مشاعره واژه ای

[mahmood70]

گر به چشم دل جانا،جلوه های ما بینی
در حریم اهل دل،جلوه خدا بینی

[yad]

دیدن روی تورا دیده ی جان بین باید
وین کجا مرتبه ی چشم جهان بین من است

[shokofe]

از بن هر مژه ام آب روان است بیا
اگرت میل لب جوی و تماشا باشد

[yad]

بیا که قصرعمل سخت سست بنیاد است
بیار باده که بنیاد عمربرباد است

[mahmood70]

دریغ مدت عمرم که بر امید وصال
به سر رسید و نیامد به سر زمان فراق

[yad]

شنیده ام سخنی خوش که پیرکنعان گفت
فراق یار نه آن می کند که بتونان گفت

[mahmood70]

باید گرفتارم شوی تا من گرفتارت شوم
با جان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوم

[yad]

شاهدعهدشباب آمده بودش به خواب
باز به پیرانه سر عاشق ودیوانه شد

[samira121]

دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شدو جان نیز هم

[yad]

نوشته اصلی توسط samira121

دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شدو جان نیز هم

ضمن خوش آمدگوئی به شمادوست تازه واردوعزیزsamira121دراین نوع مشاعره«واژه ای»شما بایستی یکی ازواژه های بکاررفته دربیت کاربرقبلی(بجزواژه ای که خودش ازبیتِ کاربرقبلش بکاربرده که بارنگی مشخص است) رادربیت شعرخودبیاوری