بازگشت   پی سی سیتی > تالار علمی - آموزشی و دانشکده سایت > دانشگاه ها > علوم تجربی > زیست شناسی > محیط زیست

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #61  
قدیمی 09-27-2010
Setare آواتار ها
Setare Setare آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
نوشته ها: 2,007
سپاسها: : 926

875 سپاس در 242 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض منطقه حفاظت شده گنو در هرمزگان آتش گرفت

منطقه حفاظت شده "گنو" در هرمزگان که به عنوان يکي از نقاط اصلي شبکه ذخيره گاههاي زيست کره به شمار مي آيد دچار حريق شد.




به گزارش خبرنگار مهر در بندرعباس، منطقه حفاظت شده "گنو" که به عنوان يکي از مناطق پرآوازه شبکه ذخيره گاههاي زيست کره به شمار مي آيد به دلايل نامعلومي ساعاتي پيش دچار حريق شده است.
اطلاعات دقيقي از وقوع اين حادثه منتشر نشده است اما حجم آتشي سوزي در منطقه وسيع گزارش شده است.
منطقه حفاظت شده گنو در شمال غربي شهر بندرعباس واقع شده است، اين منطقه متشکل از پيکره اي کوهستاني است که در گستره اي از دشتها و تپه ماهورهاي باز قرار گرفته است.
نوسانات ارتفاعي آن دليل وجود کوههاي فرعي بسيار زياد است به علاوه از دشت تا قله دامنه تغييرات ارتفاعي از سطح دريا بين 50 الي دو هزار و 347 متر متفاوت مي باشد.
در سال51 اين منطقه به عنوان منطقه حفاظت شده و در سال 54 به عنوان پارک ملي شناخته شد، اين منطقه در سال 61 مجددا به عنوان منطقه حفاظت شده به مساحت 44 هزار و 437 هکتار تحت مديريت قرار گرفت.
انتخاب اين منطقه در شبکه ذخيره گاههاي زيست کره بر اساس معيارهايي است که به شاخص بودن، يونيک بودن، غني بودن و متنوع بودن آن مربوط مي شود.
فلور کوه گنو متجاوز از 360 گونه از گياهان آوندي است که معدودي از آنها را سرخسها و بازدانگان و قسمت عمده آن را گياهان گلدار تشکيل مي دهند، از نظر جغرافياي گياهي فلور کوه گنو متعلق به دو پهنه رويشي "صحاراسندي" و "ايرانوتورايي" است.
در اين منطقه پرندگاني بومي و مهاجري همچون قمري خانگي، کمنزيل، کبک، تيهو، چکچک سياه شکم، چکچک ابلق خاوري، سنگ چشم پشت بلوطي، ليکو، بلبل خرما، دارکوب سوري، سسک درختي بزرگ، دليجه و ساير پرندگان زندگي مي کنند، همچنين خرگوش، تشي، جربيل بلوچي، گرگ، شغال، روباه معمولي، کفتار، گراز، گوسفند وحشي از جمله پستانداراني هستند که در اين منطقه سکونت دارند.
پوشش گياهي اين گنو به دليل بياباني بودن منطقه و خشکسالي گسترده براي اکوسيستم گياهي و جانوري هرمزگان از اهميت ويژه اي برخوردار است.
http://www.iren.ir


__________________
من ندانم که کیم
من فقط میدانم
که تویی
شاه بیت غزل زندگیم...
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #62  
قدیمی 12-07-2010
مهدی آواتار ها
مهدی مهدی آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد - مدیر تالار موبایل و دوربین دیجیتال

 
تاریخ عضویت: Jul 2010
محل سکونت: هر کجا هستم باشم،آسمان مال من است!
نوشته ها: 7,439
سپاسها: : 4,552

4,939 سپاس در 1,683 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Lightbulb پيرترين يوزپلنگ دنيا در ايران رؤيت شد

پيرترين يوزپلنگ دنيا با 13 سال سن در پناهگاه حيات وحش ناي‏بندان رويت شد.

به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی "جنگال" كه عنوان پيرترين يوزپلنگ دنيا را با خود يدك مي‌كشد، همچنان زنده بوده و ساعت 15/10صبح روز شنبه توسط كارشناس امور حفاظتي پروژه حفاظت از يوزپلنگ آسيايي در پناهگاه حيات وحش ناي بندان رؤيت شده است.

اين جانور اولين يوزپلنگ در ايران بود كه در مهر 1380 به دام دوربين‌هاي تله‏اي افتاد و آخرين بار در بهمن 1388 توسط محيط بان بخشي در منطقه ناي بندان فيلمبرداري شد. ولي از سال گذشته تاكنون بررسي‌ها براي يافتن اين يوزپلنگ كهنسال بي‌نتيجه مانده بود و خوشبختانه بالاخره مستقيما مشاهده و ثبت شد.

درحال حاضر به نظر مي‌رسد كه اين يوز درحال به پايان رساندن 13 سالگي بوده و از اين جهت يك ركورد در سرتاسر دنيا محسوب مي‌شود. ركورد قبلي متعلق به يك يوز نر در سرنگتي با 12 سال بوده است كه دچار گري شده بود، حال آنكه جنگال از ظاهر خوبي برخوردار است.

