تالارهای آزاد در این تالار پستهایی که شمارش نمیشوند ارسال میشود |
01-29-2013
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2011
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 902
سپاسها: : 10,211
6,252 سپاس در 1,423 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
سلام به همگی
عیدتون مبارک خیلی خیلی
شاد باشین و به آرزوهاتون برسین
اینو بهم قول بدین
__________________
I know that in the morning now
I see ascending light upon a hill
Although I am broken, my heart is untamed, still
|
7 کاربر زیر از Saba_Baran90 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
01-30-2013
|
|
مدیر بخش ورزش
|
|
تاریخ عضویت: Jan 2012
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,335
سپاسها: : 7,242
6,424 سپاس در 3,063 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
سلام به همگی چه کار میکنید با سرما خوش زمستون باشید ...........
............................................................ ..................................................
کاربران در حال دیدن موضوع: 5 نفر (1 عضو و 4 مهمان) mohammad.90
__________________
ای بنده تو سخت بی وفایی ، از لطف به سوی ما نیایی
هرگه که ترا دهیم دردی ، نالان شوی و به سویم ایی
هر دم که ترا دهم شفایی ، یاغی شوی و دگر نیایی . . . ای بنده تو سخت بیوفایی ...
|
6 کاربر زیر از mohammad.90 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
01-31-2013
|
|
ناظر و مدیر تالارهای آزاد
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641
11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
مرا دختر می نامند
مضمونی که جذابیتش نفس گیر است
دنیای دخترانه من نه با شمع و عروسک معنا پیدا می کند
و نه با اشک و افسون ...
اما تمام این ها را هم در بر میگیرد!!
من نه ضعیفم و نه ناتوان
چرا که خداوند مرا بدون خشونت و زور بازو می پسندد...
اشک ریختن قدرت من نیست!
قدرت روح من است...
اشک نمی ریزم تا توجهی را به خواسته ام جلب کنم
با اشکم روحم را می شویم...
خانه بی من سرد و ساکت است
چرا که شور و هیجان زندگی با صدای بلند حرف زدن
و موسیقی گوش دادن نیست...
زندگی ترنم لالایی ارامبخشی را می طلبد
که خدا در جادوی صدای من نهفته است...
من تنها با ازدواج کردن و مادر شدن نیست که معنا می گیرم
من به تنهایی معنا دارم...
معنای عمیقی در واژه دختر بودن است...
اگر فرهنگ غلط و کوتاه نظری، مرا ضعیفه بخواند
باز هم قوی تر از قبل از پشت از پشت همین واژه سربلند می کنم
و لبخند می زنم ...
چرا که خداوند مرا دختر افریده
و همین برای من کافی است ...
|
8 کاربر زیر از ترنم سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
02-01-2013
|
|
کاربر بسیار فعال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 795
سپاسها: : 843
1,438 سپاس در 268 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
بوي گل سوسن و ياسمن آيد
عطر بهاران کنون ازاین تاپیک آيد
جان ز تن رفتگان سوي تن آمد
کیانای محبوب خلق به اینجا آمد
ديو چو بيرون رود فرشته در آيد
ديو چو بيرون رود فرشته در آيد
بگذرد اين روزگار،تلخ تر از تلخ
بار دگر روزگار چون کیانا آيد
سلاممممممممممممممممممممممممممم ممممممممممممممممممممممممممممم.. .خوبید؟؟؟؟؟منم اومدم یک حال و احوالی بپرسم....
__________________
شیشه ای میشکند... یک نفر میپرسد که چرا شیشه شکست
آن یکی میگوید شاید این رفع بلاست !
دل من سخت شکست ... هیچ کس هیچ نگفت .... غصه ام را نشنید !
از خودم میپرسم : ارزش قلب من از شیشه ی یک پنجره هم کمتر بود ؟
|
9 کاربر زیر از kiana سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
02-01-2013
|
|
ناظر و مدیر تالارهای آزاد
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641
11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
زندگی کوتاه است
حق انتخاب
به خاطر سه چیز هیچگاه کسی را مسخره نکنید : چهره،والدین(پدرومادر) و زادگاه
چون انسان هیچ حق انتخابی در مورد آنها ندارد.
معذرت خواهی همیشه به این معنا نیست که تو اشتباه کردی و حق با یکی دیگه است.
معذرت خواهی یعنی اون رابطه بیشتر از غرورت برات ارزش داره.
خط تیره
معلم میدانست فاصله ها چه به روزمان می آورند که به خط فاصله میگفت : خط _ تیره
رابطه ما انسانها با پدر و مادر !!!
تو ۳ سالگی " مامان ، بابا عاشقتونم"
تو ۱۰ سالگی " ولم کنین "
تو ۱۶ سالگی" مامان و بابا همیشه میرن رو اعصابم"
تو ۱۸ سالگی" باید از این خونه بزنم بیرون"
تو ۲۵ سالگی " حق با شما بود"
تو ۳۰ سالگی "میخوام برم خونه پدر و مادرم "
تو ۵۰ سالگی " نمیخوام پدر و مادرم رو از دست بدم"
تو ۷۰ هفتاد سالگی " من حاضرم همه زندگیم رو بدم تا پدر و مادرم الان اینجا باشن
تولد و زندگی
تولد انسان
مثل روشن شدن کبریتی است
ومرگش خاموشی آن
بنگر در این فاصله چه کردی
روزگارا
روزگارا : تو اگر سخت بمن میگیری ! باخبر باش ، که پژمردن من آسان نیست!
فلسفه زندگی
فلسفه زندگی انسان امروز در این جمله خلاصه می شود : فدا کردن آسایش زندگی برای ساختن وسایل آسایش زندگی..
دلقک
مردی نزد روانپزشک رفت و از غم بزرگی که در دل داشت برای دکتر تعریف کرد.
دکتر گفت به فلان سیرک برو . آنجا دلقکی هست ، اینقدر میخنداندت تا غمت یادت برود .
مرد لبخند تلخی زد و گفت من همان دلقکم
----------------
__________________
. . . . .
|
8 کاربر زیر از ترنم سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
02-02-2013
|
|
ناظر و مدیر تالارهای آزاد
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641
11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
لبخند
__________________
. . . . .
|
9 کاربر زیر از ترنم سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
02-02-2013
|
|
مدیر بخش ورزش
|
|
تاریخ عضویت: Jan 2012
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,335
سپاسها: : 7,242
6,424 سپاس در 3,063 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
سلام صبح همگی بهخیر باشه اول هفته خوبی داشته باشید
__________________
ای بنده تو سخت بی وفایی ، از لطف به سوی ما نیایی
هرگه که ترا دهیم دردی ، نالان شوی و به سویم ایی
هر دم که ترا دهم شفایی ، یاغی شوی و دگر نیایی . . . ای بنده تو سخت بیوفایی ...
|
7 کاربر زیر از mohammad.90 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
02-02-2013
|
|
کاربر کارآمد
|
|
تاریخ عضویت: Feb 2012
محل سکونت: خرمشهر
نوشته ها: 612
سپاسها: : 240
1,540 سپاس در 646 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
به خیر بای براگم
مثل اینکه همه دوستان غرق در بازیهان
|
6 کاربر زیر از شابادی سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
02-02-2013
|
|
کاربر عادی
|
|
تاریخ عضویت: Jul 2012
محل سکونت: bushehr
نوشته ها: 54
سپاسها: : 292
429 سپاس در 140 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
بالاخره بعد از این همه مدت(4روز) دیشب اومدم خونه
و یه راست اومدم سراغ پی سی سیتی
مخصوصا سراغ بازی ها
----------------------------------
خدایی یه بار با گوشی بیاین اینجا تا قدر کامپیوترهاتونو بدونید
---------------------------------
خلاصه گفتم سلامی عرض و طول کنم خدمت رفقا
|
7 کاربر زیر از The best سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
02-03-2013
|
|
کاربر عادی
|
|
تاریخ عضویت: Jul 2012
محل سکونت: bushehr
نوشته ها: 54
سپاسها: : 292
429 سپاس در 140 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
اثرات خوش گذرونی جمعه کف پام مونده
اما می ارزه به خوشی و خاطره ش
___________________________
خونه دوستم بودم آخر هفته با خونوادشون رفتیم یه جای خفن
کنار ساحل کلی شن بازی کردیم
رفتم تو دریا کفش سنگ های تیز بود کف پامو برید
با تپانچه کلی تیراندازی کردم(دلم تنگ شده واس تیرانداری با تفنگ)
_______________________
با دوستم و آجیش 3تایی ماشینو دزدیدیم کلی ویراژ دادیم حال داد
-------------------------------------
خیلی اتفاقای جالب دیگه هم افتاد
خیلیی انرژی گرفتم
|
6 کاربر زیر از The best سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 15 نفر (0 عضو و 15 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 02:23 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|