روانشناسی زیر تالار روانشناسی برای مباحث مربوط به این رشته |
03-04-2010
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آرام آرام ، زندگي بدون خجالت
آرام آرام ، زندگي بدون خجالت
تا فرزندتان را با فرد جديدي آشنا ميکنيد، او پشت شما مخفي ميشود؟ تا سوالي از او ميپرسند، سرخ ميشود؟ از جواب دادن طفره ميرود؟ خجالت کشيدن در کودکان معمولا در سن 5 تا 7 سالگي به اوج ميرسد و اگر درمان نشود، در آينده ميتواند مشکلاتي را براي کودک به وجود بياورد. خوشبختانه هيچگاه براي درمان خجالت دير نيست. 10 راهکار زير در برطرف کردن خجالت کودکتان به شما کمک ميکند...
کمکش کنيد احساساتش را بيان کند
کودکان خجالتي از اينکه مورد قضاوت ديگران قرار بگيرند، ترساناند. اضطراب ناشي از اين موضوع سبب بروز حس حقارت در آنها ميشود. لازم است به طور مرتب به حرفهاي کودک و چيزهايي که از اطرافيان شنيده گوش کنيد. به او اعتماد به نفس بدهيد. هر چه شما بيشتر با او صحبت کنيد، برقراري ارتباط با ديگران نيز براي او راحتتر خواهد شد. در جمع هاي خانوادگي او را شرکت دهيد و با او مشورت کنيد . از تحميل کردن نظرات به او بپرهيزيد و اجازه فکر کردن و تصميم گيري به او بدهيد.
به او بفهمانيد که خجالت خيلي هم بد نيست!
خجالت کشيدن به عنوان يک مکانيسم دفاعي خيلي هم بد نيست. يک ويژگي انساني است که معمولا با خصوصيات ديگري نظير احساساتي بودن همراه است. بدون آنکه اين موضوع را در نظر کودکان خيلي خوب جلوه دهيد، سعي کنيد آن را از شکل يک نقص، عيب و گناه نابخشودني درآوريد و به کودک بفهمانيد که بايد به آنچه هست احترام بگذارد. از تجربيات خود براي او بگوييد و اجازه بدهيد او کمکم از اين حالت روحي فاصله بگيرد.
اگر هر تغيير کوچک در رفتار کودک را در جهت ورود به گروه مورد تشويق قرار دهيد باعث مي شد و که اين تغييرات گسترده تر شود.
از برچسب زدن به کودک پرهيز کنيد
از گفتن جملاتي نظير «او را ببخشيد، کمي خجالتي است!» خودداري کنيد. بيان چنين جملاتي سبب ميشود کودک شما گمان کند دچار مرضي درمانناپذير است و خجالتي بودن جزو ذات اوست. بيان اين جملات حتي توجيهي براي او ميشود تا نخواهد تغيير کند و از هر موقعيت اجتماعي که برايش سخت است، بگريزد.
از خجالتي بودن او در جمع حرفي به ميان نياوريد
کودکان خجالتي در برابر حرفهاي اطرافيان بسيار حساساند. حرف زدن در مقابل او با مادر دوستش تنها وضعيت را وخيمتر خواهد کرد. کودکان خجالتي بيش از قضاوتهاي منفي به قضاوتهاي مثبت محتاجاند.
او را مجبور به برقراري ارتباط نکنيد
تشويق کردن کودکان خجالتي براي پيوستن به ديگران تنها وضعيت را بدتر ميکند. باعث ميشود اين حس به کودک منتقل شود که والدين او را نميفهمند و او بيشتر در خود فرو ميرود و منزوي ميشود. کنار آمدن با خجالت بايد به تدريج و به آرامي صورت پذيرد.
حامي خجالت او نباشيد
ثبتنام نکردن کودک در کلاس ورزش به اين بهانه که او خجالتي است، موضوع را اسفناکتر از آن چيزي ميکند که هست. ترس والدين به کودک القا ميشود و همين امر سبب ترس او و خجالتيتر شدنش ميشود. بايد اجازه داد کودک با مشکلاتش کنار بيايد و جايگاهي در ميان ديگران براي خود باز کند. مراقب نکتهاي ديگر نيز باشيد. خجالتي بودن نبايد ادب را از کودک بگيرد. وقتي جايي ميرويد يا با کسي روبهرو ميشويد، از او بخواهيد سلام کند يا بابت کادويي که دريافت کرده تشکر کند.
از او بخواهيد برايتان شعر بخواند يا تئاتر بازي کند
در خانه، خالهبازي کنيد. اجازه بدهيد در قالب يک بازي صحنههاي زندگي واقعي تکرار شود. اين نوع بازيها اضطراب او را کم کرده و سبب صميمي شدن او ميشود. خواندن شعر يا تئاتر بازي کردن سبب ميشود به مرور اعتماد به نفس بيشتري پيدا کند.
براي او ارزش قايل شويد
در پي هر پيشرفت کوچکي او را تحسين کنيد. کودکان خجالتي هميشه فکر ميکنند ديگران در مورد آنها بد قضاوت ميکنند. پس هر بار کار درستي انجام ميدهد، او را تشويق کنيد. مثلا بگوييد «من به تو افتخار ميکنم. تو توانستي از ترست فاصله بگيري.»، «چهقدر شجاعي!» و ... اين امر سبب ميشود حس عشق در او جان بگيرد واعتماد به نفسش افزايش يابد.
از گفتن جملاتي نظير «او را ببخشيد، کمي خجالتي است!» خودداري کنيد. بيان چنين جملاتي سبب ميشود کودک شما گمان کند دچار مرضي درمانناپذير است و خجالتي بودن جزو ذات اوست
او را در کلاسهاي متفرقه ثبتنام کنيد
ورزش ميتواند به کودکان خجالتي کمکي کند با احساس حقارت مبارزه کنند. کلاسهاي هنري نيز باعث ميشود احساسات خود را نشان داده و رنجهايشان را بيرون بريزند. نکته مهم اين است که اگر خود کودکتان علاقه نشان ميدهد نامش را در اين کلاسها ثبتنام کنيد، در غير اين صورت احتمال دارد کودکتان منزويتر از قبل شود.
نگذاريد منزوي شود
لازم نيست برايش تولد بگيريد و تمامي دوستان را دعوت کنيد. او را مجبور نکنيد به تولد دوستانش برود و در جمعي از بچهها حاضر شود. معمولا کودکان خجالتي ترجيح ميدهند فقط با يک نفر بازي کنند. سعي کنيد کودکي که به عنوان همبازي براي او انتخاب ميکنيد کوچکتر از او باشد تا بتواند بر وي تسلط يابد و اعتماد به نفس پيدا کند. در صورتي که بيش از حد خجالتي شده او را پيش يک روانشناس ببريد و مشورت کنيد.
منبع: Parents همراه با اضافات
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
03-04-2010
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
خشم مي کشد
خشم مي کشد
بررسي علل پرخاشگري در کودکان
پرخاشگري و رفتارهاي تهاجمي نوعي از اعمال خشونت بار عليه ديگران است که مي تواند باعث آسيب يا صدمه به ديگران شود. بيشتر کارشناسان پرخاشگري کودکان را به شکل پرخاشگري آشکار دربردارنده پرخاشگري جسماني مانند زدن ، هل دادن ، لگد زدن ، پرتاب اشياء و تهديد به انجام اين اعمال همراه با حملات عمدي بيزار کننده و آزاردهنده براي قرباني ؛ و پرخاشگري رابطه اي که موجب حذف ديگران از جمع مي شوند ، تعريف کرده اند. در پسران بيشتر پرخاشگري جسماني و در دختران پرخاشگري رابطه اي بيشتر گزارش شده است.
پرخاشگري کودکان به شکل پرخاشگري آشکار دربردارنده پرخاشگري جسماني مانند زدن ، هل دادن ، لگد زدن و.. و پرخاشگري رابطه اي که موجب حذف ديگران از جمع مي شوند را شامل مي شود.
عوامل زمينه ساز در پرخاشگري کودکان
خشونت پديده اي پيچيده است که در آن خصوصيات ارثي ، عوامل زيستي و هورموني ، نيرو هاي روانشناختي و شاخص هاي فرهنگي و اجتماعي مي توانند با هم در تعامل باشند.
خانواده مي تواند از جهات مختلف موجب بروز يا تشديد پرخاشگري شود که مهمترين اين عوامل عبارتند از:
• شيوه هاي نامناسب فرزند پروري والدين: برخي شيوه هاي فرزند پروري و استفاده نامناسب از تنبيه و تشويق موجب تقويت خشم و پرخاشگري در فرزندان مي شوند.
• الگوهاي نا مناسب رفتاري در خانواده:نشان دادن رفتارهاي پرخاشگرانه از سوي يکي از اعضاي خانواده موجب الگوسازي اين رفتار توسط کودک مي شود.
• تاثير پذيري از رفتار پرخاشگرانه مشاهده شده در محيط و در رسانه ها
• تشويق رفتار پرخاشگرانه
• آزار جسمي و جنسي
خشونت در رسانه ها
رسانه ها عامل مؤثري در رشد و تحول سيستمهاي ارزشي ، و شکل دهنده رفتار مي باشند ؛ تحقيقات مربوط به تأثير رسانه ها بر کودکان و نوجوانان ، نشان داده اند که اين کودکان:
• ترس از خشونت ندارند؛
• به تدريج مي پذيرند که خشونت راهي براي حل مشکل است؛
• به تقليد خشونت مي پردازند؛
• ناخودآگاه با شخصيت هاي خاصي چه قربانيان و چه قرباني کنندگان همانند سازي مي کنند.
مشاهده خشونت در برنامه هاي تلويزيوني باعث پرخاشگري در کودکان مي شود. گاهي اوقات حتي ديدن يک برنامه خشونت آميز مي تواند پرخاشگري را افزايش دهد. کودکاني که مکرراً نمايشهايي پر از خشونت را تماشا مي کنند و ازاين کار منع هم نمي شوند، به احتمال زياد ، به تقليد آنچه مي بينند مي پردازند.
اثر خشونت تلويزيوني ممکن است فوراً در رفتار يا گفتار کودک نمودار شود و يا سالها بعد خود را نشان دهد. البته خشونت تلويزيوني تنها علت پرخاشگري يا رفتار خشونت آميز نيست ولي از عوامل مهم تلقي مي شود.
توصيه هائي براي والدين در برخورد با خشونت ناشي از رسانه ها:
والدين مي توانند با استفاده از راههاي پيشنهاد شده ي زير کودکان خود را از خشونت مفرط تلويزيوني محافظت کنند.
• به برنامه هايي که کودکان مي بينند توجه کنيد و بعضي از آنها را همراه کودک خود ببينيد. چنانچه کودک خود را به هنگام تماشاي برنامه هاي خاص تلويزيوني همراهي کنيد ، مي توانيد سؤالهاي او را بهتر برايش توضيح دهيد و جلوي کج فهمي او را بگيريد.
• زمان تماشاي برنامه هاي تلويزيوني را محدود کنيد. توجه داشته باشيد که تلويزيون را نبايد دراتاق خواب بچه ها قرار دهيد. با اين عمل خود باعث مي شويد که کودک با اثرات منفي برنامه هاي خشونت آميز تلويزيوني ، به خواب نرود ؛ همچنين نظم ساعت خواب و بيداري او مختل نمي شود.
• به کودکان خود تذکر بدهيد که اگر چه هنرپيشه حقيقتاً مجروح نشده يا به قتل نرسيده است ، لکن اين گونه خشونتها در دنياي واقعي يا بسيار دردناک است يا منجر به مرگ مي شود.
• هنگامي که برنامه هاي خشونت آميز پخش مي شود، يا کانال را عوض کنيد يا تلويزيون را خاموش کنيد. توضيح دهيد که مشکل آن برنامه چيست و به گونه اي با منطق درخور فهم کودک ، آسيب و ضرر موجود در آن برنامه را توضيح دهيد تا ميل کودک يا اصرار او براي تماشاي اين گونه برنامه ها کاهش يابد.
• در حضور بچه ها صحنه هاي خشونت آميز را تأييد نکنيد و بگوييد که بدترين شيوه براي حل يک مشکل، روش خشونت آميز است.
• تأثير همسن و سالان و دوستان و همکلاسي ها بايد به حداقل برسد. به اين منظور با والدين بچه هاي ديگر تماس بگيريد و در مورد نوع برنامه ها ي تلويزيون و مدت زمان مناسب براي تماشاي تلويزيون توافق کنيد.
• مدت تماشاي تلويزيون توسط کودکان ، جدا ازمحتواي آن بايد کم شود چون کودکان را از پرداختن به فعاليت هاي مفيد ديگر از قبيل مطالعه، بازي با دوستان و رشد و پرورش علائق خود باز مي دارد.
منبع: انجمن روانپزشکي کودک و نوجوان
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
03-04-2010
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
تلویزیون هم ***** می خواهد
تلویزیون هم ف ی ل ت ر می خواهد
آسیب شناسی تاثیر تلویزیون بر کودکان
نمی توان تصور کرد که کودکان ما بزرگ شوند، رشد کنند، وارد دانشگاه یا حوزه های مختلف شغلی شوند اما با رایانه آشنا نباشند و از شبکه جهانی (اینترنت) چیزی ندانند. دنیای امروز، دنیای تلویزیون، ماهواره، کامپیوتر و اینترنت می باشد و موارد فوق چنان با سرعت وارد زندگی بشر شده و نفوذ خود را ادامه می دهند که نمی توان از کنار آن ها با بی تفاوتی گذشت بلکه باید با آن ها به روش صحیح برخورد نمود تا بیشترین سود و استفاده حاصل آید. نکته قابل ذکر آن است که همچنان که اثرات مفید تکنولوژی جدید در کیفیت زندگی ما قابل انکار نیست ولی در صورت عدم مدیریت صحیح نیز ممکن است تاثیرات مضر آن بر زندگی کودکان و نوجوانان ما غیر قابل جبران باشد.
در مورد تلویزیون به نظر می رسد با توجه به آن که مدت زمان طولانی تری از ورود آن به زندگی گذشته، والدین فکر می کنند در این مقوله کمتر با فرزندانشان مشکل دارند، در آن حدی که استفاده از کامپیوتر و اینترنت والدین را نگران می کند استفاده از تلویزیون آن ها را با چنین شرایطی مواجه نمی کند.
در مورد تلویزیون به نظر می رسد با توجه به آن که مدت زمان طولانی تری از ورود آن به زندگی گذشته، والدین فکر می کنند در این مقوله کمتر با فرزندانشان مشکل دارند.
تماشای تلویزیون یک فعالیت مهم و عمده است که تاثیرات مثبتی روی اطلاعات، دانش و یادگیری دارد. تلویزیون می تواند تاثیری قوی در رشد ارزش ها و شکل دهی رفتار داشته باشد ولی می تواند تاثیرات نامطلوبی نیز در زندگی کودک بگذارد زمانی که صرف تماشای تلویزیون می شود کودک را از فعالیت های مهمی چون مطالعه، تکالیف مدرسه، بازی، ورزش، تعاملات خانوادگی و رشد اجتماعی باز می دارد. همچنین کودکان می توانند اطلاعاتی را از تلویزیون دریافت کنند که نا مناسب و غیر صحیح است به خصوص آن که کودکان در یک مرحله سنی قادر نسیتند بین واقعیت و فانتزی ارائه شده در برنامه های تلویزیونی تفاوت قائل شوند. کودکانی که ساعات زیادی را صرف تماشای تلویزیون می کنند ممکن است موارد زیر در آن ها بیشتر دیده شود:
• پیشرفت تحصیلی ضعیف تری داشته باشند.
• کمتر کتاب بخوانند و مطالعه کنند.
• فعالیت فیزیکی و ورزشی کمتری داشته باشند.
• چاقی و افزایش وزن در آن ها بیشتر باشد.
کودکان ممکن است در برنامه های تلویزیونی و ماهواره با موضوعاتی چون پرخاشگری، رفتارهای جنسی و مصرف مواد مخدر و الکل آشنا شوند و از آنجا که هنوز تفکر انتقادی و منطقی در آن ها شکل نگرفته است ممکن است چیزهائی را که می بینند به عنوان موارد معمول، سالم و قابل قبول بپذیرد.
چنانچه برنامه های تلویزیونی و ماهواره به سمتی رود که مفاهیم خشونت و پرخاشگری در آن ها زیاد باشد و سیستم ارتباطی خانواده نیز به گونه ای مختل باشد که هیچگونه بحث و تبادل نظری در مورد این برنامه ها بین اعضای خانواده صورت نگیرد، می تواند تاثیر نامطلوبی روی رفتار کودک بگذارد، ممکن است کودک رفتار تهاجمی و پرخاشگرانه را به عنوان راه و روشی برای حل مشکلات و مسائلش انتخاب کند و یا با شخصیت های خاصی مثل قربانی یا مهاجم همانندسازی کرده و رفتارهای آنان را تقلید کند، کودکانی که خود مشکلات رفتاری و هیجانی دارند و یا در کنترل تکانه های خود مشکل دارند، ممکن است راحت تر توسط برنامه های نامناسب تحت تاثیر قرار بگیرند. اگر چه برنامه های پرخاشگرانه و خشونت آمیز تلویزیون تنها علت پرخاشگری کودکان نیست اما می تواند یک عامل مهم باشد.
والدین فعال و مسئول می توانند به گونه ای عمل کنند تا کودکان تجربه ای مثبت با تلویزیون و سایر رسانه های تصویری داشته باشند موارد زیر توصیه هائی برای والدین است:
1. به برنامه هائی که کودک شما می بیند توجه نموده و گاهی اوقات آن برنامه ها را با فرزند خود تماشا کنند.
2. زمان تماشای تلویزیون را محدود کرده و در زمان هائی ار روز تلویزیون را خاموش کنید.
3. تلویزیون را در اتاق کودک قرار ندهید چرا که در این صورت نمی توانید برای زمان استفاده از آن محدودیت و قانون خاصی بگذارید. آن را در یک مکان عمومی تر قرار دهید.
4. زمان صرف غذا، زمان تعامل و دور هم جمع شدن اعضای خانواده و زمان مطالعه زمانی نیست که با تماشای تلویزیون از کیفیت آن
کاسته شود، در مواقع فوق تلویزیون را خاموش کنید.
5. زمانی که احساس می کنید برنامه خاصی از تلویزیون برای کودک شما مناسب نیست آن را خاموش نمائید.
6. اجازه دهید بچه ها برنامه های فردی و مورد علاقه خود را با نظارت شما انتخاب کنند اما اجازه ندهید هر برنامه ای ببیند.
7. در مورد چیزهائی که در تلویزیون می بینید با فرزند خود به بحث و تبادل نظر بپردازید روی نکات مثبت همچون همکاری، دوستی و احترام گذاشتن به دیگران در برنامه ها و فیلم های تلویزیون تاکید کنید.
8. زمان تماشای برنامه های تلویزیون فرصت خوبی است که اطلاعات کودک را راجع به تاریخ، افراد، مکان ها، شهرها و وقایع مختلف افزایش دهید.
9. در ارتباط با برنامه در مورد ارزش های اخلاقی، خانوادگی و فردی صحبت کنید.
10. در مورد پیامدها و عواقب رفتارهای پرخاشگرانه و پرخطر همچون مصرف سیگار، مواد مخدر رفتارهای جنسی صحبت کنید.
کودکان امکان دارد در برنامه های تلویزیونی و ماهواره با موضوعات نابهنجاری آشنا شوند وبه علت فقدان شکل گیری تفکر انتقادی و منطقی در آن ها ممکن است چیزهائی را که می بینند به عنوان موارد معمول، سالم و قابل قبول بپذیرد.
11. در مورد تاثیر تبلیغات در زندگی روزمره صحبت کنید.
12. بحث راجع به موضوعات فوق باعث رشد تفکر انتقادی در کودک می گردد، تفکری که باعث می شود کودک هر گونه اطلاعاتی را بدون تفکر کردن نپذیرد بلکه پیرامون آن تحقیق کرده، اطلاعات جمع آوری کند و سپس در صورت صحیح بودن آن را بپذیرد. با توصیه ها و نقش فعال شما کودک می تواند از تلویزیون برای یاد گیری سالم و مثبت استفاده کند.
13. برنامه های نامناسب(به خصوص در ماهواره) را جلوی بچه ها رد کنید و مهر عدم تائید روی آن ها بزنید و روی این نکته تاکید کنید که این فکر و عقیده و یا این رفتار روش مناسبی برای حل مشکل نیست و راه حل های بهتری وجود دارد.
14. اجازه ندهید کودک شما برنامه های خشونت آمیز، صحنه های قتل و دیگرکشی و یا برنامه های نامناسب دیگر را ببیند، کانال را عوض کنید و یا تلویزیون را خاموش کنید و توضیح دهید که چه مواردی در برنامه های فوق اشتباه است و قابل قبول نیست.
15. در برنامه های جنگی، خشن و تهاجمی به کودک یادآوری کنید که گر چه هنرپیشه یا قهرمان این ماجرا واقعاً آسیب نمی بیند و کشته نمی شود، اما چنین اعمالی در زندگی واقعی ما منجر به درد، ناراحتی و حتی مرگ می شود.
16. زمان استفاده از تلویزیون صرف نظر از نوع برنامه (حتی اگر نامناسب هم نباشد) باید محدود شود چرا که فرصت و زمان پرداختن به فعالیت های مناسبی چون خواندن، مطالعه کردن، بازی با دوستان، ورزش و فعالیت بدنی، تعامل با اطرافیان و آموختن مهارت های اجتماعی و ارتباطی را از کودک می گیرد.
17. در صورتی که کودک تحت فشار گروه یا همسالان است سعی کنید با سایر والدین ارتباط برقرار کنید و به آن ها به بحث و تبادل نظر بنشینید و از نقطه نظرات آن ها استفاده کنید.
منبع:انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
03-04-2010
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
واکسيناسيون اينترنتي
واکسيناسيون اينترنتي
آنفولانزاي اينترنتي(2)
در يادداشت قبلي در خصوص ويژگي هاي محيط اينترنت، فوايد و خطرات احتمالي آن و برخورد خانواده با اين موضوع مطالبي را ارائه کرديم. در قسمت پيشين به اين نتيجه رسيديم که بهترين کاري که خانواده در برخورد با اين مقوله مي تواند انجام دهد، فرهنگ سازي است. هر چند ممکن است فرزندمان از نظر تکنيکي بيش از خودمان در مورد اينترنت بداند اما اين والدين هستند که درباره زندگي و معيارهايش، لذات و خطرات زندگي و.. بيشترين تجربه را دارند. در ادامه نکاتي ارائه مي شود که خانواده با انجام آنها قادر به فراهم کردن محيطي امن و مطمئن براي استفاده فرزندشان از اينترنت خواهند بود.
هفت نکته براي والديني که فرزندشان از اينترنت استفاده مي کند
1- براي استفاده از اينترنت، فرزندتان را همراهي کنيد:
بهتر است شما و فرزندتان با هم به فضاي اينترنت وارد شويد و به جستجو در سايت هاي مختلف و مناسب بپردازيد. اين کار علاوه برآنکه جنبه نظارت و ارزش گذاري شما در رفتار فرزندتان را فراهم مي کند، امکان گفتگو و مشورت بين شما را فراهم مي آورد. تبديل اين امر به يک عادت قطعي، مي تواند زمينه رشد جنبه هاي ديگر فرزندتان را نيز فراهم آورد و او نيز در آينده شما را به عنوان مشاور خود بر مي گزيند.
2- فرزندتان را در فعاليتهاي اينترنتي خود شرکت دهيد و با آنها صحبت کنيد:
امروزه در کشور ما نيز بسياري از کارها مانند پرداخت هاي بانکي، ثبت نامها، رزو بليطهاي مسافرتي و... از طريق اينترنت صورت مي گيرد. هنگام انجام اين کارها مي توانيد فرزندتان را در کنار خود قرار داده و ضمن انجام اين کارها با هم صحبت کنيد و از او بخواهيد که او نيز کارهاي جالبي را که مي تواند با اينترنت انجام دهد و سايت هاي جالبي را که از آنها استفاده درسي يا تفريحي مي کند به شما نشان دهد و در مورد آنها با يکديگر صحبت و گفتگو کنيد.
3- از کنجکاوي فرزندتان زياد انتقاد نکنيد:
در استفاده از اينترنت، فرزندتان خواسته يا ناخواسته با سايتهايي مواجه خواهد شد که ممکن است محتواي آنها از نظر اخلاقي يا اعتقادي براي شما و فرزندتان خوشايند نباشد. بهترين راه حل براي اين مشکل آن است که در خصوص نامناسب بودن اين سايتها با فرزندتان به صحبت و استدلال پرداخته و تنها به فکر انتقاد و يا تنبيه او نباشيد. هيچگاه موقعيت خود را به عنوان يک هم صحبت قابل اعتماد نزد فرزندتان تضعيف نکنيد.
4- اخلاق مدار بودن در اينترنت را به فرزندتان بياموزيد:
همان طور که گفته شد يکي از جنبه هاي جذاب اينترنت ناشناس بودن افراد در آن است که اتفاقا بسياري از سواستفاده ها نيز از همين طريق صورت مي گيرد. به فرزندتان بياموزيد همانطور که در جامعه افراد بايد از دروغگويي و بد زباني بپرهيزند و از به زبان آوردن کلمات زشت و ناپسند که رفتاري غير اخلاقي و غير اجتماعي است خودداري کنند، در فضاي اينترنت نيز بايد ازبکار بردن واژه هاي نامناسب و زشت و يا ارائه اطلاعات غير واقعي، خودداري کنند.
5- مقررات استفاده از اينترنت را به طور توافقي با فرزندتان تعيين کنيد:
بهتر است براي ورود و استفاده از فضاي اينترنت به طور توافقي مقرراتي را بين خودتان و فرزندتان وضع کنيد. به عنوان مثال به موارد زير اشاره مي کنيم:
اطلاعات مربوط به هويت شخصي خود (نام،آدرس ،تلفن و..) را تا چه اندازه بازگو کند؟
چه نوع سايتهايي مناسب و قابل قبول هستند؟
طرز حرف زدن و يا نوشتن مطالب در فضاي اينترنت بايد چگونه باشد ؟و ...
6- اطلاعات حياتي و قابل اهميت را به فرزندتان بياموزيد تا در ارائه آنها خوددار باشد:
در بسياري از سايتهاي اينترنتي لازم است که کاربر يک سري از اطلاعات شخصي اعم از نام،آدرس، شماره تماس، ايميل، عکس و.. را در اختيار سايت قرار دهد تا بتواند از آن سايت استفاده کند. اولا بايد به او بياموزيد که کدام اطلاعات حساس و قابل سواستفاده است و در خصوص برخي از اين سواستفاده ها با او صحبت کنيد، سپس از او بخواهيد در مواجهه با چنين سايتهايي ابتدا با شما مشورت کند و اگر شما موافق بوديد، اطلاعات مورد نظر را ارسال کند و در صورت عدم تاييد شما به هيچ وجه حتي با اطلاعات جعلي نيز عضو سايت مذکور نشود(حفظ اخلاق مداري در اينترنت).
هيچگاه موقعيت خود را به عنوان يک هم صحبت قابل اعتماد نزد فرزندتان تضعيف نکنيد.
7- اجازه ندهيد فرزندتان با اشخاصي که از طريق اينترنت آشنا شده است به تنهايي ملاقات کند:
به او بياموزيد که افراد معرفي شده در فضاي اينترنت لزوما آن افرادي نيستند که فکر مي کنيد. اطلاعات داده شده از سوي آنها در موارد مختلف مانند جنسيت، سن و سال، تحصيلات و ... مي توانند غير واقعي باشند. بنابراين در صورت تمايل به ديدن آنها، حتما با شما صحبت کند و شما يا هر فرد قابل اعتماد ديگري را همراه داشته باشد.
مريم عطاريان- بخش خانواده و زندگي
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
ویرایش توسط GolBarg : 03-07-2011 در ساعت 01:37 AM
|
03-16-2010
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
زندگی به شرط جایزه
زندگی به شرط جایزه
در بسیاری از اوقات روان شناسان توصیه می کنند که برای افزایش یا نگهداری یک رفتار در کودکتان از تشویق و تقویت استفاده کنید. کارشناسان تعلیم و تربیت معتقدند که اگر حتی اندکی از رفتار مورد رضایت و هدف ما توسط کودک صورت گرفت باید به وسیله تشویق های پی در پی و فوری و مناسب آنها را افزایش داد. در مقایسه شیوه های تربیتی تشویق نقش بسزایی در رساندن فرزندان به اهداف تربیتی دارد. حتی در بسیاری از مواقع برای کاهش یک رفتار نامطلوب سفارش می کنند که رفتار مطلوب را در کودک تشویق کنیم و رفتار نامطلوب را مورد بی اعتنایی قرار دهیم. دامنه آثار مثبت روش های تشویقی بسیار گسترده است. اما سوالی که بسیاری از والدین با آن روبرو می شوند این است که تشویق تا چه حدودی اثر بخش و مورد تایید است.
به عبارتی چارچوب و اصول تشویق برای رفتارهای مقبول چیست و چه مرزی برای این امر وجود دارد؟ والدین اظهار می کنند که ما به سفارش مشاوران رفتار کودکان را با تشویق همراه کردیم تا افزایش پیدا کند اما حالا برای هر کارش از ما انتظار جایزه دارد و تا برای آن جایزه ای در نظر نگیریم حاضر به انجام آن نیست به عبارتی کودک ما شرطی شده است. در حقیقت زمانی ما می توانیم مدعی باشیم که
رفتاری مثبت را در کودکمان ایجاد کرده و ثبات بخشیده ایم که او با انگیزه های درونی و بدون جایزه و هدیه رفتار مورد نظر را انجام دهد یعنی در غیاب برنامه های تقویتی نیز اقدام به رفتار مطلوب بنماید.
فرض کنید کودک شما تنها در برخی از روزها تکالیف خود را در زمان مناسب انجام داده و به اتمام می رساند و شما سعی می کنید هر زمان که این اتفاق می افتد او را تشویق کنید تا در دفعات بعد به انگیزه این تشویق رفتار خود را تکرار کند.
اما تا چه وقت می توان این روش را پیاده کرد. آیا همیشه می توان او را به انگیزه جایزه ترغیب کنیم تا تکالیف خود را در زمان مناسب انجام دهد؟ روان شناسان توصیه می کنند برای افزایش رفتارهای مطلوب باید پس از هر بار وقوع رفتار آن را تقویت نمود.
این سبک تقویت برای آغاز یادگیری ضروری است اما پس از آنکه رفتار مورد نظر آموخته شد و به سطح و میزان کافی رسید برای ادامه و نگهداری آن باید از سبک های دیگری استفاده نمود. رفتار برای آموخته شدن نیاز به تشویق های فوری دارد و چنانچه در ابتدای آموزش تشویق اعمال نشود ممکن است به خاموشی بگراید. اما پس از ثبات باید از روش های دیگر تقویتی که به روش های نا پیوسته مشهور است استفاده نمود که در آن برخی از رفتارها مورد تشویق قرار می گیرد.
طبق تحقیقات برنامه تقویتی نسبت متغیر بیشترین سرعت پاسخ دهی را تولید می کند. هم چنین حسن برنامه های نسبتی ( متغیر و ثابت ) این است که رفتار را در صورت کاهش تشویق با ثبات نموده و سریعاً دچار افت و خاموشی و حذف نمی شود.
برنامه تقویتی نسبت ثابت: وقتی که پس از انجام تعداد معینی از پاسخ های فرد او را تقویت می کنیم نوع تقویت نسبت ثابت است. مثلاً اگر پس از دوبار که فرزندمان تکالیفش را در موقع مناسب انجام دهد او را تشویق کنیم روش فوق را به کار بسته ایم. حسن این روش سرعت بالای کودک در انجام کار است تا با رساندن آن به تعداد مورد نظر جایزه دریافت کند و امکان افزایش خطا و اشتباه نیز وجود دارد. در برخی اوقات هم با مکث در رفتار، پس از تقویت روبرو می شویم.
برنامه و تقویتی نسبت متغیر: در این برنامه ما کودکمان را پس از میانگینی ثابت از وقوع رفتار تشویق می کنیم اما به صورت متغیر. مثلاً یک بار پس از 2بار انجام به موقع تکالیف و یک بار پس از 10 بار .اما میانگین جایزه دهی 5 بار است و کودک از پیش نمی داند که در ازای چند تمرین یا انجام تکلیف تقویت دریافت خواهد کرد. لذا سرعت خود را برای موعد غیر قابل پیش بینی دریافت جایزه بالا می برد.
برنامه تقویتی فاصله ثابت:
در این نوع روش کودکان را پس از گذشت مدت زمانی ثابت از پاسخ مورد تشویق قرار می دهیم. یعنی هم باید رفتاری خاص صورت گرفته باشد و هم زمانی معین از آن گذشته باشد. مثلاً به کودک بگویید اگر تا زمان تعیین شده یک بار تکلیفت را به موقع انجام بدهی در
تعطیلات آخر هفته به پارک می رویم. عیب این روش آن است که پاسخ در زمان نزدیک به زمان موعود افزایش می یابد و در اوقات دیگر رفتار مطلوب بروز نمی کند.
برنامه تقویتی فاصله متغیر: در این برنامه شخص نمی داند که چه وقت تشویق را دریافت خواهد کرد. اگر شما تصمیم بگیرید در فواصل زمانی نامشخص انجام تکالیف او را بررسی کنید و در صورت مطلوب بودن تشویق کنید. این روش را پیاده کرده اید.
به نظر شما کدامیک از روش های موفق موثرترند؟ طبق تحقیقات برنامه تقویتی نسبت متغیر بیشترین سرعت پاسخ دهی را تولید می کند. هم چنین حسن برنامه های نسبتی ( متغیر و ثابت ) این است که رفتار را در صورت کاهش تشویق با ثبات نموده و سریعاً دچار افت و خاموشی و حذف نمی شود. که البته در برنامه های فاصله ای از نوع متغیر هم چنین خواهد بود. شما می توانید پس از تبدیل نوع تقویت به ناپیوسته به تدریج نوع تشویق را هم متنوع سازید. گاهی از تشویق کلامی استفاده کنید و گاهی تشویق تغذیه ای و ... تا کودک به نوع خاصی عادت نکرده و خو نگیرد.به این طزیق می توانید پس از ایجاد یک رفتار آن را در مدت زمانی طولانی تثبیت ببخشید.
فهیمه کهتری / خانواده و زندگی
اگر می خواهید در زمینه تشویق کودکان مطالعات کامل تری داشته باشید کتاب "نقش تشویق و تنبیه در تربیت كودك " را در کتابخانه تبیان بخوانید. همچنین مطالعه کتاب نسیم مهر از زبان حجه الاسلام دهنوی نیز در حیطه تربیت کودک اطلاعات پر باری را به شما ارائه می دهد.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
03-18-2010
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
چگونه مدیریت مالی را به فرزندان خود بیاموزیم؟
وقتی جیب پدر، خانه تکانی می شود!
چگونه مدیریت مالی را به فرزندان خود بیاموزیم؟
نوروز قدم به قدم به ما نزدیک می شود و خانواده ها هر چه بیشتر تلاش می کنند تا خود را برای ایام تعطیلات و برگزاری رسم و رسومات عید آماده می کنند. یکی از این رسومات قدیمی، تهیه لباسهای نو و گاه خریدهای گوناگون( ازبساط پذیرایی عید گرفته تا لباس و کیف و کفش و ... ) برای اهل خانه به خصوص فرزندان است. هر چند که تهیه پوشاک و نو شدن بسیاری از وسایل جز سنتهای دیرین ما ایرانیان است اما در این میان از همه بیشتر فرزندان هستند که مورد توجه قرار گرفته و در نتیجه والدین خود را به آب و آتش می زنند تا هر طور که شده لباسهای جدید را برای فرزندان خود تهیه کنند.
پدران و مادران خواسته یا ناخواسته، اولین و اساسی ترین الگوهای تربیتی و رفتاری برای فرزندان خود به خصوص در سنین نوجوانی هستند
علی رغم اینکه این سنت بسیار زیباست و نوید دهنده آغازفصلی جدید در طبیعت است، اما گاه مشاهده می شود که هم والدین در این زمینه افراط می کنند و هم فرزندان خانواده به مرور پر توقع پرورش می یابند. در برخی از خانواده ها فرزندان آن قدر پر توقع و بی ملاحظه پرورش می یابند که فراموش می کنند اعضای دیگر خانواده نیز نیازهایی دارند و تنها به دنبال تامین خواسته های خود و خودخواهی بی حد و حصرشان هستند. درست است که امروزه تاکید بسیاری بر توجه هر چه بیشتر به فرزندان خانواده می شود؛ اما هیچ یک از متخصصان و کارشناسان در این زمینه معتقد به این مطلب نیستند که آن قدر نیازهای فرزندان خود را در نظر بگیرید که خودتان فراموش شوید. گاه مشاهده می شود که چند عید نوروز می آید و می رود اما هیچ یک از والدین(نه پدر و نه مادر) به خاطر تامین خواسته های فرزندانشان نمی توانند هیچ توجهی به ظاهر و مایحتاج خود داشته باشند و تمام درآمد ماهیانه و پاداش و عیدی آخر سال صرف فرزندان بی ملاحظه می گردد. این نحوه برخورد نه تنها در تربیت فرزندان تاثیر مطلوبی ندارد بلکه آنها را بسیار خودخواه پرورش داده و باعث می گردد که فرزندان ما هیچگاه نیاموزند که حد خود را حفظ کرده و علاوه بر خواسته های خود، بر نیازهای اطرافیان هم توجه داشته باشند. به این مطلب توجه داشته باشید که نوجوان و جوان امروز، کودک گذشته است. ویژگیهای رفتاری و اخلاقی که وی از خود نشان می دهد حاکی از نوع رفتار و تربیتی است که در دوران کودکی و حتی در حال حاضر (نوجوان) دریافت می کند. والدین نخستین افرادی هستند که شخصیت فرزندان را پایه ریزی می کنند و بنیانگذار معیارهای شناختی و فکری و ارزشهای او هستند.
در برخی از خانواده ها فرزندان آن قدر پر توقع و بی ملاحظه پرورش می یابند که فراموش می کنند اعضای دیگر خانواده نیز نیازهایی دارند و تنها به دنبال تامین خواسته های خود و خودخواهی بی حد و حصرشان هستند
با کمال تأسف بسیاری از والدین به علت علاقه افراطی به فرزندان، عدم آگاهی لازم نسبت به موازین تربیتی، جبران کردن بخشی از کاستیهای خود (مانند والدینی که به علت مشغله کاری زیاد زمان کمتری را صرف فرزندان خود می کنند) و یا کمبودهایی که خود والدین در دوران کودکی و نوجوانی داشته اند، امکانات و تجهیزات فراوانی را در اختیار فرزندان خود قرار می دهند. این دسته از والدین حاضرند از نیازها و خواسته های فردی خود گذشته و در عوض امکانات مادی فراوانی را برای کودک یا نوجوان خود فراهم آورند. اتاقهایی پر از اسباب بازی های رنگارنگ برای کودکان، فراهم آوردن انواع و اقسام لباسهای متنوع برای آنها، انواع بازیهای کامپیوتری، تلفن همراه، پول توجیبی زیاد به نوجوانان، پرداخت هزینه های هنگفت کلاسهای ورزشی، تفریحی، آموزشی و... برای نوجوانان، تأمین و پرداخت قبضهای نجومی تلفن همراه نوجوانان و... همه از اشتباهات تربیتی است که در حال حاضر در رفتارهای بسیاری از والدین مشاهده می کنیم.
از آنجایی که در حال حاضر تعداد فرزندان خانواده بسیار کم شده است (حداکثر 2 تا) و از طرف دیگر در بیشتر خانواده ها هم مادر و هم پدر مشغول به کار هستند و هر یک درآمد مستقلی دارند، این تصور هم در ذهن والدین و هم در ذهن فرزندان شکل گرفته که بیشتر درآمد خانواده باید صرف فرزندان گردد.
در بسیاری از خانواده ها این تصور هم در ذهن والدین و هم در ذهن فرزندان شکل گرفته که بیشتر درآمد کسب شده، باید صرف فرزندان گردد.
درست است که یکی ازابتدایی ترین مسئولیتهای والدین در قبال فرزندان، تأمین مایحتاج زندگی آنهاست؛ اما باید توجه داشت که این مسئولیت تا کجا ادامه پیدا می کند؟ آیا بخاطر این مسئولیت والدین ناچارند هر آنچه را که فرزندان از آنان طلب می کنند، حتی در صورت نداشتن امکانات مالی لازم، برای آنها مهیا سازند؟ مسلماً پاسخ این سئوال منفی است.
لذا این نحوه برخورد با نوجوانان و حتی کودکان، این توهم را در آنان شکل می دهد که «من هر چه اراده کردم باید مهیا شود» و اصلا به این مساله توجه نداشته باشند که کسب درآمد کاری بس دشوار و سخت است و از طرف دیگر باعث می شود والدین به علت هزینه های سرسام آور فرزندان، نتوانند توجهی به نیازها و خواسته های خود داشته باشند و همین
مساله تاثیر بسیار نامطلوب و منفی بر تربیت نوجوانان خواهد گذاشت. نوجوان امروز، جوان فرداست. کسی است که با بزرگ تر شدن وی، مشکلات و هزینه های زندگی اش نیز افزایش می یابد. اگر شما والدین گرامی در حال حاضر که فرزندتان کودک یا نوجوان است، همه امکانات را در اختیار او قرار دهید، به این مساله توجه کرده اید که در آینده که وی به مرحله جوانی می رسد، چگونه می خواهید هزینه های سنگین تر زندگی وی را پرداخت کنید؟ اینجاست که به نظر می رسد، لازم است والدین از همان سنین کودکی و نوجوانی و حتی از همین خریدهای شب عید شروع کرده و ارزش و اهمیت پول و مدیریت مالی را به فرزندان خود آموزش دهند تا در آینده با شرایطی مواجه نگردند که امکان وتوانایی پاسخگویی به آن را نداشته باشند.
چگونه به نوجوان خود، ارزش پول را بیاموزیم؟
سالهای نوجوانی، بهترین دوران برای آموزش این مفاهیم و ارزشهاست. چرا که فرزند ما، دیگر کودک نیست تا مفهوم گفتار و رفتار ما را به درستی درک نکند و از طرف دیگر این دوران فاصله چندانی با مرحله جوانی (که زمان ورود فرد به دنیای بزرگسالان است) ندارد. بنابراین، این مرحله از زندگی بهترین فرصت برای آموزش دادن نحوه خرج کردن پول به نوجوانان است سنین نوجوانی دوره ای است که افراد تمایل به تصمیم گیری مستقلانه دارند و بنابراین نیاز است که آنان درک کنند پدر و مادر خدمتکار یا دستگاه خودپرداز پول نیستند. آنها باید بفهمند که والدین برای تامین معاش زندگی مجبورند به سختی کار کنند پس فرزندان باید در خرج کردن این درآمد، دقت لازم را داشته باشند. لذا به توصیه های زیر توجه داشته باشید تا بتوانید به نوجوانتان آموزش دهید که پول دارای ارزش است و نباید بی دقت و بدون برنامه ریزی خرج شود:
همانطور که شما در هر ماه برای درآمد خود برنامه ریزی مشخصی دارید ، این بودجه بندی و برنامه ریزی را به نوجوانتان نیز بیاموزید.
گام اول
شرایطی را فراهم آورید که نوجوانتان در قبال کارهایی که انجام می دهد، از شما پول دریافت کند یعنی در ازای کار،
دستمزد از شما بگیرد. ولی به این نکته توجه داشته باشید که منظور ما این نیست که فرزند شما در قبال انجام وظایفی که بر عهده دارد، پول دریافت کند، بلکه در ازای کارهای اضافه و یا شرایطی که اصلا بر عهده او نیست، در ازای کاری که انجام می دهد، درآمد کسب کند. مثلاً اگر پدربزرگ و مادربزرگ فرزندتان، برای خانه تکانی عید و رنگ کردن در و پنجره ها، نیازمند
فردی هستند که این امور را انجام دهد، فرزند نوجوان شما می تواند این مسئولیت را بر عهده گرفته و در ازای آن دستمزد دریافت کند. هدف ما از طرح این روش آن است که نوجوانان بیاموزند که در ازای کار و تلاش است که پول به دست می آید و تا زمانی که افراد زحمت نکشند چیزی بدست نمی آورند. به این ترتیب نوجوان شما بیشتر ارزش پول را درک کرده و متوجه می شود که به دست آوردن پول و کسب درآمد، کاری دشوار است.
گام دوم
به ازای برخی کارهایی که برای نوجوانتان انجام می دهید، از حق ماهیانه او کم کنید. برای اینکه بیشتر متوجه این مطلب شوید مثالی می زنیم:
مسلماً نوجوانان ما در منزل دارای یک سری وظایف مشخص هستند که این وظایف از خانواده ای به خانواده دیگر متفاوت است. مثلاً فرزند شما موظف است که اتاق خودش را مرتب نگهدارد و یا هر شب راس ساعت 9 زباله ها را بیرون بگذارد و... اگر بنا به هر دلیلی وی این وظایف محوله را انجام نداد و شما به جای او این کارها را انجام دادید، می توانید بنابر توافق های اولیه، مقداری از حق ماهیانه او را کسر کنید. با این اقدام هم مسئولیت پذیری را به فرزندتان آموخته اید و هم نوجوان شما به ارزش و اهمیت پول پی خواهد برد.
گام سوم
بودجه بندی کردن درآمد ماهیانه را به نوجوانتان آموزش دهید. برای مثال همانطور که شما در هر ماه برای درآمد خود برنامه ریزی مشخصی دارید (بخشی از درآمدتان صرف مایحتاج منزل، بخشی صرف نیازهای بچه ها و... می شود) به نوجوانتان نیز این بودجه بندی را بیاموزید.
مسلما هم اکنون که ایام عید نزدیک است فرزندان شما از بزرگترهای فامیل "عیدی" دریافت می کنند. بنابراین فرصت عید، زمان خوبی برای آموزش این مهارت(برنامه ریزی مالی) است. به او آموزش دهید که درصدی از عیدی خود را پس انداز کند، درصدی را صرف تفریحات و سرگرمی خود بکند و مابقی را صرف مخارجی مانند هزینه تلفن همراه و... بنماید. از این طریق فرزند شما خواهد آموخت که اولاً همیشه باید به فکر پس انداز باشد و در ثانی خرج کردن پول نیازمند برنامه ریزی و مدیریت است.
گام چهارم
یک الگوی مناسب برای فرزند خود باشید. پدران و مادران خواسته یا ناخواسته، اولین و اساسی ترین الگوهای تربیتی و رفتاری برای فرزندان خود به خصوص در سنین نوجوانی هستند. در دوره نوجوانی به علت شکل گیری فرآیند هویت یابی و تمایل فرزندان به همانند سازی با والدین خود، پسران تحت تأثیر رفتارهای پدر، و دختران تحت رفتارهای مادر خود قرار می گیرند. لذا اگر شما جز آن دسته والدینی هستید که در اکثر مواقع برنامه ریزی مناسبی در مورد درآمد خود ندارید و نسبت دخل و خرج تان، فاقد هماهنگی لازم است؛ لذا نباید توقع داشته باشید که فرزندتان به خوبی از عهده برنامه ریزی مالی خود برآید. برای مثال اگر شما جز آن دسته از والدینی هستید که در ایام عید بیشتر درآمد خود را تا 13 فروردین خرج کرده و مابقی ماه را به سختی با درآمد اندکتان سپری کرده و حتی کار به جایی می رسد که به سراغ عیدی بچه ها می روید، لذا باید توجه داشته باشید که این ناتوانی شما در مدیریت مسایل مالی حتما به فرزندتان سرایت خواهد کرد.
بنابراین اصلاح الگوهای مالی و نحوه پول خرج کردن را از خودتان شروع کنید تا هماهنگی لازم بین گفتار و رفتار شما برقرار شده و برای فرزند نوجوان خود نقش یک الگوی خوب را ایفا کنید.
مریم عطاریان – بخش خانواده و زندگی
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
04-16-2010
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
تنبيه همان مجازات مخرب است
مي زنم چون برام مهمي !
تنبيه همان مجازات مخرب است
به نظر ميرسد تنبيه، عاملي است كه مانع از تكرار يك رفتار ناخواسته مي شود. از نظر تئوري، تنبيه بايد يك رفتار نامناسب را كاملا سركوب كند اما به ندرت چنين نتيجه اي حاصل مي شود. پدر و مادر بايد به خاطر داشته باشند كه تنبيه (مخصوصا تنبيه بدني) با انضباط فرق دارد. تربيت كردن كودكان هميشه بر تنبيه آنها اولويت دارد، زيرا كودكان هنوز دارند ياد ميگ يرند و رشد مي كنند و اين حق را دارند كه با آنها به خوبي رفتار شود تا بهتر شوند.
بين تنبيه بدني در دوران كودكي و پرخاشگري و رفتارهاي ضد اجتماعي در سال هاي بعد، ارتباط مستقيم وجود دارد.
تنبيه بدني تنبيه بدني، مجازات جسمي كسي است كه خطايي از او سر زده. بيشتر والدين براي تنبيه بدني به كودك خود سيلي ميزنند! عده اي ديگر نيز بازو، دست يا پاي كودك را مورد ضرب و شتم قرار مي دهند! به ندرت اتفاق ميافتد كه والدين، از شيوه ديگري براي تنبيه بدني كودكان استفاده كنند. امروزه بين تنبيه بدني و آنچه ما آن را آسيب رساندن به كودكان ميناميم، به اندازه يک مو فاصله است. مثلا كودكان در گذشته با كمربند يا شاخه درخت تنبيه بدني مي شدند اما امروزه چنين رفتارهايي كاملا ناشايست تلقي شده و محكوم هستند. والديني كه از تنبيه بدني استفاده مي كنند، معتقدند كه دارند به كودكان خود آموزش مي دهند. اين بدرفتاري، درد و رنج كودك را به همراه دارد و بايد از آن اجتناب كرد. والديني كه از تنبيه بدني استفاده نمي كنند، مي گويند تنبيه بدني هيچ ربطي به آموزش انضباط و مسئوليت پذيري به كودكان ندارد و فقط اين پيغام را به آنها منتقل مي كند كه آسيب رساندن و كتك زدن ديگران، اشكالي ندارد! بسياري از مطالعات دانشگاهي نشان داده اند بين تنبيه بدني در دوران كودكي و پرخاشگري و رفتارهاي ضد اجتماعي كودكان، ارتباط وجود دارد.
انضباط دربرگيرنده درسي است كه به كودكان كمك مي كند بفهمند رفتارهاي درست كدام هستند و چرا در جامعه پذيرفته شده اند.
تنبيه در مقابل انضباط تنبيه چه از نوع بدني و چه غير بدني، به كودكان ياد مي دهد كه اگر قانون شكني كنند، بايد منتظر عواقب سخت آن نيز باشند. تنبيه لزوما ضرورت و اهميت وجود قانون و نحوه سازگاري افراد را با آن به كودكان نمي آموزد. تنبيه همچنين به كودكان ياد نمي دهد كه مسئوليت پذير باشند يا به طرز فكر، نيازها و تجارب ديگران توجه كنند. از سوي ديگر، انضباط دربرگيرنده درسي است كه به كودكان كمك مي كند بفهمند رفتارهاي درست كدام هستند و چرا در جامعه پذيرفته شده اند. تربيت كودكان، ابزاري براي اين است كه ياد بگيرند آدمهاي خوبي باشند.
تاثير تنبيه
متاسفانه تنبيه، براي آن كه كودكان را از رفتارهاي بد منصرف كند، آنها را مي ترساند. كودكان مي ترسند به اسم تنبيه، متعلقات، امكانات و حتي سلامت و امنيت خود را از دست بدهند. آنها درك نمي كنند چرا رفتارشان اشتباه بوده يا اين رفتار چگونه بر ديگران تاثير منفي داشته است. در حالي كه برعكس، تاثير تنبيه بر كودكان، بايد براي افزايش حس مسئوليت پذيري، اعتماد به نفس و توانايي تميز دادن رفتار خوب از بد باشد. تنبيه يا تحميل شرايط
ناخوشايند، براي كسي است كه كار اشتباهي انجام داده باشد و مي تواندخيلي از پدرها و مادرها را وسوسه كند. وقتي داغ هستيد، به آساني ممكن است تصميم بگيريد كاري كنيد كه كودك از كرده خود پشيمان شود. با اين وجود تنبيه جز اينکه به کودک ياد بدهد صدمه زدن به ديگران اشكالي ندارد، هيچ خاصيت ديگري ندارد. والدين درعوض بايد براي تربيت كودكان خود، تلاش كنند تا آنها بتوانند خودشان و موقعيت شان را بهتر كنند. كودكاني كه درست تربيت مي شوند، اعضاي شاد، سالم و سودمند يک خانواده و يک جامعه خواهند بود.
منبع :ماهنامه شهرزاد - دکتر کتايون خوشابي
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
04-19-2010
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
چگونه با کودک بداخلاق خود کنار بياييم؟
کنار آمدن با اخموها
چگونه با کودک بداخلاق خود کنار بياييم؟
کودکان اخمو و بداخلاق براي هيچ کس سرگرم کننده و مطلوب نيستند و بيشتر اطرافيان از نگهداري و مراقبت از آنها طفره مي روند. بدخلقي و اخمويي کودکان مي تواند ناشي از بيماري، گرسنگي، خستگي، ترس، حسادت، تحريک شدن توسط اطرافيان و ... باشد. اين کودکان به دلايل مختلف سر و صدا و قشقرق راه مي اندازند و يا سعي مي کنند شما را عصباني و تحريک کنند. همچنين ممکن است از شما نافرماني کنند و يا به شدت به شما بچسبند و با جار و جنجال از شما بخواهند هميشه در آغوش شما باشند. بدون شک تربيت کودکان کار دشواري است. براي مثال کودکي را مجسم کنيد که وسط يک فروشگاه شلوغ شروع به بدرفتاري مي کند و جسورانه به والدينش پاسخ مي دهد. در چنين مواقعي حتي والديني که خيلي در مورد تربيت فرزندشان به خود اطمينان دارند نيز مأيوس و دلسرد مي شوند و به دنبال روش و کلمات مناسبي مي گردند تا کودک خود را آرام کنند. لذا در اين مقاله قصد داريم طي چند مرحله نحوه رفتار مناسب والدين با اين گونه کودکان را گوشزد کنيم تا از اين طريق، بدخلقي اين گونه کودکان تقليل يابد و کودک و والدين احساس بهتري داشته باشند.
اجازه ندهيد بداخلاقي کودکتان بر مهارتهاي فرزند پروري شما غلبه يابد و شما هم بداخلاق شويد.
بهترين راه براي مقابله با كج خلقي در كودكان، متوقف كردن كودك در اولين مرحله ممكن است. در اينجا به چند روش اشاره مي شود:
علت تغيير رفتار کودکتان را پيدا کنيد.
سعي كنيد بفهميد چه اتفاقي روي داده كه موجب عصبانيت فرزندتان شده است. بدخلقي و عصبانيت، بي دليل ايجاد نمي گردد. سعي كنيد بفهميد كه بر كودكتان چه گذشته است. مثلا اگر او دچار نااميدي بزرگي شده، سعي كنيد براي او آرامش ايجاد كنيد.
آرامش و خونسردي خود را حفظ کنيد
اجازه ندهيد بداخلاقي کودکتان بر مهارتهاي فرزند پروري شما غلبه يابد و شما هم بداخلاق شويد. به هنگام بروز بدخلقي در کودکتان سعي کنيد با کشيدن نفس هاي عميق آرامش خود را حفظ کنيد و هر آنچه باعث عصبانيت، نفرت و خشونت شما مي گردد را به فراموشي بسپاريد.
مراقب باشيد که به فرزندتان بيش از حد بي توجهي نکنيد.
مطمئن شويد كه كودكتان به خاطر عدم توجه شما دچار عصبانيت نشده است. براي يک كودک، توجه منفي مثل پاسخ والدين به يک كج خلقي، بهتر از توجه نكردن است. اين عادت را در فرزندتان ايجاد كنيد كه در مقابل رفتارهاي مثبتش به او توجه نشان دهيد.
از روش توجه برگرداني استفاده کنيد.
حواس كودک خود را پرت كنيد. موقعي كه كودكتان عصباني است، حواس او را با پيشنهاد يک چيز جديد پرت كنيد يا محيط او را عوض كنيد. او را بيرون ببريد يا به يک اتاق ديگر منتقل كنيد.
برخورد جدي داشته باشيد
اگر كودک در حال تكرار رفتاري است كه احتمال صدمه به خود را دارد و شما قبلا از او خواسته ايد كه اين كار را نكند، با جديت با او برخورد كنيد تا بفهمد در مورد مسائل مربوط به سلامتي او كاملا جدي و انعطاف ناپذير هستيد.
با کودکتان به يک مکان خوب و مناسب برويد
اين مکان خوب مي تواند دورتر از جايي که با ديگران دعوا کرده است، جايي که ترسيده است و يا جايي که سبب تحريک بيش از حد او مي گردد، باشد.
فرصت ابراز احساسات به کودکتان بدهيد
در صورتي که فکر مي کنيد اين کار موثر است مي توانيد به کودک خود فرصت و مجال ابراز احساسات بدهيد. البته بايد به دو نکته توجه داشت:
اول آنکه اين فرصت و مجال به هيچ وجه براي تنبيه نباشد بلکه براي آرام شدن و عکس العمل نشان دادن است
و دوم اينکه اين فرصت نهايتا يک دقيقه باشد.
براي يک كودک، توجه منفي مثل پاسخ والدين به يک كج خلقي، بهتر از توجه نكردن است
با کودکتان هم صحبت شويد
با کودکتان صحبت کنيد و سعي کنيد علت بدخلقي اش را بفهميد. دانستن اينکه چه چيزي باعث بدخلقي او شده است در واقع کليد اين معما است که چگونه به او کمک کنيد که هم احساس بهتري پيدا کند و هم رفتاري بهتر داشته باشد. به علاوه اگر کودکتان دليل ناراحتي خود را بتواند به شما بازگو کند احتمالا بيشتر از اين بداخلاقي نخواهد کرد. اين موضوع به ويژه در خصوص کودکاني صادق است که از بداخلاقي به عنوان نوعي روش ارتباطي با والدين خود استفاده مي کنند تا آنها را متوجه آنچه اشتباه است بنمايند.
در مواجه با عامل بداخلاقي کودک خود مراحل و روند مناسب را طي کنيد
به عنوان مثال کودکتان را به رختخواب ببريد، يا محل جشن و مهماني را ترک کنيد، به کودکتان در رفع درگيري و نزاع با
ديگران کمک کنيد و او را از عشق و علاقه خود نسبت به او مطلع کنيد تا به اين طريق کودکتان به تدريج به آرامش و احساس خوشايندي برسد.
رفع خستگي کنيد
به محض آنکه کودک بداخلاقتان به شرايط طبيعي بازگشت و به احساس خوشايندي رسيد سعي کنيد کم حوصلگي، عصبانيت و بدخلقي احتمالي خود را نيز تخليه کنيد. براي اين کار مي توانيد سراغ سرگرمي ها يا فعاليتهاي مورد علاقه تان برويد تا شما نيز به آرامش برسيد.
در غير اين صورت در مواجه با موارد ناچيز بدخلقي کودکتان، زود از کوره در خواهيد رفت و همانطور که در ابتداي اين مقاله گفته شد شرايط رفتاري کودکتان بدتر خواهد شد.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
07-11-2010
|
|
مدیر تالار کرمانشاه
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 1,458
سپاسها: : 6,194
3,940 سپاس در 933 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
قصه گفتن براي تكامل مغز نوزاد لازم است
متخصصان روان شناسي ، قصه گفتن را براي تكامل مغز نوزادان و كودكان لازم مي دانند و ميگويند: با قصهگويي ، علاوه بر شناساندن صداي والدين ، صحبت كردن براي كودك راحت ميشود و كلمات را صحيح و كامل ادا ميكند
دكتر"نرگس كچوئي " روان شناس، در گفت و گو با ايرنا گفت: والدين براين باورند كه نوزاد هيچ چيز را متوجه نميشود و لازم نيست با او حرف بزنند، اين در حالي كه مغز نوزاد آماده براي پذيرش و يادگيري است و دوست دارد صداي والدين خود را بشنود و با محيط آشنا شود
وي گفت : والدين حتما بايد نام اشيا ، غذا،اسباببازي و يا هرچيز ديگري را كه به نوزاد ميدهند براي او بگويند و زماني كه كودك سعي ميكند به هر لفظي كلمه را ادا كند صحبت كردن او را قطع نكنند و اجازه دهند آن گونه كه راحت است آن را تلفظ كند
وي بااشاره به اينكه نوزادان به صداي افراد مونث بهترين پاسخ را ميدهند ، افزود : مطالعات نشان داده است كه صحبت با زبان كودك ، باعث تاخير در تكامل گفتار نميشود ، اما والدين بايد سعي كنند در صحبت با كودك تركيبي از لغات بزرگسالان را با صداي بچه گانه مورد استفاده قرار دهند
كچوئي گفت : در واقع با اين عمل بسترسازي مناسبي را براي كودك در اداي صحيح كلمات فراهم كردهايم
دكتر "محمود رسالتي" روان شناس نيز با اشاره به اينكه از چهار ماهگي به بعد، پنج حس نوزاد از تعامل و واكنش بيشتري برخوردار ميشود، گفت :بينايي كودكان بعد ازچهارماهگي در حال افزايش است به طوري كه توانايي پيگيري اجسام متحرك را از خود نشان ميدهد
وي افزود : والدين بايد بعد از چند ماه فضاي اتاق كودك را تغيير دهند و او را با ديگر فضاهاي بيرون از خانه و ديگر افراد خانواه آشنا كنند
وي اضافه كرد: كودكان علاقهمند به ديدن عكسهايي با رنگهاي شاد و پيچيده مي باشند بنابر اين بايد براي آنها كتابهاي داستاني تهيه شود كه رنگي وبا تصويرهاي بزرگ باشد زيرا اين عمل باعث افزايش آشنايي و عكس العمل كودك ميشود
رسالتي با اشاره به اينكه حس شنوايي كودك نسبت به تكلم او حساستر است، گفت:كودك دوست دارد صداهاي مختلف را بشنود و در مقابل آنها بسته به علاقه عكس العمل نشان ميدهد به طوري كه حتي آنها را تقليد ميكند و منتظر تشويق والدين ميمان
رسالتي گفت: والدين بايد حس چشايي فرزندان خود را تحريك كنند و بشناسند زيرا برخي از كودكان نسبت به يك سري از غذاها و طعمها آلرژي دارند كه اين خود باعث بيماري و بيقراري كودكان ميشود
وي افزود : درباره حس لامسه كودكان بايد اجازه داد آنها همه چيز را در خصوص زبري ، نرمي ، گرماو سرما احساس كنند تا بتوانند در مقابل آنها عكس العمل نشان بدهند
وي اضافه كرد : اولين پله براي بيدار و فعال كردن اين حس در نوزادان نوازش و در آغوش گرفتن آنها است زيرا با اين عمل به او اين احساس منتقل مي شود كه او را دوست دارند و جايش امن است
|
08-05-2010
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0
200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
عشق از نظر کودکان
تعدادى از متخصصان اين پرسش را از گروهى از بچه هاى ٤ تا ٨ ساله پرسيدند که: «عشق يعنى چه؟»
پاسخ هايى که دريافت شد عميقتر و جامعتر از حدّ تصوّر هر کس بود. در اينجا بعضى از اين پاسخ را براى شما میآوريم:
- هنگامى که مادربزرگم آرتروز گرفت ديگر نمی توانست دولا شود و ناخنهاى پايش را لاک بزند. بنابراين، پدربزرگم هميشه اين کار را براى او می کرد، حتى وقتى دستهاى خودش هم آرتروز گرفت. اين يعنى عشق. (ربکا، ٨ ساله)
- وقتى يک نفر عاشق شما باشد، جورى که اسمتان را صدا می کند متفاوت است. شما میدانيد که اسمتان در دهن او در جاى امنى قرار دارد. (بيلى، ٤ ساله)
- عشق هنگامى است که يک دختر به صورتش عطر می زند و يک پسر به صورتش ادوکلن می زند و با هم بيرون می روند و همديگر را بو می کنند. (کارل، ٥ ساله)
- عشق هنگامى است که شما براى غذا خوردن به رستوران می رويد و بيشتر سيب زمينى سرخ کرده هايتان را به يکنفر می دهيد بدون آن که او را وادار کنيد تا او هم مال خودش را به شما بدهد. (کريس، ٦ ساله)
- عشق هنگامى است که مامانم براى پدرم قهوه درست می کند و قبل از آن که جلوى او بگذارد آن را می چشد تا مطمئن شود که مزهاش خوب است. (دنى، ٧ ساله)
- عشق هنگامى است که دو نفر هميشه همديگر را می بوسند و وقتى از بوسيدن خسته شدند هنوز می خواهند در کنار هم باشند و با هم بيشتر حرف بزنند. مامان و باباى من اينجورى هستند. (اميلى، ٨ ساله)
- اگر می خواهيد ياد بگيريد که چه جورى عشق بورزيد بايد از دوستى که ازش بدتان می آيد شروع کنيد. (نيکا، ٦ ساله)
(ما به چند ميليون نيکاى ديگر در اين سياره نياز داريم)
- عشق هنگامى است که به يکنفر بگوئيد از پيراهنش خوشتان می آيد و بعد از آن او هر روز آن پيراهن را بپوشد. (نوئل، ٧ ساله)
- عشق شبيه يک پيرزن کوچولو و يک پيرمرد کوچولو است که پس از سالهاى طولانى هنوز همديگر را دوست دارند. (تامى، ٦ ساله)
- عشق هنگامى است که مامان بهترين تکه مرغ را به بابا میدهد. (الين، ٥ ساله)
- هنگامى که شما عاشق يک نفر باشيد، مژه هايتان بالا و پائين میرود و ستاره هاى کوچک از بين آنها خارج می شود. (کارن، ٧ ساله)
- شما نبايد به يکنفر بگوئيد که عاشقش هستيد مگر وقتى که واقعاً منظورتان همين باشد. اما اگر واقعاً منظورتان اين است بايد آن را زياد بگوئيد. مردم معمولاً فراموش میکنند. (جسيکا، ٨ ساله)
و سرانجام ...
برنده ما يک پسر چهارساله بود که پيرمرد همسايهشان به تازگى همسرش را از دست داده بود. پسرک وقتى گريه کردن پيرمرد را ديد، به حياط خانه آنها رفت و از زانوى او بالا رفت و همانجا نشست. وقتى مادرش پرسيد به مرد همسايه چه گفتی؟ پسرک گفت: "هيچى، فقط کمکش کردم که گريه کند"
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 01:09 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|