لازم به ذكر است كه عمر يوزپلنگها در طبيعت به دليل وجود انواع استرسهاي محيطي به ندرت از 7-8 سال فراتر رفته و نرها معمولا عمر كوتاهتري دارند.


منبع: عصر ایران
16/9/89

__________________
تازه تر کن داغ ما را، طاقت دوری نمانده
شِکوه سر کن، در تن ما تاب مهجوری نمانده
پر گشاید شور و شیون از جگرها ای دریغ !
دل به زخمی شعله ور شد، جان به عشقی مبتلا
بر نتابد سینه ما داغ چندین ماجرا
تازه شد به هوای تو دل تنگ ما ای وای !

پاسخ با نقل قول
  #63  
قدیمی 12-10-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض جنگل‌هاي گلستان همچنان مي‌سوزد

جنگل‌هاي گلستان همچنان مي‌سوزد

جام جم آنلاين: آتش سوزي جنگلهاي گلستان که از 26 آبانماه سالجاري آغاز شد، همچنان مناطق جديدي از جنگل هاي استان را در برمي گيرد و آتش در جنگلهاي استان لانه کرده است.
به گزارش مهر از گرگان، در پي آتش سوزي‌هاي اخير جنگل ابر در استان سمنان، مناطق جنگلي حاشيه جنگلهاي ابر در گلستان واقع در شهرستان علي آباد کتول حد مرزي اين شهرستان با شاهرود نيز در روزهاي اخير طعمه حريق شد.
براساس اعلام برخي مناطق در يکماه اخير حدود 80 فقر ه آتش سوزي در جنگلهاي گلستان ثبت شد و بيش از 70 منطقه جنگلي دچار حريق شد.

آتش سوزي جنگلهاي گلستان به پنج منطقه تقسيم بندي شدند و عمليات اطفاي حريق همچنان در جنگلهاي حوزه شهرستان مينودشت ادامه دارد.

شرايط جوي، خشکي هوا، ريزش برگهاي پائيزي از جمله دلايلي است که هر روز منجر به بروز آتش سوزي در نقطه اي از جنگلهاي گلستان مي شود.

استاندار گلستان که به همراه ستاد مديريت استان که عصر چهارشنبه بصورت پياده از جنگلهاي علي آباد کتول بازديد کرد، در اين زمينه گفت: آتش سوزي در جنگلهاي علي آباد در دهنه زرين گل که از دو روز قبل آغاز شده بود، مهار و اطفاي کامل شد.

جواد قناعت افزود: اين نقطه از جگلهاي استان پيش از اين دچار حريق نشده بود و با تلاش دو روز اعضاي ستاد مديريت استان به طور کامل مهار و اطفاء شد.

وي اظهار داشت: اکنون فقط در منطقه مينودشت، عمليات اطفاي حريق ادامه دارد و در ساير مناطق جنگلي استان عميلات مهار و اطفاي کامل حريق صوت گرفته است.

استاندار گلستان بيان داشت: ساير مناطق جنگلي گلستان حالت پايداري دارند و وضعيت تحت کنترل است.

جواد قناعت بيان داشت: به هر حال وضعيت جوي منطقه و فصل برگ ريزان موجب شده تا شاهد بروز حريق در قسمتهاي جگلي باشيم.

وي ابراز اميداروي کرد: انشاء الله با بارش نزولات آسماني در روزهاي آينده، وضعيت پايداري در تمامي ماطق استان ايجاد شود.

استاندار گلستان يادآوردشد: نيروهاي ستاد مديريت استان همچنان در مناطق مختلف جنگلي حضور دارند و در صورت بروز حادثه، عمليات امدادرساني صورت مي گيرد.

استاندار گلستان عنوان کرد: دود حاصل از آتش سوزي سفيد است و اين به معناي سوختن برگها و عدم درخت سوزي است و با کاهش دما و بارندگي شاهد اطفاي کامل حريقها خواهيم بود.

در دوسري آتش سوزيهاي جنگل گلستان، عرصه هاي جنگلي مناطق علي آبادکتول، راميان و گرگان، مناطق جنگلي افراتخته، قلعه ماران و خاک پيرزن و .. دچار آتش سوزي شد.

شرايط جوي منطقه موجب شده که در روزهاي اخير به رغم مهار آتش در برخي مناطق دوباره شاهد شعله ور شدن آتش در آن منطقه باشيم.

مرحله اول آتش سوزي از روز چهارشنبه 26 آبان ماه گذشته در عرصه هاي عمومي منابع طبيعي مينودشت و پارک ملي گلستان آغاز شد که با تلاش دستگاههاي ذيربط، اطفاي حريق در دستور کار قرارگرفت.

مهمترين علل آتش سوزي، خشکسالي در دو سال گذشته و عدم بارندگي در 35 روزگذشته تفاوت خيلي زياد درصد رطوبت که در برخي مناطق در روز 10 درصد در شب 89 درصد بوده است.

جنگلهاي گلستان 450 هزار هکتار وسعت دارد.



تصاویری از آتش سوزی در جنگل های گلستان






عملیات اطفای حریق دو نقطه از جنگل های گلستان پس از گذشت حدود سه روز همچنان ادامه دارد و نیروهای امدادی همچنان مشغول پاکسازی بقایای حریق هستند.








































عکس/
ابوطالب ندری

__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری

ویرایش توسط رزیتا : 12-10-2010 در ساعت 11:08 AM
پاسخ با نقل قول
  #64  
قدیمی 12-10-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض جنگل‌های بکر "جهنم سبز" مخوف‌ترین مکان‌های دنیا

جنگل‌های بکر "جهنم سبز" مخوف‌ترین مکان‌های دنیا


آخرین نیوز: همشهری سرنخ در گزارشی به بیان شگفتی های جنگل های آمازون پرداخته است، که در بخش هایی از آن آمده است: آمازون، پهناورترین جنگل در آمریکای جنوبی است که در بین کشور‌های اکوادور، پرو، ونزوئلا و کلمبیا قرار دارد اما بیشترین قسمت آن به برزیل منحصر می‌شود. پیدایش این جنگل قدیمی به 200 تا 500 میلیون سال قبل یعنی دوره اول زمین‌شناسی بازمی‌گردد. در جنگل‌های مرطوب آمازون تقریبا هر روز باران سنگینی می‌بارد و به همین دلیل آمازون در تمام فصول سال هوایی گرم و مرطوب دارد. به خاطر قرارگیری این جنگل در منطقه استوایی، متوسط درجه حرارت در مرکز آن به 30 درجه سانتی‌گراد و در غربی‌ترین منطقه که خنک‌ترین جای آمازون به حساب می‌آید، این دما به 25 درجه سانتی‌گراد می‌رسد. در این جنگل 2500 نوع درخت مختلف و همچنین 30 هزار گونه گیاه وجود دارد. دانشمندانی که برای تحقیق به این منطقه سفر کرده‌اند، آنجا را با وجود زیبایی‌های بی‌شمار، به دلیل آمار بسیار کشته‌شدگان و گمشدگان، جهنم سبز نامیده‌اند. این جنگل‌ها تا پیش از ورود اروپاییان، محل زندگی 5 تا 13 میلیون سرخپوست بوده‌اند که در هزار قبیله مختلف زندگی می‌کرده‌اند. امروزه قبیله‌های باقیمانده از ترس چوب‌برهای جنگل، ملاکان زمین و شیوع انواع بیماری‌ها دائم در حال فرار هستند.



رودخانه آمازون

بزرگترین رودخانه دنیا آمازون است که با 1100 انشعاب و 7/6 هزار کیلومتر طول، از کوه‌های 12 میلیون ساله آند در آمریکای جنوبی شروع شده و پس از گذر از یک مسیر پرپیچ و خم، به سمت شرق و اقیانوس اطلس می‌رود. دهانه این رودخانه بسیار عریض است؛ به طوری که حتی کشتی‌ها قادر به عبور از آن هستند. البته در قسمت‌هایی از این رودخانه که دارای آب گرم و نسبتا راکد است، حیوانات عجیبی نیز زندگی می‌کنند که یک نمونه از آنها، نوع خاصی از گربه‌ماهی است که به دلیل زندگی در یکی از بکرترین مناطق دنیا بسیار بزرگتر از حد معمول است. بزرگ‌ترین و معروف‌ترین ماهی‌های آب شیرین در این رودخانه زندگی می‌کنند. نام این رودخانه به دلیل خطرناک بودن، آمازون گذاشته شده است که به زبان بومیان آنجا به معنی شکننده قایق است. طبق تحقیقات به دست آمده، طول عمر این رودخانه 11 میلیون سال محاسبه شده است.







تمدن گمشده آمازون

فرانسیسکو پیزارو گونزالس اهل اسپانیا، یکی از کشورگشایان خونخوار دنیا بود که به قصد پیدا کردن شهر الدرادو که گفته می‌شد حتی پیاده‌روهای آن از طلا پوشیده شده است، پا به آمریکای جنوبی و آمازون نهاد که در آن زمان جزئی از قلمرو اینکاها بود و هیچ انسانی به‌جز افراد قبیله به آنجا نرفته بودند.

در سال 1524 او برای اولین بار به آمریکای جنوبی رفت اما به دلیل کافی نبودن آب و آذوقه و همچنین جنگ با بومیان منطقه، خسته و بیمار به کشور خود بازگشت.

دو سال بعد دوباره پیزارو به همراه گروهش راهی آمریکای جنوبی شدند. این بار در هنگام گذر از خط استوا توانستند غنایم باارزشی از جنس طلا و نقره به دست آورند که همین امر باعث بروز اختلاف در میان گروه شد.

آنها در این سفر برای اولین بار شتر لاما را دیدند و نام آن را شتر کوچک گذاشتند. پیزارو در سفرهای خود با بومیان منطقه برخورد کرد. ولی بعد از بازگشت و گفتن مشاهداتش هیچ کس حرف‌های او را در مورد این انسان‌ها باور نکرد. اما با توضیحاتی که پیزارو راجع به این منطقه داد بسیاری از محققان بعدها به آمازون رفته و در آن هنگام که این جنگل‌ها به عنوان منطقه مسکونی بومیان آمریکا در کل دنیا شناخته شد.





گوشت قرمز ممنوع

یکی از قدیمی‌ترین قبایل سرخپوست آمازون اناونه ناوه است که در حاشیه رود لاس پیدراس در نزدیکی پرو زندگی می‌کنند. اولین باری که این قبیله با سفیدپوستان ارتباط برقرار کرد سال 1974 یعنی 36 سال پیش بود. جمعیت این قبیله در حال حاضر 420 نفر است. اهالی این قبیله به خاطر مهارت خاصی که در ماهیگیری دارند در میان مردم منطقه بسیار معروف هستند.

ماهیگیری در این قبیله چند ماه طول می‌کشد اما تعداد ماهی‌های صیدشده به روش آنها بی‌شمار است. غذای محلی این قبیله ماندیوکا است که از آرد و ذرت تهیه می‌شود.

قبیله آناونه ناوه برخلاف دیگر قبایل، حیوانات دارای گوشت قرمز را شکار نمی‌کنند و از خوردن گوشت قرمز اجتناب می‌کنند و اگر در این قبیله کسی گوشت قرمز بخورد قانون‌شکن به حساب می‌آید. در دهه‌های اخیر بسیاری از زمین‌های آنها توسط جویندگان الماس، دامداران و کشاورزان از آنها گرفته شده است.



گمشدگان آمازون

جنگل‌های انبوه آمازون قربانیان بی‌شماری گرفته است. تعدادی از کسانی که به آمازون رفتند هیچگاه بازنگشتند. یکی از معروف‌ترین گمشدگان آمازون، پرسی فائوست بود که بعدها داستان او الهام‌بخش فیلم‌های ایندیانا جونز شد. کلنل پرسیوال هریسون فائوست در 18 آگوست 1867 در انگلستان به دنیا آمد. پرسی بعد از اتمام تحصیلاتش در مرکزپژوهش های جغرافیایی سلطنتی به عنوان باستان‌شناس مشغول به کار شد. فائوست برای اولین بار در سال 1906 یعنی زمانی که 39 سال داشت به جنگل‌های برزیل و بولیوی سفر کرد و با تحقیقاتی کامل در مورد این جنگل‌ها و بومیان آنجا به انگلستان بازگشت. سال‌ها بعد دوباره فائوست تصمیم گرفت به جنگل‌های آمازون سفر کند اما نمی‌دانست این بار سرنوشت دیگری برایش رقم خورده و آن هم ناپدید شدن در بزرگترین جنگل دنیا بود. در 20 آوریل سال 1925 فائوست به همراه پسر بزرگش جک فائوست و دوستش رالیق ریمل به اعماق جنگل‌های آمازون رفت تا به عجایب ناشناخته آنجا پی ببرند.

آنها در پی شهری گم شده بودند که نام آن را z گذاشتند. اما آنها هیچگاه بازنگشتند تا اطلاعاتی در مورد شهر تازه کشف‌شده به جهانیان بدهند. آخرین جایی که مردم آنها را دیده بودند شهری نزدیگ جنگل به نام کالاپالوس بود. فرضیه‌های زیادی در مورد گم شدن آنها ارائه شد و قوی‌ترین فرضیه کشته شدن این سه نفر به دست بومیان منطقه بود. اما هر بار مقداری از وسایل آنها در گوشه و کناری از جنگل پیدا می‌شد. برای مثال در سال 1927 پلاک‌های آنها توسط افراد محلی پیدا شد و در سال 1933، قطب‌نمایی که در تمام سفرهای فائوست همراهش بود و هیچگاه از خود جدا نمی‌کرد یافت شد. اما این پایان ماجرا نبود، نکته‌ای که در مورد این داستان خیلی عجیب است، ناپدید شدن افراد گروه‌هایی است که برای پیدا کردن آنها به اعماق جنگل‌های آمازون رفته بودند که شمار این افراد به بیش از 100 نفر می‌رسد. در سال 1951 تعدادی اسکلت در جنگل‌های آمازون پیدا شد که محققان احتمال دادند مربوط به فائوست و افرادش باشد اما پس از انجام آزمایش دی‌ان‌ای این فرضیه رد شد. در سال 2005 یک نویسنده نیویورکی به نام دیوید گران درصدد پیدا کردن شهری برآمد که فائوست به خاطر آن جانش را از دست داده بود. اولین کاری که او برای گشودن این راز سر به مهر انجام داد، رفتن به دهکده‌ای بود که آنها برای آخرین بار آنجا دیده شده بودند، یعنی کالاپالوس. او توانست اطلاعات باارزشی از افراد بسیار پیر و قدیمی این منطقه به دست آورد. به گفته آنها بعد از گذشت مدتی پس از اینکه که فائوست از آنجا حرکت کرد در میان جنگل، دودی شدید به نظر می‌رسید و به همین خاطر احتمال اینکه آنها به دست قبیله آدمخوارها کشته شده باشند بسیار زیاد است. وقتی دیوید به نیویورک بازگشت کتابی به نام تمدن گمشده شهر Z نوشت که تمام داستان فائوست و فرضیه‌های گم شدن او و گروهش در آن ذکر شده بود.

در اولین سفری که فائوست به جنگل‌های آمازون داشت، با موجودی عظیم‌الجثه در رودخانه آمازون مواجه شده بود و آن موجود چیزی نبود جز یک آناکوندا ی غول پیکر. او در یادداشت‌های خود ذکر کرده بود؛ «این موجود سری مثلثی و بدنی پهن و بلند داشت که به آرامی دور قایق ما می‌چرخید و هر لحظه ممکن بود که قایق ما را واژگون کند. من در یک حرکت سریع اسلحه‌ام را پشت حیوان گرفته و شلیک کردم و او به سرعت از نظر ناپدید شد.» به گفته فائوست قطر بدن این مار به 50 سانتی متر و طول آن به 19 متر می‌رسید.



شنا در خطرناکترین رودخانه دنیا

با اینکه رودخانه آمازون بسیار خطرناک و مرگ‌آور به نظر می‌رسد اما برای برخی از افراد تنها یک سرگرمی بوده و می‌تواند آنها را به آرزوهایشان برساند. ازجمله اشخاصی که برای زنده نگه داشتن نام خود، دل به دریا زده و تمام خطرات این مسیر دشوار را به جان خرید، مارتین استلر است که تصمیم گرفت کاری را انجام دهد که تا به حال هیچ‌کس جرأت انجام آن را نداشته است و آن شنا در طول رودخانه آمازون بود. مارتین تصمیم خود را گرفته بود؛ حتی اگر در این راه جانش را از دست می‌داد.

در سال 2007 مارتین، 5268 کیلومتر را در عرض 66 روز، در رودخانه مخوف آمازون شنا کرد. او این مسیر را از رشته‌کوه‌های آند در پرو آغاز کرده و در سواحل آتلانتیک در برزیل به اتمام رساند. میلیون‌ها بیننده از طریق دوربین‌های نصب شده در مسیر، مارتین را همراهی می‌کردند.

بعد‌ها کتابی از تجربیات مارتین به چاپ رسید که تمام سفرهای او را شامل می‌شد. مارتین استلر تا به حال موفق شده است چهار رکورد در کتاب رکوردهای گینس ثبت کند. او در یکی از رکوردهایش در سال 1997 طول بین آفریقا و اروپا را شنا کرده بود و همچنین شنا در رود دانوب در سال 2000 و شنا در رود می‌سی‌سی‌پی در سال 2002 از دیگر رکوردهای مارتین است.




اتفاقات غیرطبیعی

با اینکه جنگل‌ها و رودخانه آمازون سرشار از زیبایی است اما در آنجا باید منتظر هرگونه رخداد شگفت‌انگیزی بود. در 9 نوامبر سال 1989 یک کشتی مسافرتی کوچک با 25 مسافر و خدمه از رودخانه آمازون می‌گذشتند که ناگهان حفره‌ای عجیب و ترسناک درست در مقابل آنها و در آب‌های رودخانه ایجاد شد اما وقتی که کشتی رفته‌رفته دچار این گرداب می‌شد، ناخدای کشتی که سال‌های سال عمر خود را در این راه گذرانده بود، توانست کشتی را از غرق شدن نجات دهد ولی 2 نفر از مسافران درون آب افتاده و جان خود را از دست دادند و همچنین 10 نفر دیگر به شدت زخمی شدند.

این اتفاق تا به حال بارها در این قسمت رودخانه رخ داده و جان بسیاری را گرفته است اما هنوز هیچ دلیل علمی‌ای برای این پدیده وجود ندارد، زیرا همیشه این حفره در این قسمت وجود ندارد و فقط گاهی به وجود می‌آید.
یکی دیگر از اتفاقاتی که در جنگل‌های آمازون به وقوع پیوست گم شدن یک هواپیمای کوچک نظامی با 9 سرنشین بود. در سوم اکتبر سال 2009، این هواپیما که در حال عبور از بالای جنگل‌های آمازون بود، دچار توفان‌های شدید این منطقه شده و کنترلش را از دست داده و در نهایت سقوط کرد، اما 7سرنشین هواپیما هیچگاه پیدا نشدند و تنها 2 نفر از آنان توانسته بودند از طریق شنا از آب‌های رودخانه آمازون خود را به شهر‌های اطراف برسانند اما گفتند که از سرنوشت همراهانشان هیچ اطلاعی ندارند و چون از پیدا شدن آنها ناامید شده بودند فقط جان خود را نجات دادند.




اشکال عجیب در آمازون

در عکس‌های هوایی که از اطراف جنگل‌های آمازون گرفته شده است، اشکال عجیبی دیده شده است که در چمن زمین‌های پهناور اطراف جنگل به وجود آمده است. از سال 1999 تا به حال هر بار که از این منطقه عکسبرداری شده است، طرح به وجود آمده با دفعه قبل متفاوت بوده است؛ به طوری که در بین این سال‌ها بیش از 200 شکل مختلف ثبت شده است که در محدوده‌ای در حدود 250 کیلومتر به وجود آمده است. نکته جالب توجه در مورد این اشکال، این است که ممکن است یک روز آنها دیده شوند و روز بعد وجود نداشته باشند. مردم بومی آن منطقه اعتقاد دارند این اشکال توسط فضایی‌ها به وجود می‌آید و در زمان حضور فضایی‌ها در اطراف آمازون، هر کس به این منطقه بیاید به دست آنها اسیر یا کشته خواهد شد. این اشکال با خم کردن چمن‌های اطراف به وجود آمده‌اند و تا به حال هیچ دلیل علمی برای پیدایش آنها به دست نیامده است.

