شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود |
02-16-2012
|
|
ناظر و مدیر تالارهای آزاد
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641
11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
خــُــــدایــــــا . . .
امشبــــ بـه انـــدازه تـمـامـــ ــــ ابـرهـای آســمانـتـــ ــــ
اشـــــک دارمــــ ـــــ !
بگـــــو ایـن ابـــ ــــرهـا ببـــــارنـد
پـــــــا بهــ پــــــای مــــَـــن
کـهـ مـیخـواهمـــــ ــــ . . .تـا پــــــای راه رفـتـــن
زیــــر بارانـتـــــ ـــــ قــــَــدَم بزنمـــ ـــــ . . . .
__________________
. . . . .
|
2 کاربر زیر از ترنم سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
02-16-2012
|
|
مدیر بخش ورزش
|
|
تاریخ عضویت: Jan 2012
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,335
سپاسها: : 7,242
6,424 سپاس در 3,063 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
خداي من
منخداييدارم،
كه در اين نزديكي است
نه در آن بالاها
مهـربان،خـوب، قشنگ
چهره اش نورانيست
گاهگاهي سخني مي گويد،
با دل كوچكمن
ساده تر از سخن ساده من
اومرامي فهمد
اومرامي خواند،
اومرامي خواهد،
او همه درد مرامي داند،
ياداوذكرمن است،
در غم و در شادي
چون به غم مي نگرم،
آنزمان رقص كنانمي خندم
كه خدا يار من است،
كه خدادر همه جا ياد من است
او خدايست كه همواره مرا مي خواهد
ديگران مي گويند :
آن كساني كه به ظاهر بنده خوب خدايند
به من مي گويند :
مرد، كافر شده اي!!!
و چه هشدار كه از آتش دوزخ دادند
باز هم مي گويند :
كه خدا اينجا نيست
و خداي آنها، غير آنست كه من مي بينم،
مي دانم
يك خدايي بي رحم
غرق در خودخواهي،
عاشق ظلم و ريا و همه در خشم و عذاب
اين خدايست كه آنها گويند،بنده او باشيم
ديده را مي بندم
در دلم مي خندم
زير لب مي گويم :
پس خدا اينجا نيست؟!
اما من ميدانم
كه خدايارمن است،
كه خدادر همه جا ياد من است
__________________
ای بنده تو سخت بی وفایی ، از لطف به سوی ما نیایی
هرگه که ترا دهیم دردی ، نالان شوی و به سویم ایی
هر دم که ترا دهم شفایی ، یاغی شوی و دگر نیایی . . . ای بنده تو سخت بیوفایی ...
ویرایش توسط mohammad.90 : 02-16-2012 در ساعت 07:47 PM
|
کاربران زیر از mohammad.90 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
02-20-2012
|
|
ناظر و مدیر تالارهای آزاد
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641
11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
تمـــــام تنــم لــرزیـد ،
آب ِ پــاکـی کــه روی دستــم ریـختـی ، یــخ بـــود
خدایا من ترک تحـصیل کـردم
آنقـدر از مـن امـتحان نگیـر....
__________________
. . . . .
|
2 کاربر زیر از ترنم سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
02-24-2012
|
مدیر روانشناسی
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221
2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
5/12/90
مامان زنگ زد گفت امروز سر خاک عمو بودند....
هنوز باورم نشده....
حس میکنم هیچ کاری از دستم بر نمی اید جز اینکه بپذیرم
شاید پذیرش نه شنیدن ندارم...
اره همینه
من میگفتم هر چی میخوام باید باشه
وقتی یکی یا یه جایی بگن نمیشه
....
..
شاید اگه اونجا بودم راحت تر می پذیرفتم
یادمه ترم قبل که سمینار اضطراب مرگ را داشتم
یکی از همکلاسی هام به تازگی داداش جوونش فوت کرده بود شاید کمتر از یک هفته
وقتی نگام بهش می افتاد و می دیدم داره گریه میکنه دلم میخواست دیگه صحبت نکنم...
این اگزیستانسیال ها چیزی میگن که الان واسه منم سخته
19 ساله م بود عمو می اومد دنبالم واسه اینکه اماده بشم برای امتحان رانندگی
شاید بیشتر از 50 ساعت رانندگی کرده باشیم
عمو همش دلش میخواست من یه دختر مذهبی باشم
خیلی با هم حرف میزدیم
خیلی جاها عقایدمون متفاوت بود
دلم نمیخواد به فرقه مرده پرستی بپویندم
ولی نمیدونم این شرایط طبیعی هست یا نه
من میدونم مرحله سوگ 6 ماه طول میکشه الان 24 روز هست که از فوت عموم میگذره
11/11/90 روز سختی بود واسم
امسال عید عمو دیگه خونمون نمیاد
یعنی چیکار کنم که بتونم به خودم کمک کنم
من واسم چقدر سخت بود
دلم نمیخواد عید خونه باشم
....
..
خدایا بهم قدرت بده
تنهام نزار
|
6 کاربر زیر از GolBarg سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
02-25-2012
|
|
کاربر علاقمند
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2011
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 168
سپاسها: : 501
412 سپاس در 230 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم
هر گه که یاد روی تو کردم جوان شدم
شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا
بر منتهای همت خود کامران شدم
ای گلبن جوان بر دولت بخور که من
در سایه تو بلبل باغ جهان شدم
اول ز تحت و فوق وجودم خبر نبود
در مکتب غم تو چنین نکته دان شدم
قسمت حوالتم به خرابات میکند
هر چند کاین چنین شدم و آن چنان شدم
آن روز بر دلم در معنی گشوده شد
کز ساکنان درگه پیر مغان شدم
در شاهراه دولت سرمد به تخت بخت
با جام می به کام دل دوستان شدم
از آن زمان که فتنه چشمت به من رسید
ایمن ز شر فتنه آخرزمان شدم
من پیر سال و ماه نیم یار بیوفاست
بر من چو عمر میگذرد پیر
|
3 کاربر زیر از Ali.p80 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
02-25-2012
|
|
مدیر بخش مکانیک - ویندوز و رفع اشکال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 2,586
سپاسها: : 5,427
6,159 سپاس در 1,794 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
خدایا هر چند من بچه خوبی نبودم ولی هیچوقت دل هیچکس رو نشکوندم
این تنها چیزی هست که بهش افتخار میکنم
هیچوقت به هیچکس تهمت نزدم
به خاطر تو از همه چی بریدم
اونوقت خدایا چرا یک عده فکر میکنن آخر بندگی و عبادت هستن
چرا قاشق داغ میکنن میزنن پس کلشون رو پیشونی که بگن ما زیاد نماز میخونیم یا مهر داغ میکنن
نهی از منکرشون توپه اما جهادشون تو تاریکی میره سمت باقالی همچین مجاهد میشن که بیا و ببین !
خودی هستن اما نخودی هستن !
منم منم میکنن فکر میکنن بقیه حالیشون نیست خرن!
ادعا دارن با خدان ولی خرما رو بیشتر دوست دارن .
همه رو به چشم اخ و تف میبینن انگار فقط خودشون اسوه پاکی و آخر دیگه بندگی هستن .
خدایا من ادعایی ندارم ولی به وقت این شب قبل از این که اینایی با تو نیستن رو هدایت کنی مثل من برو سراغ اینا ، اینا رو از توهم دربیار که فکر نکنن اگه بمیرن با پیغمبر محشور میشن !
خدا به همه چشم و دل پاک بده ! به قول مارمولک تن آدمی شریف است به جان آدمیت
ویرایش توسط bigbang : 02-25-2012 در ساعت 02:13 AM
|
2 کاربر زیر از bigbang سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
02-29-2012
|
|
کاربر بسیار فعال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,863
سپاسها: : 1,245
743 سپاس در 365 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
امشب میخوام یه شعر از اندی براتون اجرا کنم...
خداااااااااااااااااااا چرا عاشق شدم من ...دیگه از دست این دل یه شب آروم ندارم
واااااای چرا توو این زمونه شدم زندونی غم اسیر روزگارم ...
بیا....
برات نامه نوشتم قشنگ و عاشقونه......... نوشتم اون دوچشمات منو کرده
دیوونه..............
__________________
There's a fire starting in my heart Reaching a fever pitch and It's bringing me out the dark Finally I can see you crystal clear
|
کاربران زیر از آريانا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
03-07-2012
|
|
مدیر بخش مکانیک - ویندوز و رفع اشکال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 2,586
سپاسها: : 5,427
6,159 سپاس در 1,794 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
خدایا میدونی ازت چی میخوام !
و میدونی که اگر بخوام به هر طریقی شده باشد به دستش بیارم
از امشب قول که با برنامه برم جلو
با تو عهد میکنم تو هم بهم کمک کن تا به عهدم عمل کنم
به من عزت بده ، به من بزرگی بده
میخوام سرم رو بالا بگیرم
میخوام مرد باشم کمکم کن
میدونم اگر ازت بخوام ازم دریغ نمیکنی
کمکم کن
|
3 کاربر زیر از bigbang سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
03-07-2012
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
پروردگارا !
آرامش را
چون دانه های برف
آرام و بی صدا
بر سرزمین قلب کسانی که برایم عزیزند
ببار..
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
5 کاربر زیر از رزیتا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
03-07-2012
|
|
تازه کار
|
|
تاریخ عضویت: Jan 2012
محل سکونت: mashhad
نوشته ها: 10
سپاسها: : 32
111 سپاس در 35 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
خداجونم بیشتر خواسته هامو برآورده کردی یه خواسته دارم واسه من خیلی بزرگه اما واسه خدای خوبم که توئی خیلی کوچیکه میخوام اینم بهم بدی من فقط از تو میخوام به هیچ کدو ماز بنده هاتم رو نمیندازم چون تنها کسیکه قادر به انجام هرکاریه توئی فقط تو
|
5 کاربر زیر از ellena سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 01:52 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|