|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
#6091
01-03-2012
|
||||
|
||||
دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
__________________
ای بنده تو سخت بی وفایی ، از لطف به سوی ما نیایی هرگه که ترا دهیم دردی ، نالان شوی و به سویم ایی هر دم که ترا دهم شفایی ، یاغی شوی و دگر نیایی . . . ای بنده تو سخت بیوفایی ...
|
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
#6092
01-03-2012
|
||||
|
||||
|
آه و فریاد که از چشم حسود مه چرخ
در لحد ماه کمان ابروی من منزل کرد
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
| 3 کاربر زیر از رزیتا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
#6093
01-03-2012
|
||||
|
||||
|
دل من در هوای روی فرخ
بود آشفته همچون موی فرخ
__________________
ای بنده تو سخت بی وفایی ، از لطف به سوی ما نیایی هرگه که ترا دهیم دردی ، نالان شوی و به سویم ایی هر دم که ترا دهم شفایی ، یاغی شوی و دگر نیایی . . . ای بنده تو سخت بیوفایی ...
|
|
#6094
01-04-2012
|
||||
|
||||
|
خوش آمد گل وز آن خوشتر نباشد
که در دستت بجز ساغر نباشد
__________________
|
| 2 کاربر زیر از hossein سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
#6095
01-04-2012
|
||||
|
||||
|
دل سراپرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست
__________________
ای بنده تو سخت بی وفایی ، از لطف به سوی ما نیایی هرگه که ترا دهیم دردی ، نالان شوی و به سویم ایی هر دم که ترا دهم شفایی ، یاغی شوی و دگر نیایی . . . ای بنده تو سخت بیوفایی ...
|
|
#6096
01-04-2012
|
||||
|
||||
|
تو را که هر چه مراد است در جهان داری
چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری
__________________
|
| 2 کاربر زیر از hossein سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
#6097
01-04-2012
|
||||
|
||||
|
یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
بازآید و برهاندم از بند ملامت
__________________
ای بنده تو سخت بی وفایی ، از لطف به سوی ما نیایی هرگه که ترا دهیم دردی ، نالان شوی و به سویم ایی هر دم که ترا دهم شفایی ، یاغی شوی و دگر نیایی . . . ای بنده تو سخت بیوفایی ...
|
|
#6098
01-04-2012
|
||||
|
||||
|
تو شمع انجمنی یکزبان و یکدل شو
خیال و کوشش پروانه بین و خندان باش
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
| 2 کاربر زیر از رزیتا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
#6099
01-04-2012
|
||||
|
||||
|
شمه‌ای از داستان عشق شورانگیز ماست
این حکایتها که از فرهاد و شیرین کرده‌اند
__________________
آنان که با افکاری پاک و فطرتی زیبا در قلب دیگران جای دارند را هرگز هراسی از فراموشی نیست چرا که جاودانند  کوروش بزرگ javad.p سابق
|
| کاربران زیر از اهورا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
|
#6100
01-04-2012
|
||||
|
||||
|
دلم امید فراوان به وصل روی تو داشت
ولی اجل به ره عمر رهزن امل است
__________________
ای بنده تو سخت بی وفایی ، از لطف به سوی ما نیایی هرگه که ترا دهیم دردی ، نالان شوی و به سویم ایی هر دم که ترا دهم شفایی ، یاغی شوی و دگر نیایی . . . ای بنده تو سخت بیوفایی ...
|
| کاربران زیر از mohammad.90 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
 |
| کاربران در حال دیدن موضوع: 2 نفر (0 عضو و 2 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 01:51 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.