آبادانی عزیز خوش اومدی به جمع ما و خسته نباشی بابت فعالیت خوبت در زمینه مشاعره
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم
گرد آن شمع طرب می سوختم پروانه وار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم
=============================
یاران موافق همه از دست شدند
در پای اجل یکان یکان پست شدند
بودیم به یک شراب در مجلس عمر
یک دور ز ما پیشترَک مست شدند
==============================
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید
فصل گل می گذرد هم نفسان بهر خدا
بنشینید به باغی و مرا یاد کنید
یاد از این مرغ گرفتار کنید ای مرغان
چون تماشای گل و لاله و شمشاد کنید
هرکه دارد زشما مرغ اسیری به قفس
برده در باغ و به یاد منش آزاد کنید
==============================
این شعر رو هم خانوم الهه میخونه به نظرم خیلی کار موسیقیایی ارزشمندیه
نمیدونم شعرش از کیه
گريون چشم ياران
از دست روزگاران
مرگ است و زندگي نيست
تو شهر بی بهاران
ياران به دست طوفان
غارت نشيم نسوزيم
برگا رو دونه دونه
به شاخه ها بدوزيم
================================
نوایی رو حتما بارها از خواننده های مختلف شنیده این
من جدیدا با موسیقی فاخر و ارزشمند خراسان و تربت جام بیشتر آشنا شدم
دوتار نوازیهای بزرگمردانی مثل حسین سمندری و حاج قربان و آقای سرور احمدی
البوم خون پاش و نغمه ریز سمندری و شریفزاده یکی از بهترین و ارزشمندترین کارهای موسیقی ایرانی به نظر من به شما میره
الان در غیبت صغرا به سر میبرم ان شاالله بر گشتم به سایت کلی در این مورد تاپیک خواهم زد
نوایی رو هم در این کاست اقای شریفزاده بدون همراهی ساز خیلی زیبا میخونه...
غمش در نهانخانۀ دل نشیند
به نازی که لیلی به محمل نشیند
●
به دنبال محمل چنان زار گریم
که از گریه ام ناقه در گل نشیند
========================================
اینها جبران این مدت غیبتم بود :D
شماها با هر کدومش دوست داشتین مشاعره کنین