بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 06-25-2010
nae آواتار ها
nae nae آنلاین نیست.
کاربر فعال بخش سینما
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: بهشهر
نوشته ها: 1,694
سپاسها: : 1

31 سپاس در 27 نوشته ایشان در یکماه اخیر
nae به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

"Show Me The Meaning Of Being Lonely" از back strret boys

Show me the meaning of being lonely
So many words for the broken heart
It's hard to see in a crimson love
So hard to breathe
Walk with me, and maybe
Nights of light so soon become
Wild and free I could feel the sun
Your every wish will be done
They tell me

[Chorus:]
Show me the meaning of being lonely
Is this the feeling I need to walk with
Tell me why I can't be there where you are
There's something missing in my heart

Life goes on as it never ends
Eyes of stone observe the trends
They never say forever gaze upon me
Guilty roads to an endless love (endless love)
There's no control
Are you with me now?
Your every wish will be done
They tell me

[Chorus]

There's nowhere to run
I have no place to go
Surrender my heart, body, and soul
How can it be
You're asking me
To feel the things you never show

You are missing in my heart
Tell me why can't I be there where you are?
__________________
ما خانه به دوشیم
ما خانه به دوشیم
تیم اس اس به دو عالم نفروشیم
سال 89 تو دربی 69
شیث رضایی دنبال فرهاد بدو
آی بدو آی بدو
آی بدو آی بدو
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 06-25-2010
sheida.m آواتار ها
sheida.m sheida.m آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: TeHrAn
نوشته ها: 1,485
سپاسها: : 1

54 سپاس در 24 نوشته ایشان در یکماه اخیر
sheida.m به Yahoo ارسال پیام فرستادن پیام با Skype به sheida.m
پیش فرض

فدای تو چشمام - امین حبیبی

دارم دق می کنم ، تحمل ندارم
دیگه خسته شدم ، دارم کم میارم
دلم تنگ شده و دیگه نا ندارم
همش فکر توام ، همش بی قرارم
دیگه اشکی برام نمونده که بخوام
برات گریه کنم ، فدای تو چشام
دلم داره واسه تو پرپر می زنه
تو رفتی و هنوز خیالت با منه

بدون تو کجا برم ، کنار کی بشینم
تو چشمای کی خیره شم ، خودم رو توش ببینم
تو که نیستی به کی بگم چشاشو روم نبنده
به کی بگم یکم نازم کنه که بم نخنده
بدونه تو با کی حرف بزنم ، دردت به جونم
تو این دنیا به عشق کی ، به شوق کی بمونم
به جونه چشمات از تموم این زندگی سیرم
تو که نیستی همش آرزو می کنم بمیرم

دارم دق می کنم ، تحمل ندارم
دیگه خسته شدم ، دارم کم میارم
دلم تنگ شده و دیگه نا ندارم
همش فکر توام ، همش بی قرارم
دیگه اشکی برام نمونده که بخوام
برات گریه کنم ، فدای تو چشام
دلم داره واسه تو پرپر می زنه
تو رفتی و هنوز خیالت با منه

بدون تو کجا برم ، کنار کی بشینم
تو چشمای کی خیره شم ، خودم رو توش ببینم
تو که نیستی به کی بگم چشاشو روم نبنده
به کی بگم یکم نازم کنه که بم نخنده
بدونه تو با کی حرف بزنم ، دردت به جونم
تو این دنیا به عشق کی ، به شوق کی بمونم
به جونه چشمات از تموم این زندگی سیرم
تو که نیستی همش آرزو می کنم بمیرم

__________________

♥SheidA♥


تو همان مهربانی هستی؟! یا مهربانی همان توست؟!
نمی دانم … می دانم بی شک با هم نسبت نزدیکی دارید
!! آسمونـــ ــ منـــ ــ همیشهـــ ــ !! ابریـــ ــ !! چترتو با خودتــ ــ آوردیـــ ــ !!

پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 06-28-2010
nae آواتار ها
nae nae آنلاین نیست.
کاربر فعال بخش سینما
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: بهشهر
نوشته ها: 1,694
سپاسها: : 1

31 سپاس در 27 نوشته ایشان در یکماه اخیر
nae به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض



بنمای رخ از عصار



بنمای رُخ که باغ و گلستانم آرزوست


بگشای لب که قندِ فراوانم آرزوست



ای آفتاب حُسن بُرون آ دَمی زِاَبر


کان چهره ی مُشعشع تابانمآرزوست





گفتی زِ ناز بیش مَرنجانمرا بُرو


آن گفتنت که بیشمَرنجانم آرزوست



وآن دَفع گفتنت که بُرو شَه به خانه نیست


وآن ناز و باز و تُندی دَربانم آرزوست





والله که شهر بیتو مراحَبس میشود


آوارگی و کوه وبیابانم آرزوست



زِین هَمرهان سُست عناصر دلم گرفت


شیر خدا و رستم دَستانم آرزوست





زِین خلق پُرشکایت گریان شدم مَلول


آنهای هوی و نَعره مَستانم آرزوست





دِی شیخ با چراغ هَمیگشت گردِ شهر


کَز دیو و دَد مَلولم و انسانمآرزوست



گفتندیافت مینشود جُستهایم ما


گفت آنک یافت مینشود آنم آرزوست





یک دستجام باده و یک دست جَعدِ یار


رقصی چُنین میانه ی میدانم آرزوست
__________________
ما خانه به دوشیم
ما خانه به دوشیم
تیم اس اس به دو عالم نفروشیم
سال 89 تو دربی 69
شیث رضایی دنبال فرهاد بدو
آی بدو آی بدو
آی بدو آی بدو

ویرایش توسط nae : 06-28-2010 در ساعت 12:38 PM
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 06-28-2010
HARLI آواتار ها
HARLI HARLI آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Apr 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 39
سپاسها: : 0

3 سپاس در 3 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


حسرت

کاشکی بار دگر
روی زیبای تو را می دیدم
چشم پُر مهر تو را که دلم را لرزاند
راز من را همه جا فاش نمود باز هم می دیدم
خنده گرم تو را
که به من داد امید
و به من جرات ماندن بخشید
باز هم می دیدم
کاشکی روسریت را که به من
وعده ی دیدن گیسوی تو را می بخشید
باز هم می دیدم
دستم از ساز دگر دور شده ، فکرم اینجا به تو مشغول شده
تو نمی دانستی علت آه منی ، همه چیزم شده ای ، درد جانکاه منی
تو گل یاس لطیفی تو سحر گاه منی
کاش می دانستی
چشم من بی خواب است
کاش یک بار به تو می گفتم
که دلم بی تاب است
من ز خود می پرسم ، چه کسی می داند ؟
من که در چشم همه خوشبختم
خانه ام بر آب است

(دکتر شهریار جعفری منصور)
پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 06-28-2010
Nur3 آواتار ها
Nur3 Nur3 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jun 2009
نوشته ها: 919
سپاسها: : 0

72 سپاس در 71 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

اگـــه فاصلــــه افتـــاده
اگــه مـــن با خـــودم ســـردم
تــو کــاری بــا دلــم کــردی
کـه فکــرش هــم نمی کــردم
چــه آســون دل بریدی از دلی که پـــایٍ تو گیره
که از اینبــــدتر هـــم باشی
واســـه تو نفسش میره
نمی ترســـم اگه گاهی دعامــــون بی اثر میشـــه
همیشـــه لحظــه آخــــر
خــــدا نزدیکـــتر میشـــه
تـــو رو دست خــــودش دادم
که از حالــــم خبـــر داره
که حتــی از تـــو چشماشــــو یه لحظــــه برنمی داره
__________________
Chera Donya Mano Mikhay Tak o Tanha?!..Mano Dadi Be Dastaye Shabaye Sarde Tanahaii..CHera Rahmi To Ghalbet Nist Akhe Donya! Che Donyayiii..Chera Hishki Nemidoone Che Boghzi Tooye Shabhame..CHe Zakhmaii Azat Donya Rafighe Ghalbe Tanhame
پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 06-28-2010
GolBarg GolBarg آنلاین نیست.
مدیر روانشناسی

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221

2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Unhappy

بوی عشق...

تمام راهها را به سوی جاده تنهایی می پویم

و در اضطراب گلبوته های جدایی

چشمانم را به سوی صداقت پروانه های شهر عشق اذین می بندم

به تو فکر می کنم

که چگونه در گلزار وجودم اشیان کردی

و در تار و پود تنم حروف عشق را ترنم فرمودی

پس باور کن که به وسعت دریا و اندازه زیبایی چشمانت

هنوز در من شمعی روشن است

و من در انتهای غروب

نگاهم را به سوی مشرق چشمانت دوخته ام

تا مگر صداقتمان در دستان تو تجلی کند

کوه با نخستین سنگها شکل می گیرد

و طولانی ترین راهها با اولین قدم اغاز می شود

اما من با اولین نگاه تو اغاز می شوم

پس ای روح سبز باران در امتداد رگهای خشکیده ام ببار
بارو کن با وجود تو زمستان بوی بهار می دهد

و به یاری دستان تو گلها

نسیم روحبخش یاد تو را در وجودم زمزمه می کنند

چه بگویم و چه بنویسم

که کلمات گنجایش بیان تو را ندارد

و من بسوی هر کلمه ای که می روم از دستمان می گریزد

ولی با این همه کلمات شکسته را در کنار هم می گذارم

و من امیدوارم برای ادامه نگاههای تو...
__________________

پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 07-21-2010
sheida.m آواتار ها
sheida.m sheida.m آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: TeHrAn
نوشته ها: 1,485
سپاسها: : 1

54 سپاس در 24 نوشته ایشان در یکماه اخیر
sheida.m به Yahoo ارسال پیام فرستادن پیام با Skype به sheida.m
پیش فرض


بسرای ای دل شیدا بسرای!
این دل افروزترین روز جهان را بنگر
تو دلاویزترین شعر جهان را بسرای
آسمان ، یاس ، سحر ، ماه ، نسیم
"دوستت دارم " را من دلاویزترین شعر جهان یافته ام!
این گل سرخ من است!
دامنی پر کن ازین گل که دهی هدیه به خلق
که بری خانه دشمن
که فشانی بر دوست
راز خوشبختی هر کس به پراکندن اوست!
تو هم ای خوب من!این نکته به تکرار بگو!
این دلاویزترین شعر جهان را، همه وقت،
نه به یک بار و نه ده بار ، که صد بار بگو!
"دوستم داری" را از من بسیار بپرس،
"دوستت دارم" را با من بسیار بگو!

از دل افروز ترین روز جهان،
خاطره ای با من هست.
به شما ارزانی :
سحری بود و هنوز،
گوهر ماه به گیسوی شب آویخته بود .
گل یاس،
عشق در جان هوا ریخته بود .
من به دیدار سحر می رفتم
نفسم با نفس یاس درآمیخته بود .
می گشودم پر و می رفتم و می گفتم : (( های !
بسرای ای دل شیدا، بسرای .
این دل افروزترین روز جهان را بنگر !
تو دلاویز ترین شعر جهان را بسرای !
آسمان، یاس، سحر، ماه، نسیم،
روح درجسم جهان ریخته اند،
شور و شوق تو برانگیخته اند،
تو هم ای مرغک تنها، بسرای !
همه درهای رهائی بسته ست،
تا گشائی به نسیم سخنی، پنجره ای را، بسرای !
بسرای ... ))
من به دنبال دلاویزترین شعر جهان می رفتم !
در افق، پشت سرا پرده نور
باغ های گل سرخ،
شاخه گسترده به مهر،
غنچه آورده به ناز،
دم به دم از نفس باد سحر؛
غنچه ها می شد باز .
غنچه ها می رسد باز،
باغ های گل سرخ،
باغ های گل سرخ،
یک گل سرخ درشت از دل دریا برخاست !
چون گل افشانی لبخند تو،
در لحظه شیرین شکفتن !
خورشید !
چه فروغی به جهان می بخشید !
چه شکوهی ... !
همه عالم به تماشا برخاست !
من به دنبال دلاویزترین شعر جهان می گشتم !
دو کبوتر در اوج،
بال در بال گذر می کردند .
دو صنوبر در باغ،
سر فرا گوش هم آورده به نجوا غزلی می خواندند .
مرغ دریائی، با جفت خود، از ساحل دور
رو نهادند به دروازه نور ...
چمن خاطر من نیز ز جان مایه عشق،
در سرا پرده دل
غنچه ای می پرورد،
- هدیه ای می آورد -
برگ هایش کم کم باز شدند !
برگ ها باز شدند :
ـ « ... یافتم ! یافتم ! آن نکته که می خواستمش !
با شکوفائی خورشید و ،
گل افشانی لبخند تو،
آراستمش !
تار و پودش را از خوبی و مهر،
خوشتر از تافته یاس و سحربافته ام :
(( دوستت دارم )) را
من دلاویز ترین شعر جهان یافته ام !

این گل سرخ من است !
دامنی پر کن ازین گل که دهی هدیه به خلق،
که بری خانه دشمن !
که فشانی بر دوست !

راز خوشبختی هر کس به پراکندن اوست !
در دل مردم عالم، به خدا،
نور خواهد پاشید،
روح خواهد بخشید . »
تو هم، ای خوب من ! این نکته به تکرار بگو !
این دلاویزترین حرف جهان را، همه وقت،
نه به یک بار و به ده بار، که صد بار بگو !
« دوستم داری » ؟ را از من بسیار بپرس !
« دوستت دارم » را با من بسیار بگو !

فریدون مشیری


__________________

♥SheidA♥


تو همان مهربانی هستی؟! یا مهربانی همان توست؟!
نمی دانم … می دانم بی شک با هم نسبت نزدیکی دارید
!! آسمونـــ ــ منـــ ــ همیشهـــ ــ !! ابریـــ ــ !! چترتو با خودتــ ــ آوردیـــ ــ !!

پاسخ با نقل قول
  #8  
قدیمی 07-21-2010
مهدی آواتار ها
مهدی مهدی آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد - مدیر تالار موبایل و دوربین دیجیتال

 
تاریخ عضویت: Jul 2010
محل سکونت: هر کجا هستم باشم،آسمان مال من است!
نوشته ها: 7,439
سپاسها: : 4,552

4,939 سپاس در 1,683 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Unhappy از قول شادمهر عزیز

هواي گريه دارم تو اين شب بي پناه


دنبال تو ميگردم دنبال يه تکيه گاه


دنبال اون دلي که تنهايي رو ميشناسه


دستاي عاشق من لبريز التماسه


هزار و يکشب من پر از صداي تو بود


گريه هر شب من فقط براي تو بود


هزار و يکشب من پر از صداي تو بود


گريه هر شب من فقط براي تو بود


سکوت شيشه ايم رو صداي تو ميشکنه


تو آسمون عشقم شعر تو پر ميزنه


با تو دل سياهم به رنگ آسمونه


تو بغض من ميشکنن شعراي عاشقونه


هزار و يکشب من پر از صداي تو بود


گريه هر شب من فقط براي تو بود


هزار و يکشب من پر از صداي تو بود


گريه هر شب من فقط براي تو بود

__________________
تازه تر کن داغ ما را، طاقت دوری نمانده
شِکوه سر کن، در تن ما تاب مهجوری نمانده
پر گشاید شور و شیون از جگرها ای دریغ !
دل به زخمی شعله ور شد، جان به عشقی مبتلا
بر نتابد سینه ما داغ چندین ماجرا
تازه شد به هوای تو دل تنگ ما ای وای !

پاسخ با نقل قول
  #9  
قدیمی 07-01-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

همیشه من چنین مجنون نبودم
ز عقل و عافیت بیرون نبودم

چو تو عاقل بدم من نیز روزی
چنین دیوانه و مفتون نبودم

مثال دلبران صیاد بودم
مثال دل میان خون نبودم

در این بودم که این چون است و آن چون
چنین حیران آن بی چون نبودم

تو باری عاقلی بنشین بیندیش
کز اول بوده ام اکنون نبودم

همی جستم فزونی بر همه کس
چو صید عشق روزافزون نبودم

چو دود از حرص بالا می دویدم
به معنی جز سوی هامون نبودم

چو گنج از خاک بیرون اوفتادم
که گنجی بودم و قارون نبودم


__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #10  
قدیمی 07-01-2010
bad boy آواتار ها
bad boy bad boy آنلاین نیست.
کاربر علاقمند
 
تاریخ عضویت: Jul 2010
محل سکونت: كرمانشاه
نوشته ها: 117
سپاسها: : 12

0 سپاس در 0 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

Eagles - Hotel California
On a dark desert highway
در بزرگراه بیابانی تاریکی
Cool wind in my hair,

باد سردی در موهایم می وزید
Warm smell of "colitas"
Rising up through the air
بوی گرم گیاهان بیابینی در هوا پیچیده بود

Up ahead in the distance
I saw a shimmering light
و در آن دوردست سوسوی نوری را دیدم

My head grew heavy and my sight grew dim
(از خستگی) سرم سنگین شده بود و چشمانم تار
I had to stop for the night.
پس مجبور شدم شب را در آنجا بمانم

There she stood in the doorway
و آن بانو در درگاه ایستاده بود
I heard the mission bell
صدای زنگ پیغام را شنیدم که به صدا در آمد
And I was thinkin' to myself :
داشتم با خودم فکر می کردم که:
"This could be heaven and this could be hell
"این بهشت است یا جهنم؟!"
Then she lit up a candle
سپس او شمعی را روشن کرد
And she showed me the way
و راه را به من نشان داد
There were voices down the corridor,
صدا هایی از انتهای رهرو می آمد
I thought I heard them say
که انگار می گفتند:

Welcome to the Hotel California
به "هتل کالیفرنیا" خوش آمدید
Such a lovely place, (Such a lovely place) Such a lovely face
چه مکان دوست داشتنی،( چه مکان دوست داشتنی)، چه صورت دوست داشتنی
Plenty of room at the Hotel California,
Any time of year, (Any time of year) You can find it here
هر زمان از سال که بخواهید میتوانید در "هتل کالیفرنیا" اطاق خالی پیدا کنید

Her mind is Tiffany-twisted,
نظرش به کل تغییر کرد
She got the Mercedes Bends
مرسدس بنز داشت
She got a lot of pretty, pretty boys
و خادمان زیبایی
she calls friends
دوستانش را صدا زد
How they dance in the courtyard,
تا در حیاط برقصند
Sweet summer sweat
در گرمای مطبوع تابستان
Some dance to remember,
بعضی می رقصیدند تا بخاطر بیارن
Some dance to forget
بعضی می رقصیدند تا فراموش کنن
So I called up the Captain
و من کاپیتا را صدا زدم
"Please bring me my wine"
"لطفا مشروب من را بیاورید"
He said, "We haven't had that spirit here
Since nineteen sixty-nine"
و او گفت:"ما یک همچین مشروبی را از سال 1969 اینجا نداشتیم!"
And still those voices are calling from far away,
و هنوز آن صدا ها را از دور دست می شنوم که
Wake you up in the middle of the night
وقتی تورا نیمه های شب بلند می کرد
Just to hear them say:
تا بگویند:

Welcome to the Hotel California,
به "هتل کالیفرنیا" خوش آمدید
Such a lovely place, (Such a lovely place) Such a lovely face
چه مکان دوست داشتنی،( چه مکان دوست داشتنی)، چه صورت دوست داشتنی
They're live it up at the Hotel California,
آنها زندگی راحتی در "هتل کالیفرنیا" داشتند
What a nice surprise, (What a nice surprise) Bring your alibis
چه سورپریز زیبایی،( چه سورپریز زیبایی)،

Mirrors on the ceiling,
سقفهای آینه کاری شده بودند و
The pink champagne on ice, and she said:
"شامپین صورتی در لیواهای پر از یخ ، و آن بانو گفت:
"We are all just prisoners here,
Of our own device"
"ما همگه اینجا زندانی مکر و حیله خود هستیم"
And in the master's chambers
و در اطاق صاحب خانه
They gathered for the feast,
همه برای ضیافت جمع شده بودند
They stabbed it with their steely knives,
آنها آن را با چاقوهایشان زخمی کرده بودند
But they just can't kill the beast
ولی تنها چیزی که نمی توانند بکشند حیوانات هستند

Last thing I remember, I was running for the door,
آخرین چیزی که به یاد دارم اینست که در حال دویدن به سمت در بودم
I had to find the passage back to the place I was before,
باید راه بازگشت را پیدا می کردم، جایی که از آنجا آمده بودم
"Relax," said the night man, "We are programmed to receive,
نگهبان گفت "آرام باش"، ما دستور داریم که (روحت) را بگیریم
You can check out anytime you like... but you can never leave"
هر زمانی را که بخواهی می توانی انتخاب کنی، ولی هرگز نمی توانی از اینجا خارج شوی



لينك دانلود :
http://www.4shared.com/file/10998294...alifornia.html
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 2 نفر (0 عضو و 2 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 11:54 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها