|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
#6681
05-16-2010
|
||||
|
||||
نیکی و بدی که در نهاد بشر است
شادی و غمی که در قضا و قدر است با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل چرخ از تو هزار بار بیچاره تر است 
|
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
#6682
05-16-2010
|
||||
|
||||
|
تا زمیخانه و می نام نشان خواهد بود
سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود حلقه پیر مغان از ازلم در گوش است بر همانیم که بودیم همان خواهد بود ویرایش توسط bigbang : 05-16-2010 در ساعت 02:10 PM
|
|
#6684
05-16-2010
|
||||
|
||||
|
دلا خو کن به تنهایی که از تنها بلا خیزد
سعادت آن کسی دارد که از تنها بپرهیزد
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت آسمان صاف و شب آرام بخت خندان و زمان آرام خوشه ی ماه فرو ریخته در آب شاخه ها دست برآورده به مهتاب شب و صحرا و گل و سنگ همه دل داده به آواز شباهنگ
|
|
#6685
05-16-2010
|
||||
|
||||
|
درد بی عشقی ز جانم برده طاقت ورنه من
داشتم آرام تا آرام جانی داشتم
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
|
#6687
05-16-2010
|
||||
|
||||
|
دلم را جز تو جانانی نمی‌بینم نمی‌بینم
مرا جز عشق تو جانی نمی‌بینم نمی‌بینم ز خود صبری و آرامی نمی‌یابم نمی‌یابم ز تو لطفی و احسانی نمی‌بینم نمی‌بینم
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
|
#6689
05-16-2010
|
||||
|
||||
|
نیست مرا ز خود خبر، بیش ازین که در جهان
مست و خراب آمدم، مست و خراب می‌روم
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
 |
| کاربران در حال دیدن موضوع: 34 نفر (0 عضو و 34 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 06:07 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.