بازگشت   پی سی سیتی > سایر گفتگوها > مطالب آزاد

مطالب آزاد در این تالار مطالبی که موضوعات آزاد و متفرقه دارند وجود دارد بدیهیست که کنترل بر روی محتوای این تالار بیشتر خواهد بود

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #481  
قدیمی 03-07-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
جدید 1،2،3،....


سه چیز مهم


سه چیز در زندگی پایدار نیستند:


رویاها
موفقیت ها
شانس

سه چیز در زندگی قابل برگشت نیستند:

زمان
کلمات
موقعیت

سه چیز در زندگی انسان را خراب می کنند:

الکل
غرور
عصبانیت

سه چیز انسانها رو می سازند:

کار سخت
صداقت
تعهد

سه چیز در زندگی خیلی با ارزش هستند:


عشق
اعتماد به نفس
دوستان

سه چیز در زندگی که نباید از بین بروند:

آرامش
امید
ایمان




__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #482  
قدیمی 03-07-2010
Setare آواتار ها
Setare Setare آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
نوشته ها: 2,007
سپاسها: : 926

875 سپاس در 242 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Exclamation تحمیل محدودیت های ذهنی بر حیوانات

درمتن زیر نتیجه ی آزمایشات ِایجاد محدودیت برای برخی موجودات زنده
عنوان شده، بسیار جالب است ، حتما بخوانید، براستی آنچه تا کنون درباره
ناتوانیهای ما به ما گفته شده و سانسور و خفقان چه تاثیر عمیق و پنهانی
بر ما ذهن ما دارد:


" نتیجه آزمایشات بر حيوانات به سادگی به ما نشان می دهند که چطور
محدوديتهای ذهنی تحميل شده از طرف محیط بر ما تاثیر می گذارد. آزمایشات
انجام شده بر کَک، فيل و دلفين مثال خوبی هستند:
ککها حيوانات کوچک جالبي هستند آنها گاز می گيرند و خيلي خوب می پرند
آنها به نسبت قدشان قهرمان پرش ارتفاع هستند .اگر يک کک را در ظرفی قرار
دهيم از آن بيرون می پرد . پس از مدتي روی ظرف را سرپوش مي گذاريم تا
ببينيم چه اتفاقی رخ مي دهد .
کک می پرد و سرش به در ظرف می خورد و پايين می افتد . دوباره می پرد و
همان اتفاق مي افتد! اين کار مدتی تکرار میکند . سر انجام در ظرف را بر
می داريم و کک دوباره می پرد ولی فقط تا همان ارتفاع! سرپوش برداشته شده
درست است و محدوديت فيزيکي رفع شده است ولی کک فکر می کند اين محدوديت
همچنان ادامه دارد!
فيلها را مي توان با محدوديت ذهني کنترل کرد . پاي فيلهای سيرک را در
مواقعي که نمايش نمي دهند می بندند . بچه فيلها را با طنابهای بلند و
فيلهای بزرگ را با طنابهای کوتاه به نظر مي آيد که بايد بر عکس باشد زيرا
فيلهای پرقدرت به سادگی می توانند ميخ طنابها را از زمين بيرون بکشند ولی
اين کار را نمي کنند !




علت اين است که آنها در بچگی طنابهای بلند را کشيده اند و سعی کرده اند
خود را خلاص کنند و سرانجام روزی تسليم شده دست از اين کار کشيده اند!
از آن پس آنها تا انتهای طناب می روند و مي ايستند آنها اين محدوديت را
پذيرفته اند.

دکتر ادن رايل يک فيلم آموزشی در مورد محدوديتهای تحميلي تهيه کرده است .
نام اين فيلم "می توانيد بر خود غلبه کنيد " است


در اين فيلم يک نوع دلفين در تانک بزرگي از آب قرار مي گيرد نوعي ماهی که
غذای مورد علاقه دلفين است نيز در تانک ريخته مي شود . دلفين به سرعت
ماهيها را مي خورد . دلفين که گرسنه مي شود تعدادي ماهي ديگر داخل تانک
قرار ميگيرند ولي اين بار در ظروف شيشه اي دلفين به سمت آنها مي آيد ولي
هر بار پس از برخورد با محافظ شيشه اي به عقب رانده مي شود پس از مدتي
دلفين از حمله دست مي کشد و وجود ماهيها را نديده مي گيرد . محافظ شيشه
اي برداشته مي شود و ماهيها در داخل تانک به حرکت در مي آيند آيا مي
دانيد چه اتفاقي مي افتد ؟ دلفين از گرسنگي مي ميرد غذاي مورد علاقه او
در اطرافش فراوان است ولي محدوديتي که دلفين پذيرفته است او را از
گرسنگي مي کشد .

از آنجا که نحوه ی عملکرد مغز جانوران از این نظر بسیار شبیه به هم است
ما می توانيم از اين آزمايشات بفهمیم که ما هم محدوديت هايی را می
پذيريم که واقعی نيستند. به ما می گويند يا ما به خود می گوييم نمي توان
فلان کار را انجام داد و اين برای ما يک واقعيت می شود محدوديتهای ذهنی
به محدوديتهای واقعی تبديل می شوند و به همان محکمی!

باید این سوال مهم را از خود بپرسیم که چه مقدار از آنچه ما واقعيت میپنداريم، واقعيت نيست بلکه پذيرش ماست؟!"
__________________
من ندانم که کیم
من فقط میدانم
که تویی
شاه بیت غزل زندگیم...
پاسخ با نقل قول
  #483  
قدیمی 03-08-2010
فرانک آواتار ها
فرانک فرانک آنلاین نیست.
مدیر تالار مطالب آزاد

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 3,544
سپاسها: : 1,306

3,419 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض خواهش میکنم مطالب رو به دقت بخونید

خواهش میکنم این نوشته رو با دقت بخونید
تمنا میکنم به یاد نگهدارید

همه ما خودمان را چنين متقاعد ميكنيم كه با ازدواج زندگي بهتري خواهيم داشت، وقتي بچه دار شويم بهتر خواهد شد، و با به دنيا آمدن بچه‌هاي بعدي زندگي بهتر......ا
ولي وقتي مي‌بينيم كودكانمان به توجه مداوم نيازمندند، خسته ميشويم.
بهتر است صبر كنيم تا بزرگتر شوند.
فرزندان ما كه به سن نوجواني ميرسند، باز كلافه مي شويم، چون دايم بايد با
آنها سروكله بزنيم. مطمئناً وقتي بزرگتر شوند و به سنين بالاتر برسند، خوشبخت خواهيم شد.

با خود ميگوييم زندگي وقتي بهتر خواهد شد كه : همسرمان رفتارش را عوض كند، يك ماشين شيكتر داشته باشيم، بچه هايمان ازدواج كنند، به مرخصي برويم و در نهايت بازنشسته شويم.....
حقيقت اين است كه براي خوشبختي، هيچ زماني بهتر از همين الآن وجود ندارد.
اگر الآن نه، پس كي؟ زندگي همواره پر از چالش است..
بهتر اين است كه اين واقعيت را بپذيريم و تصميم بگيريم كه با وجود همه اين مسائل، شاد و خوشبخت زندگي كنيم.
خيالمان ميرسد كه زندگي، همان زندگي دلخواه، موقعي شروع ميشود كه موانعي كه سر راهمان هستند ، كنار بروند:
مشكلي كه هم اكنون با آن دست و پنجه نرم مي كنيم، كاري كه بايد تمام كنيم،
زماني كه بايد براي كاري صرف كنيم، بدهي‌هايي كه بايد پرداخت كنيم و ... بعد از آن زندگي ما، زيبا و لذت بخش خواهد بود!
بعد از آنكه همه اينها را تجربه كرديم، تازه مي فهميم كه زندگي، همين چيزهايي است كه ما آنها را موانع مي‌شناسيم.
اين بصيرت به ما ياري ميدهد تا دريابيم كه جاده‌اي بسوي خوشبختي وجود ندارد. خوشبختي، خودٍ همين جاده است.. پس بياييد از هر لحظه لذت ببريم...ا
براي آغاز يك زندگي شاد و سعادتمند لازم نيست كه در انتظار بنشينيم: در انتظار فارغ التحصيلي، بازگشت به دانشگاه، كاهش وزن، افزايش وزن، شروع به كار، ازدواج، شروع تعطيلات، صبح جمعه، در انتظار دريافت وام جديد، خريد يك ماشين نو، باز پرداخت قسطها، بهار و تابستان و پاييز و زمستان، اول برج پخش فيلم مورد نظرمان از تلويزيون، مردن، تولد مجدد، ... خوشبختي يك سفر است، نه يك مقصد... هيچ زماني بهتر از همين لحظه براي شاد بودن وجود ندارد.

زندگي كنيد و از حال لذت ببريد.. اكنون فكر كنيد و سعي كنيد به سؤالات زير پاسخ دهيد:
1. پنج نفر از ثروتمندترين مردم جهان را نام ببريد
2.
برنده‌هاي پنج جام جهاني آخر را نام ببريد.
3. آخرين ده نفري كه جايزه نوبل را بردند چه كساني هستند؟
4. آخرين ده بازيگر برتر اسكار را نام ببريد. نميتوانيد پاسخ دهيد؟
نسبتاً مشكل است، اينطور نيست؟ نگران نباشيد، هيچ كس اين اسامي را به خاطر نمي آورد..ا
روزهاي تشويق به پايان ميرسد نشانهاي افتخار خاك مي گيرند!
برندگان به زودي فراموش ميشوند!
اكنون به اين سؤالها پاسخ دهيد:
1. نام سه معلم خود را كه در تربيت شما مؤثر بوده‌اند ، بگوييد.
2. سه نفر از دوستان خود را كه در مواقع نياز به شما كمك كردند، نام ببريد.
3. افرادي كه با مهربانيهايشان احساس گرم زندگي را به شما بخشيده‌اند، به ياد بياوريد.
4. پنج نفر را كه از هم صحبتي با آنها لذت ميبريد، نام ببريد.
حالا ساده تر شد، اينطور نيست؟
افرادي كه به زندگي شما معني بخشيده‌اند، ارتباطي با "ترين‌ها" ندارند، ثروت بيشتري ندارند، بهترين جوايز را نبرده‌اند، ....ا

آنها كساني هستند كه به فكر شما هستند، مراقب شما هستند، همانهايي كه در همه شرايط، كنار شما ميمانند .....ا
كمي بيانديشيد. زندگي خيلي كوتاه است. و شما دركدام ليست قرار داريد؟ نميدانيد؟
اجازه دهيد كمكتان كنم.
شما در زمره مشهورترين نيستيد....، شما از جمله كساني هستيد كه براي درميان گذاشتن اين پيام در خاطرمن بوديد
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
پاسخ با نقل قول
  #484  
قدیمی 03-11-2010
فرانک آواتار ها
فرانک فرانک آنلاین نیست.
مدیر تالار مطالب آزاد

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 3,544
سپاسها: : 1,306

3,419 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض هیچ وقت دقت کردید چرا؟

هيچ وقت دقت كرده ايد چرا........ و این همه چرا
چرا راننده ها زیر بارون دلشون فقط برای زنها می سوزه؟
چرا استادها به دخترها بهتر نمره میدن؟
چرا بارون میاد، ترافیک میشه؟
چرا تو خونه ۴٠ متری ال سی دی ۵٢ اینچی میذارن؟
چرا به هرکی مسن تره بیشتر اعتماد می کنن؟
چرا از در که میخوان رد بشن تعارف میکنن ولی سر تقاطع به هم رحم نمیکنن؟
چرا تو شهروند و هایپراستار و ... چشم میدوزن به سبد همدیگه؟
چرا از تو ماشین پوست پرتغال می ریزن بیرون؟
چرا تو اتوبان وقتی به ماشین جلویی می رسند چراغ میدن؟
چرا وقتی می رن لباس بخرن بقیه مغازه ها رو هم نگاه می کنن؟
چرا قبل از ازدواج دنبال پول طرف مقابلن نه اخلاقش؟
چرا بعد از ازدواج دنبال اخلاق طرف مقابلن نه پولش؟
چرا همه دوست دارن از این کشور برن؟
چرا اونهایی که رفتن می خوان برگردن؟
چرا روز پدر همه لباس زیر کادو می خرند؟
چرا مردها روز زن فقط طلا و ادکلن کادو می خرند؟
چرا فیلم زیاد می بینن ولی کتاب نمی خونن؟
چرا اونهایی که زبانشون خوبه هم فیلم رو با زیرنویس نگاه میکنن؟
چرا باجناقها هیچوقت از هم خوششون نمیاد؟
چرا زنها بچه برادرشون رو بیشتر از بچه خواهرشون دوست دارند؟
چرا پدر دخترها تو خواستگاری کمتر از همه حرف می زنن؟
چرا مراسم ختم ساعت ۴ بعد از ظهر تشکیل میشه؟
چرا وقتی پشت سر یکنفر صحبت میکنن اصلا فکر نمیکنن این غیبته؟
چرا زنها تو هر مهمونی نباید لباس تکراری بپوشن؟
چرا تو مهمونی اگه موز بخورن بی کلاسیه ولی سیب و پرتغال نه؟
چرا وقتی شکلات تعارف میکنن اگه بیشتر از یکی بردارن زشته؟
چرا بند کتونی رو دور مچ پا میبندن ولی بند کفش رو نه؟
چرا بیدار شدن از خواب تو یه صبح ابری یا بارونی براشون خیلی سخته؟
چرا واسه مهاجرت دنبال یه جای خوش آب و هوا می گردن؟
چرا با اینهمه شاعری که در طول تاریخ دارن شعر ترانه هاشون رو مریم حیدرزاده میگه
چرا با موسیقی سنتی شون نمیشه رقصید؟
چرا سه تار سه تا تار نداره؟
چرا قرارداد کارمندی رو کارفرماها تنظیم میکنن؟
چرا اکثر ماشینها یا سفیدن یا سیاه یا نقره ای؟
چرا نمیشه با کت و شلوار کتونی پوشید؟

چرا زنها وقتی ابرو بر می دارن روحیشون بهتر میشه؟(چه ربطی داره ابرو با روحیه؟)
چرا زنها لوازم ارایش رو روی شصتشون تست میکنن؟ چرا مثل کرم پشت دستشون نمی زنن؟
چرا زنها وقتی رژلب می زنن گردنشون رو به سمت آینه دراز می کنن؟
چرا مردها فرق آرایش ۵٠ هزارتومنی با آرایش ١.۵ میلیون تومنی رو نمیفهمن؟
چرا کادوهای عروسی رو یه روز بعد از عروسی (پاتختی) می دن؟
چرا وقتی داماد می رقصه بهش پول می دن؟ مگه داماد رقاصه؟
چرا وقتی یکی میمیره مشکی می پوشن؟ چرا نارنجی نمی پوشن؟ اگه مشکی رنگ غمه چرا اینهمه استفاده میشه؟
چرا مردم تو تاکسی راجع به سیاست صحبت میکنن؟

چرا وقتی به تقاطع می رسن بجای ترمز رو گاز فشار میارن؟
چرا قسمت مردانه اتوبوس بزرگتر از قسمت زنانه است؟
چرا تو اتوبان دست انداز میذارن؟
چرا کسی برای صبحونه کسی رو مهمون نمیکنه؟

چرا تو هر کوچه ای بجای یکی چندتا تکیه هست؟
چرا سر عقد عروس دفعه سوم میگه بله؟
چرا آدمها وقتی عکس میگیرن به یه جای نامعلوم خیره می شن؟
چرا با اینکه همه فضولند از فضولی دیگران ناله می کنند؟
چرا راننده تاکسی ها از همه بدتر رانندگی میکنن؟
چرااااااا....؟
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
پاسخ با نقل قول
  #485  
قدیمی 03-17-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض حقوق كارمندى و پز مهندسى

حقوق كارمندى و پز مهندسى
هماهنگي دخل و خرج در خانه




بعضى ها با حقوق كارمندى ، پز مهندسى مى دهند... كه نتيجه اش پيدايش بحران در معيشت خانواده است.
برنامه ريزى اقتصادى و به تعبير روايات اسلامى " تقدير المعيشه " ، يكى از اركان ثبات و پايدارى بنيان خانواده است و بدون آن ، جاى پايى براى بروز اختلاف پيش خواهد آمد.

زن و شوهر (و به تبع ، فرزندان خانه ) بايد موازنه اى معقول و منطقى بين دخل و خرج ايجاد كنند و با پذيرش ‍ واقعيت ها، مانع مساله ساز شدن توقعات فردى شوند.
زنان خانه دار، مديريت امور خانه را اگر بر محور قناعت و پرهيز از خرج هاى غير لازم و تشريفاتى و تجملاتى تنظيم نكنند و از شوهران خود ، توقعات غير منصفانه و بى جا و خارج از توان مالى و ميزان در آمد او داشته باشند ، يا هزينه هاى غير ضرورى را بر آنان تحميل كنند ، بايد منتظر بروز تنش باشند.
اساس خانواده و زندگى مشترك ، بر همكارى است . اگر هر يك از زن و شوهر، طلبكارانه يا تحميل گرانه با طرف مقابل برخورد كنند ، آن تفاهم پديد نخواهد آمد.
سست شدن پايه هاى نهاد خانواده ، گاهى در اثر همين مسايل مادى و اقتصادى است و آغاز آن هم چه بسا از امور جزئى و بى اهميت است و سر از بحران در مى آورد.

خرد يا هوس ؟

ثروت و امكانات ، براى تامين رفاه معيشتى و آرامش روحى و سكون خاطر است و نبايد گذاشت به مايه تشنج و ماده اختلاف تبديل شود.
به كار گيرى عقل و تدبير در تنظيم اقتصادى خانواده ، ايجاب مى كند كه از چشم و هم چشمى و رقابت هاى كمر شكن يا حسادت هاى خانمان برانداز، پرهيز كنند و اجازه ندهند هوس به جاى عقل بنشيند و صفاى زندگى را از ميان بردارد.
قناعت يكى از شيوه هاى خردمندانه در مصرف و خرج است .

به تعبير حضرت على (عليه السلام ): القناعة مال لا ينفد؛ (1) قناعت ، ثروتى پايان ناپذير است .
نقطه مقابل قناعت و ميانه روى و اعتدال اقتصادى ، ولخرجى و اسراف است كه هم ناسپاسى به نعمت هاى خداست ، هم زمينه ساز بروز فقر و تنگدستى است و هم هدر دادن امكانات است كه نابخردانه است . خرج هاى اسرافكارانه هرگز ستوده نيست و كسى كه خردمند باشد ، كس ديگر را بر ولخرجى نمى ستايد ، بلكه ملامت هم مى كند و اگر هم كسى در اثر اسراف و تبذير و ريخت و پاش به فقر و افلاس كشيده شد ، دل كسى بر او نمى سوزد و جاى ترحم نيست ، چرا كه هر چه كرده خود كرده است .

اين مضمون كلام امير المومنين (عليه السلام ) است كه فرموده است : اسرافكار را واگذار كه نه بخشش او ستايش انگيز است ، نه تنگدستى اش ترحم انگيز. (2)
تجمل گرايى ، بيش از آنكه راحتى بياورد ، ناراحتى مى آفريند و به جاى آرامش ، زندگي ها را دستخوش آشفتگي ها و زلزله هاى ويرانگر مى سازد. در وراى بسيارى از چهره هاى به ظاهر شاد و شنگول طبقات مرفه و تشريفاتى ، غمى سنگين و اضطرابى دايمى نهفته است .
كيست كه نداند درون اين گونه خانواده ها كه با هم به رقابت و چشم و هم چشمى پرداخته اند ، چه مصيبت ها و مشكلات و كدورت ها پنهانند كه گاهى هم سرباز كرده و به بيرون درز مى كنند!...




نه اسراف ، نه بخل

مديريت اقتصادى خانه ، نيازمند ايجاد توازن در دخل و خرج و به كار گيرى عقل و مصلحت به جاى هوس و اسراف و تبذير است . در اين مسئله ، زن و مرد سهيم و شريكند ، و بايد براى رسيدن به سطح معتدل در معيشت ، همكارى داشته باشند و بكوشند ، نگذارند مسايل مالى در زندگى مشترك ، عواطف انسانى و مهر و صفا را تحت الشعاع قرار دهند.

حركت در مرز تعادل دشوار است . مواظبت بر اينكه نه گرفتار بخل و امساك شود و نه در دامن اسراف و ولخرجى بيفتد، هوشيارى و منطق مى طلبد. برخى به عنوان اينكه بايد قناعت كرد و حسابگر بود ، بر خانواده خود سخت مى گيرند و گاهى حق آنان را هم تضييع مى كنند. برخى هم به عنوان اينكه بايد دست و دل باز و بخشنده و كريم بود ، مال خود را هدر مى دهند و ولخرجى مى كنند.
حضرت امير (عليه السلام ) در سخن حكيمانه اى به رعايت مرزى معتدل ميان اين افراط و آن تفريط دستور مى دهد و مى فرمايد:
كن سمحا و لا تكن مبذرا، و كن مقدرا و لا تكن مقترا(3)؛
بخشنده باش ، ولى نه ولخرج و اسرافكار، و اندازه گير باش ، ولى نه سختگير و بخيل .

آنچه در آغاز زندگى و تشكيل خانواده و در هنگامه ي خواستگارى و عقد و عروسى به نظر نا چيز و غير مهم جلوه مى كند ، گاهى در آينده سبب بروز مشاجرات و اختلاف مى شود.
در گرما گرم اول ازدواج ، شايد هر دو طرف براى پا گرفتن يك وصلت ، چنين وانمود كنند كه با هر شرطى موافقند و در هر شرايطى سازگارند و هر مهريه اى را مى پذيرند. ولى در بستر زمان ، وقتى به نتوانستن برخورد كنند ، ناسازگارى چهره زشت و ناهنجار خود را نشان مى دهد.

در ايجاد تفاهم اقتصادى در زندگى مشترك ، دو جانب مؤثر است :
يك طرف قضيه به بانو مربوط مى شود ، طرف ديگر به آقا.
يكى بايد قناعت به خرج دهد ، يكى هم بايد بر تلاش بيفزايد.
زن بايد كم توقع و صبور باشد ، مرد هم بايد از بخل و سختگيرى بى مورد و بيش از حد دست بردارد.


هزينه هاى لازم

گر چه تامين مخارج زندگى بر عهده مرد خانه است ، ولى زن نيز نبايد خارج از وسع و توان مادى شوهر، توقع داشته باشد.
گر چه زن ، بايد صبورى و تحمل و قناعت پيشه كند ، ولى مرد هم بايد در حد توان و وسع خويش ، بر زن و فرزندان خود وسعت و گشايش دهد و از آنچه خداوند روزى كرده است ، خرج كند. اين همكارى ، به استحكام بنيان خانواده كمك مى كند.
در حديثى امام كاظم (عليه السلام ) فرموده است :
ينبغى للرجل ان يوسع على عياله كى لا يتمنوا موته (4)
سزاوار است كه مرد، بر خانواده خود گشايش و وسعت دهد ، تا اهل خانه آرزوى مرگ او را نداشته باشند.
و اين سخن ، شوخى نيست . نمونه هاى واقعى آن را در جامعه خودمان فراوان مى توان يافت . خرج كردن براى خانواده و رفع نيازهاى آنان ، تاكيد و سفارش پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) است كه فرمود:
ابدا بمن تعول ... (5) از خانواده و افراد تحت تكفل خود آغاز كن .
اگر مرد ، در حدى كه وظيفه اوست و در توان او مى گنجد ، به تامين نيازهاى همسر و فرزندانش نپردازد ، هم از چشم ها مى افتد ، هم آنان عقده اى مى شوند ، هم حقشان زير پا گذاشته مى شود .اگر مرد آنچه را كه حق خانواده است ، تهيه كرد ، منت هم نبايد بگذارد.





پس هم بايد به تعادل اقتصادى انديشيد ، هم از ريخت و پاش هاى غير ضرورى در مخارج و مصارف پرهيز كرد ، هم سختگيرى هاى بى جا و آزار دهنده را كنار گذاشت ، هم با تفاهم و تبادل نظر به برنامه ريزى درست و قوام بخش زندگى پرداخت ، هم معيار خرد و منطق را به كار گرفت نه هوس ها و تجمل گرايي هاى مشكل آفرين و چشم و هم چشمي هاى حسودانه را ، هم نيازهاى واقعى را از نيازهاى كاذب باز شناخت ، هم بر سختي ها و ناداري ها و كمبودها تحمل داشت ، هم صفاى خانه و خانواده را با مطرح ساختن نزاع هاى مالى و پولى بر هم نزد ، هم سطح زندگى را بر مبناى سطح در آمد تنظيم كرد و استوار ساخت ، هم از درون خانواده هاى گرفتار تشريفات كه بسيار تلخ و رنج آور است عبرت گرفت ، هم خواسته هاى خود را بر طرف مقابل تحميل نكرد ، هم قناعت را به عنوان يك سرمايه معنوى پاس داشت ، كه گفته اند: چو دخلت نيست ، خرج آهسته تر كن .

پي نوشت ها :
1- نهج البلاغه ، فيض السلام ، حكمت 54.
2- غرر الحكم ، (چاپ دانشگاه )، ج 7،ص 160.
3- نهج البلاغه ، حكمت 32.
4- من لا يحضره الفقيه ، ج 2، ص 68.
5- وسائل الشيعه ، ج 6، ص 323.


منبع : تلخيص شده از كتاب " الفباى زندگى (آشنايى با اصول و عوامل تحكيم خانواده ) "
نويسنده : جواد محدثى
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #486  
قدیمی 03-18-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض خودداری از کمک به مصدومین تصادفات !

خودداری از کمک به مصدومین تصادفات !

یكی از مشكلاتی كه پس از تصادفات رانندگی بوجود می‌آید كمك به مصدومین و انتقال سریع آنها به مراكز درمانی است.
در زمان وقوع تصادف وظیفه شرعی و انسانی حكم می‌كند كه به نجات مصدومین بشتابیم، بنابراین در زمانی كه امدادگران در محل تصادفات حضور ندارند لازم است مردم به یاری مجروحین حوادث شتافته و آنان را به نزدیك‌ترین مركز درمانی انتقال دهند.





نکات قانونی

در قانون خودداری از کمک به مصدومان و افرادی که در معرض مخاطرات طبیعی قرار دارند این امر ذکر شده است که اگر فردی در شرایطی قرار گیرد که نیازمند کمک باشد همه افراد حاضر چه متخصص در این امر و چه افراد عادی موظف به


کمک به این فرد هستند و در غیر این صورت ضمانت کیفری گریبانگیر این افراد می شود.
هرکس شخص یا اشخاصی را در معرض خطر جانی مشاهده کند و بتواند با اقدام فوری خود یا کمک طلبیدن یا اعلام فوری به مراجع یا مقامات صلاحیت دار از وقوع یا اعلام خطر یا تشدید نتیجه آن جلوگیری کند بدون اینکه با این اقـدام خطری متوجه خود یا دیگران شود و با وجود استمداد یا دلالت اوضاع و احـوال برضرورت کمک از اقـدام به این امر خودداری نماید به حبس جنحه ای تا یکسال و یا جزای نقدی تا پنجاه هزار ریال محکوم خواهد شد در این مورد اگر مرتکب از کسانی باشد که به اقتضای حرفه خود میتوانست کمک مؤثری بنماید به حبس جنحه ای از سه ماه تا دوسال یا جزای نقدی از ده هزار ریال تا یکصد هزار ریال محکوم خواهد شد مسئولان مراکز درمانی اعم از دولتی یا خصوصی که از پذیرفتن شخص آسیب دیده و اقدام به درمان او یا کمکهای اولیه امتناع نمایند به حداکثر مجازات ذکر شده محکوم می شوند.نحوة تامین هزینه درمان این قبیل بیماران و سایر مسائل مربوط به موجب آئین نامه ای است که به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید.هرگاه کسانی که بر حسب وظیفه یا قانون مکلفند به اشخاص آسیب دیده یا اشخاصی که در معرض خطر جانی قرار دارند کمک نمایند از اقدام لازم و کمک به آنها خودداری کنند به حبس جنحه ای از شش ماه تا سه سال محکوم خواهند شد .
قانون خودداری از کمک به مصدومان و افرادی که در معرض مخاطرات طبیعی قرار دارند این امر ذکر شده است که اگر فردی در شرایطی قرار گیرد که نیازمند کمک باشد همه افراد حاضر چه متخصص در این امر و چه افراد عادی موظف به کمک به این فرد هستند و در غیر این صورت ضمانت کیفری گریبانگیر این افراد می شود


دولت مکلف است در شهرها و راهها به تناسب احتیاج مراکز درمان فوری و اورژانس و وسایل انتقال مصدومین و بیماران که کمک به احتیاج فوری دارند ایجاد وفراهم نماید مامورین انتظامی نباید متعرض کسانی که خود متهم نبوده و اشخاص آسیب دیده را به مراجع انتظامی یا مراکز درمانی می رسانند بشوند و فقط هویت و محل اقامت آنان را استعلام خواهند کرد .


چند توصیه غیر حقوقی

هموطنان توجه داشته باشند برای امداد رسانی به مصدومین حوادث رانندگی به ترتیب ذیل عمل کنند:
خونسردی خود را حفظ كنند.
سریع مصدومین را از خودرو خارج کنید.
در صورت نشت بنزین افراد را از خودرو دور کنید و در اطراف خودرو سیگار یا آتش روشن نكنید.
همیشه یك دستگاه خاموش كننده پودر و گاز در خودرو همراه داشته باشید.
در صورت امكان سر ‌باطری های خودرو را از باطری جدا كنید.
در صورت آتش‌سوزی در داخل موتور به هیچ وجه در موتور خودرو را باز نكنید.

در صورت آغشته شدن عضوی از بدن به بنزین سریع نسبت به شستن عضو اقدام كنید.
در صورت آغشته شدن البسه (پیراهن یا شلوار) به بنزین و روغن آب باطری خودرو، حتما آنها را از تن خارج نمائید.
در صورت استفاده از خاموش كننده پس از پاشیدن ماده خاموش كننده به زیر موتور، با احتیاط لازم در موتور خودرو را باز و حریق را خاموش كنید.
در صورت نداشتن خاموش كننده از خاك یا ماسه موجود در محل جهت خاموش كردن آتش استفاده کنید.
دولت مکلف است در شهرها و راهها به تناسب احتیاج مراکز درمان فوری و اورژانس و وسایل انتقال مصدومین و بیماران که کمک به احتیاج فوری دارند ایجاد وفراهم نماید مامورین انتظامی نباید متعرض کسانی که خود متهم نبوده و اشخاص آسیب دیده را به مراجع انتظامی یا مراکز درمانی می رسانند بشوند و فقط هویت و محل اقامت آنان را استعلام خواهند کرد


نحوه امداد رسانی به مصدومین در تصادفات:

مصدومین محبوس شده در داخل ماشین را با فشار و كشش خارج نکنید ، چرا که ممکن است آسیب دیدگی مصدوم افزایش یابد.




مصدومینی كه دچار توقف عمل تنفس و خونریزی شدید شده‌اند در اولویت درمانی هستند و نیاز به درمان فوری دارند.
راه تنفسی حادثه دیدگان را بررسی و دهان مصدوم را باز و هر شی‌ء كه داخل آن است خارج کنید تا مصدوم به راحتی تنفس كند. در صورتی كه پس از خارج كردن مانع از دهان مصدوم تنفس آغاز نشد چانه مصدوم را پایین آورده و سرش را به آرامی به عقب خم کنید. با دو

انگشت خود سوراخ های بینی را مسدود و از طریق دهان خود به داخل دهان مصدوم بدمید تا سینه‌اش بالا بیاید. کمی صبر و هر چهار ثانیه یك بار این عمل را تكرار کنید تا مجروح بدون كمك قادر به تنفس باشد.
با قرار دادن پارچه تمیز و فشار دست بر روی محل خونریزی از ادامه خونریزی جلوگیری کنید. درصورت قطع نشدن خونریزی، عضو را بالا آورید تا خونریزی كمتر شود.
در صورت شكستگی پا و دست نسبت به ثابت كردن آن با آتل و یا تخته و یا اجسام مشابه و یا بانداژ اقدام کنید.
در صورتی تعداد زیادی مجروح در محل وجود دارند و مشكل تنفسی ندارند، كمك به مصدومین دارای خونریزی شدید دراولویت است.
در صورت نبود تجهیزات كمك رسانی حتی المقدور از وسائل و امكانات قابل دسترسی استفاده شود.
در هنگام حمل مصدوم دقت کنید كه ضایعات بیشتری به مصدومین وارد نکنید. حمل غیر اصولی مصدوم باعث ضایعات بیشتر و حتی قطع ضایعات نخاعی می شود.

ندا پاکنهاد / وکیل پایه یک دادگستری
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #487  
قدیمی 03-19-2010
میثاق آواتار ها
میثاق میثاق آنلاین نیست.
تازه کار
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: رشت
نوشته ها: 14
سپاسها: : 0

5 سپاس در 3 نوشته ایشان در یکماه اخیر
میثاق به Yahoo ارسال پیام
جدید فرمولي كه كم از تابلوی مونالیزا ندارد

در ریاضیات شش عدد وجود دارند كه از بقیه اعداد متمایزند، زیرا ویژگی هايي دارند كه سایر اعداد ندارند. این اعداد عبارتند از: صفر، يك، پی ( π، نسبت محیط دایره به قطر آن)، e (عدد اويلر)، i (مبنای اعداد مختلط) و في( φ، نسبت طلايي).

« لئونارد اويلر»، ریاضیدان سوئيسي قرن هجدهم، رابطه بین پنج تا از این اعداد را به صورت این معادله کشف كرد: + 1 = 0 πi e اگر این معادله را در يك قالب عکس قرارداده و روي دیوار و در كنار تابلوی «مونالیزا» (شاهکار جاودانه «لئوناردو داوينچي») نصب كنيد، در چشم يك ریاضیدان نه تنها هیچ از مونالیزا كم ندارد، كه مي تواند بسیار شگفت انگيزتر هم باشد!

مونالیزا را تقریباً هر كسي به اندازه فهمی كه از هنر نقاشی دارد، درك مي كند. و بديهي است هر چه این فهم عمیق تر و فني تر باشد، درك هم عمیق تر خواهد بود.

اما زیبايی و شگفتی این معادله را تنها كسي مي فهمد كه با اعداد الفت دراز داشته و به ویژه این پنج عدد را شناخته و چگونگی خلقت آنها را فهمیده باشد. بداند كه هر چند آنها به ظاهر نزديك هم اند، اما ماهیت آنها به اندازه کهکشانها از يكديگر دور است. با این حال، وقتی استادانه در كنار هم قرار مي گیرند، چنان با شوق با يكديگر مي جوشند كه تعادلی متقارن و بس زیبا و بدیع به وجود مي آورند. تازه این معادله،خود حالت خاصی از يك معادله كلي تر، زیباتر و شگفت انگيزتر است كه پاي دو نسبت مثلثاتي اصلی را هم به ميان مي كشد: Sinθ = cosθ+ i θi e

*************
میثاق جان سعی کن مطلب هایی که میزاری مرتب و با ویرایش باشه.
ممنونم.


ویرایش توسط GolBarg : 03-19-2010 در ساعت 01:46 PM دلیل: منظم کردن
پاسخ با نقل قول
  #488  
قدیمی 03-19-2010
میثاق آواتار ها
میثاق میثاق آنلاین نیست.
تازه کار
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: رشت
نوشته ها: 14
سپاسها: : 0

5 سپاس در 3 نوشته ایشان در یکماه اخیر
میثاق به Yahoo ارسال پیام
Wink چرا سفر به گیلان؟!!!

جاذبه های طبیعی استان گیلان

دانستنیهایی درباره ی استان گیلان

گیلان به لحاظ موقعیت طبیعی ، دارای جاذبه های گسترده ای است كه سرتاسر این استان را در بر گرفته است. برخی از این جاذبه ها در فصول خاصی مورد استفاده قرار می گیرند اما برخی دیگر محدودیت فصلی نداشته و در همه فصول قابل استفاده هستند . به طور كلی جاذبه های طبیعی گیلان عبارت اند از :
سواحل دریا

طول سواحل دریا در استان گیلان به 22 كیلومتر می رسد. در این مسیر شهرهای آستارا ، بندر انزلی و كیانشهر مستقیماً در كنار دریا قرار دارند. یكی از مشخصات و امتیازات سواحل گیلان ، ماسه ای بودن بخش عمده آن و نزدیكی به جنگل است. در سواحل گیلان می توان به قایقرانی و دیگر ورزش های آبی پرداخت .
تالاب ها ، دریاچه ها

تالاب انزلی ؛ از جمله زیباترین مناظر آبی گیلان است. این تالاب محل تخم ریزی آبزیان و پناهگاه و مأمن پرندگان بومی ومهاجر است. در داخل تالاب ، جزایر زیبایی وجود دارد ودوشهر زیبای انزلی وآب كناردرساحل آن قراردارند. ازدیدنی های چشم نواز تالاب انزلی می توان از گل های نیلوفر آبی نام برد كه غنچه ها و برگ های آن سر از آب برآورده و سطح وسیعی از تالاب را می پوشاند. رویش نی در تالاب هم هر چند از نظر اكولوژیكی مشكلات زیادی ایجاد كرده است، اما در جای خود یكی از مظاهر اصلی اكوسیستم طبیعی تالاب به شمار می آید. انبوه پرندگان در این نیزار زندگی می كنند و ضمن تهیه غذای خود ، به تخم گذاری و تولید مثل در آن ادامه می دهند. تالاب برای پرندگان مهاجر نیز زیستگاه مطلوبی به شمار می رود.
همه ساله هزاران هزار پرنده مهاجر از بخش های شمالی برای زمستان گذرانی و ادامه حیات به تالاب انزلی روی می آورند. نیزارها ، گذشته از آن كه زیستگاه مناسبی برای پرندگان به شمار می روند، رویشگاه گیاهانی با قابلیت انعطاف فراوان هستند كه در صنایع دستی و بومی گیلان كاربرد قابل توجهی دارند. حصیر ، زنبیل ، سبد ، ظروف حصیری و .... از این گیاهان ساخته می شود.
تالاب انزلی محل مناسبی برای ورزش های آبی از جمله قایق سواری است.
دریاچه ؛در جنوب شهر آستارا ، یكی از دریاچه های زیبای ساحلی گیلان در مساحتی كوچك قرار دارد. این دریاچه در شمار بهترین زیستگاه های طبیعی پرندگان است. برای جلوگیری از هجوم مردم به این دریاچه ، این محل جزو مناطق حفاظت شده است.
در روستای جوكندان واقع در 12 كیلومتری شمال شهر تالش ، برروی رودخانه كوچكی كه در پای كوه از دره ها خارج می شوند، یك آب بند مصنوعی ساخته شده كه در پشت آن دریاچه كوچكی به وجود آمده است.
عمق این دریاچه به حدود سه متر می رسد و در میان آن درختان جنگلی ، سازگار با محیط آبی از آب سر برآورده اند. گیاهان آبی ساحل دریاچه مانند زنبق در رنگ های مختلف ، چشم انداز زیبایی به دریاچه می بخشند.
در حوالی
فومن ، صومعه سرا ، ضیابر و جمعه بازار بركه های كوچكی وجود دارد كه علاوه بر اهمیت اكولوژیكی ، چشم انداز طبیعی زیبایی به نواحی جلگه ای ، واقع در حاشیه شهرهای فوق می بخشد.
در كناره های سفیدرود و شعبات فرعی آن نیز دریاچه های ساحلی زیبایی را مشاهده می كنیم. این دریاچه ها كه در مواقع پرآبی گسترش می یابند ، به نواحی ساحلی شهرستان های لنگرود و رودسر زیبایی خاصی می بخشند.
دریاچه هایی كه در پشت سدهای ساخته شده بر روی سفیدرود به وجود آمده ، به سهم خود از مناظر زیبای گیلان به شمار می روند. دریاچه اصلی سد سفیدرود كه در دره های جنوبی و غربی شهر منجیل تشكیل شده است، نخستین منظره آبی برای مسافرینی است كه از جاده قزوین وارد گیلان می شوند. در پشت سد انحرافی ، تونل تاریك فومن و سد سنگر ، دریاچه های موضعی كوچك با دره های پوشیده از جنگل و یا زمین های كشاورزی ، جاذبه های چشم نوازی را به وجود آورده است.
رودها

بستر رودهای گیلان عمدتاً در مسیر دره های كوهستانی و كوهپایه ای كه از جنگل های سرسبز و انبوه پوشیده شده اند قرار گرفته است. از این رو ، برای استفاده از مظاهر طبیعت از بهترین نمونه ها و امكانات طبیعی به شمار می روند و از نظر گردشگری در اغلب فصول سال ، گردشگران زیادی را به خود جلب می كنند. اغلب این رودها برای ورزش های آبی بسیار مناسب هستند.

آب های معدنی

چشمه ی آب گاز سنگرود؛

در روستای سنگرود از توابع دهستان عمارلو ش



هرستان رودبار قرار دارد.
چشمه كلشتر منجیل ؛ این چشمه حدود یك كیلومتر پایین تر از سد سفیدرود در فاصله پانصدمتری جاده اصلی قزوین به رشت قرار دارد.
چشمه آب معدنی ماسوله ؛ در ابتدای ورودی شهر تاریخی ماسوله در كنار پارك شهر قرار دارد.
چشمه چشماگل ؛در روستای طالم از توابع سنگر قرار دارد.
چشمه ماستخور؛در روستای ماستخور نزدیك رودبار در جبهه غربی سد منجیل قرار دارد.
چشمه آب معدنی سجیران ؛ در اشكور بالا، نزدیكی روستای سجیران واقع است.
جنگل ها

جنگل های گیلان از مناظر طبیعی زیبای گیلان است. جذابیت جنگل های گیلان در تنوع گونه های جنگلی آنهاست و همین امر آنها را از جنگل های سوزنی برگ متمایز می سازد. سطح زمین های جنگلی گیلان را در فواصل درختان ، فرشی از چمن می پوشاند. جنگل های گیلان با این بستر سبز، امكانات زیادتری را از نظر تغذیه ، حیات وحش و اوقات فراغت فراهم ساخته است. جنگل های سراوان - نزدیك رشت – جنگل های تالش ، جنگل های لاهیجان و جنگل های دیلمان از جمله جنگل های زیبا و دیدنی گیلان است.
ییلاق ها

مناطق ییلاقی گیلان كه در حال حاضر مورد استفاده قرار می گیرد عبارت اند از :
نواحی ییلاقی جواهر دشت؛ در ارتفاعات شرق گیلان قرار دارد و ییلاقِ نواحی چابكسر و واجارگاه و رحیم آباد به شمار می روند.
ییلاق های واقع در مسیر دره رودخانه پل رود؛ دره بسیار زیبای پل رود ، پس از گذشت از روستای دیماین به نواحی ییلاقی این ناحیه می رسد. دره پل رود به دو شاخه تقسیم می شود و هر یك به ییلاق های واقع در مسیر خود می رسد.
ییلاق های دیلمان و اسپیلی؛ ییلاق های این ناحیه ، هم از نظر چشم انداز و هم از نظر آثار تاریخی و فرهنگی دارای اهمیت بسیار است.
ییلاق های نواحی رودبار ؛ این ییلاق ها را می توان به دو قسمت تقسیم كرد: نخست ییلاق های واقع در شرق سفیدرود كه عمدتاً در عمارلو ، توتكابن و پره سر قرار دارند.
ییلاق های تالش و آستارا ؛ ماسوله جنوبی ترین ییلاق تالش است و پس از آن ییلاق های ماسال و شاندرمن قرار دارند. ییلاق « تالش دولاب » ، ییلاق « مریان» ، ییلاق « سوباتان » در این منطقه ، از این زمره اند. شهر آستارا ، از طریق گردنه حیران به نواحی ییلاقی آستارا مربوط می شود.
پاسخ با نقل قول
  #489  
قدیمی 03-22-2010
civilar آواتار ها
civilar civilar آنلاین نیست.
کاربر علاقمند
 
تاریخ عضویت: Oct 2009
نوشته ها: 172
سپاسها: : 0

6 سپاس در 5 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض مردانگی

من خیلی به علم روانشناسی یا کلا متافیزیک اعتقاد ندارم اما همیشه همه ی بد ها مطلقا بد نیستند .

روانشناسان می گن که مردانگی مردان کاهش یافنه است و من به جنس مونث کار ندارم .

در این دنیا چیز مطلق وجود ندارد ، و همه چیز نسبی است ؛ بنابراین در صورتی که جایی از کلمه ی نسبی در این متن استفاده نشده است ، منظور نسبی است و مردانگی هم مفهومی نسبی است و با بیان ریاضی قابل بیان نیست . اعداد صف تا صد درصد هم تنها نماد های عددی هستند .

در کاهش مردانگی مردان هیچ حرفی نیست و مثال های آن رفتار های زنانه ای است که در جامعه شاهد آنیم ( مانند زیر ابرو برداشتن و یا اصلاح صورت با نخ آرایش و ... )
کافی است به مدت یک ساعت در خیابانی پر تردد نحوه ی پوشش ، رفتار و یا نحوه ی رفتار مردان در حین حرف زدن با دوستان خود از جنس مونث را مشاهده کنید .
اما به نظر شما آیا مردی خواسته است که ماهیت مردانه ی آن تقلیل یابد .
در بزرگی کار امین متوسل زاده و یا حرکات انسان دوستانه ی برخی ورزشکاران و هنرمندان ( بدر مورد تعریف من از هنر به پست اصل هنر مراجعه کنید . )هیچ حرفی نیست اما چرا باید در سرایی که سنگ پهلوان عالم علی مرتضی را بر سینه می زند یا پهلوان پوریای ولی و جهان پهلوان تختی پرورش می دهد ، این حرکت تک باشد . این دلیلی بر عدم مردانه بودن رفتار مردان هزاره ی سوم نیست .
هر چند که این رفتار ، رفتاری جهانی است و در واقع این رفتار مردان ایران از خارج ایران نشات گرفته است .
به عنوان مثال در دیار مولانا ، عطار و سنایی ها چرا ما باید شاهد روزی به نام ولنتاین باشیم . روزی که به عنوان روز عشق غربی محسوب می شود .
حال برای تعریف عشق ز دیدگاه من می توانید به پست هایم مراجعه نمایید اما خلاصه این که عشق یکی است و زمینی و هوایی و دریایی و زیرزمینی و اونوری واین وری و آسمانی و ... ندارد . همه ی چیزی که بین زنان و مردان به اسم زیبای عشق جاری است و لکه ننگ عشق است هوسی بیش نیست .

عشق است بر آسمان پریدن
صد پرده به هر نفس دریدن

این بحث آخری متفرقه بود .

در پایان باید گفت که رفتار جنس مونث ( توضیح در بالا ) نیز به سوی مردانگی پیش رفته است و شاید در آینده شاهد آن باشیم که مردان و زنان همه رفتاری همسان هم ارایه دهند .

اما نکته ی منفی این است که ارایه رفتاری مردانه از زنان شاید برای آنان افتخار باشد اما برای مردان زشت است .

بیایید تا جمله مستان شویم
ز مجموع هستی پریشان شویم

رضی الدین آرتیمانی

پس بد مطلق نباشد در جهان
بد به نسبت باشد این را هم بدان

خداوندگار روم


دوستان با دادن نظرات خود مطلب ناقص من را کامل کنید و باز هم طبق قانون نسبیت من هم نظری نسبی دارم و مجموع نسبی ها نزدیک به مطلق میشه .
منظور من در مطالب بالا فقط ایران نیست ، بلکه اتفاق رخ داده در کل جهان است .

لینک به مطلب اصلی : http://www.mehrtadbir.com/meta/index.php?topic=348.0

ویرایش توسط civilar : 03-23-2010 در ساعت 01:32 AM
پاسخ با نقل قول
  #490  
قدیمی 03-25-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض چطور می فهمی که الان در سال 2010 هستی؟

چطور می فهمی که الان در سال 2010 هستی؟

1 یهو نگاه میکنی می بینی خانوادت که 3 نفر بیشتر نیستن 5 خط موبایل دارن

2 واسه همکارت ایمیل میفرستی،در حالیکه میز بغل دستی تو نشسته

3 رابطت با اقوام و دوستانی که ایمیل ندارن کمتر و کمتر میشه تا به حد صفر برسه

4 ماشینت رو جلوی در خونه پارک میکنی بعدش با موبایلت زنگ میزنی خونه که بیان کمک چیزایی رو که خریدی ببرن داخل

5 هر آگهی تلویزیونی یه آدرس اینترنتی هم داره

6 وقتی خونه رو بدون موبایلت ترک میکنی،استرس همه وجودت رو میگیره و با سرعت برميگردی که موبايلت رو برداری، بدون توجه به اینکه 20-30 سال از عمرت رو بدون موبایل گذروندی

8 صبحها قبل از خوردن صبحونه اولین کاری که میکنی سر زدن به اینترنت و چک کردن ایمیله
9 الان در حالیکه این ایمیل رو میخونی،سرت رو تکون میدی و لبخند میزنی

10 اینقدر سرگرم خوندن این مطلب بودی که حتی متوجه نشدی این لیست شماره 7 نداره

11 الان دوباره برگشتی بالا که چک کنی شماره 7 رو داشته یا نه

12 و من مطمئنم که اگه دوباره برگردی بالاحتماً شماره 7 رو پیداش میکنی،بخاطر اینکه خوب بهش توجه نکردی

13 دوباره برمیگردی بالا ولی شماره 7 رو پیدا نمیکنی،خوب من شوخی کردم ولی نشون میده که تو به خودت هم اعتماد نداری و هرچی بقیه میگن باور میکنی. سال 2010 خوش بگذره
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری

ویرایش توسط رزیتا : 03-25-2010 در ساعت 01:40 AM
پاسخ با نقل قول
پاسخ

برچسب ها
giorgio armani, جورجیو آرمانی


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 05:19 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها