پاتوق آزاد کاربران پی سی سیتی - همفکری - بحث و درد دل

[Saba_Baran90]

کاربران در حال دیدن موضوع: 5 نفر (3 عضو و 2 مهمان) ‏Saba_Baran90, ‏مهدی, ‏Afsaneh- roj
آنا من یهو کامپیوترم ری استارت شد! چرا؟

نوشته اصلی توسط مهدی

سلام به دوستان عزیز و گرامی
پستها رو دیروز همه رو خوندم
حس نقل قول نبود
خوشحالم آریانا بعد از مدتها اومدن و مبارک باشه آریانا جون
یک خبر بدم
بالاخره یک فروند اینترنت 128 گرفتم از دست اینترنت ایرانسل راحت شدم هرچند اینم سرعتش یکم کم میزنه ولی از اون ول سل بهتره
مثل همیشه دوستون ندالم

پسردایی دستتون درد نکنه که حوصله نقل قول گرفتن نداشتین!
حالا من چجورس پست طولانی بدم؟ نمیگین مردم توقع دارن!
بقیه هم میان فقط حضورغیاب می زنن!
*******************
خاله مینا جون متنه قیامت بود!
خیلی حال میده اما مث اینکه تو بچه های کلاس ما فقط من یادمه ما هنوز 21 سالمونه!
چی بگم والا!
***********************
ممد اساسی زده تو فاز بیخیالی!
الان کسی ازت توقع نداره جدی جدی به فکر چیزی باشی! مگه هنوز چند سالته؟ (داداش کوچولو!)
ازدواج و این حرفا برای ماها فعلا جزء برنامه های طولانییییییی مدته!
هنوز تکلیفمون با خودمون معلوم نیست
هنوز به قول شما حوصله تعهد و مسئولیت نداریم
من که خوشم میاد فارغ التحصیل شم دوسه ماهی از زندگیم لذت ببرم
بدون نگرانی کار و درس و امتحان و اینا
بعد خدا قسمت کنه برم سر کار چند سالی هم از اون لذت ببرم تا تازه کرمانشاه ارشد ادبیات زبان بیاره
بعد بخونم برای ارشد، تازه دوسال دیگه هم ارشد دارم بخونم و اگه منم جو میگیره دکترا هم میگیرم
بعد دوس دارم تنهایی برم همه جای دنیا رو که دوس دارم ببینم
اصلا ازدواج فعلا جزء گزینه ها نیست
فقط حرفم اینه که نه که دست بکشی از اساس قضیه
کاری کنی وقتی اتفاق میفته درست اتفاق بیفته!
داداش کوچولو!
***************************
حسین هم که بیشتر حواسش به نسیمه، اگه می خوای بجنگی خودتی و خودت که تا اینجاشو باختی!
کچل!

[hossein]

کاربران در حال دیدن موضوع: 4 نفر (3 عضو و 1 مهمان)

‏حسین, ‏مهدی, ‏Afsaneh- roj

دِکی ی ! خیال میکنی ما از بادها هستیم که با این بیدها بلرزیم ...

نسیم باشه و نباشه من پایه دعوام اساسی ، البته خودم که حسش رو ندارم حریف زبون نسیم هم که نمیشی

[Saba_Baran90]

نوشته اصلی توسط حسین

کاربران در حال دیدن موضوع: 4 نفر (3 عضو و 1 مهمان)
‏حسین, ‏مهدی, ‏Afsaneh- roj
دِکی ی ! خیال میکنی ما از بادها هستیم که با این بیدها بلرزیم ...
نسیم باشه و نباشه من پایه دعوام اساسی ، البته خودم که حسش رو ندارم حریف زبون نسیم هم که نمیشی

بهه!
ممد ما به کی دل خوش کرده!
حسین خودش داره برای دعوا یارکشی می کنه!
این خودش میگه باده، نسیم هم که نسیمه! چه تفاهمی!
***************
بی ادبی هم به صفات محسنه این خانوم بوووووق اضافه شد!
کی گفته من اصلا با نسیم دهن به دهن میشم؟

[Afsaneh_roj]

نوشته اصلی توسط shokofe

سلام به همگی

ما که عروسی کردیم
ولی به نظر من شیطنت قبل عروسی اشکال نداره
اونیکه مهمه بعد عروسیه اگه شیطنت ها ادامه داشته باشه ی کم آزار دهنده ست


ترنم صبا مهرگان مهبا افسانه مهدی شیرازی حسین محمد مکانیک محمد و سهراب فراری همگی خوبین؟
اگه کسی از قلم افتاد ببخشید حافظه در این حد یاری میکرد

سلام به تمامی دوستان
شکوفه خانم من هم کاملا با شما موافقم ... وقتی که کسی رو وارد زندگیت کردی باید به عهد و پیمانت پایدار باشی ..هم زن و هم مرد ... اگر غیر از این باشه .. هم آزار دهنده س هم غیر قابل تحمل .

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90

میگم هرچی باداباد!
منظور من اینه که بعضیا همینکه کسی توی هر جمعی باشه و از شوخی کردن و بگو بخند یه کوچولو آمیخته با عنصر شیطنت اکراهی نداشته باشه میگن شیطونه که من اینو خیلی می پسندم! همه خانوم ها هم در حالت نرمال دوس دارن آقایون شوخ طبع باشن و با حفظ حد حدودش شیطنت هم پسندیده اس
اما مهم اینه که اون رفتارای غلطی که الآن آسونه نباشه
یعنی خشو مشرب باشی اما چه مرد چه زن، طوری مجردیت بگذره (و من به این یکی شدیدا معتقدم! هرچند بهم بگن امل) که وقتی تو زندگیت رفتی، با این اعتماد به نفس بری که قبلش به هیچ کس دیگه ای هیچ تعهدی نداشته بوده باشی (احساس نه ها! اون دست خود آدم نیست! تعهد!) یهنی no ex b/g f
لیاقت اینکه به آدم اعتماد بشه و کسی همه زندگیشو به پات بریزه داشته باشی

صبا جون من هم دقیقا همین عقیده رو دارم ..این امل بودن نیست .. به نظر من شخصیت صادق انسان هاست ...

نوشته اصلی توسط bigbang

--
صادقانه به شما بگم 40%پسرا چجوری فکر میکنن هر چند میدونم دارم خودزنی میکنم :
من انتخابم زندگی مجردی تنها هست چون حوصله جنگ اعصاب رو نداریم رفیق های من که دوست دارن منظورم دوست غیر پسر هست کلی پول هزینه شارژ ایرانسل و اس ام اس و صحبت کردن و گشتن و از این جور داستانا میکنن وقتی یک مسئله ای براشون پیش بیاد مثلاً با طرف دعواشون که میشه همه چیزشون بهم میریزه از درس تا سر و وضعشون خلاصه اعصابشون بهم میریزه من و امثال من دنبال دردسر نمیگردیم نه دوستی داریم نه دنبالش میریم نه ازدواج میکنیم برامون مهم نیست که بگن طرف مسئولیت پذیر نیست
چون میخوایم آرامش اعصاب داشته باشیم 20 و چند سال باید به پدر مادر جواب پس بدی بعد از اون باید به یکی دیگه جواب پس بدی تازه سوای دعوا و این داستانا
به خاطر همین اصلاً دور این داستانا رو خط میکشیم حقیقتش خسته شدیم حوصله نداریم دیگه به خاطر مسائل زندگی هم خودمونو درگیر کنیم مثالش رو میتونید تو زندگی مشترک همه ببنید این خانوما تا تنها میشن پشت سر شوهراشون غیبت میکنن من میبینم تو این مهمانیهای فامیل یا جاهای دیگه
مردها خوب به خاطر این که خجالت میکشن هیچی نمیگن همش جلوی هم دیگه حرف بازار و سیاست این جور داستانا هست
ولی خانوما مثلاً میگن از طرف شوهر شانس نیوردیم یا اون چیزی که میخواستم نبود از این حرفا بعد تمام مسائل خصوصی و کاری شوهرهای بدبختشون رو پیش هم تعریف میکنن خوب اگه از زندگیشون راضی بودن که این کارو نمیکردن حتماً یه نارضایتی هست دیگه . بعد به هم دیگه دلداری میدن اگر جمع مردها کم باشه
مثلاً 2 نفر باشی ممکنه در مورد این مسائل باهات صحبت کنن که اونها هم اکثراً منفی صحبت میکنن جو اینطوری هست بعد یه چیز دیگه هم هست ترس از این که کم بیاری یا مقایسه بشی به خاطر همین اونی هم که اگه روزی آروزی داشتن یک ازدواج یا رابطه رو داشته این آرزو رو با خودش به گور میبره ××! وقتی تحصیالاتت تکمیل میشه انگیزه ای دیگه نداری سرت رو به کار خودت گرم میکنی راحت نه مقایسه ای هست نه جنگ اعصابی هست نه هیچ چیز دیگه ای ، خودتی و خودت تنها رییس خودتی ، پادشاه خودتی تو خونه دیگه جواب پس نمیدی مجبور نیستی زیر بار مسئولیت خودتو له کنی
اون هم برای رابطه ای که خودت میدونی طرفین دارید همدیگه رو به خاطر تعهدی که دارید تحمل میکنید بهش میگن طلاق عاطفی آدم نباید به ذوق و شوق اولیه فکر کنه باید به چند سال بعد از ازدواج و به دوران میانسالی فکر کرد
معمولاً بعد چند سال دوست داشتن به جای این که واقعی باشه رنگ ترحم میگیره
که این هم از دو طرف هست نمیدونم ممکنه این فکر من غلط باشه و درست نباشه ولی
من عقیده خودمو گفتم ممکنه درست نباشه ! ولی خوب این هم نظری هست دیگه !
البته نمیگم زد ضربه هستیم و اصلاً احساس نداریم چرا داریم ولی میزنیم تو سر احساسمون
چون میدونیم آخرش چی هست چون میدونیم خطرناکه چون میدونیم فعلا برای ضررش بیشتر از منفعتش هست
---------------------------------------------------------------------------------

من با نظر شما کمی مخالف هستم ...... اگه انتخابت درست باشه .وقتی طرفین همدیگر و درک کنن. چرا باید جنگ اعصاب باشه . . برای همین دوست بازی ها هم الان شده یه نوع سر گرمی برای پسرها و دختر ها .. اگه قبلا ها کسی یکی رو دوست داشت از دوستان و آشنایان مخفی می کرد ولی الان انگار یه نوع رکورد به حساب میاد من خودم سراغ دارم . ( من پسر های یکی از اقوام خیلی با من راحت هستن ... البته برداشت بد نشه .. نسبت های نزدیکی هم باهاشون دارم و از بچگی یه وابستگی خاصی به من داشتن .. الان ماشاالله بزرگ شدن ) هر وقت منو می بینن سریع گوشی هاشون رو میارن و عکس دختراس که تو ش ردیفه و کادوهای آنچنانی که براشون می گیرن و تعریف هایی که مامانشون چه جوری تو خونشون ازشون پذیرایی کرده و..... وقتی میگم از این کارها چی عایدتون می شه کمی به فکر آینده تون باشید .. می گه بابا آینده چیه .. فعلا سرگرمی از این بهتر تازه مامانشون هم میدونه ...

نوشته اصلی توسط مهدی

سلام به دوستان عزیز و گرامی
پستها رو دیروز همه رو خوندم
حس نقل قول نبود
خوشحالم آریانا بعد از مدتها اومدن و مبارک باشه آریانا جون
یک خبر بدم
بالاخره یک فروند اینترنت 128 گرفتم از دست اینترنت ایرانسل راحت شدم هرچند اینم سرعتش یکم کم میزنه ولی از اون ول سل بهتره

مثل همیشه دوستون ندالم

اینترنت شما هم مبارک باشه ... الان که سرعت همه ی نت ها کمی بیشتر از یه کم--- کم میزنه .. ایشاالله در روزهای آینده بهتر می شه ..

[Saba_Baran90]

اااااااااا؟
پسردایی کجا رفت؟
افسانه خانوم سلام
تا وقتی ما درستو غلط رو غلط تعریف میکنم ، ارزش گذاری کارامون هم غلطه
با معیار غلط نمیشه درست به چیزی نمره داد

[Afsaneh_roj]

صبا جون سلام
ایشاالله عاقبت تمام جون ها به خیر و خوبی باشه

[Saba_Baran90]

الهی آمیـــــــــــــــــن!
خدا کنه پدرمادرامون همیشه ازمون راضی باشن و ما هم ناامیدشون نکنیم
آنا من امشب میرم جایی مهمونی
شدیدا امیدوارم خوش بگذره
آخر هفته خوبی داشته باشین

[Afsaneh_roj]

صبا جون امید وارم بهت خوش بگذره ..
مطمئن باش پدر و مادرها هم چیزی جز سعادت و خوشبختی بچه ها شون نمی خوان ... اینو زمانی متوجه می شی که خودت مامان یا بابا شده باشی

[مهدی]

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90

کاربران در حال دیدن موضوع: 5 نفر (3 عضو و 2 مهمان) ‏Saba_Baran90, ‏مهدی, ‏Afsaneh- roj
آنا من یهو کامپیوترم ری استارت شد! چرا؟

پسردایی دستتون درد نکنه که حوصله نقل قول گرفتن نداشتین!
حالا من چجورس پست طولانی بدم؟ نمیگین مردم توقع دارن!
بقیه هم میان فقط حضورغیاب می زنن!

کچل!

سلام دختر عمه
خواهش میکنم
همینجور که نقل قول نگرفتم پست طولانی در وکردی دخترعمه
بازم خوبه زیاد حزص نخور پسته بخور

نوشته اصلی توسط حسین

کاربران در حال دیدن موضوع: 4 نفر (3 عضو و 1 مهمان)

‏حسین, ‏مهدی, ‏Afsaneh- roj

دِکی ی ! خیال میکنی ما از بادها هستیم که با این بیدها بلرزیم ...

نسیم باشه و نباشه من پایه دعوام اساسی ، البته خودم که حسش رو ندارم حریف زبون نسیم هم که نمیشی

سلام امیرحسین خان
شاید

نوشته اصلی توسط Afsaneh- roj

سلام به تمامی دوستان
اینترنت شما هم مبارک باشه ... الان که سرعت همه ی نت ها کمی بیشتر از یه کم--- کم میزنه .. ایشاالله در روزهای آینده بهتر می شه ..

سلام افسانه خانوم
با دو نظر شما 99.5 درصد موافقم
سپاس بابت اینترنت - ایشالله بره بالا

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90

اااااااااا؟
پسردایی کجا رفت؟
افسانه خانوم سلام
تا وقتی ما درستو غلط رو غلط تعریف میکنم ، ارزش گذاری کارامون هم غلطه
با معیار غلط نمیشه درست به چیزی نمره داد

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90

الهی آمیـــــــــــــــــن!
خدا کنه پدرمادرامون همیشه ازمون راضی باشن و ما هم ناامیدشون نکنیم
آنا من امشب میرم جایی مهمونی
شدیدا امیدوارم خوش بگذره
آخر هفته خوبی داشته باشین

رفتم بیرون کار داشتم برگشتم
خوش بگذره مهمانی

با این کروم بسختی میشه نوشت! همه رنگ و فونت رو بهصورت کد مینویسه

کلهم فردا پیدام نیست

[Saba_Baran90]

آنا کجایین فردا؟
به عروس داییم بگم؟
***********
ماشاا... سرعت تایپ ممد!
من می دونم تو می تونی