بازگشت   پی سی سیتی > تالار علمی - آموزشی و دانشکده سایت > پزشکی بهداشتی و درمان > روانشناسی

روانشناسی زیر تالار روانشناسی برای مباحث مربوط به این رشته

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #51  
قدیمی 04-04-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض به آرزوی ازدواج فکر نکنید!

به آرزوی ازدواج فکر نکنید!






تحقیقات اخیر حاکی از این امر هستند که می توان طلاق را پیش بینی کرد و دربرخی موارد با شناسایی فاکتورهای مهم در ایجاد جدایی از وقوع آن جلوگیری بعمل آورد. به شما هم چنین گفته اند آیا تاکنون برای شما اتفاق افتاده که با تمام وجود به یکی از دوستانتان که تصور می کنید در آستانه جدایی قرار دارد کـمک کنیـد؟ حتـی خیـلی قبل تر از اینکه حرفی از جدایی زده شود، و آنها هنوز با هم زندگی می کردند برایتان مثل روز روشن بوده که آنها بالاخره از هم جدا می شوند. پژوهشگران بر این باورند که وقتی علائم جدایی را مشاهده می کنید برای انتقال آن به طرف مقابل تعلل نکنید و او را در جریان امور قرار دهید تا از پیوندی که نهایتاً منجر به جدایی است خودداری شود. بر اساس مطالعات جدید موفقیت خانوادگی – و یا عدم وجود آن- خیلی پیش از اینکه خانواده ها تصمیم به متارکه بگیرند، قابل پیش بینی است. البته باید توجه داشت که تنها با مشاهده این عوامل نمی توان اظهار داشت که آنها محکوم به جدایی هستند بلکه بر خلاف آن می توان گفت که دلیل کامیابی و موفقیت بسیاری از زندگی های زناشویی همین توانایی زوجین در تغییر نگرش های منفی و تعدیل آداب برقراری ارتباط نادرست است. تشخیص به موقع مشکلات، اساسی ترین عامل در حفظ رابطه به شمار می رود.
افراد زمانی می توانند احساسات خود را با همسر در میان بگذارند که توان پذیرایی آن را در همسر بیابند و در او هم احساسی را درک کنند.

دکتر "ماری کلمنتز" استادیار مؤسسه روانشناسی بالینی معتقد است: "اغلب خانواده ها معمولاً خودشان را درگیر مشکلات نکرده و هیچ گونه تلاشی برای حل مشکلات نمی کنند تا زمانیکه مسائل به حادترین نقطه خود برسند، تازه در این شرایط یادشان می افتد که با هم مشکل دارند؛ اما برای اینکه بتوانیم مشکلات را حل کنیم باید آنها را به موقع تشخیص داده و از همان ابتدا جلوی پیشرفت آنها را بگیریم." بر اساس این تحقیق و مطالعات دیگری که بر روی روابط خانوادگی انجام شده، یک سری فاکتورهای اولیه هستند که به خوبی می توانند نشان دهند که زندگی مشترک در حال فروپاشی است. به طور کلی همه -و یا قسمت اعظمی از- مشکلات به دلیل عدم وجود ارتباط کلامی مناسب پدید می آیند. تنها این جر و بحث ها و تفاوت های میان شما دو نفر نیستند که سبب بروز مشاجره می شوند بلکه دلیل اصلی درگیری ها در مورد چگونگی کنترل این گرایشات است. دکتر کلمنتز می گوید: "بهتر است به رابطه خود به مثابه یک حساب پس انداز نگاه کنید، یکی دو جمله آزار دهنده مثل این است که ما از حساب زندگی خود پول برداشت می کنیم،




به مرور زمان اگر این تعداد برداشت ها زیاد شود به جایی می رسید که حسابتان صفر خواهد شد."
یکی دیگر از مشکلاتی که ممکن است در هر خانواده ای پیش بیاید این است که یکی از طرفین کاری انجام می دهد که به عقیده خودش مورد تایید دیگری است و ارزش تشکر و


قدردانی را دارد اما در حقیقت طرف مقابل هیچ گونه ارزشی برای کار او قائل نمی شود. زمانیکه ازدواج کردیم، من در مقابل همسرم چیزهای قشنگی نسبت به خودم می گفتم. با این کار سعی داشتم تا به او یاد بدهم که چطور می تواند مرا تایید کرده و از من قدردانی کند".
یکی دیگر از مشکلاتی که زوجین با آن روبرو هستند این است که افراد چیزهایی را که لازم است بگویند، نمی گویند. افراد زمانی می توانند احساسات خود را با همسر در میان بگذارند که توان پذیرایی آن را در همسر بیابند و در او هم احساسی را درک کنند. اگر گوش شنوایی برای احساس فرد نباشد و یا در هنگام بیان احساسات با سرزنش، و یا انتقاد روبرو شوند انگیزه ای برای ادامه صحبت نخواهند داشت.
برای اینکه بتوانیم زندگی خود را ارتقا بخشیم، باید از همان ابتدا تمام جوانب کار را در نظر بگیریم. در این میان مهمترین مرحله "انتخاب" است. اگر به دنبال ظاهر، درآمد و موارد جانبی باشیم، باید دقت داشته باشیم که نکات مهمتری هم هستند که باید رعایت شوند. فقط کافی است نگاهی به فرزندان طلاق داشته باشیم، آنوقت در می یابیم که پیش از اینکه خودمان بخواهیم وارد زندگی مشترک شویم، بهتر است که نگاه دقیق تری به خصوصیات فردی خود و شریک زندگیمان داشته باشیم. همچنین می توانیم از افراد متخصص نیز در این زمینه کمک بگیریم تا نقاط ضعف و قوت فردی ما و شریکمان را به ما گوشزد نمایند.
پیش از اینکه به آرزوی ازدواج فکر کنید، بهتر است به حرف دلتان گوش کنید. نباید به هشدارها و علائم خطری که در دلتان می گذرد بی توجه باشید.

مرحله اول تعیین نقاط قوت است؛ ابتدا باید از خود بپرسید که بارز ترین مشخصه فرد مقابل چیست؟ با شما و دیگران چگونه برخورد می کند؟ محققان به این نتیجه دست پیدا کرده اند که طرز برخورد شما با دیگران می تواند چیزهای زیادی در مورد شخصیتتان به دیگران بگوید. به هر حال همه افراد دوست دارند تا دیگران رفتار مناسبی از خود نسبت به آنها نشان دهند و این امر کاملاً طبیعی است. اما گاهی اوقات آنقدر به یک نفر علاقمند می شویم که واقعیت ها را فراموش کرده و بیشتر بر روی ایده آلهای ذهنی خود تمرکز می کنیم.و یا به دلیل گرایش به او تعهداتی را مبنی بر برآوردن خواست ذهنی او می دهیم. ممکن است بسیاری از افرادی که با این دید با هم آشنا می شوند، رابطه را به خوبی شروع کرده و حتی به قصد ازدواج هم پیش روند اما نهایتاً کارشان به طلاق می کشد.
بنابراین پیش از اینکه به آرزوی ازدواج فکر کنید، بهتر است به حرف دلتان گوش کنید. نباید به هشدارها و علائم خطری که در دلتان می گذرد بی توجه باشید. اگر مسئله ای در زندگی برای شما اهمیت دارد باید آن را به میز مذاکره بکشانید ودر مورد آن به بحث و گفتگو بنشینید. مشاوران خانواده معتقدند که یک یا دو جلسه مشاوره ی پیش از ازدواج، تاثیر بسزایی بر روی سلامت ازدواج دارد. بهتر است دورنمای روشنی از خواست ها و نیازهای خود داشته باشید و پیش از ازدواج کلیه نیازهایتان را با طرف مقابل در میان بگذارید. می توانید از شریک زندگی خود انتظار داشته باشید که خود را با برخی شرایط مطابقت دهد، اما نمی توانید توقع داشته باشید که او به طور کامل عوض شود. جوهر وجودی انسان ها تغییر ناپذیر است و حتی اگر خودشان هم بخواهند باز هم نمی توانند تغییر کنند و یک مرتبه تبدیل به انسان دیگری شوند.
برای اینکه بتوانید با یک نفر ازدواج کنید و با او زندگی خوبی داشته باشید، باید وجود او را همانگونه که هست بپذیرید، به مرور زمان برخی آداب اکتسابی را می توانید تغییر دهید، اما تصور تغییرات بنیادین را باید به کلی فراموش کنید. ازدواج مانند معامله بر سر یک بسته تجاری است و شما این قدرت را ندارید که هر یک از خصوصیات اخلاقی همسرتان را که نمی پسندید، دور بریزید.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #52  
قدیمی 04-04-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض سن جادويي براي ازدواج !؟

سن جادويي براي ازدواج !؟




ازدواج مانند تولد و مرگ، يكي از اتفاقات مهم زندگي هر فردي به حساب مي‌آيد و از اين‌رو سوالات مختلفي درباره اين دوره از زندگي و بويژه آغاز آن وجود دارد كه بايد توجه ويژه‌اي به آنها داشت.
سوالاتي مانند چه زماني مناسب‌ترين سن ازدواج است؟ اختلاف سني مناسب در ازدواج چقدر است؟ و... اين سوال‌ها به همراه هزاران سوال ديگر در ذهن همه افراد وجود دارند. البته عوامل بسياري از جمله مسائل اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و... در تعيين جواب هريك از اين سوال‌ها نقش دارند. از اين‌رو مروري بر سن ازدواج در ساير كشورها و فرهنگ‌ها و همچنين آداب و رسوم آنها مي‌تواند براي ما جالب باشد.
ازدواج كردن فقط به اين دليل كه فكر كنيم زمانش رسيده، ايده كاملا اشتباهي است. هركس بايد زماني ازدواج كند كه از نظر عقلي و احساسي آمادگي پذيرش زندگي جديد را داشته باشد.

در هيچ كشوري و با هيچ فرهنگي، يك سن مناسب جادويي و خاص براي ازدواج وجود ندارد. در بيشتر فرهنگ‌ها، متوسط سن ازدواج بين 18 تا 23 سال براي دختران و 19 تا 25 سال براي پسران است؛ اما به عنوان مثال در اروپاي غربي افراد ترجيح مي‌دهند تا اواخر دهه دوم زندگي (اوايل 30 سالگي) مجرد بمانند؛ اما در اروپاي شرقي مردم اغلب در اواسط دهه دوم عمر يعني حدود 25 سالگي ازدواج مي‌كنند و در آسيا نيز سن ازدواج به شرايط گوناگوني چون زندگي در شهر يا روستا، سطح تحصيلات، سطح فرهنگي خانواده‌ها و... بستگي دارد؛ اما در بيشتر كشورهاي آسيايي جوانان بين سنين 18 تا 25 سال ازدواج مي‌كنند.
در سال‌هاي اخير در تمام كشورها با فرهنگ‌هاي مختلف، متوسط سن ازدواج نسبت به ساليان گذشته تفاوت كرده و افزايش نشان مي‌دهد. افزايش ميانگين سن ازدواج در بيشتر جوامع، پديده‌اي است كه در دهه‌‌هاي اخير همه آن‌را پذيرفته‌اند.
متوسط سن ازدواج در بيشتر كشورهاي صنعتي افزايش‌ يافته است، اما اين مساله مختص به كشورهاي صنعتي نيست؛ كشورهاي در حال توسعه يا كمتر توسعه‌يافته نيز با اين موضوع مواجه هستند. البته افزايش سن ازدواج در خانم‌ها بيشتر ديده مي‌شود.
عواملي چون مسائل اقتصادي و فرهنگي، نقش مهمي در تعيين سن ازدواج در كشورهاي مختلف دارند. در بعضي كشورها، اعتقادات ديني هم از جمله عوامل بسيار مهم و تعيين‌كننده در اين موضوع است. به عنوان مثال در آمريكا، متوسط سن ازدواج با توجه به شرايط اجتماعي، آداب و رسوم خانوادگي و حتي موقعيت جغرافيايي و محل زندگي افراد تفاوت مي‌كند. در يك نگاه كلي، افرادي كه در شهرهاي بزرگ زندگي مي‌كنند، ترجيح مي‌دهند ديرتر ازدواج كنند و بچه‌دار شوند. آنها معمولا تا 30 سالگي مجرد باقي مي‌مانند؛ اما ساكنان مناطق روستايي معمولا زودتر و در اوايل دهه دوم زندگي ازدواج مي‌كنند.
در كشورهايي چون هند و پاكستان كه اين سنت وجود دارد كه والدين مراسم عروسي فرزندانشان را برگزار مي‌كنند و هزينه‌ها به‌عهده پدر و مادر عروس و داماد است، متوسط سن ازدواج 17 سال است و بيشتر دختران در 15 سالگي ازدواج مي‌كنند.
زندگي شهري، تحصيلات، آزادي و فعاليت بيشتر زنان در محيط‌هاي كاري، وجود رسانه‌ها و... همگي شيوه زندگي و الگوهاي فكري افراد را تغيير داده‌اند و اين بدان معناست كه افراد كنترل زندگي خود را بيشتر به دست گرفته‌اند و براي ادامه زندگي خود تصميم مي‌گيرند.
به عنوان مثال در كشورهايي چون هندوستان علي‌رغم حفظ احترام والدين، دختران و پسران ديگر حاضر به ازدواج‌هاي كوركورانه و بدون شناخت نمي‌شوند.
بكوشيد خودتان را بشناسيد. بدانيد كه در زندگي چه چيزي مي‌خواهيد؟ چه چيزي مي‌خواهيد به ديگران ارائه كنيد و چگونه؟ پس با هدف زندگي كنيد و آنگاه شما مي‌توانيد ديد مناسبي نسبت به زندگي داشته باشيد.


چند توصيه
*‌ كارشناسان مي‌گويند پيش از ازدواج، فرد بايد از لحاظ عقلي و عاطفي به بلوغ رسيده باشد تا بتواند متوجه موارد زير بشود و آنها را تجزيه و تحليل كند.
*‌ عشق براي ادامه يك زندگي موفق كافي نيست. نگراني‌ زوج‌ها در زندگي، واقعي است و كوشش آنها براي داشتن شغل، خانه، بيمه و... اموري واقعي و جدي هستند. پيگيري اين موضوعات و عدم دستيابي به آنها، زوج‌هاي جوان را واقعا خسته مي‌كند. پس چرا بعضي افراد در سنين خيلي كم خود را درگير اين مسائل مي‌كنند؟
*‌ اهداف، انتظارات و شرايط خود را براي ازدواج در نظر بگيريد و مطمئن شويد كه آيا شريك شما مي‌تواند اين نيازها را برآورده سازد؟ به يقين براي جوانان سخت خواهد بود تا با تجربه اندك خود بتوانند متوجه اين موضوع و همچنين نيازهاي طرف مقابل شوند.
*‌ شما بايد هنگام ازدواج كاملا از نظر احساسي و فيزيكي مستقل باشيد و وابسته به خانواده خود نباشيد. يك ازدواج موفق به دو فرد مستقل نياز دارد تا يك مجموعه كامل تشكيل دهد. بسياري از جوانان معمولا به دليل اين‌كه مي‌خواهند از شرايط بد خانوادگي جدا شوند، ازدواج مي‌كنند كه اين به هيچ‌وجه راه‌حل مناسبي نيست.
*‌ بكوشيد خودتان را بشناسيد. بدانيد كه در زندگي چه چيزي مي‌خواهيد؟ چه چيزي مي‌خواهيد به ديگران ارائه كنيد و چگونه؟ پس با هدف زندگي كنيد و آنگاه شما مي‌توانيد ديد مناسبي نسبت به زندگي داشته باشيد.
اگر در سن ازدواج هستيد، اميدواريم با درك صحيح شرايط و با انتخابي معقول، آينده‌اي خوش و توام با تفاهم و موفقيت براي خود و همراه زندگي‌تان فراهم آوريد و ازدواج را به تاخير نياندازيد.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #53  
قدیمی 04-04-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض ازدواج‌هاي سنتي دستخوش موج مدرنيته

ازدواج به سبک بنگاهي!؟
ازدواج‌هاي سنتي دستخوش موج مدرنيته




وقتي عزيزجان تعريف مي‌كند كه خواستگارهايش را نشانش نمي‌دادند تا مبادا چشم و گوشش باز شود، وقتي از طلعت خانم همسايه مي‌گويد كه پسران و دختران دم بخت را به هم مي‌رساند و از اين راه امرار معاش مي‌كرد و شرح مي‌دهد آقا جان (شوهرش)‌ را تا لحظه عقد نديده بود و وقتي اولين بار در لباس سفيد عروسي كنار مرد تنومندي كه 15 سال از او بزرگ‌تر بود، نشست، نزديك بود از ترس زهره ترك شود.
نوه‌ها مي‌خندند، انگار همه اين خاطرات به افسانه‌اي تبديل شده كه با چاشني شوخي و طنز همراه مي‌شود، اما همين 50 سال پيش، خيلي‌ها با اين شيوه‌هاي سنتي سر و سامان گرفته‌اند.
براساس آمارهاي رسمي سالانه 2 ميليون نفر به‌جمعيت مجرد كشور اضافه مي‌شود. طبق اطلاعات و آمار شوراي فرهنگي اجتماعي زنان، بيش از 16 ميليون جوان مجرد در ايران در سن ازدواج قرار دارند.
در كنار اين افزايش جمعيت، تغيير شرايط اجتماعي و فرهنگي و استفاده از ابزارهاي مختلف ارتباطي نه‌تنها مفهوم ازدواج را تغيير داده، بلكه شيوه‌هاي گزينش همسر را نيز متحول كرده است.
ازدواج سنتي كه زماني بر پايه ارتباطات خانوادگي و دخالت واسطه‌ها در آشنايي بين دو خانواده صورت مي‌گرفت، بتدريج جايش را به‌آشنايي مستقيم پسران و دختران در محيط‌هايي خارج از خانواده داده است.

هرچه فضاي فرهنگي و اجتماعي جامعه‌اي با سرعت بيشتري متحول شود، شكل و شيوه ازدواج و روش‌هاي انتخاب همسر هم تغييرات بيشتري به خود مي‌بيند.


ازدواج جوانان ايراني، سنتي يا مدرن
سازمان ملي جوانان در نظرسنجي مفصلي از جوانان به اين نتيجه رسيده كه هر چند شيوه‌هاي انتخاب همسر از تنوع بيشتري نسبت به گذشته برخوردار است، اما جوانان هنوز طرفدار ازدواج‌هاي سنتي هستند.
در اين نظرسنجي آمده است بيش از 87 درصد جوانان معتقدند در انتخاب همسر بايد نظر بزرگ‌ترها را قبول كرد و حتي 40‌درصد گفته‌اند بهتر است تا جوانان همانند گذشتگان به روش سنتي ازدواج كنند اما در اين تحقيق بدرستي مفهوم سنتي يا مدرن بودن ازدواج تعريف نشده است، به طور طبيعي امروزه كمتر جواني حاضر است تا لحظه عقد همسرش را نديده، با او صحبت نكند يا نظر صرف واسطه‌ها و بزرگ‌ترها را به طور كامل در انتخاب همسر بپذيرد.
سازمان ملي جوانان در ادامه نظرسنجي‌ها اعلام كرده است كه 28.3 درصد جوانان بهترين محيط انتخاب همسر را دانشگاه و موسسات آموزشي مي‌دانند ، 22.7 درصد به جمع خانواده و خويشاوندان و البته بقيه هم به جمع دوستان خود اشاره كرده‌اند.




راه‌هاي متعدد انتخاب همسر
اما راه‌هاي همسريابي تنها به گزينه‌هاي سازمان ملي جوانان خلاصه نمي‌شود. در حال حاضر هر‌چند ازدواج‌ها از شكل سنتي خارج مي‌شود و نقش خانواده در گزينش همسر كاهش مي‌يابد، جمع دوستان، مراكز مشاوره، ارتباط با دنياي مجازي، سايت‌ها و چت‌روم‌ها، بنگاه‌هاي دوست‌يابي و... نقش پررنگ‌تري

مي‌يابند.


از هر 100 ازدواج در كلانشهرهايي مانند تهران 22 مورد آن به جدايي منجر مي‌شود و عده‌اي نيز رشد آمار طلاق را به شيوه‌هاي مدرن همسريابي نسبت مي‌دهند.
2 روز گذشته نيز محسن زنگنه رئيس سازمان ملي جوانان استان تهران از رشد 21 درصدي آمار طلاق در 6 ماه اول امسال در تهران خبر داد.
وي گفت: در اين مدت نرخ ازدواج 3.5 درصد رشد داشته و اين آمار نشان مي‌هد كارشناسان بايد چرايي اين موضوع را به طور دقيق بررسي كنند.
مرتضي صادق‌زاده، كارشناس ارشد مشاوره و امور فرهنگي با استناد به تحقيقات انجام شده معتقد است: در ازدواج مدرن خواستگاري يك تشريفات زايد است، توقعات زوجه از زوج بسيار بيشتر از گذشته است و بيشتر جنبه چشم و هم‌چشمي‌ دارد، افراد انعطاف كمتري نسبت به تغيير خواسته‌‌هاي خود دارند و در نهايت به همين دليل اصطكاك بين زوج‌ها بيشتر است.
وي در عين حال مردسالاري و يكسونگري ازدواج‌هاي سنتي چند ده سال قبل را نيز نقد مي‌كند و مي‌گويد: البته ازدواجي كه به طور صرف توسط خانواده‌ها تصميم‌گيري شود نه در عرف ريشه دارد و نه در شرع، و از سنت ما نيز بسيار فاصله دارد، بايد بپذيريم شرايط اجتماعي و فرهنگي تغيير كرده اما نبايد به صرف مدرن شدن زندگي خانوادگي، سادگي و انعطاف و صميميت ازدواج‌هاي خانواده‌مدار را فراموش كنيم.

ازدواج‌هاي اينترنتي ، ازدواج‌هاي بنگاهي
بيش از 39 سايت همسريابي به زبان فارسي در فضاي اينترنت فعال است و گفته مي‌شود با بالا رفتن سطح دسترسي جامعه به فضاي مجازي، همسريابي از طريق سايت‌هاي انتخاب همسر و چت‌روم افزايش يافته است.
از سوي ديگر، افزايش تعداد بنگاه‌ها و دفاتر همسريابي بخصوص در شهرهاي بزرگ به نوعي نقش واسطه‌هاي ديروز را بازي مي‌كنند كه گرايش برخي جوانان به استفاده از ظرفيت اين دفاتر در انتخاب همسر در حال افزايش است.
اما سال گذشته محمدجواد علي‌اكبري، رئيس وقت سازمان ملي جوانان نسبت به فعاليت غيرقانوني اين مراكز همسريابي ابراز نگراني كرد بنابراين در حال حاضر بخش عمده‌اي از اين مراكز غيرقانوني و بدون مجوز فعاليت از سازمان ملي جوانان هستند.
بخصوص اين كه عملكرد زيرزميني برخي از اين مراكز كه البته از تعداد نامشخص آنان نيز حكايت مي‌كند مراجعان را در معرض آسيب‌هاي روحي رواني قرار مي‌دهد.
اگر جوانان آموزش پيش از ازدواج را از دوران متوسطه ببينند، نه‌تنها انتخاب همسر تابو نمي شود بلکه جوانان در برگزيدن گزينه مناسب دقت بيشتري خواهند كرد.



كدام راه موفق‌تر است؟
قديمي‌ها ازدواج را هندوانه سربسته مي‌دانستند، اين روزها با پيچيده شدن روابط اجتماعي اين ابهام بيشتر شده است، هر چند صاحبان نگاه سنتي به ازدواج مي‌كوشند تا با ورود ريش‌سفيدان و اعضاي بزرگ‌تر خانواده بر روند انتخاب همسر جوانان، از ابهام و ريسك آن بكاهند، اما جوان‌ترها ترجيح مي‌دهند، فرآيند انتخاب با نظر‌قطعي و نهايي خود آنان خاتمه يابد.
«مهرداد-ج» از جمله اين افراد است كه با وجود به‌هم خوردن ازدواجش در دوران عقد، همچنان قصد داشت همسرش را خودش انتخاب كند. چون عقيده دارد، او قرار است يك عمر زندگي كند نه پدر يا عمو و...
براساس پژوهش‌هاي انجام شده نمي‌توان از بين ازدواج سنتي و مدرن يا شيوه‌هاي متعدد انتخاب همسر حكم داد كه كدام‌يك صددرصد به شكست و كدام يك به موفقيت مي‌انجامد.
«م- آراسته»، مشاور فرهنگي و ازدواج در يكي از مراكز مشاوره خصوصي، افراط و تفريط را باعث افزايش ريسك در ازدواج مي‌داند.
او مي‌گويد: در برخي خانواده‌هاي قديمي اين اعتقاد وجود دارد كه دختر بايد با لباس سفيد به خانه شوهر برود و با كفن خارج شود. اين نگاه در ازدواج و انتخاب همسر همانقدر آسيب‌زاست كه به اشاره‌اي جوانان حاضر شوند، طلاق بگيرند.
به عقيده اين مشاور ازدواج، اگر جوانان آموزش پيش از ازدواج را از دوران متوسطه ببينند، نه‌تنها نسبت به تابو شدن انتخاب همسر كه در برگزيدن گزينه مناسب دقت بيشتري خواهند كرد.
آراسته پيشنهاد مي‌كند، جوانان را براساس شرايط روز با مقوله ازدواج و ابزارهاي مدرن انتخاب همسر آشنا كنيم و اين روند بايد از طريق آموزش رسمي و غيررسمي انجام شود.

__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #54  
قدیمی 04-16-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض قصه خواستگار عاشق



قصه خواستگار عاشق

ازدواج با بیمار روانی؟! هر کدام از ما ممکن است دچار چنین اشتباهی بشویم چون منظور از بیمار روانی، آن چیزی که در ذهن شما نقش می‌بندد، نیست.... روان‌پزشکان می‌گویند که خیلی از ما ممکن است مجذوب‌ رفتارهای یک بیمار روانی شویم و با او ازدواج کنیم و خیال کنیم که او بی‌همتاست و از آسمان به زمین آمده تا ما را خوشبخت کند! "باورت نمی‌شه، آن‌قدر دوستم دارد که نگو و نپرس، با اون همه مشغله کاری، مرتب به من زنگ می‌زند و یادآوری می‌کند که مثلا قرص‌ام را بخورم یا صد بار پیامک می‌دهد که رسیدی؟ رفتی؟ اومدی؟ اصلا اهل رفیق‌بازی نیست؛ همه‌چیزش معلومه، حتی می‌دانم راس چه ساعتی مشغول چه کاری است. افتادم توی خوشبختی..." «...اون عاشق‌ام نبود... مریض بود؛ یک مریض روانی... چه کار کنم؟...»




کاش هنگامه، این دوست قدیمی من، به جای پشیمانی و به دست گرفتن کاسه چه کنم چه کنم بعد از ازدواج، قبل از عروسی با یک مشاور صحبت می‌کرد. قبل از ازدواج منطقی است که از طرف مقابل درخواست کنید با شما نزد مشاور بیاید تا او هر دوی شما را ویزیت کند. در مشاوره‌ها و تست‌هایی که انجام می‌شود، علایم خاص رفتاری که برای ما بی‌مفهوم هستند، کشف می‌شوند و مشکلات روانی پنهان تشخیص داده می‌شوند. شاید آگاهی از ویژگی رفتاری طرف مقابل به شما کمک کند در مقابل او رفتار و عکس‌العمل مناسب‌تری داشته


باشید و زندگی موفق‌تری را تجربه کنید. در همین بررسی‌هاست که امکان دارد بیماری خاصی مطرح شود و ارجاع به موقع شما نزد روان‌پزشک تکلیف را روشن کند.
قاعده کلی علم روان‌پزشکی به همه ما می‌گوید شرط ازدواج کردن برخورداری از سلامت روان است اما در کنار این مساله باید بحث سلامت بودن را بشکافیم. اگر این فردی که می‌خواهد ازدواج کند در سلامت کامل روان باشد، باید دید آیا قابلیت‌های لازم برای زندگی سالم را داراست یا نه؟ چون امکان دارد فردی سالم تلقی شود اما در ازدواج زندگی موفقی را نداشته باشد، در حالی که از سوی دیگر کسی بیمار باشد اما زندگی زناشویی‌اش موفق باشد.مساله ازدواج کردن بیماران دچار بیماری‌های روان‌پزشکی همیشه از موضوعات بحث‌برانگیز رشته ماست. نه تنها در ایران، بلکه در دنیا هم بین اساتید روان‌پزشکی اتفاق نظر وجود ندارد زیرا همه می‌دانیم این حق طبیعی هر فرد است که تشکیل خانواده بدهد و کسب لذت کند و همدمی داشته باشد اما از طرفی باید گفت این بیماری‌ها و پیامدهای آن در نوع مدیریت زندگی، تصمیم‌گیری در مشکلات و مسایل زندگی و بارداری و تربیت بچه‌ها دخیل است.قاعده کلی این است که بیماران روان‌پزشکی در مرحله حاد ازدواج نکنند. فردی که حمله افسردگی شدید یا مانیای شدید پیدا کرده است تا موقعی که علایم‌اش کنترل شود و ساختار ذهنی‌اش منظم شود، نباید اقدام به ازدواج کند.
قاعده کلی این است که بیماران روان‌پزشکی در مرحله حاد ازدواج نکنند. فردی که حمله افسردگی شدید یا مانیای شدید پیدا کرده است تا موقعی که علایم‌اش کنترل شود و ساختار ذهنی‌اش منظم شود، نباید اقدام به ازدواج کند.

در مورد هر یک از انواع بیماری‌های روان‌پزشکی نیز صحبت‌های فراوانی وجود دارد. در بین مردم بحث بیماری خفیف و یا شدید روانی مطرح است، اما آنها نمی‌دانند که امکان دارد یک بیماری خفیف مانند اشکالات اضطرابی و یا رگه‌هایی از اختلال شخصیت، گرفتاری‌های فراوانی در زندگی ایجاد کند و در عوض یک بیماری سنگین روان‌پزشکی مانند اختلال خلق و... فقط یک حمله داشته باشد و بعدها دیگر هیچ‌وقت تکرار نشود. این موضوع را با ذکر مثالی در بیماری‌های جسمی مطرح می‌کنم که خوب متوجه آن شوید. یک مریض با فشار خون بالا را به اورژانس می‌آورند و به سرعت مشکل جدی او را کنترل و رسیدگی می‌کنند و دیگر تکرار نمی‌شود. حالا شخص دیگری با حال خوب برای چکاپ می‌رود و می‌بینند به فشار خون مبتلاست و این موضوع نه تنها تا آخر عمر با اوست، بلکه به نارسایی کلیه‌هایش هم منجر شده است.





به چند نکته مهم توجه کنید:
قاعده کلی این است که بیماران روان‌پزشکی در مرحله حاد ازدواج نکنند. فردی که حمله افسردگی شدید یا مانیای شدید پیدا کرده است تا موقعی که علایم‌اش کنترل شود و ساختار ذهنی‌اش منظم شود، نباید اقدام به ازدواج کند. تازه بعد از کنترل هم تا مدت طولانی باید تحت نظر پزشک باشد و درمان را قطع نکند. گاهی اوقات به بیمارانم می‌گویم می‌دانم نیاز دارید با جنس مخالف‌تان رابطه داشته باشید اما آن فرد هم حق و حقوقی دارد. او باید پیامدها، درصد امکان عود و احتمال انتقال ژنتیکی به بچه‌ها را بداند و این حق اوست. برای مثال، در اسکیزوفرنی، در جمعیت عمومی یک تا یک و نیم درصد احتمال بروز دارد اما اگر پدر یا مادری مبتلا باشد، این عدد به 12 درصد می‌رسد و اگر هر دو مبتلا باشند 40 تا 50 درصد احتمال ابتلای فرزند آنها وجود دارد. به همه بیماران روان‌پزشکی می‌گوییم که باید این حق را برای طرف مقابل خود قائل باشند و به او واقعیت را بگویند. او باید با پزشک صحبت کند که آیا این بیماری تاثیر جدی روی زندگی آنها می‌گذارد یا نه و چه‌قدر احتمال دارد بچه‌هایشان این بیماری را به ارث ببرند. کسی که یک بیماری خلقی مانند مانیا دارد، باید همسرش را نزد پزشک ببرد و توجیه شود که این بیماری چه‌قدر ممکن است طول بکشد و یا موقع بروز آن چه کمک‌هایی از دست همسر برمی‌آید. این درست مانند کسی است که حق خود می‌داند در مورد دیابت طرف مقابل‌اش مطلع باشد و بداند چگونه باید با این بیماری مواجه شود و یا آیا نوع دیابت او طوری است که به ارث برسد یا نه و بسیاری سوالات دیگر.
امکان دارد یک بیماری خفیف مانند اشکالات اضطرابی و یا رگه‌هایی از اختلال شخصیت، گرفتاری‌های فراوانی در زندگی ایجاد کند و در عوض یک بیماری سنگین روان‌پزشکی مانند اختلال خلق و... فقط یک حمله داشته باشد


معمولا در بیماری‌های سنگین وقتی فرد بهبود پیدا می‌کند، اجازه ازدواج می‌دهند اما این به معنی پیشنهاد آن نیست. از همه مهم‌تر اینکه بعضی بیماری‌های خفیف مانند وسواس چه در زندگی مشترک و چه در رفتار با همسر و تربیت بچه‌ها واقعا دردسرساز خواهد بود. پس بهتر است برای لذت خود بیمار از زندگی در درجه اول توصیه کنیم درمان شود و سپس ازدواج کند. مطرح کردن این بیماری با همسر آینده قبل از ازدواج واقعا ضروری و اخلاقی است. این مساله مانند ابتلا به یک اضطراب ساده نیست که بگوییم لزومی ندارد گفته شود. (اضطراب تقریبا شبیه سرماخوردگی روتین است. یقین دارم آمار ابتلا به سرماخوردگی‌هایتان برای همسر شما ضرورتی ندارد!)




بعضی از بیماری‌های خفیف نیز هستند که در رگه‌های خفیف تا شدید اختلال شخصیت دسته‌بندی می‌شوند. انجام رفتارهای عجیب و غیرمعمول، انجام برخی رفتارهای نمایشی و بسیاری ویژگی‌های دیگر جزو خصوصیات مبتلایان به اختلال شخصیت است. متاسفانه بعضی از انواع آنها چنان جذابیت ایجاد می‌کنند که توسط شخص مقابل به محبت و علاقه تعبیر و تفسیر می‌شود. مثلا به پسری که به خاطر شما در خیابان کسی را می‌زند برچسب و تعبیر غیرتی می‌زنید و این موردپسند شماست. این گروه‌ها چون به پزشک مراجعه نمی‌کنند و همه


مردم این رفتارهایشان را به حساب عادات و خصوصیات آنها می‌گذارند، قطعا هیچ سابقه پزشکی و درمانی هم ندارند. این گروه‌ها با اینکه بسیار دردسرساز هستند و زندگی با آنها رنج و گرفتاری‌های زیادی دارد اما چون ظاهرا مشکل واضح روان‌پزشکی ندارند، همواره ویژگی‌های شخصیتی بیمارگونه و پاتولوژیک آنها مخفی می‌ماند و ازدواج‌هایشان به سهولت انجام می‌گیرد. چه بسیارند دخترها و پسرهایی که شیفته این شخصیت‌های بیمار می‌شوند و خود را گرفتار می‌کنند و با آنها پیمان ازدواج می‌بندند. این افراد عنوانی از بیماری‌ روان‌پزشکی ندارند لذا طرف مقابل آنها نمی‌تواند به جایی مراجعه کند و متوجه شود این فرد بیمار است. اغلب زندگی‌های این افراد به شکست منجر می‌شود لذا به لزوم و ضرورت مشاوره ازدواج تاکید می‌شود. در گروه بیماران سنگین و خفیف روانی اگر با دید باز به زندگی بنگرند و جزییات لازم بیماری را بدانند، می‌توانند زندگی خوب داشته باشند. بنابراین حتما باید قبل از ازدواج مشاوره بگیرند تا یک کارشناس و متخصص سلامت فرد مورد نظر را تایید کند.

دکتر صدر و دکتر بهرامی- سلامت

__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #55  
قدیمی 05-16-2010
T I N A آواتار ها
T I N A T I N A آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,337
سپاسها: : 0

66 سپاس در 58 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض فوت و فن هاي زن داري و شوهرداری...

فوت و فن هاي زن داري و شوهرداری...
فوت و فن هاي زن داري
مردان اگر مي خواهند محبوب همسرشان شوند و فضايي سرشار از انس و معنويت و صميميت داشته باشند ، به توصيه هاي زير توجه کنند:

1. نسبت به همسر خود ، نگرشي مطلوب و متعالي داشته باشيد و او را امانت الهي بدانيد و در حفظ و نگهداري اين وديعه الهي تلاش کنيد.

2. به همسر خود احترام کنيد و با وي محترمانه صحبت کنيد و در ارتباط با او از عواطف سرشار و محبّت بسيار دريغ نورزيد.

3. حقوق متقابل خود و همسر خود را بشناسيد و در ايفاي حقوق وي تلاش نمائيد.

4.
باور کنيد که پدر و مادر کانون منظومه خانوادگي هستند که تشعشعات عاطفي خود را در محيط خانواده مي پراکنند و حيات عاطفي را رونق مي بخشند.

5. باور کنيد که پدران و مادران پايه گذاران شخصيت فرزندان و معماران خوشبختي آنان هستند بنابر اين در تقويت روابط خود هر چه بيشتر تلاش کنيد.

6.
همسر خود را فردي با ارزش و برخوردار از کرامت انساني بدانيد.

در زندگي خانوادگي به برنامه ريزي معتقد شويد و باور کنيد که با داشتن برنامه و التزام به اجراي آن ها مي توانيد مشکلات زندگي خود را کاهش دهيد و از قواي حياتي خود و ساير اعضاي خانواده به خوبي استفاده نماييد.

7.
همسر خود را فردي مستعد کمال، پيشرفت و تحول بپنداريد.

8. به پيشرفت و ترقي و رشد شخصيت همسر خود علاقمند باشيد و زمينه را براي تحقق اين امر فراهم نمائيد و از اين طريق کانون خانواده را از زوال و فرسايش تدريجي مصون سازيد و عرصه زندگي را براي نوآوري ها بگشاييد.

9.
زمينه را براي پرورش احساسات مثبت و عواطف سازنده نسبت به همسر خود فراهم سازيد و از داد و ستد عاطفي به سه شيوه قلبي، کلامي و عملي استفاده کنيد و لذا به همسر و شريک زندگي خود ابراز محبّت کنيد همسر خود را قلباً دوست بداريد و با زبان اين امر را ثابت نماييد.

10.
محبّت خود را به همسرتان به صورت عملي نيز نشان دهيد و لذا سعي نمائيد در روز تولد او، يا روز ازدواج او و يا مناسبت هاي ديگر به او هديه دهيد و از اين طريق محبّت خود را ابراز نمائيد.

11.
سعي کنيد فهرستي از قابليت ها، صفات مثبت همسر خود را در نظر بگيريد و به موارد مثبت وجود و شخصيت او کاملاً توجه کنيد و در مناسبات با او به اين قابليت ها اشاره نمائيد و از صفات برجسته و مثبت او تعريف کنيد و از اين طريق فضاي خانواده و گفتگو را به فضايي گرم و صميمي و آکنده از روحيه مثبت تبديل نمائيد.

12.
به جنبه هاي مشترک فکري و روحي خود و همسرتان توجه کنيد و سعي کنيد، خصايص مثبت، سازنده هر دو به تدريج بيشتر شود و از طريق خودآگاهي و خودسنجي به خودسازي برسيد و صفات برجسته انساني را در وجود خود و همسرتان تقويت نمائيد.

13. سعي کنيد با همسرتان تفاهم داشته و رابطه حسنه داشته باشيد. اين تفاهم مي تواند در حضور ديگران و يا در فضاي خلوت زندگي صورت پذيرد. اين امر مستلزم بهره گيري از «هنر خوب شنيدن و خوب گوش دادن است». لذا سعي کنيد در هنگام گفتگوي با همسرتان، به دقت به گفتار او توجه کنيد و اجازه دهيد که مطالب خود را کاملاً بيان کند.

هنگامي که عصباني هستيد، اين گفتار امام علي عليه السلام را مدّ نظر قرار داده و اجرا کنيد:

«به هنگام خشم؛ نه تنبيه، نه دستور و نه تصميم»

14.
باور کنيد که همسرتان انساني است منحصر به فرد و واجد ويژگي هاي شخصيتي مثبت و منفي. لذا از مقايسه او با ديگران به شدت بپرهيزيد. سعي کنيد او را با گذشته اش مقايسه کنيد و تغييرات رفتاري و پيشرفت فکري و اخلاقي وي را تحسين نمائيد.

15.
سعي کنيد حالات و روحيات همسر خود را بشناسيد و فهرستي از آرزوها و علائق وي تهيه کنيد و از انتظارات او آگاه شويد. سپس به تأمين خواسته ها و علايق منطقي و اصولي وي خود را ملزم نمائيد.

16. سعي کنيد حريم يکديگر را مراعات کنيد و از جرّ و بحث با هم خودداري کنيد و مطالب بيجا را با سکوت خود و يا ارائه پيشنهاد مناسب به گفتگوهاي سازنده و ثمربخش تبديل کنيد.

17.
باور کنيد که هر کلمه و گفتار شما، در بردارنده بار عاطفي و رواني است که بر وجود شنونده تأثير مثبت و منفي دارد لذا سعي کنيد از زبان گرم، نرم، ملايم، توأم با احترام و محبّت استفاده کنيد و کلمات «بفرمائيد، بنشين و ....» سه پيام است که هر کدام اثري خاص در ارتباط با ديگران دارند. کوشش کنيد از کلمات موهن، ملالت آور، تحريک آميز، هرگز استفاده نکنيد.

18.
سعي کنيد براي نيل به تفاهم و مناسبات بيشتر با همسرتان از صداقت و راستي استفاده کنيد. باور کنيد که رمز خوشبختي و توفيق بسياري از خانواده ها، صادقانه بودن آنها و بهره گيري از اين صفت برجسته انساني بوده است.

19.
به مديريت کانون خانواده اهميت دهيد و سعي کنيد در تصميم گيري و هدايت زندگي از هماهنگي لازم برخوردار شويد و حدود وظايف هر يک از اعضاي خانواده را مشخص نمائيد.

20. سعي کنيد خود را برتر و بالاتر از همسرتان احساس نکنيد و او را شريک زندگي بدانيد و به اين نکته توجه کنيد که درجات تحصيلي، موقعيت اجتماعي، وضعيت سني، امکانات مالي شما، بايد بر ميزان فروتني و خضوعتان بيفزايد، بخصوص زماني که در پيشرفت هاي تحصيلي و موفقيت هاي مادي شما همسرتان نقش اساسي داشته است.

براي نگهداري حريم خانوادگي و روابط صحيح انساني و تقويت امنيت و تفاهم در زندگي سعي کنيد اسرار و راز هاي دروني خانواده را نزد ديگران بازگو مکنيد و از اين طريق اعتماد همسرتان را به خود جلب کنيد.

21.
براي بقاء، تداوم و تعالي خانواده و دست يابي به کاخ سعادت زندگي، مصلحت زندگي را بر منفعت شخصي ترجيح دهيد و سعي کنيد خواسته هاي فردي خود را در راه تحقق اهداف زندگي و زناشوئي ناديده بگيريد و هر جا که مصلحت بزرگتري مطرح است انعطاف پذيري بيشتري نشان دهيد.

22.
از لجاجت و رقابت ناسالم با همسرتان جداً پرهيز کنيد. و جاي آن را به يکدلي، يکرنگي، صميميت و رفاقت بدهيد. باور کنيد يکي از مهمترين عوامل تزلزل در بناي خانواده و آغاز نابساماني و مشکلات خانوادگي، لجبازي دو همسر با هم و عدم پذيرش يکديگر مي باشد. سعي کنيد همسرتان را آنگونه که هست بپذيريد و روابط خود را بر پايه دوستي و محبّت تنظيم کنيد.

23. سعي کنيد در صدد تملک کامل همسرتان نباشيد و از مرز تعادل خارج نشويد.

24. به اصل تفاوت هاي فردي معتقد باشيد و باور کنيد که زن و شوهر دو موجودند که از نظر هوش و استعداد و علايق و خصايص جسماني و اخلاقي تفاوت هايي دارند. سعي کنيد حداکثر توافق بين خصايص شما و همسرتان به تدريج برقرار گردد و وجود يکديگر را مکمّل و متمم هم بدانيد و به تکامل هم کمک کنيد.

25.
هميشه به همسرتان متذکر شويد که کار او به ويژه در خانه براي شما با ارزش است لذا سعي کنيد کار مرد و زن خانه را کم ارزش و کار بيرون از خانه را با ارزش تلقي نکنيد. اين امر در تقويت روحيه و مباني خانواده تأثير زيادي دارد.

26.
به اصل مشارکت در زندگي خانوادگي معتقد باشيد و سعي کنيد تمام کارها را تنها خودتان انجام ندهيد بلکه از همسرتان و فرزندان خود کمک بگيريد. باور کنيد که در ازدواج و تشکيل خانواده مرد و زن عالي ترين سرمايه هاي وجود خود يعني روح و قلب و عواطف و آرزوها و احساسات و امکانات خود را به مشارکت گذاشته و با قبول همفکري، همياري، مددکاري و تعهدات گوناگون، بهترين جلوه مشارکت را ارائه کرده اند. به اين نکته اهميت دهيد که امروزه مدير موفق مديري است که به قابليت ها و قدرت هاي اعضاي خانواده خود بهاي لازم داده و شرايط را براي بروز و ظهور اين توانمندي هاي خدادادي مساعد مي نمايد. لذا با مشارکت با هم فضاي خانه را به فضايي بالنده و ثمربخش مبدل سازيد.

28.
اگر به دليل کار زياد و تعهدات بيرون از منزل قادر نيستيد، عملاً به همسرتان کمک کنيد، علاقه خود را به کمک و همکاري با او ابراز نمائيد و از حمايت خود، وي را مطمئن سازيد.

29.
در مديريت خود از مرد سالاري و زن سالاري خودداري کنيد و براي داشتن يک خانواده متعادل از حق سالاري پيروي کنيد و به گفتار امام باقر عليه السلام که مي فرمايد: «حق را بگوييد، گرچه بر عليه خودتان باشد» کاملاً توجه نمائيد. در مديريت خانه، مرد يا زن هيچکدام نبايد نظرات و سليقه هاي خود را بر ديگري تحميل نمايند و لذا بايد کلام حق و منطق صحيح را چه از جانب مرد و چه از جانب زن باشد بپذيريد.

30.
براي تعادل در زندگي و کاميابي هر چه بيشتر، از خوش خلقي و گشاده رويي و چهره اي پر نشاط استفاده کنيد و کوشش کنيد که با شيوه هاي گوناگون گرد و غبار افسردگي را از چهره همسرتان بزداييد. هرگز اجازه ندهيد افکار مأيوس کننده و منفي بر وجود اعضاي خانواده شما سايه افکند و ريشه هاي شادکامي و شادابي شما را ازبين ببرد.

فوت و فن های شوهرداری
آرامش و صفای خانواده علاوه بر این که در پرورش صحیح فرزندان فوق العاده مؤثر است، محیطی گرم و صمیمی برای ابراز عشق همسران نسبت به یکدیگر پدید می آورد، و ایشان را کمک می کند که به صورتی شایسته و درست به وظایف خویش عمل نمایند. از جمله عوامل مؤثر در ایجاد صفا و صمیمیت، سازگاری زن با شوهر و صبر و شکیبایی او در همسرداری و خانه داری است که از نظر اخروی و معنوی نیز پاداش فراوانی را به دنبال دارد ، هم چنانکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: خوشا به سعادت آن زنی که همسرش از وی راضی باشد که این رضایت مقام او را بالا می برد.
البته عکس این مطلب هم صدق می کند و مردان نیز باید رفتاری مناسب داشته باشند اما در این مقاله بحث ما شوهر داری است و در مقاله ای جداگانه به روش های زن داری مناسب هم اشاره می کنیم.
۱- به همسرتان توجه کنید و علاقه خود را به او با زبان ابراز دارید.
اغلب مردان دوست دارند که از مردانگی آنها تعریف و تمجید شود. آن ها تشنه تعریف و تمجید شما هستند. وقتی مردی تمجید شود مایل است به سرعت به آن پاسخ دهد. به او بگویید که چه همسر توانا و خوبی است . به شوهرتان بگویید که دوستش دارید و او را مناسب ترین مردی می دانید که توانسته اید با او ازدواج کنید.
2- با شوهر خویش خوش رو و خوش زبان باشید.
از نکات بسیار مهم در جلب محبت شوهر، رعایت اخلاق حسنه است. همیشه با گرمی و مهربانی و به آهستگی با شوهر خود صحبت کنید. هیچ گاه صدای تان را در مقابل او بلند نکنید مبادا کلمات توهین آمیز درباره او به کار برید، هرگز او را به دلیل معایب یا نواقصش مورد استهزا قرار ندهید.
۳- به او نیکی کنید.
سعی کنید نیازهای او را قبل از آن که بر زبان آورد ، بر آورده کنید. قبل از آن که به شما بگوید.وقتی خسته از سر کار می آید برای او نوشیدنی ببرید. انجام این امور به ظاهر ساده، در جلب محبت شوهر بسیار مؤثر است.
۴- او را در رسیدگی و کمک به مادر و خانواده اش تشویق کنید.
از کمک های شوهرتان به مادر و خانواده اش، اظهار رضایت و خوشحالی کنید. خودتان به او پیشنهاد کنید که به دیدن خانواده اش برود. در مناسبت ها برای خرید هدیه با او همکاری کنید. همچنین خودتان هدایایی برای مادر و خانواده اش بخرید و به او بگویید که به آن ها تقدیم کند. با انجام چنین اعمالی، شوهرتان را خوشحال می کنید و او سعی می کند در مقابل این همه گذشت و مهربانی، چند برابر برایتان فداکاری کند.
5- خود را برای شوهرتان بیارایید و به تمایلات همسرتان با رغبت پاسخ دهید.
خود را در مقابل همسرتان، زیبا جلوه دهید ، با سر و وضع مرتب و آراسته در مقابل او ظاهر شوید و زیباترین لباس ها و زیورآلات خود را در حضور او بپوشید. این ها نشانه علاقه شما به شوهر است و محبت او را نسبت به شما افزایش می دهد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«از وظایف زن در قبال شوهر آن است که خود را برای او با خوش بوترین عطرها ، خوش بو سازد. بهترین لباس ها را در حضور او بپوشد و به بهترین صورت، آرایش نماید.»
مطلب دیگر آن که برای مردان، نشان دادن عشق از طریق ارتباط زناشویی، بسیار راحت تر از بیان کلامی است. برای آن که شوهرتان به لحاظ احساسی و عاطفی خود را وقف شما کند ، لازم است نیازهای او را بر آورده سازید. او نیاز دارد بداند که به او تمایل دارید. اگر شوهرتان در روابط عاطفی و زناشویی ، احساس رضایت کند قطعا به نیازهای عاطفی شما پاسخ می گوید.
۶- توجه به او بیشتر از فرزندان باشد.
زمانی که فرزندان به دنیا می آیند ، پس از گذشت چند ماه چون تمام توجه شما صرف مراقبت از فرزندتان می گردد و به شوهرتان به طور ناخودآگاه توجه کمتری می کنید. ممکن است شوهرتان احساس تنهایی کند در چنین مواردی حواس تان باشد که پدر بچه ها را فراموش نکنید و توجه شما بیشتر به شوهرتان باشد. این کار علاوه بر آموزش رعایت احترام پدر به فرزندان، حاکی از احترام شما به شوهرتان نیز هست.
۷- پذیرش سرپرستی مرد بر خانواده
می دانیم که مرد مسئولیت سرپرستی خانواده و مدیریت کلان آن را بر عهده دارد و این مسئولیت به دلیل ویژگی های خاص جسمانی و عقلانی، بر عهده او گذاشته شده است. از سوی دیگر، مرد در صورتی قادر به انجام این وظیفه خواهد بود که همسر و فرزندان، تصمیمات اتخاذ شده از سوی او درباره خانواده را بپذیرند. تصمیماتی از قبیل شهر یا محل سکونت، ادامه تحصیل، اشتغال و …. بدون پذیرش از سوی زن، قابل اجرا نخواهد بود. گردن نهادن به این تصمیم ها از سوی زن، نشانه پذیرش حق سرپرستی مرد بر خانواده و رعایت حرمت اوست. ناگفته پیداست که مرد در اتخاذ تصمیم هایش درباره خانواده، باید با همسر خود مشورت کند و با مد نظر قرار دادن دیدگاه ها بهترین و معقولانه ترین تصمیم را که به نفع همه اعضای خانواده باشد اتخاذ نماید.


__________________
زندگي با صدا شروع ميشه بي صدا تموم ميشه، عشق با ترس شروع ميشه با شك تموم ميشه، دوستي هر جايي ميتونه شروع بشه اما هيچ جا تموم ميشه.
پاسخ با نقل قول
  #56  
قدیمی 08-04-2010
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

10 رابطه که سر انجامی نخواهد داشت






1- رابطه ای که در آن بیش از آنچه به شما عشق می ورزند , عشق می ورزید.در این رابطه هنگامی که فقط یکی از طرفین در اکثر اوقات از لحاظ روحی تعقیب کننده و دیگری تعقیب شونده میباشد. سالم نبودن و از تعادل خارج شده و محکوم به شکست خواهد شد.








2- رابطه که در آن بیش از آنچه که شما عشق می ورزید, به شما عشق بورزند.در چنین رابطه ای که قلبتان را به طور کامل در طبق اخلاص نگذاشته اید, هیچ گاه احساس رضایت نخواهیدداشت.






3- رابظه ای که در آن شیفته توانایی های بالقوه نامزد.همسر خود می باشید.داشتن یک رابطه سالم با همسرتان به معنی عشق ورزیدن به او به خاطر کسی که هست , می باشد. نه عشق ورزیدن به او علی رغم کسی که هست و یا به امید کسی خواهد بود.






4- رابطه ای که در آن ماموریت نجات همسرتان را به عهده دارید.معتادین به نجات دیگران نه از آن رو که با همسرشان تفاهم دارند, بلکه به این دلیل که احساس می کنند مجبورندبه او کمک کنند, به روابط وارد می شوند. کسانی که ماموریت نجات دیگران را به عهده دارند, غالبا حس ترحم را باعشق اشتباه می گیرند.





5- رابطه که در آن به نامزد, همسرتان به عنوان یک الگو و آمموزگار چشم دوخته اید.وقتی عاشق کسی می شوید که الگوی شما ست, مشکل است رابطه ای طبیعی داشته باشید. ممکن است رفتار یا گفتارهایتان به گونه ای باشد که گویی برابرید, اما ذهنتان برای او مرتبه و مقام افزوده ای قائل باشید که این به نوبه خود هر گونه احساس اختیار و قدرت را از شما سلب می کند.




6- رابطه ای که در آن به دلایل بیرونی شیفته نامزد, همسر خود شده اید.هر گاه شیفته یک ویژگی شخصیتی در ابعاد و صورت های مختلف کسی شدید از خود بپرسید اگر این فرد ویژگی را نداشت آیا همچنان برایم جذاب بود و می خواستم با او ازدواج کنم؟





7- رابطه می تواند بسیار فریبنده باشد, مخصوصا همگامی که همان یک زمینه ای که در آن تفاهم برخوردارهستید برای شما اهمیت زیادی داشته باشد و به راحتی آن را با پیوندی عاشقانه و قوی اشتباه بگیرید.






8- رابطه ای که در آن نامزد , همسر را از روی سرکشی و عصیان انتخاب می کنید.گاهی افراد کسانی را برای ازدواج انتخاب می کنند که خصوصیات شخصیتی آنها متضاد کانل با آنچه که مورد نظروالدینشان می باشد در این صورت این امکان وجود دارد که از رابطه خود به عنوان روشی به منظور سرپیچی وعصیان در مقابل والدین خود استفاده می کنید, نه از آن روکه فرد مناسب را یافته اید.....







9- رابطه ای که در آن نامزد, همسر را به عنوان عکس العملی در قبال نامزد. همسر قبلی خود انتخاب کرده اید.در این رابطه شما فردی را انتخاب می کنید که در او فقط به دنبال آن دسته از ویژگی هایی هستید که رابطه قبلی تان فاقد آنها بوده است.





10- رابطه ای که در آن نامزد , همسرتان از نظر روحی و عاطفی در دسترس شما نیست.این نوع رابطه روابطی را در بر می گیرد که نامزد , همسر از نظر عاطفی و روانی با کسی دیگر درگیر است و به طور کامل نتوانسته است درگیری عاطفی خود را با شخصی سوم حل کند
پاسخ با نقل قول
  #57  
قدیمی 08-21-2010
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

آفرینش زن

پسری از مادرش پرسید : مادر چرا گریه می کنی؟
مادر فرزندش را در آغوش گرفت و گفت : نمی دانم عزیزم ، نمی دانم !!!
پسر نزد پدرش رفت و گفت : بابا ، چرا مامان همیشه گریه می کند؟ او چه می خواهد؟
پدرش تنها دلیلی که به ذهنش می رسید ، این بود : همه ی زنها گریه می کنند ، بی هیچ دلیلی!!!
پسر متعجب شد ولی هنوز از اینکه زنها خیلی راحت به گریه می افتند، متعجب بود.
یکبار در خواب دید که دارد با خدا صحبت می کند ، از خدا پرسید: خدایا چرا زنها این همه گریه می کنند؟
خدا جواب داد : من زن را به شکل ویژه ای آفریده ام . به شانه های او قدرتی داده ام تا بتواند سنگینی زمین را تحمل کند ، به بدنش قدرتی داده ام تا بتواند درد زایمان را تحمل کند ، به دستانش قدرتی داده ام که حتی اگر تمام کسانش دست از کار بکشند ، او به کار ادامه دهد .
به او احساسی داده ام تا با تمام وجود به فرزندانش عشق بورزد ، حتی اگر او را هزاران بار اذیت کنند، به او قلبی داده ام تا همسرش را دوست بدارد ، از خطاهای او بگذرد و همواره در کنار او باشد و به او اشکی داده ام تا هرهنگام که خواست ، فرو بریزد . این اشک را منحصرا برای او خلق کرده ام تا هرگاه نیاز داشت ، بتواند از آن استفاده کند.
زیبایی یک زن در لباسش ، مو ها ، یا اندامش نیست . زیبایی زن را باید در چشمانش جست و جو کرد ، زیرا تنها راه ورود به قلبش آنجاست .
پاسخ با نقل قول
  #58  
قدیمی 12-05-2010
shokofe آواتار ها
shokofe shokofe آنلاین نیست.
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان

 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681

5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

افرادي كه در تعاريف خود ، صحبتهاي شان اغراق ميكنند و حتي گاهي وقتها به دروغ نيز متوسل ميشوند ، افرادي هستند كه اعتماد به نفس كمي به خود دارند ، با اين كار قصد دارند تا اعتماد به نفس خود را افزايش دهند .

بعضي از خانمها يا آقايان عادت دارند تمام اتفاقاتي را كه در طول روز براي شان اتفاق افتاده است را براي همسر حود تعريف كنند . با اين وجود گاهي اوقات صحبت كردن بسيار خظرناك است و توصيه نميشود كه مدام صحبت نكنيد ، سكوت در بسياري از موارد بهتر از صحبت كردن مي باشد.

آيا ميدانيد براي اينكه روابط زناشويي تان تداوم بيشتري داشته باشد، همه چيز را نبايد به همسر خود بگوييد! آيا ميدانيد چه صحبتهايي را بايد به همسر خود بگوييد و چه سخناني را بايد مطرح نسازيد؟

اولين گام در روابط زناشويي نحوه ي صحبت كردن است ، طرز صحيح صحبت كردن با همسرتان تاثير بسزايي را در روابظ شما ميگذارد البته لازم به ذكر است نه هر صحبتي .

بعضي از خانمها يا آقايان عادت دارند تمام اتفاقاتي را كه در طول روز براي شان اتفاق افتاده است را براي همسر حود تعريف كنند . با اين وجود گاهي اوقات صحبت كردن بسيار خظرناك است و توصيه نميشود كه مدام صحبت نكنيد ، سكوت در بسياري از موارد بهتر از صحبت كردن ميباشد.

در اين مقاله توصيه و پيش نهادهايي را براي شما ارائه خواهيم كرد:

از ديدگاه روان شناسان انسانها از اين منظر به چند دسته تقسيم ميشوند

1- افرادي كه همه مطالب زندگي خود چه در حال ، چه در گذشته را براي همسران خود بازگو ميكنند به بلوغ فكري نرسيده اند ، ذهنشان مانند دوران نوجواني شان عمل ميكند كه عادت داشتند همه چيز را براي خانواده خود تعريف كنند .

2- افرادي كه در تعاريف خود ، صحبتهاي شان اغراق ميكنند و حتي گاهي وقتها به دروغ نيز متوسل ميشوند ، افرادي هستند كه اعتماد به نفس كمي به خود دارند ، با اين كار قصد دارند تا اعتماد به نفس خود را افزايش دهند . امروزه پيوند بين زوجهاي با ازدواجهايي كه در سابق صورت ميگرفت كاملا متفاوت ميباشد . در زمان امروز اكثر زوجين هر دو با هم به كار بيرون از خانه اشتغال دارند ، زمان كمي را براي صحبت كردن با يكديگر دارند ، هنگامي كه فرصتي براي صحبت كردن پيش ميآيد در اغلب موارد راجع به كار بيرون از خانه ي خانم يا آقا ميگذرد ، به ندرت پيش ميآيد كه زوجين در مورد رابطهي خودشان ، زندگي دو نفره اي يا چهار نفرهاشان به صحبت بنشينند .

حال به توضيح اين موضوع ميپردازيم كه چرا نبايد تمام صحبتهاي خود را به همسرتان بازگو كنيد ؟ اين سوال چندين پاسخ دارد:

1- از ديدگاه بعضي از روانشناسان افرادي كه گذشته تلخ و سخت داشته اند بايد توجه كنند كه ، هنگامي تجربه هاي تلخ گذشته بايد چراغ راه آينده باشد و بس. سعي كنيد با گذشته هاي تلخ تان خداحافظي كنيد و با عنوان كردن تجربه ها ذهن همسر تان را مغشوش نكنيد . توجه كنيد كه شما ديگر در دوران مجردي به سر نميبريد ، شما تشكيل خانواده داده ايد و از همان روز اول كه وارد زندگي زناشويي ميشويد بايد سعي كنيد همهي گذشته ي خود را فراموش كنيد ، و الان زمان آن است كه زندگي دو نفره ي كه در آينده خواهيد داشت فكر كنيد ، صحبتهايتان نيز بايد حول زندگي مشتركتان باشد نه گذشته تلختان .

2- اگر از اشتباهات گذشته عبرت گرفته ايد و تحول خاصي در رفتارتان ايجاد كرده ايد لزومي به بازگو كردن اشتباهات گذشته تان نيست چون ممكن است بر ديدگاه طرف مقابل به شما اثر منفي بگذارد و يا برخي قابليت هاي فعلي تان ناديده گرفته شود. مگر در مواردي كه بازگو كردن تجربه شما ميتواند مانع تكرار اشتباه براي طرف مقابلتان شود.

3- صحبتهايي را از گذشته ، حال براي همسرتان بازگو و تعريف كنيد اما سعي كنيد وارد جزييات نشويد ، مسائل را براي او كاملا باز نكنيد و نشكافيد .


حال چه صحبتهايي را نبايد مطرح كرد:

1- اسرار تان را به همسرتان نگوييد .منظور از اسرار چيست ؟

مشكلاتي كه در دوران قبل از ازدواج برايتان بوجود آمده و بازگو كردن آن تنها باعث مشغول كردن ذهن همسرتان ميشود. نا گفته نماند كه مسائلي است كه گفتن آنها به همسرتان ضروري است مثلا تجربه نامزدي ناموفقي اگر در گذشته داشته ايد به همسر تان بگوييد اما آيا واقعا لازم است همسرتان از جزئيات آن مطلع باشد؟ مشكلاتي كه با پدرو مادر، خواهر يا برادر تان داشته ايد و عنوان كردن آنها به ديدگاه همسرتان نسبت به خانواده تان خدشه وارد ميكند ، كمبودهايي كه در زندگي با آنها مواجه بوده ايد ، رنجها و مشقتهايي را كه متحمل شده ايد ، و مسائلي مانند اين موضوعات بهتر است بازگو نكنيد.

2- اگر زماني به همسرتان ، رفتارهايي كه انجام ميداده شك كرديد و در وفاداريش نسبت به خودتان مردد بوديد

هرگز اين موضوع را مطرح نسازيد ، زيرا ممكن است شما به اشتباه چنين فكري را داشته بوديد در اين صورت احساس وفاداري كه بين شما و شوهرتان وجود داشته است در همان زمان از بين مي رود.

__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
پاسخ با نقل قول
  #59  
قدیمی 01-31-2011
kiana آواتار ها
kiana kiana آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 795
سپاسها: : 843

1,438 سپاس در 268 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

ضريب هوشي بالاتر يعني وفاداري بيشتر زوجين
در ابتدا نگاهي مي اندازيم به جفت گيري حيوانات:

به طور کلي در حيوانات نر قوي تر گروه با بيش از يک ماده جفتگيري نموده تا نسل ايجاد شده از اين جفتگيري از نظر محتويات ژنتيکي قدرتمند تر و صاحب صفات برتر باشد.
نر قوي تر پس از نزاع با ديگر نر هاي دسته و از پاي در آوردن آنها اقدام به جفتگيري با حيوانات ماده گروه مي نمايد.
هدف نزاع پيش از جفتگيري اينست که مسلما حيوان نر پيروز که در مقايسه با نرهاي بازنده صفات ژنتيکي برتري داشته قادر به انتقال اين صفات به نسل آينده از طريق جفتگيري با ماده ها گردد.

لازم به ذکر است که در حيوانات نيز همانند انسان ها تعداد نر ها بيش از تعداد ماده ها مي باشد. اين اختلاف جمعيت در برخي حيوانات مشهود تر از ساير حيوانات است، از جمله در زنبور ها و مورچه ها که تعداد کثيري نر تحت عنوان سرباز و تنها يک ماده يا همان ملکه وجود داشته که در انتها نيز تنها يکي از نر ها با ماده جفتگيري مي کند و آن نري است که قوي تر و دارنده صفات ژنتيکي مرغوب تري نسبت به ساير نر ها باشد.

