|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
|||||||
| تالارهای آزاد در این تالار پستهایی که شمارش نمیشوند ارسال میشود |
 |
|
|
ابزارهای موضوع | نحوه نمایش |
|
#61
08-29-2009
|
||||
|
||||
اوه پس اسم اصلیش پلنگه...
نه از وقتی در رفته اسم خودشو گذاشته گیت گفتم چرا پلیسا دنبال فری گیت و هر کی از فری گیت خبر داره هستند ! میگن با قایق مردم رو غیر قانونی از مرز رد میکنه و به سایتهای اونور آب میرسونه امان از دست این جور ادما ...
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست 
|
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
#62
08-29-2009
|
|||
|
|||
|
خيلي خيطه داش ما كه نميدونيم گيت ميت چيه اين حرفا مال بچه هاي قرطي مرطي امروزي ، پس فري هم آره اي بابا ، گفته بودم با اين رفيقاي خلاف ملاف نره پيتزا ميتزا بخوره از را بدرش كردن ، خدا خيطش كنه داش
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد .... رويايم را ببين خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش با لبخند نفسهايت را سپاس ميگويد پس بر تو چه گذشته كه اينچنين آرزوي مرگ ميكني ......  ببين فرصت نيست فرصت براي بودن نيست پس سعي كن تا درخت را احساس كني سبزه رابشنوي و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي تا روزي شايد درخت را تا مرز انار تعقيب كني (تاري)
|
|
#63
08-29-2009
|
|||
|
|||
|
اين فري پلنگه كيه ديگه من چرا نميشناسمش؟
ولي خدايي چطوري قليون ميكشين من وقتي ميبينم ميترسم حتي دستم بگيرم چه برسه بكشم پارسال رفتيم شيراز تو پارك ارم پاتوق قليونيا بود اه حالم بهم خورد اين دخترا با دوست پسرشون نشسته بودن مثله لاتا قليون ميكشيدن من داشتم نگاشون ميكردم همه بهم گفتن بفرما گفتم نوش جان نميكشم
|
|
#64
08-29-2009
|
|||
|
|||
|
دلتنگ جون بين داش ، مردي كه به سيبيل نيست آول واس اينكه ثابت كني مردي بايد يه پك قيلي بزني واسه اينم ميگم چي كار كني اول يه نيگاه ميندازي به اطراف بعد شيلنگ قيلي را ميذاري بين لب و دندون نيش چپي بعد چشاتو ميبندي و يه نفس فوت ميكني توش بعد فك كنم يه چيزي مث دود مياد تو دهنت قيلي كشاي ماهر به اين مرحله ميگن وسوسه شيطون يا بايد قورتش بدي يا تفش كني بيرون اگه قورت دادي مردي اگه قورت ندادي نامردي به همين راحتي داشششششششششششششششششش
(خيلي بيتربيتي آقا تاري)
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد .... رويايم را ببين خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش با لبخند نفسهايت را سپاس ميگويد پس بر تو چه گذشته كه اينچنين آرزوي مرگ ميكني ...... ببين فرصت نيست فرصت براي بودن نيست پس سعي كن تا درخت را احساس كني سبزه رابشنوي و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي تا روزي شايد درخت را تا مرز انار تعقيب كني (تاري)
|
|
#66
08-29-2009
|
|||
|
|||
|
بين آبجي ، اينجا جاي خانما نيس فكر نكونم درست باشي شوما اينجا بمونين آخه غيرت ما ايزه نميده بزتريم يه خانم بين اين همه مرد وايسه پس ايزه بدين همه بچه مچه هارو فرش بدم
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد .... رويايم را ببين خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش با لبخند نفسهايت را سپاس ميگويد پس بر تو چه گذشته كه اينچنين آرزوي مرگ ميكني ...... ببين فرصت نيست فرصت براي بودن نيست پس سعي كن تا درخت را احساس كني سبزه رابشنوي و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي تا روزي شايد درخت را تا مرز انار تعقيب كني (تاري)
|
|
#68
08-29-2009
|
|||
|
|||
|
بين آبجي ما اين حرفا حاليمون نيست بايد ا اينجا بري همين كه گفتم صاب قهوه خونه كيه بابا يكي دستامو بگيره (البت ما رگ نداريم به قول ننمون مثه سيب زميني بي رگيم با)
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد .... رويايم را ببين خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش با لبخند نفسهايت را سپاس ميگويد پس بر تو چه گذشته كه اينچنين آرزوي مرگ ميكني ...... ببين فرصت نيست فرصت براي بودن نيست پس سعي كن تا درخت را احساس كني سبزه رابشنوي و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي تا روزي شايد درخت را تا مرز انار تعقيب كني (تاري)
|
|
#70
08-29-2009
|
|||
|
|||
|
نه آبجي ما از اينجا تازه خوشمون اومده ما رو ياد دورون جوونيامون ميندازه در ضمن بر منكرش لعنت بشمار صلوات
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد .... رويايم را ببين خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش با لبخند نفسهايت را سپاس ميگويد پس بر تو چه گذشته كه اينچنين آرزوي مرگ ميكني ...... ببين فرصت نيست فرصت براي بودن نيست پس سعي كن تا درخت را احساس كني سبزه رابشنوي و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي تا روزي شايد درخت را تا مرز انار تعقيب كني (تاري)
|
|
| کاربران در حال دیدن موضوع: 13 نفر (0 عضو و 13 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 12:25 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.