بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #581  
قدیمی 11-11-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

تو را گم کرده ام امروز و حالا لحظه هاي من گرفتار سکوتي سرد و سنگين اند و چشمانم که تا ديروز به عشقت ميدرخشيدند نميداني چه غمگينند
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #582  
قدیمی 11-11-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

اومدم نگاش كنم چشام نذاشت
اومدم صداش كنم لبام نذاشت
خواستم برم رهاش كنم دلم نذاشت
آخرش رفت و منو تنها گذاشت...
پاسخ با نقل قول
  #583  
قدیمی 11-12-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

هنوزم یاد چشمانت مرا آشفته می سازد !
وجودم هستی خود را به پای ناز چشمان تو می بازد !
پس از عمری خطا دیدن ز کردار پر ایهامت !
هنوزم آشیان دارم !
کنار خاطرات تلخ و شیرینت
و بی پروا دلم در آرزوی دیدن لبخند زیبای تو می تازد !
و می ترسم که در پیچ و خم آن کوچه ی دلواپسی های تمنایت ، اسیر آید !
دوباره حالت تردید بر دشت امید و آرزویم سایه اندازد !
هنوزم لحن زیبای تو در گوشم طنین دارد !
و یاد زلف پر چینت، دل دیوانه ما را چنین آشفته می سازد !
و می دانم
تپش های دل بی تاب و غمگینم ، رهی بی راهه را پیمود !
که پایانش شبی تار و پر از غوغای غم بود !
و شاید ....!
و شاید نقش تقدیرم چنین بود !
پاسخ با نقل قول
  #584  
قدیمی 11-13-2010
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

نقل قول:
نوشته اصلی توسط T I N A نمایش پست ها
سال ها مي گذرد
و من از پنجره بيداري
کوچه ياد تو را مي نگرم
مي پويم
و چنان آرامم
که کسي فکر نکرد
زير خاکستر آرامش من
چه هياهويي هست ...
عاشقي هم دردي است !!!
و من از لحظه ديدار تو ميدانستم
که به اين درد
شبي
خواهم مرد ...



در این راستا ایمیلی در نهایت احترام و ادب برای ما ارسال شد که بی کم و کاست منتشر میکنیم .

با سلام

شعری از پدرم را در سایت شما دیدم(گویی توسط شخصی‌ به نام تینا فرستاده شده)
که بدون ذکر نام شاعر چاپ کرده اید. لطفا یا شعر را بردارید یا اسم شاعر آن را زیر آن ذکر کنید.

نام شاعر این شعر حشمت الله شفیعیان ،شاعر لرستانی است(خرّم آباد)، ایشان شاعر شعر تفنگ، دالکه و بسیاری از اشعار معروف لری هستند و در حال حاضر در اسلو، زندگی‌ میکنند. منظومه‌ای از ایشان نیز با نام مشتی از خاک بهشت به چاپ رسیده است.

با احترام

غزل شفیعیان

شعری که چاپ کرده اید این شعر است:

سال ها مي گذرد
و من از پنجره بيداري
کوچه ياد تو را مي نگرم
می‌بویم
و چنان آرامم
که کسي فکر نکرد
زير خاکستر آرامش من
چه هياهويي هست ...
عاشقي هم دردي است
و من از لحظه ديدار تو ميدانستم
که به اين درد
شبي
خواهم مرد ...
لینک صفحه‌ای که شعر در آن چاپ شده:

http://p30city.net/archive/index.php/t-1173-p-2.html



-----------------------
بسیار بسیار ممنونم از شما که برای ما نامه ارسال کردید بنده ویرایش کردم و کپی رایت رو ذکر کردم
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از دانه کولانه به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #585  
قدیمی 11-18-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

رفتی
بالای بام آرزوهای من نشستی و پایین نیامدی
گفتم
نردبان ترانه تنها سه پله دارد:
سکوت و
صعودُ
سقوط!
تو صدای مرا نشنیدی
و من
هی بالا رفتم، هی افتادم!
هی بالا رفتم، هی افتادم ...

تو می دانستی که من از تنهایی و تاریکی می ترسم
ولی فتیله فانوس نگاهت را پایین کشیدی
من بی چراغ دنبال دفترم گشتم
بی چراغ قلمی پیدا کردم
و بی چراغ از تو نوشتم
نوشتم، نوشتم ...
پاسخ با نقل قول
  #586  
قدیمی 11-18-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

دلم میخواد حرف بزنم
از کی !
از چی ؟
نمیدونم!
دلم میخواد داد بزنم
برای چی ؟ !
نمیدونم !
دل بهونه گیرِ من
از حرف زدن سیر نمیشه !
از داد زدن سیر نمیشه !
برای چی ؟ !
نمیدونم !
پاسخ با نقل قول
  #587  
قدیمی 11-18-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

باران که نمی بارد

تا زمین از خشکسالی نجات پیدا کند

لا اقل تو بر من ببار

تا باران عاشقانه هایت

کویر خشک دلم را سیراب کند


ن.م
تقدیم به دوستی دلشکسته....
پاسخ با نقل قول
  #588  
قدیمی 11-20-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

گفتی مسافری و من آن قدر ساده ام که سالهاست نماز دلم را شکسته می خوانم...!!


[IMG]http://*****************/Files73/c7898f909b5e4f83bee7.gif[/IMG]

روزی تو خواهی آمد ،ازکوچه های باران..
پاسخ با نقل قول
  #589  
قدیمی 11-22-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

ميدونم برات عجيبه اينهمه اصرار و خواهش
اينهمه خواستن دستات بدون حتي نوازش
ميدونم که خنده داره واسه تو گريه ي دردم
ميگذري از من و ميري اما باز من برميگردم
ميدونم برات عجيبه من با اونهمه غرورم
پيش همّه ي بديهات چجوري بازم صبورم
ميدونم واست سواله که چرا پيشت حقيرم
دور ميشي منو نبيني باز سراغتو مي گيرم
ميدوني چرا هميشه من بدهکار تو ميشم؟
وقتي نيستي هم يه جوري با خيالت راضي ميشم؟
ميدوني واسه چي از تو بد مي بينم و ميخندم؟
تا نبيني گريه هامو هردو چشمامو مي بندم؟
چاره اي جز اين ندارم آخه خون شدي تو رگهام
مي ميرم اگه نباشي بي تو من بدجوري تنهام
ميدونم يه روز مي فهمي روزي که دنيا رو گشتي
من چجوري تو رو خواستم تو چه جور ازم گذشتي
پاسخ با نقل قول
  #590  
قدیمی 11-22-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


تنها با گلها گویم غم ها را

چه کسی داند ز غم هستی

چه به دل دارم

به چه کس گویم شده روز من

چو شب تارم


نه کسی آید نه کسی خواند

ز نگاهم هرگز راز من

بشنو امشب، غم پنهانم

که سخن ها گوید ساز من

تو ندانی تنها ، همه شب با گلها

سخن دل را می گویم من


چو نسیمی آرام ، که وزد بر بستان

همه گلها را می بویم من


چون ابری سرگردان ،

می گریم چشم من بر تنهایی

ای روز شادیها کی بازآیی ؟


امشب حال مرا تو نمی دانی

از چشمم غم دل تو نمی خوانی


تنها با گلها گویم غم ها را

چه کسی داند ز غم هستی

چه به دل دارم

به چه کس گویم شده روز من

چو شب تارم ...
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از behnam5555 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 01:05 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها