|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
#6191
04-16-2010
|
||||
|
||||
آیلین
 دوست داشتن تنها چیزیه که نو بتی نیست پس خارج از نوبت دوست دارم!اينجا جاي مشاعره است خانم آيلين ویرایش توسط ساقي : 04-16-2010 در ساعت 07:46 PM 
|
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
#6192
04-16-2010
|
||||
|
||||
عنوان تاپیک: مشاعره سنتی
یـاد یـاران قدیـمم نرود از دل تنـگ چون هوای چمن از یاد اسیران قفس
__________________
and the roads becomes my bride
|
|
#6193
04-16-2010
|
||||
|
||||
|
سود ممکن نیست در بازار عشق
پس اساسی بر زیان خواهم نهاد گر قدم از خویش برخواهم گرفت از زمین بر آسمان خواهم نهاد مرغ عرشم سیر گشتم از قفس روی سوی آشیان خواهم نهاد
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
|
|
#6195
04-16-2010
|
||||
|
||||
|
اکنون که گل سعادتت پربار است
دست تو ز جام می چرا بيکار است می‌خور که زمانه دشمنی غدار است دريافتن روز چنين دشوار است
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
|
|
#6198
04-16-2010
|
||||
|
||||
|
شـب را سحــر کــردم و چشـمم نـخـوابیـد
افـسـوس کـه مــاهـم شـد و آن مهــر نیـامـد
__________________
and the roads becomes my bride
|
|
#6199
04-16-2010
|
||||
|
||||
|
دلم بردی و جان بر کار داری
تو خود جای دگر بازار داری نباشد عاشقت هرگز چو من کس اگر چه عاشق بسیار داری
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
|
#6200
04-16-2010
|
||||
|
||||
|
یک حرف صوفیانه بگویم اجازت است
ای نور دیده صلح به از جنگ و داوری
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
 |
| کاربران در حال دیدن موضوع: 34 نفر (0 عضو و 34 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 08:54 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.