داستان "سنگی بر گوری" نوشته جلال آل احمد با ترجمه آزفر معین و مقدمه محمدرضا قانون پرور در آمریکا منتشر شد.
به نقل از آمازون، این کتاب با مقدمه محمدرضا قانون پرور و پس گفتاری از سیمین دانشور با عنوان "غروب جلال" از سوی انتشارات مزدا منتشر شده است.
این کتاب کم حجم در قالب تک گویی، در شش فصل و در سال ۱۳۴۲ نوشته شد اما تا سال ۱۳۶۰ یعنی ۱۲ سال پس از مرگ جلال منتشر نشد.
داستان کتاب درباره جلال آل احمد و بچه دار نشدن اوست که با این جمله آغاز می شود: "هر آدمی سنگی است بر گور پدرش". جلال در لابلای متن کتاب موضوعات و مطالبی را که حول محور همین ماجرا اتفاق افتاده بیان میکند. می توان گفت هیچ یک از کتاب های جلال تا این اندازه شخصی نوشته نشده است. در این کتاب تناقضهای درونی یک روشنفکر در قبال این مسئله خانوداگی ترسیم شده است. نثر آل احمد در "سنگی بر گوری" نثری روان و موجز است.
فصل اول "سنگی بر گوری" این چنین آغاز می شود: "ما بچه نداریم. من و سیمین. بسیار خوب. این یک واقعیت. اما آیا کار به همین جا ختم می شود؟ اصلا همین است که آدم را کلافه میکند. یک وقت چیزی هست. بسیار خوب هست. اما بحث بر سر آن چیزی است که باید باشد. بروید ببینید در فلسفه چه طومارها که از این قضیه ساختهاند. از حقیقت و واقعیت. دست کم این را نشان میدهند که چرا کمیت واقعیت لنگ است. عین کمیت ما..."
پیش از این آثاری چون "مدیر مدرسه" و "نون والقلم" از این نویسنده به انگلیسی برگردانده شده است.
خبرگزاری مهر