره دعوا بگیره

نوشته اصلی توسط مهدی

اوه نه
ولی این کاکو شیرازی عصبانی بشه خطرناک میشه


صحبت سبیل و آتش زدنه چی شده؟
سبیل آتشی بازی میکنی

اگر میخوای مهدی شیرازی بیاد خوزستان بزنه بشد یکی از آلبومهای ایرج رو با بندری قاطی کن 2 دقه بعد مهدی شیرازی خوزستانه .

نوشته اصلی توسط مهدی

امیر حسین جان متولد 1971 بودی دیگه

اگر خدا قبول کنه با اجازه بزرگتر ها بلههههههههه

نوشته اصلی توسط bigbang

نه بابا نسیمم کجا بوده آخه ! ما تهنای تهنا هستیم ،
هر چند من موافقم یه روز بریزیم سر این حسین ته توی این قضیه نسیم رو قشنگ در بیاریم ببنیم داستان چیه تا الان چیزهایی که دستگیرم شده این هست که حسین 40 سالشه سبیل داره البته این یک سرنخ هست
------------------------------------------------------------------------------------------

پس این همراه اول کیه هر جا میری باهاته ؟ اعتراف کن بیگی . آه ه ه ه نسیم میره سایه میاد سایه میره نسیم میاد آخرش یه کاری میکنن خودم میرم دیگه نمیام....

نوشته اصلی توسط MAHDI

درود بر دوستان عزیزم

فعاليت هاي در حال انجام در انجمن
کاربران حاضر در انجمن: 289 (تعداد 2 عضو و 287 مهمان)
‏MAHDI, ‏shokofe

ساعت 07:42 روز شنبه 29/11/1390

درود مهدی شیرازی باز دوباره صبح کسی حوصلش نشد بره آش بخره تو رو از خواب بیدارت کردن !

نیگا نكن بچه ...بذار بخورم