بیاین حافظ بخونیم (مشاعره با ابیات و غزلهای حضرت حافظ)

[mohammad.90]

تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست

دل سودازده از غصه دو نیم افتادست

[SOHRAB_HAZHII]

تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت

تا باز چه اندیشه کند رای صوابت

[FereShteH]

تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است

همواره مرا کوی خرابات مقام است

[mohammad.90]

تا شدم حلقه به گوش در میخانۀ عشق

هردم آید غمی از نو به مبارک بادم

[FereShteH]

میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز

وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است

[SOHRAB_HAZHII]

تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت

تا باز چه اندیشه کند رای صوابت

[FereShteH]

تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن کرد

خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من است

[SOHRAB_HAZHII]

تاسایه بازگرفتی ز چمن مرغ سحر

آشیان در شکن طره شمشاد نکرد

[FereShteH]

دولت فقر خدایا به من ارزانی دار

کاین کرامت سبب حشمت و تمکین من است

[SOHRAB_HAZHII]

تو مردمی و دولت مردم فضیلت است

تنها وظیفهٔ تو همی نیست خواب و خاست