|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
#4301
01-30-2010
|
||||
|
||||
مـن خرابـاتیم از مـن سخـن یـار مخـواه
گـُنگم از گنگ پریشان شده گفتار مخواه
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
#4302
01-30-2010
|
||||
|
||||
|
هاتف آن روز به من مژده این دولت داد
که بدان جور و جفا صبر و ثــــباتم دادند د بده
|
|
#4303
01-30-2010
|
||||
|
||||
|
در این شب سیـاهم گم گشته راهِ مقصود
از گوشه ای برون آی ای کوکب هدایت
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
|
#4304
01-30-2010
|
|||
|
|||
|
در پي آن گمشده كز كون و مكان بيرون است.........گه در دير و گهي حلقه ميخانه زدند
تا شود فاش كه ز اسرار ازل آگه كيست................ون در اين بزم كجا نقمه مستانه زدند
|
|
#4305
01-30-2010
|
||||
|
||||
|
"ت" باید می دادی
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
|
#4306
01-30-2010
|
||||
|
||||
|
یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم
اب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم
|
|
#4307
01-30-2010
|
||||
|
||||
|
من و شمع صبحگاهی سزد ار به هم بگرییم
که بسوختیم و از ما بت ما فراق دارد
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
|
#4309
01-31-2010
|
||||
|
||||
|
تا به شادی می نشینی، غم رسد از گرد راه
بر لبِ خنـدان هر گـل، اشکِ شبـنم دیـده ام
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
 |
| کاربران در حال دیدن موضوع: 25 نفر (0 عضو و 25 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 07:02 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.