ضريب هوشي بالاتر يعني وفاداري بيشتر زوجين
در ابتدا نگاهي مي اندازيم به جفت گيري حيوانات:
به طور کلي در حيوانات نر قوي تر گروه با بيش از يک ماده جفتگيري نموده تا نسل ايجاد شده از اين جفتگيري از نظر محتويات ژنتيکي قدرتمند تر و صاحب صفات برتر باشد.
نر قوي تر پس از نزاع با ديگر نر هاي دسته و از پاي در آوردن آنها اقدام به جفتگيري با حيوانات ماده گروه مي نمايد.
هدف نزاع پيش از جفتگيري اينست که مسلما حيوان نر پيروز که در مقايسه با نرهاي بازنده صفات ژنتيکي برتري داشته قادر به انتقال اين صفات به نسل آينده از طريق جفتگيري با ماده ها گردد.
لازم به ذکر است که در حيوانات نيز همانند انسان ها تعداد نر ها بيش از تعداد ماده ها مي باشد. اين اختلاف جمعيت در برخي حيوانات مشهود تر از ساير حيوانات است، از جمله در زنبور ها و مورچه ها که تعداد کثيري نر تحت عنوان سرباز و تنها يک ماده يا همان ملکه وجود داشته که در انتها نيز تنها يکي از نر ها با ماده جفتگيري مي کند و آن نري است که قوي تر و دارنده صفات ژنتيکي مرغوب تري نسبت به ساير نر ها باشد.
در حيوانات از آنجا که قدرت فيزيکي يک معيار اصلي است و توانايي تنازع بقا ارتباط مستقيم با قدرت فيزيکي دارد اين گونه جفتگيري از اهميت بسيار بالايي برخوردار مي باشد.
زيرا که فرزندان نر هاي قوي تر به سبب وراثت ژن هاي مرغوب همواره از قدرت فيزيکي بالاتري در مقايسه با فرزندان نرهاي ضعيف تر برخوردار خواهند بود.
شهر نشيني، انسانيت و بدين جهت کاهش اهميت قدرت فيزيکي در جوامع بشري به طور کلي نياز به چنين روش جفتگيري را از ميان مي برد.
در مورد انسان ها مسلما انسانيت، شرافت، اصالت، قدرت ذهني و معنوي، و ديگر معيار هاي انساني ارزشي بس والا تر از قدرت فيزيکي دارد.
درجه هوشي پايين تر ، وفاداري کمتر و تمايل به برقراري روابط جنسي بيشتر
محققين دانشگاه هاروارد طي تحقيقاتي بر روي درصد موفقيت ازدواج ها نشان داده اند که زوجهايي که داراي درجه هوشي بالاتري هستند در روابط زناشويي خود به مراتب موفق تر از ديگر زوج ها مي باشند.
دانشمندان ثابت کرده اند که بي وفايي همسران نسبت به يکديگر، روابط خارج از رابطه زناشويي و ابراز علاقه به شخص سوم چه از طرف زن و چه از جانب مرد، در ميان زوج هاي با ضريب هوشي بالا به مراتب کمتر از زوج هاي با ضريب هوشي متوسط و زوج هاي با ضريب هوشي پايين مشاهده مي شود.
دانشمندان نشان داده اند که ميزان وفاداري زوجين به يکديگر رابطه مستقيم و معني داري با درجه هوشي زوجين داشته به طوري که زوجين با ضريب هوشي بالا تر به طور چشمگيري بيش از زوجين با ضريب هوشي پايين تر به يکديگر وفادار مي باشند.
ضريب هوشي پايين تر، و عشق و علاقه سطحي تر
عشق و علاقه اي که زوجين به يکديگر نثار مي کنند ارتباط مستقيم و معني داري با ضريب هوشي آنها دارد به طوري که زوجين با ضريب هوشي بالاتر ابراز علاقه بيشتري به همسران خود مبزول داشته و قويا نسبت به روابط خارج از زندگي زناشويي ابراز مخالفت نمودند.
از آنجا که انسان اشرف مخلوقات است و روند تکاملي انسان ها بر آن است که يک فرد را به برترين درجه تکامل معنوي نايل آورد، واضح است که تک همسري به عنوان يک اصل در انسان ها پذيرفته مي شود.
انسان هايي که قويا به اين نکته واقفند که انسان اشرف مخلوقات بوده و روند تکاملي اش معنوي است و نه فيزيکي، در انتخاب زوج بيش از پيش بر معيار هاي معنوي تاکيد داشته و همواره افراد را با درجه انسانيت، شرافت، و استعداد ها و توانايي هاي ذهنيشان مي سنجند و عشق و علاقه خود را نثار يک فرد خواهند نمود.
دانشمندان در بررسي هاي خود نشان داده اند که چنين افرادي همواره کششي به سوي افراد با ضريب هوشي بالا نشان مي دهند، و پر واضح است که اين افراد خود نيز بايد داراي همين صفات باشند چرا که همانند هميشه همانند را جذب مي کند و اين است قانون جذب.
ضريب هوشي پايين تر و روابط جنسي بيشتر و زود هنگام تر
در خصوص ميزان هوش و روابط جنسي قبل از ازدواج مطلعات فراواني انجام گرفته است. دانشمندان با ثبت ضريب هوشي افراد و اينکه آيا قبل ازدواج روابط جنسي را تجربه کرده اند يا خير، به نتايج بسيار جالب توجهي دست يافته اند.
بررسي ها نشان داده اند که درصد افراد با ضريب هوشي پايين تر که پيش از ازدواج روابط جنسي را تجربه کرده اند به طور قابل توجهي بيش از درصد افراد با ضريب هوشي بالايي است که پيش از ازدواج روابط جنسي را تجربه کرده اند.
در يک بررسي که بر روي دختران دانشگاه برکلي، يکي از دانشگاه هاي بسيار معتبر در آمريکا، انجام گرفته است، نشان داده شده که تنها 20 درصد از اين دختران روابط جنسي را تجربه کرده اند، حال آنکه اين رقم در چندين دانشگاه ديگر که دانشجويان آن از نظر تحصيلي و ضريب هوشي در جايگاه پايينتري قرار داشتند بيش از 70 درصد و در برخي ديگر از دانشگاه ها به بيش از 90 درصد نيز مي رسيد.
چنين اختلاف فاحشي به واقع نشان دهنده اينست که افراد با ضريب هوشي بالاتر تمايل کمتري به برقراري روابط جنسي بيهوده با ديگر افراد نشان مي دهند و اهميت بيشتري براي ارزشهاي معنوي قايلند تا ارزشهاي جسماني.
روند کلي چنين است که افراد با ضريب هوشي پايين تر همواره تمايل بيشتري به برقراري روابط جنسي صرف و به دور از عشق و وفاداري از خود نشان مي دهند و بدين جهت راحت تر از افراد با ضريب هوشي بالاتر تن به اينگونه روابط مي دهند.
همچنين در يک بررسي ديگر دانشمندان رابطه ميان رشته تحصيلي و ميزان باکرگي دانشجويان دختر را مورد بررسي قرار دادند. بر اين اساس ميزان باکرگي در دانشجوياني که در رشته هايي که نيازمند به ضريب هوشي بالاتري هستند مشغول به تحصيل اند بيش از ساير دانشجويان مي باشد.
بر اساس اين بررسي ها دانشجويان رشته پزشکي، بيوشيمي، و برخي از گرايش هاي مهندسي داراي بالاترين ميزان باکرگي برابر با 83 درصد بودند.
درجه هوشي پايين تر در فرزندان حاصل از ازدواج زن و يا مرد مطلقه با يکديگر
بررسي ها نشان داده اند که کودکاني که حاصل ار ازدواج زنان و يا مردان مطلقه با يکديگر اند نسبت به کودکاني که والدين آنها از ابتدا با يکديگر در پيوند زناشويي بوده اند ضريب هوشي پايين تري دارند. بررسي ها نشان داده اند که در صورتي که فرزندي حاصل از ازدواج زن و مردي باشد که هر دو شان يک طلاق را تجربه کرده اند ضريب هوشي اش به مراتب کمتر از فرزندي خواهد بود که حاصل از ازدواجي است که در آن تنها يکي از والدين سابقا طلاق را تجربه کرده اند. از آنجا که طلاق نشاندهنده حد اقل ميزان وفاداري زن و مرد به يکديگر است، چنين نتايجي کاملا قابل انتظار و از نقطه نظر علم ژنتيک قابل اثبات اند.
حال که ارتباط ميان ضريب هوشي و تمايل به وفاداري بين زوجين از نقطه نظر علم ژنتيک مورد بررسي قرار گرفته، مشهود است که اکثريت کساني که تمايل به برقراري روابط جنسي با افراد خارج از پيوند زناشويي را دارند مسلما از نظر ارزشهاي معنوي در جايگاه پايين تري نسبت به سايرين قرار داشته و ديد آنها بر روي همسرانشان صرفاً ديدي جنسي خواهد بود.