پاتوق آزاد کاربران پی سی سیتی - همفکری - بحث و درد دل

[مهدی]

نوشته اصلی توسط Javad.p

سلام به همه گلهای زیبای بهشتی

مخصوصا خانمهای محترم ، روز زن و مادر رو به همتون تبریک میگم ، از خداوند متعال

سلامتی و شادکامی ، برای شما ارزومندم .

سلامممممممممممم باغبون گلهای بهشتی
بقول جیگیلی کوجاییی

نوشته اصلی توسط ترنم

حالا چرا غیرتی شدی اقا مهدی موبایل فروش

عین واقعیت را گفتم

نوشته اصلی توسط SOHRAB_HAZHII

سلام بر همه ی دوستان گلم امیدوارم که حالتون خوب باشه
مادر عطر گل یاس بقاست
میلاد دردانه ی پیامبر(ص),مادر امامت و بانوی دو عالم
حضرت فاطمه الزهرا و روز زن بر همه ی مادران و بانوان
مسلمان خجسته باد

سلام حاج سهراب
خودت خوبی؟
خبری از مهدی شیرازی داری ؟

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90

آنا سلام
الآن دانشگاهم و دلم اساسی گرفته
آنا یه چند وقتی میشه خسته ام
بعضی شرایط دیگه بار اضافی اند!
اما بازم به این فکر می کنیم که "این نیز بگذرد"!
آنا همه خوبین شما؟
حس و حال نقل قول گرفتن نیست واقعا!
التماس دعا

سلام دختر عمه
چی شده دلت گرفته؟ به هرحال هر مسئله ای که پیش می آید ناراحتی یا شادی داره حالا حدش بسته به اهمیت موضوع کم یا زیاده ولی اینکه همون خوشحالی یا ناراحتی را هی تو ذهن مرور کنی آسیب پذیره
محتاجیم به دعا

نوشته اصلی توسط Afsaneh- roj

سلام بر آقا مهدی ......
آقا چکار کنم پنهون کاری بلد نیستم خوووو

بعدش هم عجله م جهت یاد آوری دوستان برای تبریک به مامان هاشون بود
من هم روز مادر رو به مادر گرامیتون تبریک می گم . ایشاالله همیشه سایشون رو سرتون باشه .

ممنون آقا مهدی .. شما چطورید خوب هستید انشاالله .
ممنون از احوال پرسیتون .
فکر کردم اسممون رو زدین پشت شیشه ترسیدم
روز زن بر تمامی مامان ها و دختران خوب پی سی مبارک.
اسم نبردم که خدای نکرده کسی از قلم نیفته

سلام بر افسانه خانوم
یاد بگیرید دیگه
سپاس

نه اسمها رو که من نمیزنم پشت شیشه مدیر بخش ترنم خانوم اینکار رو انجام میده من فقط احوال پرسی میکنم.
بندگان خدا کار دارند مشغولند نتونستند بیان اینجا حالا باید اسمشون رو هم بزنیم پشت شیشه، خیلی سختگیرانه هستش ( همه چیز رو انداختم گردن بانوی لب تاپ دار )

[مهرگان]

خو یکی اسم منو بزنه پشت شیشه


روز مادر رو به تمام مادرای از عطر گل بهتر پی سی تبریک میگم، امیدوارم همیشه سرزنده باشید

دارم آیینه وفا بانو مرضیه گوش میدم !

حرف زیاد دارم، کلی خاطره دارم، رفتم تهران نمایشگاه، متوجه شدم یه بیمارستان تو تهرانه به اسم مهرگان، یه کوچه بالاتر از کوچه خونه دوستم اینا که اونجا رفته بودیم اسمش کوچه مهرگان بود، یه انتشارات اومده بود نمایشگاه به نام: مهرگان قلم
خلاصه معروف شدم !

آره آقا حرف زیاده، ولی درس زیادتره

مخلص همگی

سلام البته

[Afsaneh_roj]

سلام بر دوستان .

نوشته اصلی توسط مهدی

سلام بر افسانه خانوم
یاد بگیرید دیگه
سپاس

نه اسمها رو که من نمیزنم پشت شیشه مدیر بخش ترنم خانوم اینکار رو انجام میده من فقط احوال پرسی میکنم.
بندگان خدا کار دارند مشغولند نتونستند بیان اینجا حالا باید اسمشون رو هم بزنیم پشت شیشه، خیلی سختگیرانه هستش ( همه چیز رو انداختم گردن بانوی لب تاپ دار )
[/INDENT][/INDENT]

سلام بر آقا مهدی .
ممنون از راهنماییت .
باید تابستونی هر جور شده یه دوره ی فشرده برم شاید کمی یاد بگیرم .
و ممنون از احوال پرسیتون ..

نوشته اصلی توسط مهرگان

خو یکی اسم منو بزنه پشت شیشه


روز مادر رو به تمام مادرای از عطر گل بهتر پی سی تبریک میگم، امیدوارم همیشه سرزنده باشید

دارم آیینه وفا بانو مرضیه گوش میدم !

حرف زیاد دارم، کلی خاطره دارم، رفتم تهران نمایشگاه، متوجه شدم یه بیمارستان تو تهرانه به اسم مهرگان، یه کوچه بالاتر از کوچه خونه دوستم اینا که اونجا رفته بودیم اسمش کوچه مهرگان بود، یه انتشارات اومده بود نمایشگاه به نام: مهرگان قلم
خلاصه معروف شدم !

آره آقا حرف زیاده، ولی درس زیادتره

مخلص همگی

سلام البته

مهرگان جان .... فکر کنم پارتی بازی باشه اسم شما پشت شیشه نمیره .
روز زن هم بر شما مبارک باشه .
در ضمن این هم اضافه کن به اطلاعاتت اضافه کن .
یه بیمارستان خیلی خووووب تو اصفهانه
به اسم ( مهرگان ) که بچه هام توی اون بیمارستان دنیا اومدن ........

[مهرگان]

مهرگان جان .... فکر کنم پارتی بازی باشه اسم شما پشت شیشه نمیره .

روز زن هم بر شما مبارک باشه .
در ضمن این هم اضافه کن به اطلاعاتت اضافه کن .
یه بیمارستان خیلی خووووب تو اصفهانه
به اسم ( مهرگان ) که بچه هام توی اون بیمارستان دنیا اومدن ........

ممنون افسانه خانوم گل

چه جالب! عجب اسمی پدرم واسم انتخاب کرده ها
خو اسم بچه هاتون رو میذاشتید مهرگان !

یه چیزی یادم اومد ! به کسی نگیدا ! والا میشه سوژه همه همیشه میگنش !
بابابزرگم میگه: روله، اینا نذاشتن مه اسم تونه بذارم، گفتم مگه میخواستی اسمم رو چی بذاری؟
میدونید چی گفت؟
گفت کوکب !

ای خدا اگه اسمم کوکب بود چیکار میکرم !
میشدم کوکب خانوم، زن پاکیزه ! مادر عباس

لاو یو دَدی

[رزیتا]

کوکب که خیلی خوبه مهرگان گیان

قرار بوده اگه من پسر بشم اسممو بزارن مرتضی
البته الانم گاهی شوهر خواهرم منو آقا مرتضی صدا میزنه

[Afsaneh_roj]

نوشته اصلی توسط مهرگان

[FONT=Arial][SIZE=4][COLOR=indigo][FONT=Tahoma][SIZE=2][COLOR=#000000]

ممنون افسانه خانوم گل

چه جالب! عجب اسمی پدرم واسم انتخاب کرده ها
خو اسم بچه هاتون رو میذاشتید مهرگان !

یه چیزی یادم اومد ! به کسی نگیدا ! والا میشه سوژه همه همیشه میگنش !
بابابزرگم میگه: روله، اینا نذاشتن مه اسم تونه بذارم، گفتم مگه میخواستی اسمم رو چی بذاری؟
میدونید چی گفت؟
گفت کوکب !

ای خدا اگه اسمم کوکب چیکار میکرم !
میشدم کوکب خانوم، زن پاکیزه ! مادر عباس

لاو یو دَدی

سلام مهرگان جان ..
واقعا مهرگان اسم برازنده اییه ..
ولی خب به ذهنم نرسید ..
اگه اسمتون کوکب می شد .. خیلی جالب بود ......
یه خاطره بگم ؟؟؟؟؟؟؟
امسال عیدیه . تو تی وی برنامه ی طنز. کوکب خانوم رو گذاشته بود .
خدا میدونه چقد غش و ضعف کردیم و چقد خاطره برامون زنده شد بماند .
بعدش یه شب داداشم( خانمش بارداره نتونست دعوت کنه خونه شون ).....
ما رو دعوت کرد به یه هتل رستوران
که آشناش بود و چقدر باید اداب رو رعایت میکردیم ..
زن داداش های من هم ماشاالله یه پا شوخ .
موقع خوردن غذا طفلک داداشم هی سر پا بود و از ما پذیرایی میکرد ..
که یه دفه زنش برگشت بهش گفت کوکب خانم بفرما بشین .....
ما رو میگی مرده بودیم از خنده ..
بیچاره داداشم هر چی می گفت زشته آبروم رو بردین کی گوش بده ..
تمام سوراخ سنبه های رستورانه دوربین کار گذاشته بودن ..
وقتی اومدیم بیرون چنان آرامشی در رستوران حکمفرما شد که نگو .

[مهرگان]

نوشته اصلی توسط رزیتا

کوکب که خیلی خوبه مهرگان گیان

قرار بوده اگه من پسر بشم اسممو بزارن مرتضی
البته الانم گاهی شوهر خواهرم منو آقا مرتضی صدا میزنه

آقا کوکب کجاش خوبه ! الان اگه اسمم کوکب بود، تو دانشگاه میشدم فیکه ! میگفتن او دختره اسمش کوکبه میشدم پته خنه ! ی دس ایکی و اویکی !

حالا خیلی ها هستن که قرار بوده اسماشون یه چیز دیگه باشه، شنیدنشون خیلی جالبه

نوشته اصلی توسط Afsaneh- roj

سلام مهرگان جان ..
واقعا مهرگان اسم برازنده اییه ..
ولی خب به ذهنم نرسید ..
اگه اسمتون کوکب می شد .. خیلی جالب بود ......
یه خاطره بگم ؟؟؟؟؟؟؟
امسال عیدیه . تو تی وی برنامه ی طنز. کوکب خانوم رو گذاشته بود .
خدا میدونه چقد غش و ضعف کردیم و چقد خاطره برامون زنده شد بماند .
بعدش یه شب داداشم( خانمش بارداره نتونست دعوت کنه خونه شون ).....
ما رو دعوت کرد به یه هتل رستوران
که آشناش بود و چقدر باید اداب رو رعایت میکردیم ..
زن داداش های من هم ماشاالله یه پا شوخ .
موقع خوردن غذا طفلک داداشم هی سر پا بود و از ما پذیرایی میکرد ..
که یه دفه زنش برگشت بهش گفت کوکب خانم بفرما بشین .....
ما رو میگی مرده بودیم از خنده ..
بیچاره داداشم هر چی می گفت زشته آبروم رو بردین کی گوش بده ..
تمام سوراخ سنبه های رستورانه دوربین کار گذاشته بودن ..
وقتی اومدیم بیرون چنان آرامشی در رستوران حکمفرما شد که نگو .

روژینا اسم بسیار زیباییه، تبریک میگم بابت سلیقه تون
اصولا همه ی اسما قشنگن چه بهتر که توش حرف از روز و روشنایی و خورشید و انرژی باشه من که خودم خیلی خوشم میاد اینطوری !

خاطره تون بسیار بامزه بود
فکر میکنم یه سال بعد از من آخرین نسلی بودن که کتاب ها بخوانیم و بنویسیم نشده بودن، من و خواهرم کوکب خانوم رو به یاد داریم . . .

راستی ما هم اگه با فامیلامون جمع بشیم دور هم وقتی جایی رو ترک کنیم، اونجا سکوت مطلق میشه ! خیلی خوبه این لحظه های با هم بودن

[آوش]

سلااااااام

[مهبا]

سلام بر همگی
خوبید خوشین ؟ چرا کم پیدا شدین ؟

من که نتم افتضاحه زغالی زغالی دو روزه فقط تونستم دو پست بزارم
البته اگه این هم به مقصد برسه چون چندمین باره که نوشتمش
دیگه نشد نقل قول بگیرم

آقا مهدی و صبا ممنون از لطفتون خودم هم نمی دونستم که شرایط فامیلی رو دارم سپاسگزارم

صبا عزیزم غمگین نبینمت شاد باشی گلم

مهرگان عزیزم خوشحالم که بهت خیلی خوش گذشته حتما بیا تعریف کن
اسمت برازنده خودته عزیزم اونا میدانی از رو اسم تو برا خودشان اسم گذاشتن
خو مهرگان اگه اسمت میذاشتن کبری چه ؟ اونوقت باید هی تصمیم میگرفتی

منم چون ته تغاری و تکدانه دختر بودم خیلی اسم برام در نظر داشتن

خاله رزی میگم چه مرتضی و رزیتا بهم میان ایشالا زنده باشی خاله جونم

خاله افسانه ایشالا همیشه خوش باشی خیلی خاطره تعریف کردنت رو دوس دارم

آوش سلام خوش امدی

جای همه بدون استثناء خالیه

[bigbang]

سلام به گل و گلاب های پیسی (جای جواد جان خالی !)
من نبودم شما چرا نبودین ؟
چرا انگیزتون کم شده ما دانشجو هستیم ما بدبختیم ! شماها دیگه چرا ؟ شماها که باید پای ثابت باشین ! ما که ایام امتحانات هستین و زدیم خودمونو به فاز بیخیالی
گور بابای درس !! اصلاً میخوام یه ترم خراب کنم ! چی چی میخواد بشه ؟
هیچی نمیشه ! (باور نکنین تو دلم غوغاست ) هیچی هم نخوندم صفر ؛ صفر
ولی دیگه اونطوری برام مهم نیست دانشگاه ، زیاد بهش اهمیت میدادم
بیخودی ! درست میشه همه چیز (یکم خودمو دلداری بدم ! )
-----------------------------------------------------------------------------------
بیخیالش حرفهای خوب خوب بزنیم شماها همتون چطورید حالتون خوب هست (چه سوال کلیشه ای ! انگیزه برا حرف زدن ندارم الکی دارم زور میزنم ! )
چی بگم خوب الان ! بچه ها دعا کنید یک اتفاق خیلی خوبی میخواد فردا بیفته البته اگه خدا بخواد ، دعا کنید همه چی به خوبی سپری بشه من هم چاکر همتون هستم
امشب رو استرس خودمو ندارم ! دایی میخوایم بشیم دیگه ، البته اگه خدا قسمت کنه