بیاین حافظ بخونیم (مشاعره با ابیات و غزلهای حضرت حافظ)

[FereShteH]

ز روی دوست دل دشمنان چه دریابد

چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا

[مهدی]

ای صبا گر بگذری بر ساحل رود ارس
بوسه زن بر خاک آن وادی و مشکين کن نفس

[FereShteH]

سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد

دلبر که در کف او موم است سنگ خارا

[مهدی]

از چرخ به هر گونه همی‌دار امید
وز گردش روزگار می‌لرز چو بید

[FereShteH]

در بزم دور یک دو قدح درکش و برو

یعنی طمع مدار وصال دوام را

[مهدی]

ای دوست دل از جفای دشمن درکش
با روی نکو شراب روشن درکش

[FereShteH]

شراب خورده و خوی کرده می‌روی به چمن

که آب روی تو آتش در ارغوان انداخت

[مهدی]

تا مرا عشق تو تعليم سخن گفتن کرد
خلق را ورد زبان مدحت و تحسين من است

[FereShteH]

تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان

بگشود نافه‌ای و در آرزو ببست

[مهدی]

تا گنج غمت در دل ويرانه مقيم است
همواره مرا کوی خرابات مقام است