در حيوانات از آنجا که قدرت فيزيکي يک معيار اصلي است و توانايي تنازع بقا ارتباط مستقيم با قدرت فيزيکي دارد اين گونه جفتگيري از اهميت بسيار بالايي برخوردار مي باشد.
زيرا که فرزندان نر هاي قوي تر به سبب وراثت ژن هاي مرغوب همواره از قدرت فيزيکي بالاتري در مقايسه با فرزندان نرهاي ضعيف تر برخوردار خواهند بود.

شهر نشيني، انسانيت و بدين جهت کاهش اهميت قدرت فيزيکي در جوامع بشري به طور کلي نياز به چنين روش جفتگيري را از ميان مي برد.
در مورد انسان ها مسلما انسانيت، شرافت، اصالت، قدرت ذهني و معنوي، و ديگر معيار هاي انساني ارزشي بس والا تر از قدرت فيزيکي دارد.

درجه هوشي پايين تر ، وفاداري کمتر و تمايل به برقراري روابط جنسي بيشتر
محققين دانشگاه هاروارد طي تحقيقاتي بر روي درصد موفقيت ازدواج ها نشان داده اند که زوجهايي که داراي درجه هوشي بالاتري هستند در روابط زناشويي خود به مراتب موفق تر از ديگر زوج ها مي باشند.

دانشمندان ثابت کرده اند که بي وفايي همسران نسبت به يکديگر، روابط خارج از رابطه زناشويي و ابراز علاقه به شخص سوم چه از طرف زن و چه از جانب مرد، در ميان زوج هاي با ضريب هوشي بالا به مراتب کمتر از زوج هاي با ضريب هوشي متوسط و زوج هاي با ضريب هوشي پايين مشاهده مي شود.

دانشمندان نشان داده اند که ميزان وفاداري زوجين به يکديگر رابطه مستقيم و معني داري با درجه هوشي زوجين داشته به طوري که زوجين با ضريب هوشي بالا تر به طور چشمگيري بيش از زوجين با ضريب هوشي پايين تر به يکديگر وفادار مي باشند.

ضريب هوشي پايين تر، و عشق و علاقه سطحي تر
عشق و علاقه اي که زوجين به يکديگر نثار مي کنند ارتباط مستقيم و معني داري با ضريب هوشي آنها دارد به طوري که زوجين با ضريب هوشي بالاتر ابراز علاقه بيشتري به همسران خود مبزول داشته و قويا نسبت به روابط خارج از زندگي زناشويي ابراز مخالفت نمودند.

از آنجا که انسان اشرف مخلوقات است و روند تکاملي انسان ها بر آن است که يک فرد را به برترين درجه تکامل معنوي نايل آورد، واضح است که تک همسري به عنوان يک اصل در انسان ها پذيرفته مي شود.
انسان هايي که قويا به اين نکته واقفند که انسان اشرف مخلوقات بوده و روند تکاملي اش معنوي است و نه فيزيکي، در انتخاب زوج بيش از پيش بر معيار هاي معنوي تاکيد داشته و همواره افراد را با درجه انسانيت، شرافت، و استعداد ها و توانايي هاي ذهنيشان مي سنجند و عشق و علاقه خود را نثار يک فرد خواهند نمود.

دانشمندان در بررسي هاي خود نشان داده اند که چنين افرادي همواره کششي به سوي افراد با ضريب هوشي بالا نشان مي دهند، و پر واضح است که اين افراد خود نيز بايد داراي همين صفات باشند چرا که همانند هميشه همانند را جذب مي کند و اين است قانون جذب.
ضريب هوشي پايين تر و روابط جنسي بيشتر و زود هنگام تر

در خصوص ميزان هوش و روابط جنسي قبل از ازدواج مطلعات فراواني انجام گرفته است. دانشمندان با ثبت ضريب هوشي افراد و اينکه آيا قبل ازدواج روابط جنسي را تجربه کرده اند يا خير، به نتايج بسيار جالب توجهي دست يافته اند.
بررسي ها نشان داده اند که درصد افراد با ضريب هوشي پايين تر که پيش از ازدواج روابط جنسي را تجربه کرده اند به طور قابل توجهي بيش از درصد افراد با ضريب هوشي بالايي است که پيش از ازدواج روابط جنسي را تجربه کرده اند.

در يک بررسي که بر روي دختران دانشگاه برکلي، يکي از دانشگاه هاي بسيار معتبر در آمريکا، انجام گرفته است، نشان داده شده که تنها 20 درصد از اين دختران روابط جنسي را تجربه کرده اند، حال آنکه اين رقم در چندين دانشگاه ديگر که دانشجويان آن از نظر تحصيلي و ضريب هوشي در جايگاه پايينتري قرار داشتند بيش از 70 درصد و در برخي ديگر از دانشگاه ها به بيش از 90 درصد نيز مي رسيد.
چنين اختلاف فاحشي به واقع نشان دهنده اينست که افراد با ضريب هوشي بالاتر تمايل کمتري به برقراري روابط جنسي بيهوده با ديگر افراد نشان مي دهند و اهميت بيشتري براي ارزشهاي معنوي قايلند تا ارزشهاي جسماني.

روند کلي چنين است که افراد با ضريب هوشي پايين تر همواره تمايل بيشتري به برقراري روابط جنسي صرف و به دور از عشق و وفاداري از خود نشان مي دهند و بدين جهت راحت تر از افراد با ضريب هوشي بالاتر تن به اينگونه روابط مي دهند.
همچنين در يک بررسي ديگر دانشمندان رابطه ميان رشته تحصيلي و ميزان باکرگي دانشجويان دختر را مورد بررسي قرار دادند. بر اين اساس ميزان باکرگي در دانشجوياني که در رشته هايي که نيازمند به ضريب هوشي بالاتري هستند مشغول به تحصيل اند بيش از ساير دانشجويان مي باشد.

بر اساس اين بررسي ها دانشجويان رشته پزشکي، بيوشيمي، و برخي از گرايش هاي مهندسي داراي بالاترين ميزان باکرگي برابر با 83 درصد بودند.
درجه هوشي پايين تر در فرزندان حاصل از ازدواج زن و يا مرد مطلقه با يکديگر

بررسي ها نشان داده اند که کودکاني که حاصل ار ازدواج زنان و يا مردان مطلقه با يکديگر اند نسبت به کودکاني که والدين آنها از ابتدا با يکديگر در پيوند زناشويي بوده اند ضريب هوشي پايين تري دارند. بررسي ها نشان داده اند که در صورتي که فرزندي حاصل از ازدواج زن و مردي باشد که هر دو شان يک طلاق را تجربه کرده اند ضريب هوشي اش به مراتب کمتر از فرزندي خواهد بود که حاصل از ازدواجي است که در آن تنها يکي از والدين سابقا طلاق را تجربه کرده اند. از آنجا که طلاق نشاندهنده حد اقل ميزان وفاداري زن و مرد به يکديگر است، چنين نتايجي کاملا قابل انتظار و از نقطه نظر علم ژنتيک قابل اثبات اند.

حال که ارتباط ميان ضريب هوشي و تمايل به وفاداري بين زوجين از نقطه نظر علم ژنتيک مورد بررسي قرار گرفته، مشهود است که اکثريت کساني که تمايل به برقراري روابط جنسي با افراد خارج از پيوند زناشويي را دارند مسلما از نظر ارزشهاي معنوي در جايگاه پايين تري نسبت به سايرين قرار داشته و ديد آنها بر روي همسرانشان صرفاً ديدي جنسي خواهد بود.
__________________
شیشه ای میشکند... یک نفر میپرسد که چرا شیشه شکست
آن یکی میگوید شاید این رفع بلاست !
دل من سخت شکست ... هیچ کس هیچ نگفت .... غصه ام را نشنید !
از خودم میپرسم : ارزش قلب من از شیشه ی یک پنجره هم کمتر بود ؟





پاسخ با نقل قول
  #60  
قدیمی 02-24-2011
sharareh1 آواتار ها
sharareh1 sharareh1 آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: مشهد
نوشته ها: 964
سپاسها: : 1,827

1,432 سپاس در 313 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

چه مردهایی به همسرشان خیانت نمیکنند
محققان در یك دانشگاه انگلیسی با انجام تحقیق جدیدی دریافته‌اند، مردانی كه ...

یك تحلیل جدید از جریان‌های اجتماعی نشان می‌دهد كه مردان با هوش به دلیل رشد تكاملی، كمتر به همسران خود خیانت می‌كنند.
محققان در یك دانشگاه انگلیسی با انجام تحقیق جدیدی دریافته‌اند، مردانی كه ضریب هوشی بالاتری دارند، به تك همسری و وفاداری طبیعی ارزش و بهای بیشتر می‌دهند، اما به نظر می‌رسد كه این ارتباط بین ضریب هوشی و وفاداری جسمی‌در زنان دیده نمی‌شود.

این الگوها از سوی دكتر ساتوشی كانازاوا در دانشكده علوم اقتصادی و سیاسی لندن كشف شده و در مجله «سوشیال سایكولوژی كوآرترلی» به چاپ رسیده است.
وی در این تحقیق دو پژوهش بزرگ انجام شده در آمریكا را كه به بررسی ایده‌های اجتماعی و ضریب هوشی هزاران نوجوان و بزرگسال پرداخته بودند، مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
دكتر كانازاوا ادعا می‌كند كه ارتباط ضریب هوشی و گرایش به تك همسری در مردان ریشه در رشد تكاملی آنها دارد.
__________________
سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران ، گرفتن خودت از آن ها باشد
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 10:27 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها