بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 04-16-2011
مهبا آواتار ها
مهبا مهبا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال بخش کرمانشاه
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: سرپل ذهاب
نوشته ها: 712
سپاسها: : 1,370

1,384 سپاس در 473 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

ما که بهم نمیرسیم حتی توی خواب و خیال

قسمت ما یکی نشد حتی توی فنجون فال

نمی شه این پله ها رو دو تا یکی کرد و رسید

دیوار سنگه بینمون نمی شه دیوار رو ندید
__________________

چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم


پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 04-16-2011
واران آواتار ها
واران واران آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Jan 2011
محل سکونت: شهر خوبان/كرمانشاه
نوشته ها: 99
سپاسها: : 0

9 سپاس در 9 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

رفت و چشمم را برایش خانه کردم برنگشت
بس دعاها از دل دیوانه کردم برنگشت
شب شنیدم زاهدی می گفت او افسانه بود
در وفایش خویش را افسانه کردم برنگشت
زلف هایم را که روزی می ربود از او قرار
تا سحرگاهان برایش شانه کردم برنگشت
تا در آن غربت نسوزد از غم بی همدمی
تا رو پودم را بر او پروانه کردم برنگشت
این من مسجد نشین عاشق سجاده را
مدتی هم ساکن میخانه کردم برنگشت
تا بداند در ره او با کسانم کار نیست
خویش را با دیگران بیگانه کردم برنگشت
عاقبت هم در امید این که برمی گردد او
عالمی را از غمش دیوانه کردم برنگشت...
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 04-17-2011
آناهیتا الهه آبها آواتار ها
آناهیتا الهه آبها آناهیتا الهه آبها آنلاین نیست.
مدیر تالار کرمانشاه
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 1,458
سپاسها: : 6,194

3,940 سپاس در 933 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

از خانه بیرون میزنم اما کجا امشب
شاید تو میخواهی مرا در کوچه ها امشب
پشت ستون سایه ها زیر درخت شب
می جویم اما نیستی در هیج جا امشب

ای ماجرای شعر و شب های جنون من
آخر چگونه سر کنم بی ماجرا امشب


هرشب صدای پای تومی آید از هر چیز
حتی ز برگی هم نمی آید صدا امشب
حال سایهای دیدم شبیهت نیست
اما حیف ای کاش میدم به چشمانم خطا امشب
امشب ز پشت ابرها بیرون نیامد ماه
بشکن قرق را ماه من بیرون بیا امشب
گشتم تمام کوچه ها را یک نفس هم نیست
شاید که بخشیدن دنیا را به ما امشب
طاقت نمیارم تو که میدانی از دیشب
باید چه رنجی برده باشم بی تو تا امشب


ای ماجرای شعر و شب های جنون من
آخر چگونه سر کنم بی ماجرا امشب
...

__________________


پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 04-17-2011
GolBarg GolBarg آنلاین نیست.
مدیر روانشناسی

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221

2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

باز امشب میان واژه ها انگار

درگیرم

من از این واژه های تلخ و تکراری

دلگیرم

شب رویا و کابوسش

تن تب دار و درمانش

طلوع صبح و بیداری

من و تکرار تنهایی

هوای تازه و نم دار

شکایت های بس غم دار

***************

و تنها واژه ها مرهم دردم هستند

__________________

پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 04-18-2011
bigbang آواتار ها
bigbang bigbang آنلاین نیست.
مدیر بخش مکانیک - ویندوز و رفع اشکال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 2,586
سپاسها: : 5,427

6,159 سپاس در 1,794 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

گل سنگم گل سنگم
چي بگم از دل تنگم
مثه آفتاب اگه برمن نتابي سردمو بي رنگم
همه آهم همه دردم مثه طوفان پره گردم
باد مستم ميپيچم دوره تو ميگردم
مثه بارون اگه برمن نباري خبر از حال من نداري
بي تو پر پر ميشم دو روزه
دله سنگت برام ميسوزه


__________________

احد،صمد، قاهر، صادق ...
عاشقشم

لا تقنطوا من رحمة الله

هیچ چیز تجربه نمیشه اینو یادت باشه !!
ترفند هایی براي ويندوز 7


عیب یابی سخت افزاری سیستم در کسری از دقیقه


ویرایش توسط bigbang : 04-18-2011 در ساعت 12:03 AM
پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 04-18-2011
yad آواتار ها
yad yad آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Oct 2010
محل سکونت: خراب آباد
نوشته ها: 1,032
سپاسها: : 577

868 سپاس در 544 نوشته ایشان در یکماه اخیر
yad به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

يادته وقتي مي رفتي
دم به دم نگات مي كردم
بغض سنگين توي چشمام
گفتي: صبر كن برمي گردم
يادته قسم مي خورديم
عزيزم بي تو ميميرم
اما حالا كه تو نيستي
من با دلتنگي اسيرم
يادمه وقتي مي گفتم
به خدا نميري از ياد
آه سردي مي كشيدي!
توي قلبم مثل فرياد
اما حالا كه تو نيستي
حال و روز من خرابه
آخر قصه ي عاشق
اشك و ماتم و سرابه
اما حالا كه مي بينم
بي تو دل رنگي نداره
توي آسمون چشمام
غروبا بارون مي باره
مي دوني طاقت ندارم
با غم و غصه اسيرم
زود بيا كه خيلي تنهام
به خدا بي تو ميميرم

پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 04-18-2011
MAHDI آواتار ها
MAHDI MAHDI آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,283
سپاسها: : 8,686

3,285 سپاس در 1,349 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

قدر محبت رو بدون تویِ دنیا کمه
همدم خوب و مهربون تویِ دنیا کمه

حالا که افتاده ای شکسته دل زیر پات
حالا که دیوونه ای میخواد بمیره برات

قدر محبت رو بدون تویِ دنیا کمه
همدم خوب و مهربون تویِ دنیا کمه

از تو چه پنهون کنم می زده ام تا گلو
با دل پیمونه ها از تو کنم گفتگو

هستی و امید من بسته به یک تار مو
این دل دیوونه ام برده زمن آبرو

قدر محبت رو بدون تویِ دنیا کمه
همدم خوب و مهربون تویِ دنیا کمه
__________________
ــــــــــــــــــ


خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟
ساقی کجاست؟ گو سبب انتظار چیست








ویرایش توسط MAHDI : 04-18-2011 در ساعت 03:23 PM
پاسخ با نقل قول
  #8  
قدیمی 04-18-2011
سادات آواتار ها
سادات سادات آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: وتمدن ازاین شهربه پاخواسته...
نوشته ها: 329
سپاسها: : 16

37 سپاس در 25 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

موقع رفتنت گلم گریه امونموبرید هزارتاحرف توی دلم امابه لب هام نرسید
اسمون چشای من ازروزی که رفتی نمه چشام همیشه ابری وخیس این دل من پرازغمه
چه انتظارسختیه شبیه یلدامیمونه شب تاسحردلم داره تنهابراتومیخونه
__________________
یکی می پرسد اندوه تو از چیست؟سبب ساز سکوت مبهمت کیست ؟
برایش صادقانه می نویسم :برای آنکه باید باشد ونیست!!!!!!!!!!!!!!!!

ویرایش توسط سادات : 04-18-2011 در ساعت 04:18 PM
پاسخ با نقل قول
  #9  
قدیمی 04-18-2011
مهبا آواتار ها
مهبا مهبا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال بخش کرمانشاه
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: سرپل ذهاب
نوشته ها: 712
سپاسها: : 1,370

1,384 سپاس در 473 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

آنجا که تویی رهگذری نیست مرا

جز دوری تو غمی دگر نیست مرا

خواهم که به جانب تو پرواز کنم

اما جه کنم که بال و پر نیست مرا


__________________

چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم


پاسخ با نقل قول
  #10  
قدیمی 04-18-2011
yad آواتار ها
yad yad آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Oct 2010
محل سکونت: خراب آباد
نوشته ها: 1,032
سپاسها: : 577

868 سپاس در 544 نوشته ایشان در یکماه اخیر
yad به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

شیشه ای می شکند!

یک نفر می پرسد چرا شیشه شکست؟

مادر می گوید...شاید این رفع بلاست.

یک نفر زمزمه کرد...باد سرد وحشی مثل یک کودک شیطان آمد.

شیشه ی پنجره را زود شکست.

کاش امشب که دلم مثل آن شیشه ی مغرور شکست، عابری خنده کنان می آمد...

تکه ای از آن را برمی داشت مرهمی بر دل تنگم می شد...

اما امشب دیدم...

هیچ کس هیچ نگفت غصه ام را نشنید...

از خودم می پرسم آیا ارزش قلب من از شیشه ی پنجره هم کمتر است؟

دل من سخت شکست اما، هیچ کس هیچ نگفت و نپرسید چرا ؟

پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 03:49 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها