پاتوق آزاد کاربران پی سی سیتی - همفکری - بحث و درد دل

[bigbang]

این هم یک عکس از شرکت اوربیتال تکنولوجیز !
این شرکت در آمریکا مستقر هست من دقیقاً اون صفحه ای رو آوردم که خدمات اون شرکت هست و ازش عکس گرفتم ، ببینید مشکل گازهای گلخانه ای که موشکها تولید میکنند یکی از دلایل توقف هست مشکلات دیگه هم هست مثل توالت و حمام مثل نظافت و اینها که کار رو مشکل میکنه ، مسئله فقط هزینه نیست ، حالا این شرکت به صورت تخصصی در این 5 زمینه فعالیت میکنه
که 3 تاش به صورت تخصصی مربوط به فضا هست ، human support system and instrumention یا سیستمها و تجهیزات پشتیبانی از انسان که بیشتر مربوط به تولید تجهیزات زندگی و فراهم کردن اتمسفر لازم برای حیات انسان در فضاهای بسته هست که ممکنه حالا تو فضا باشه یا یک جای دیگه , و یکی دیگه در مورد پیشرانه های فضایی هست و سیستم های تامین انرژی که فکر کنم بیشتر مربوط به عمل پیشرانه ها خارج از جو زمین باشه ، 3ومین اون هم مربوط تولید بیویا زیستی هست مثلاً چه نوع گیاهانی رو میشه در محیط اتمسفر محدود پرورش داد یکی از چالش های لاینحل زمان ما همین هست که چطور بتونیم یک سیستم چرخه ای تولید کنیم که قابل بازیافت باشه اون هم برای خوراک تا دیگه نیازی به تامین غذا و ارسال اون از زمین نباشه یا این نیاز محدود بشه
که فعلاً به مشکلاتی دست به گریبان هستیم که نمیتونیم اونها رو حل کنیم
خوب این شرکت در این زمینه های تخصصی فعالیت میکنه پرواضح هست که اگر خبر فضایی شایسته توجهی باشه یا از آمریکا میشنویم یا از روسیه چون بیشترین فعالیتهای فضایی حال و حاضر دنیا در این 2 کشور صورت میگیره
جدای از اون فرض بر غلبه بر تمامی مشکلات رو هم میگیریم ، جمعاً تعداد مشتریانی که برای این طرح تخمین زده شده یک چیزی حدود 40000 نفر هست اگر تا 2018 این مسئله محقق بشه البته ممکنه بیشتر باشند ولی خوب ؟ آیا تمام این 40000 نفر حاضر به سفر هستند ؟ آیا این طرح هزینه هاش پابرجا خواهد موند ؟ یک چیز دیگه ای هم هست مثلاً مثل کامپیوتر که یک روز بسیار گرانقیمت بود اون اوایل رو میگم اون روزهایی که تازه طراحی کی فکرش رو میکرد که امروز سیستم هایی به مراتب قویتر امکان بروز و ظهور دارند که اینطور در دسترس مردم هستند ، شاید یک موبایل هوشمند امروز با کل توان محاسباتی ناسا در سال 1960 برابری کنه ! یا حتی چند برابر اون باشه !
گفتم آغاز یک چیز به معنای مسکوت بودن اون نیست و پیشرفت هم همزمان صورت میگیره ولی فضا یک مشکلی که داره این هست که امکان آزمایش خطا در اون بسیار کم و البته پرهزینه هست ! خیلی پر هزینه هست و امکان بروز صدمات جانی در اون بسیار زیاد هست و ریسکش بالا هست ، پس راه حل چی هست ؟ راه حل در دو مرحله هست مرحله اول مشکل ما برای عبور از جو هست ، موشک و سوخت موشک و مسائل مربوط به اون بسیار پر خطر هست امکان انفجار و صدمات جانی یک مانع بسیار بزرگ در راه پیشرفت سفر به فضا هست و ریسک بالای اون موجب میشه فقط تعداد کمی به دنبال این سفر ها باشند ، شاتل طرحی بود که صعود رو با موشک میسر میکرد و فرود رو به وسیله خود وسیله یا ابزار مورد نظر مسئله سپر حرارتی و مشکلات اون باعث شد کلاً تبدیل به یک طرح مسکوت بشه ، یک مثال میزم روزانه چند میلیون نفر با هواپیما جا به جا میشند ؟ تعداد بسیار زیاد چه عاملی سبب استقبال زیاد شده ؟ سرعت بیشتر ، جا به جایی بهتر و امن تر و البته زیبایی های خود سفر از بیرون آسمان رو تماشا میکنند
ما باید دنبال هزینه و فایده باشیم در این موضوع ، موشک برای ماهواره خوب هست ولی برای انسان نه ! راکت هم به همین سیاق تازه این ها مشکلاتی هست که قبل از رسیدن به جو با اون درگیر هستیم خود جو مشکلات خودش رو داره !
مرحله دوم جواب مشکل ما در فضا هست از مشکلات مواد غذایی تا شیوه زندگی بدنی که برای مدت ها در فضا باشه دچار نقص میشه نمیدونم شما هم در این مورد شنیدید یا نه حتی با ورزش هم نمیشه جلوی تمام مشکلات رو گرفت
ما مواد غذایی و عدم جاذبه رو به عنوان یکی از مشکلات مهم خودمون داریم البته برای همه اینها طرحهایی هست منتها ما فعلاً درگیر بچه بازی های خودمون هستیم
این سقوط ناسا باعث شد من یاد سقوط سایوزها هم بیفتم این اتفاق برای روسها هم افتاد که دم آخری از کلیسا با آب پاش میخواستن مسئله رو حل کنند ! ما به بن بست نرسیدیم راهی از طریق اون دنبال حل مسئله هستیم اشتباست .
که این خودش عامل سرچ من شد برای یک چیز جدید که جالبه بدونید از سال 1895 تا الان دائما پیشنهادهای طرحهای جایگزین ارائه شده باعث تاسف هست که ترجمه فارسی تو ویکیپدیا نشدند این طرح ها ولی خوب من مطالعه دارم میکنم
این اتفاق ممکنه مسیر بحثم رو اصلاً عوض کنه

[bigbang]

چرا اینقدر گند میزنین ؟ قضیه چیه ؟ قاطی کردین ؟ یا بلد نیستین سفینه هوا کنید ؟ ای بابا تا من شروع کردم اینام گنداشون شروع شد ! جمع کنید خودتون و دیگه این چه وضعشه یک مشت گیج دارید چیکار میکنید اونجا ؟ ای بابا

خبر ناراحت کننده شماره 2
من فکر کنم اگر یکم دیگه ادامه بدم اینا پایگاه فضاییشون هم میترکه
جدی چرا اینا اینقدر گند میزنن؟ غیرطبیعی هست !
ای بابا فکر کنم باید دنبال یک موضوع بهتر برای صحبت بگردم الان ادامه بدم فکر کنم یک اتفاق بدتر بیفته !

براساس گزارش‌ها، در پی سقوط یک سفینه فضایی توریستی متعلق به شرکت ویرجین گلکتیک در کالیفرنیا دست‌کم یک نفر کشته و یک نفر دیگر زخمی شده است.شرکت ویرجین گلکتیک اعلام کرده است که این سفینه در پی "مشکلاتی جدی" سقوط کرده است.در تصاویر تلویزیونی که با هلی‌کوپتر از محل سقوط این سفینه ثبت شده‌اند، قطعاتی دیده می‌شوند که ظاهرا بقایای سفینه هستند و روی آنها علامت شرکت ویرجین قابل مشاهده است.ویرجین گلکتیک از شرکت‌های پیشتاز در صنعت در حال ظهور توریسم فضایی است./BBC-Daily Mail

[bigbang]

خوب من انگیزم در مورد بحث در موردسفر به فضا و اینا فعلاً کور شده نمیدونم چی باید بگم ، فعلاً همین 2 تا یعنی توریسم و هتل که با این اتفاق ها فعلاً تا چندین سال دیگه باید برای به ثمر نشستن اونها باید منتظر بمونیم بقیه طرحها پیشکش ! اَی لعنتی !
یک خبری در مورد هواپیماهایی شنیده بودم صفحه ال سی دی داشتن و پنجره نداشتن و این صفحه های نمایش مدور با توجه به دوربین های 360 درجه ای که در بیرون هواپیما تعبیه شده بود تصویری از بیرون نشون میدن مثل عکس زیر

نمیدونم حالا صفحه لمسی هستند یا نه ولی میگن با برداشتن پنجره قسمت اعظمی از مصرف سوخت کاهش پیدا میکنه به خاطر نازک تر شدن بدنه
ولی جای این نگرانی هست که آیا این هواپیماها که بدنشون تک لایه هست و سبک تر هست آیا در برابر حوادث هم مقاوم تر هستند ؟ مثلاً آیا این هواپیما ها در مقابله با حوادثی مثل باز نشدن چرخ ها یا چاله های هوایی توفان و مواردی از این دست بهتر از نمونه های قبلی هستند ؟

باید دید در عمل باید تست بشند فقط جان مادرشون امکان نجات برای خلبان فراهم کنند که در اثر حادثه له نشند !

[شابادی]

نبود یک هفته دیگه

[شابادی]

یعنی خیییییلی سوت وکور شده اینجا

[bigbang]

میدونی چیه ؟ یک مدت میگفتم چرا بریم یک فروم شلوغ بزنیم بریم معروف شیم بریم بالا ولی اون چیزی با ارزشی که ما داشتیم این فروم و نرم افزارش نبود ، اون چیز با ارزشی که داشتیم دوستی هامون بینی بین اللهی روزهای خوبی داشتم تو این فروم واقعاً راست میگم اصلاً اینجا گاهی اوقات از فرت خوشحالی گریم گرفته بود و خاطره بازی کردیم پستهای جالب گذاشتیم من اینجا بهم انگیزه ای داد که کارهایی انجام بدم که قبلاً انجام نداده بودم و کلاً سرمایه ما همین این که تو این شبکه های بزرگ اجتماعی خبری از چیزها نیست ،همش ادا اطوار هست حتی تو وایبرش هم داشتن چنین جمعی میسر نیست ، بیاید بچه ها بیاید با هم صحبت کنیم ، یک موقعی اینجا برای هم دیگه چایی دم میکردیم بیخیال اون بیرون ، بیخیال دنیا ، بیاید برای همدیگه این جا صحبت کنیم
اگر هم یکی پیدا شد هماهنگ عمل کنیم ، اگر جمع ما خوب نبود که کسی به ما طمع نداشت جمع ما صمیمی بود که اومدن خرابش کنن
بیخیال ، من اینجا امشب میخوام بنویسم ، دلم برای حرف زدن با شما تنگ شده
دوست دارم سیب زمینی بگیریم بزنیم به سیخ بریم کنار آتیش سیب زمینی ذغالی بخوریم ، بیاین اصلاً به من کم محلی کنید اشکال نداره
لااقل رفاقت شما واقعی هست نه من شما بدهکارم نه شما به من طلبی دارین از هم دیگه طلبی نداریم واسه خاطر همدیگه میومدیم اینجا
امیر کجایی ، مهدی کجایی ، جیکوب هم هست ، بچه های دیگه هم هستند
یک حرفی چیزی بیایم بزنیم بد نیست
دیگه زندگی جواب نمیده ، همه چی خز شده ، حتی دید و بازدید همه رسمی هستند عیدها هر سری تکراری تر میشه شاید آدم نباید توقعی داشته باشه
جشن و اینها هم که الکی هست ، عیده انگار ولی عید نیست ، نمیدونم مردم چرا اینقدر غصه دارند مالی نیست ها روحی هست هر چی خبر طلاق و جدایی و دعوا و آخه واسه چی ؟ همین چند وقت پیش تیم والیبال پیکان تو ارومیه قهرمان شد کتک کاری کردند خونریزی شد ، بابا بازی چرا اینقدر جدی میگیرن اینا ؟ همین سری تازگی یکی از نزدیکامون طلاق گرفتن سر هیچ و پوچ خیلی راحت توافقی طلاق گرفتن ،آخه مگه زندگی عروسک بازی هست ؟ یک جای دیگه عکس های شخصی یک بازیگر پخش شد یکی دیگه رو هم تهدید کردند یکی دیگه رو هم مسخره کردند با لذت این کار رو میکنند مردم ، این سری یک پسره رو آورده بودند تنابنده هم بود یه پسره بود معلم ازش سوال میپرسید این بلد نبود کلیپش پخش شد واسه خاطر کلیپ ترک تحصیل کرد تنابنده هم نامردی نکرد گفت میارمت پایتخت 4 ، آخه چرا اینجوری هستین ؟ چرا اینجوری هستیم ؟ چرا همدیگه رو مسخره میکنیم به هم بهتان میزنیم تهمت میزنیم ؟ میگن چرا از مردم متنفرید ! مااز مردم متنفر نیستیم از این کاراشون متنفریم ، آخه زمین خوردن یکی چه لذتی داره ؟
اکثراً همینطوری هستند ، چرا دختر تو خیابون میبینید بوق میزنید ها ؟ واسه خوار مادر تو بوق بزنن خوشت میاد ؟ خسته شدیم اینقدر این چیزا رو دیدیم ، همش تجمل ، همش ادا اطواربسه دیگه لباس میخری خودت تزئین میکنی یک مقدار اون داخلت و هم درست کن لامصب آدم باش .... آره من بدم میاد ، من از این چیزا بدم میاد ، اگه بد اومدن من عیبه دیگه خلاصه همینی که هست باهاش کنار بیاین
اینقدر فشار میارین ،که الان اینجوری شد الان باید خواهش کنید بیاید ازدواج کنید وام میدیم ، ازدواج میکنند به ماه نمیکشه طلاق میگیرند ، به خدا قسم اینا زندگی کردن بلد نیستن ! از اون طرف عذب هست یکی ، خیلی حرفه خوابگاه دانشگاه پتو میگیرند گره میزنن یک پسره رو میکشن بیاد از پنجره بیاد خوابگاه دختران ، اون طرفی یک دختره رو با ساک مسافرتی میخوان ببرن تو خوابگاه پسرها
اینقدر 6، 8 کردین ملت و بسه بابا ، بسه دیگه ،دیگه میشه جور دیگه ای ....د تو مملکت ؟ اگر میشه به ما هم یاد بدید
دانشگاه زوری ، سربازی زوری ، کار زوری ، ازدواج زوری خفه شدیم دیگه
همش هم میگین احترام بزرگتر ، تمام مال جان ما الان دست شماست دیگه ایکاش نبود ! ولی هست من از ناله کردن خوشم نمیاد ولی بسه دیگه
حالا ما سالمند شدیم شما جوون دوره خوش خوشانتون هست . ایکاش میشد ، ایکاش میشد ، ایکاش .... ولی نمیشه ! البته اینطوری نیست که فقط تو ایران اینطوری باشه دنیا کلاً غمگین هست اونجا هم دیگه کریسمس مثل سابق خوش نمیگذره ، یک مشکلات ضایعی دارند که آدم نمیتونه اینجا بگه واقعاً زشته .
دنیا خسته هست ، مردم خسته هستند، شرایطی که الان داریم خوب نیست ، هیچ چی سر جاش نیست ، همه هم به فکر خودشونن ، آدم آب دهنش رو هم میخواد قورت بده انگار باید از بقیه اجازه بگیره ........... یک موقعی صبا یه حرف جالبی زده بود میگفت we are in the middle of next big thing حالا میتونه کشف علمی باشه یا انقلاب علمی باشه یا جنگ باشه هر چی که هست ما این وسطیم
کنار آدمهایی که حتی تو فکرشون هم پرواز تعریف نشده ، کمالگرا نیستند ، نمیخوان حتی بدونن چی هست ، به همینی که هست حالا مهم نیست چی هست راضی هستند ( اینم فکر کنم صبا خانوم گفت ) دختر تو چقدر میفهمیدی !
کجا هستی شاید برد علمیت قوی نباشه اما خیلی عمیق صحبت میکردی تازه میفهمم

[bigbang]

یاد بگیریم توجه نکنیم ، یاد بگیریم این خیلی مهم هست توجه نکنیم به چیزهای زائد این خیلی مهم هست ، میدونی چیه حقیقتش من میخواستم یک تاپیک تشکیل بدم به نام هوشمندانه رفتار کنیم ، بعد هر چیزی که به نظر جالب اومد اونجا بزارم
ولی دیدم همین جا هم میشه گفت اینجا که کسی نمیاد واسه هم دیگه مینویسیم
عههه میدونید کتاب بخونید ، حالا پی دی اف باشه یا روی کاغذ هر چی که هست کتاب باشه ، کتاب بخونید ، کتاب خیلی خوب هست
کتاب به شما کمک میکنه ، تا تمرکز کنید ، من قبلاً رمان میخوندم ولی الان اینطور نیست که هر رمانی رو بخونم بعضی رمان ها اقتباسی از واقعیت هست مثلاً رمانهایی که توسط ویکتور هوگو نوشته شدند نشان دهنده وضعیت اروپای اون روز بودند
و امیدها و آرزوهای اونها رو منعکس میکرد ، اینها رمانهای با ارزشی هستند حالا مثلاً یک رمان هم خونده بودم در چشم باد ، نمیدونم آرزو اینا فایلهاشون ریخته تو اینترنت کلاً از اول تا آخر ترواشات ذهن نویسنده عقده هاش و سیاه بینی هاش رو گرفته نوشته تا آخر دهنت سرویس میشه نه اقتباسی نه هنری
نه اینا ارزش خوندن نداره شاید یک تاپیک ساختم به نام کتاب بخوانیم تو اونجا کتاب بهتون معرفی کردم که تهیه کنید اگر باشه همون جا پست میزارم
میدونی چیه ؟ گاهی این کتاب خوندن به ما درس میده ..با حرفی که اول پستم زدم بی ارتباط نیست نمیدونم تا حالا کتاب خوندین آموزشی یا حالا داستان درام علمی ادبی حالا هر چی گاهی آدم بعضی سطور رو زودتر میگذره چون این سطور یا تکرار مکررات هست
یا تو روند اصلی داستان، موضوع ،مطلبی که دارید دنبال میکنید تاثیر گذار نیست
میگذرید میخواد حالا تو مجله باشه تو روزنامه باشه
بعضی چیزها هم هست که باید به سادگی بگذریم ، زیاد توجه نکنیم چون اینها تاثیر گذار نیستند ، بعضی اتفاق ها حالا دعواها ناراحتی ها ، بعضی آدمها ، بعضی جاها
اینا تاثیر نمیزارن تو زندگی شما اونقدری که ارزش دارند برای هر چیز ارزش قائل بشیم
داستان زندگی ما شخصیت اصلیش ما هستیم این ما هستیم که در نهایت میبریم یا میبازیم ، زنده میمونیم یا میمیریم
هر داستانی که تموم بشه یک داستان جدید شروع میشه
یاد بگیریم به چه چیزهایی باید توجه کنیم ، و از توجه به چه چیزهایی پرهیز کنیم
دروغ ، چیزهای آزاردهنده مشکلات اینها رو بریزیم دور روی اون چیزی که میخوایم تمرکز کنیم ، اگر کتاب بخونید این به شما کمک میکنه ذهنتون رو مرتب میکنه
آدمهایی دیدم در حد 20 دقیقه نمیتونن یک متن رو مطالعه کنند ولی تا دلت بخواد در مورد هر چیزی برات سخنرانی میکنند و صاحب نظر هستند
کتاب بخونید ، اگر نمیدونید چی بخونید من بهتون تو یک پست جداگانه کتاب معرفی میکنم

[bigbang]

امیدوارم مدیر تالار آزاد تاپیک کتاب بخوانیم رو تایید کنه چون تصمیم گرفتم همون جا کتاب معرفی کنم ، کتاب های جالبی دارم که بد نیست پی دی افش رو بزارم روزی 10 دقیقه مطالعه هم کنید برای اوقات فراغتتون مناسب هست ، البته کتاب چاپی هم معرفی میکنم
=========================
اما بزارید در مورد یک سری مسائل صحبت کنم ، در مورد مسائل غیر ارادی و در مورد مسائل ارادی در مورد چیزهایی که ما میتونیم در موردش تصمیم بگیریم
خوب میدونید ما هم غریزه داریم و هم در کنار اون قدرت انتخاب و اراده برای تاثیر گذاری روی محیط اطراف و حتی خودمون
بزارید یک مقداری برای این که ادبیاتی نشه با مثال شروع کنم
یک پرنده ای هست به نام مرغ نوروزی ، این ..... به جوجه هاش غذا میده

برخلاف تصور عامه جوجه های مرغ نوروزی تشخیص نمیدن که این مادرشون هست یا حالا این پرنده که اومده براشون غذا آورده بزارید یک عکس بزارم :

این عکس بالا عکس یک مرغ نوروزی هست خوب دقت کنید به عکس نوک پایینی این مرغ رو ببینید یک نقطه قرمز رنگ نمیبینید ؟ خوب هیچ میدونید جوجه ها بر اساس غریزه و طبیعتی که دارند هر وقت این این نقطه رو ببینند دهنشون رو باز میکنند ؟
تو این عکس بهتر معلوم هست :

هر وقت این نشانه قرمز رو دید دهنش رو باز میکنه اینطوری :

یعنی اگر شما روی نوکش یک برچسب زرد بزارید دیگه جوجه دهنش رو باز نمیزاره
حالا فکر میکنید خود مرغ مادر چجوری به بچه هاش غذا میده ؟
اونی که سایز دهنش از بقیه بزرگتر هست و نوکش رو بیشتر باز کرده ( واضحه که داخل دهن یک رنگی قرمز گوشتی رنگ داره که تفاوت داره با بیرون ) سایز بزرگتر یعنی نیاز بیشتر اول جوجه ای که گرسنه تر هست سیر میکنه بعد میره سراغ بقیه
اما به عنوان مثال اگر شما یک جوجه جغد تو لانه بزارید و این جوجه جغد به شکلی که دهنش رو باز کنه به جای جوجه های خودش جوجه جغد رو سیر میکنه چون دهن بزرگتری داره !
این یک تیپ از غریزه هست اما انواع به مراتب پیشرفته تری از غریزه هم هست :

عکس بالا چشمهای یک مرد هست یا یک زن ؟ ها ؟ شما کلاس نرفتید برای این که به این سوال پاسخ بدید
حالا به شما این عکس رو نشون میدم :

این چشمهای یک مرد هست یا یک زن ؟

حالا من یک سوال بهتر میپرسم تصور کنید یک خانوم و یک آقا بهشون میگیم در ناحیه مشخصی تعدادی چراغ ال ای دی به خودتون متصل کنید بعد لباس های سیاه بپوشید برید تو یک محیط تاریک بعد بهشون میگیم وایسید شما بدون این که حرکتی کنند تشخیص میدید کدوم خانوم هست و کدوم آقا ! درسته ؟ تازه اگر راه برند بهتر تشخیص میدید کدوم خانوم هست و کدوم آقا چرا ؟

به خاطر تفاوت های فیزیکی که به شکل ساده در بالا به شما نشون داده شده
حالا به این عکس ها دقت کنید :

اگر تو سومی ریش نبود باز هم تشخیصش برای شما یکسان بود
اینا رو هیچ کی به ما یاد نمیده ما با قابلیت شناخت طبیعی محیط ها و حرکات و این مسائل به دنیا میایم ، مثلاً گرسنه شدن یا علاقه مند شدن خوردن ، یک کار خاصی انجام دادن ، و توالت و نظافت اینها طبیعی هست
و مسائلی از این دست ، بخشی از انتخاب های ما از سر ناچاری هست
چه حجم و چه بخشی از انتخاب های ما که آزاد هست به خاطر طبیعتمون هست ؟
ببینید من کسی رو سرزنش نمیکنم مثلاً اگر یک پسری به دختری فکر کنه یا احساس کنه عذب هست یا آهنگ هوی متاب گوش بده با رفیق هاش بره بیرون ، و کارهایی که اون رو مرد جلوه بده انجام بده شایسته سرزنش نیست همون طور که یک خانومی اگر برای دل خودش ناخن هاش رو لاک بزنه و خرید کنه و درد و دل کنه نباید مورد سرزنش واقع بشه ، اما وایسید یک لحظه درنگ کنید ، بعضی چیزها شاید خیلی چیزها این شکلی هستند انتخاب های طبیعی هستند درسته ؟ مثلاً شما نمیتونید انتخاب کنید که کجا به دنیا میاید یا حالا به جای آدم ایکاش اردک به دنیا میومدید ها ؟
اما صبر کنید و خوب توجه کنید الان به چی دارید فکر میکنید ؟ فکر میکنید چند درصد اون چیزی که بهش فکر میکنید به خاطر هورمونی هست که در اثر ترشح اون در خون وارد مغز شما شده و داره روی شما تاثیر میگذاره ؟ آیا شما دارید زندگیتون رو پیش میبرید یا غریزتون ؟ الان عصبانی هستید یا خوشحال ؟ ناراحتید ؟ اگر ناراحتید به خاطر وضعیت خاص فیزیکیتون ناراحت هستید یا ناراحتی شما دلیل های فراطبیعی داره ؟
حرفهای من بی معنی هست مگه نه ؟ اما بخونید ممکنه برای شما معنی پیدا کنه ....
شما اصلاً راضی هستید ؟ جستجو کنید رضایت شما در چی هست ؟ اگر به مسائل طبیعی برمیگرده که انتخاب طبیعت هست نه شما ! پس رضایت شما در واقع رضایت طبیعی هست یعنی بود و نبود شما همون ارزشی رو داره که بود و نبود یک شیر یا پلنگ و گاو و گوسفند داره ! میگند یک شیر اگر پیر هم بشه باز هم شیره ... خوب شتر هم پیر بشه باز هم شتر هست و همینطور این مسئله ادامه داره .....
وضعیت شما اعمال شما رو میسازند یا اعمال شما وضعیت شما ؟
ساده بگم اون چیزهایی که به انتخاب شما نیستند روی شما تاثیر میگذارند یا اون چیزهایی که به انتخاب شما هستند ؟ مثلاً شده تاسف بخورید چرا موهای من بلوند نیست ؟ یا چرا چشم های من آبی نیست ؟ یا این که شده تاسف بخورید چرا من پولدار به دنیا نیومدم ؟ چرا تو یک محیطی نبودم که پدرم رییس یک شرکتی باشه آدم مشهوری باشه ؟ پوست ، گوشت ، خون و استخوان و مکان و زمانی که در اون هستید انتخاب طبیعت هست ، بحث این هست که شما چه حق انتخاب هایی دارید ؟ ها ؟
یکم فکر کنید ... اون چیزی که ذهن شما ، هویت شماست حقیقت شماست شخصیت شماست فکر کنید من چه کارهایی میتونم انجام بدم ؟ اصلاً بیاید اسمش رو بزاریم
ممکنات ! تا حالا عامدانه اشتباه کردید ؟ یا کاری که شما رو آزار میده عامدانه انجام دادید ؟ اصلاً به این فکر کردید که خوب من همین الان میتونم این کارها رو انجام بدم که اصلاً قبلاً نمیتونستم انجام بدم .... انتخاب های طبیعی و موقعیت هایی که ما در اون نقشی نداریم ارزشی به هم تراز همون تنازع بقا دارند همین مسائلی که شما تو تلویزیون میبینید یکی یکی رو له میکنه میکشه و یا غذا میخورند و مسائل دیگه ...
روی انتخاب ها و کارهایی که میتونید انجام بدید ، نه جمع نه ! خودتون و میگم تا حالا به این فکر کردید چه کارهای دیگه ای میتونید انجام بدید ؟ کارهای زیاد هست میتونید انجام بدید من مطمئنم پس نه غصه خوردن نه شادی نه عصبانیت و نه استرس برای اون چیزی که انتخاب شما نیست و شرایط به شما تحمیل کرده معنی داره و نه حتی فکر به این مسئله که چرا این موقعیت ها به این شکل هست به شما آرامش میده
بهتر هست به انتخاب های دیگه فکر کنید و تمرکز کنید ،شما ، اختیار دارید . البته که اختیار دارید پس روی یک انتخاب بهتر فکر کنید ، میدونید اون زندگی که طبیعت برای ما انتخاب کرده رو سپری میکنید ولی اون زندگی رو که خودتون انتخاب کردید رو تجربه میکنید در واقع شما خودتون رو تجربه خواهید فارق از این که شکست بخورید یا پیروز بشید
روی انتخاب هایی بالاتر فکر کنید از طبیعت و غرایز فاصله بگیرید منطقی باشید و تصمیم بگیرید

[شابادی]

سلام
واقعا سوت و کور شده اینجا
اون نبودو 4 ماه پیش که تو خدمت بودم کشیدم یعنی تو این 4 ماه یه نفر اومده پست گذاشته

[کارگر سایت]

بنزین شده لیتری 1000 تومن شابادی جان میخواییم مالیات بگیریم از کاربرا
از این به بعد همه بچه های پی سی سیتی باید ماهی یک میلیون تومن حق عضویت بپردازن .
من خودمم حق عضویت میدم البته به شرکت ارائه دهنده خدمات هاست و سرور .

از شوخی گذشته دلائل زیر که بعضا کلی و بعضا اختصاصی هست در عدم رونق فرومها تاثیر گذاشته


1-شما بگید
2-شما بگید
...

شما بنویسید بعد منم مینویسم .