دنیس اسچان، عضو هیات علمی دانشگاه فدرال برزیل در این‌باره می‌گوید: «تقریبا در هر هفته یک شکل عجیب در این منطقه دیده می‌شود که دلیل به وجود آمدن آنها اثبات نشده است. بعضی از این اشکال دایره‌ای و برخی دیگر مربع یا مستطیل و برخی حتی چندضلعی هستند. توفان‌های شدیدی که در اینجا رخ می‌دهد، می‌تواند یکی از فرضیه‌های پیدایش این اشکال باشد.» مکان‌هایی که این اشکال در آنجا بیشتر دیده شده‌اند، شمال بولیوی و غرب برزیل بوده است. عرض بیشتر این اشکال تا 11 متر و عمق آنها تا دو متر است و مناطقی که این اشکال در آنجا دیده شده‌اند از 90 تا 300 متر مساحت دارد. به هر حال این نیز یکی دیگر از عجایب آمازون است.



حیوانات عجیب آمازون

در جنگل‌های وسیع آمازون به طور تقریبی 1294 نوع پرنده، 378 خزنده، 427 نوع دوزیست و 3هزار نوع ماهی زندگی می‌کنند که اغلب این حیوانات شکارچیان بسیار ماهری هستند و جان سالم به در بردن از دستشان تقریبا غیرممکن است.

دلفین صورتی که به زبان محلی بوتو نامیده می‌شود، یکی از نادرترین دلفین‌ها در سراسر دنیا است که در میان آب‌های رودخانه پهناور آمازون زندگی می‌کند. این دلفین می‌تواند تا 15 دقیقه روی آب بماند ولی به طورکلی این دلفین‌ها معمولا زیر آب هستند و تنها برای نفس کشیدن روی آب می‌آیند. همچنین با وجود شباهتی که با دلفین‌های خاکستری دارند از نظر اندازه از آنها کوچکتر هستند و همین دلیل باعث شده تا بتوانند به راحتی در آب‌های رودخانه شنا کنند؛ وزن آنها به 90 کیلوگرم می‌رسد. دلفین‌های صورتی قادر هستند در آب به صورت درجا 180 درجه بچرخند.

رنگ این نوع دلفین به خاطر آبی که در آن زندگی می‌کند و غذایی که می‌خورد صورتی است. اما عجیب‌ترین حیوانی که در جنگل‌های آمازون به چشم می‌خورد، ماناتی یا همان گاو دریایی است که می‌تواند نیم‌تن وزن داشته باشد و قدش به 3 متر هم برسد. همچنین مارهای آناکوندا که بزرگترین گونه مار در سراسر دنیا هستند نیز در این جنگل‌ها زندگی می‌کنند و بیشتر آنها تا 10 متر طول دارند. آناکوندا هیولای دریاچه نیز نامیده می‌شود. این مار برخلاف پیتون سمی نیست و با پیچیدن دور شکار او را از پا درمی‌آورد. تا به حال بسیاری از مردم منطقه، به‌خصوص بومیان توسط مارهای آناکوندا و پیتون‌های جنگل‌های آمازون بلعیده شده‌اند.

چندی پیش یک پسر بچه 8 ساله که ساکن دهکده‌های اطراف آمازون بود توسط یک آناکوندا بلعیده شد و چند روز بعد تنها کلاه و کفش او توسط دوستانش که به خاطر باران به زیر یک درخت پناه برده بودند پیدا شد. آراپایما یکی دیگر از حیوانات عجیب آمازون است که با 4 متر طول و 200 کیلوگرم وزن از بزرگ‌ترین ماهی‌های آب شیرین است. همچنین وحشی‌ترین ماهی‌های دنیا مانند پیرانا نیز در این جنگل‌ها زندگی می‌کنند.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری

ویرایش توسط رزیتا : 12-10-2010 در ساعت 03:47 PM
پاسخ با نقل قول
  #65  
قدیمی 12-21-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض تنها باری که نیاگارا خشک شد

تنها باری که نیاگارا خشک شد

در تصاویری که به تازگی منتشر شده، مشخص شده در سال 1969 به دلیل فرسایش و تخریبی که آبشار نیاگارا بوجود آورده بود، مهندسان آمریکایی و کانادایی با ایجاد سد و بستن آب وردوی به این ابشار به اصلاح مهندسی مسیر جریان آب اقدام کردند.

سال 1969 میلادی تنها باری بوده است که زیباترین ابشار دنیا خالی از اب بوده است.

به گزارش خبرنگار «تابناک» اجتماعی، آبشار نیگارا که زیباترین و دومین آبشار بزرگ دنیاست، تا کنون فقی یک بار خشک شده و خالی از آب بوده است آن هم نه به خاطر خشکسالی و کم آبی بلکه به دلیل پر آبی و تخریب فراوان.





در تصاویری که به تازگی منتشر شده، مشخص شده در سال 1969 به دلیل فرسایش و تخریبی که آبشار نیاگارا بوجود آورده بود، مهندسان آمریکایی و کانادایی با ایجاد سد و بستن آب وردوی به این ابشار به اصلاح مهندسی مسیر جریان آب اقدام کردند.


سال 2009- متوسط ریزش آب بین 4 تا شش میلیون فوت مکعب در دقیقه است

آبشارهای نیاگارا ترکیبی از دو آبشار بسیار بزرگ و یک آبشار کوچک‌تر می‌باشد که بر رودخانه نیاگارا واقع است. از لحاظ موقعیت جغرافیایی آبشار نیاگارا در مرز ایالت نیویورک در آمریکا و کانادا در جنوب استان انتاریو بین دو شهر نیاگارا فالز اونتاریو و نیاگارا فالز نیویورک قرار دارد. آبشار بزرگ‌تر اصطلاحاً به آبشار کانادایی یا آبشار نعل اسب معروف است و آبشار کوچک‌تر به آبشار آمریکایی معروف است.




علت اصلی شهرت آبشار نیاگارا نه به علت ارتفاع آن بلکه به علت عریض بودن آن است. به طور متوسط نزدیک به ۱۱۰ هزار متر مکعب آب از آبشارها در دقیقه سرازیر می‌گردد.


سال 1966- آغاز فرسایش و تخریب ها در تصویر مشخص است
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #66  
قدیمی 12-21-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض خودسوزی زمین در سلطان آباد شیراز

خودسوزی زمین در سلطان آباد شیراز


بین 15 تا 20 هکتار خاک منطقه شهرک صنعتی سلطان آباد شیراز طی پدیده ایی نو به دلیل انباشت مواد آلی گیاهی در حال خودسوزی است.


























__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #67  
قدیمی 12-23-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض پارک ملی کویر، نگین ملی ایران؛ منطقه مهم جانوری

پارک ملی کویر، نگین ملی ایران؛ منطقه مهم جانوری

آخرین نیوز: پارک ملی کویر، پارک ملی و منطقه حفاظت شده کویر مرکزی در غرب کویر مرکزی ایران و شرق دریاچه نمک و قم رود در استان قم، پیشوا و دهستان ارادان و قشلاق بزرگ گرمسار واقع شده است و زیبایی های بکر آن، دست کمی از پارک های مشابه در جهان ندارد.




خبرنگار نشریه سرزمین من نوشته است:نه «سرنگتی» در آفریقا و نه «یلو استون» در آمریکا. اینجا «پارک ملی کویر» است در ایران، بدون هیچ لقبی عاریت گرفته شده از فرنگ و بدون هیچ مانندی. نامی که در ابتدا ذهن خیلی‌ها را به ماسه‌های روان و رمل طلایی می‌برد. زمینی را مجسم می‌کند بدون آب و علف که تا چشم کار می‌کند، خاک است و خاک است و خاک.

اما اینجا چشمه حیات است؛ منطقه‌ای بکر و امن برای گیاهان و جانورانی که نسلشان رو به انقراض است و در معرض تهدیدند؛ از پستانداران بزرگ و کوچک گرفته تا خزندگان و دوزیستان نایاب. درختان تاغ گرفته تا بوته‌های قیچ و درمنه در جادوی کویر به هم پیوند خورده‌اند.



کویری که ماسه‌های روانی دارد اما در میان ماسه‌هایش زندگی جریان دارد. اینجا چشمی به آسمان است و چشمی به زمین؛ شب‌ها باید سر به هوای آسمان بود تا ستاره‌ها را از دست نداد و روز باید سر به زیر راه بود تا ردی، نشانی، چیزی از ساکنان کویر یافت.


بخش هایی از این گزارش در ادامه می آید:

«قصر بهرام» را اهالی نجوم بهتر از دیگران می‌شناسند. تنها کاروانسرای سنگی ایران است و محل خوبی برای رصد ستارگان. در سفر به دل پارک ملی کویر، اینجا نخستین جایی است که قرار می‌گیریم. می‌گویند شاه عباس صفوی دستور داده تا این کاروانسرا را بسازند؛ بر سر سه‌راهی اصفهان، خراسان و مازندران. جایی که مسیر جاده ابریشم بوده. از گرمسار امروز، 60کیلومتری فاصله دارد. در منطقه از جایی به بعد که نشان آسفالته تمدن حذف شد، در دل کویر آمدیم تا به قصر رسیدیم. قصری که زمانی آب نداشته و برایش از «چشمه شاه» در کوهپایه «سیاه‌کوه» آب آورده‌اند. جویباری از سنگ سفید کشیده‌اند و آب را هدایت کرده‌اند به کاروانسرا.

می‌گویند محلی که برای کاروانسرا انتخاب کرده‌اند، خاص است؛ به قول امروزی‌ها استراتژیک. در تابستان‌های طاقت‌فرسای کویر خنک است و در زمستان‌ها هم گرم. تا همین چندماه پیش، پاسگاه محیط‌بانی سازمان محیط‌زیست داخل کاروانسرا بود و از همین‌جا بود که محیط‌بانان، عرصه 420 هزار هکتاری پارک ملی را مدیریت می‌کردند تا مبادا نگاه ناپاکی، جبیر، هوبره، قوچ و میش یا کل و بز را به طمع شکار، چشم‌چرانی کند. حالا محیط‌بان‌ها خارج از کاروانسرا به ساختمانی کمی دورتر اسباب‌کشی کرده‌اند که بر سردرش نوشته شده: «مرکز تحقیقات پارک ملی کویر.»



بالاتر از کاروانسرا، جاده‌ای قدیمی قرار دارد که به «جاده سنگفرش» می‌شناسندش. تقریبا گرداگرد پارک را زمین‌هایی فرا گرفته که سطح آب درون آنها بسیار بالاست و بیشتر به باتلاق می‌مانند. عبور از آنها مشکل و خطرساز است. در دوران صفوی، مسیری اینجا سنگریزی شد تا اسب و درشکه‌هایی که عزم سفر «ابریشم» کرده بودند، به راحتی از آن عبور کنند. بقایای جاده سنگفرش، هنوز در شمال پارک باقی است.

شب هنگام به اینجا رسیده‌ایم. «امیرحسین خالقی» که کارشناس حیات‌وحش است و عضو انجمن تخصصی «طرح سرزمین»، راهنمای ماست. او یکی از کارشناسان پروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی است و در عملیات دوربین‌گذاری در پارک ملی کویر برای تعیین جمعیت یوزپلنگ در منطقه نقش داشته. بر سر دوراهی‌های جاده آنچنان با اطمینان می‌پیچد که گویی تابلوهای راهنمایی نامرئی بر سر آنها قرار دارند که فقط با چشم بصیرت یک کارشناس حیات‌وحش می‌توان آنها را دید...


دریچه‌ای به دریاچه نمک
...هنوز عجایب این تکه از زمین مانده تا مسحورمان کند. صبح زود از جاده‌ای می‌رویم که به جنوب‌غربی پارک ملی می‌رود. جاده از کوه‌های کوتاه قد طلایی رنگ به نام «آب محله» سر در می‌آورد که در نزدیکی آن آب انباری قدیمی برای جمع‌آوری آب باران است و به آن «حوض قیلوقه» می‌گویند. آبی که در آن جمع می‌شود به‌خاطر نمک فراوان خاک، لب‌شور است. اینجا انتهای سیاه‌کوه است. اگر به سیاه‌کوه پشت کنی، تنها زمینی صاف می‌بینی؛ آن‌قدر که انتهای آن در چشم جای نمی‌گیرد. تنها در گوشه‌ای خطی سفیدرنگ نظر را جلب می‌کند که در سراب با عمق نگاهمان بازی می‌کند. دریاچه نمک؛ مرز غربی پارک. حتی در همین زمین پست هم باز جبیرها را می‌توان دید.




از حوض قیلوقه راهی است که به موازات مرز غربی پارک به طرف جنوب می‌رود. از زمین‌های پستی عبور می‌کند که کمتر در آن گیاهی دیده می‌شود مگر گیاهان شورپسند. پای سیاه‌کوه، چشمه‌ای دیگر است. محیط‌بان‌ها به آن «چشمه خری» می‌گویند و احتمالا وجه تسمیه این نام، مربوط به زمانی پیش از سال‌های دهه 1360 می‌شود که گورخرهای آسیایی در پارک ملی کویر منقرض نشده بودند. کمی آن‌سوتر از چشمه، درختی است که برای کارشناسان طبیعت بسیار مشهور شده؛ «درخت راز»؛ نامش را ما انتخاب کرده‌ایم!...


استراحتگاه فصلی

گه‌گاه مسیر رودخانه‌ای فصلی و سیلابی، جاده را قطع می‌کند. حیوانات دو طرف بستر این رودخانه‌های خشک، زیر سایه‌های کوچک دیواره‌هایی که آب آنها را شسته، استراحت می‌کنند. این تکه‌سایه‌ها غنیمتی است در کویر. به امید اینکه شاید هوبره‌ای را در این سایه‌های غنیمت ببینیم، از مسیر اصلی منحرف می‌شویم و به بستر خشک رودخانه «قاسم بَکی» می‌زنیم. در مسیر ناهموار رودخانه، حجمی حنایی‌رنگ تکان می‌خورد و ابتدا اندکی در امتداد رودخانه می‌دود و بعد با چابکی مسیر شکاف میان دو تپه را با یک جست بلند بالا می‌رود و از نظر پنهان می‌شود. یک کاراکال؛ گربه‌ای که در کنار دیگر خویشاوندان خود یوز، پلنگ و گربه شنی، در کویر زندگی می‌کند.

سهم ما اما از این تجلی نابهنگام، چند عکس کمی ناواضح می‌شود و هیجانی که زیبایی این گربه به دلمان انداخت. بخت یارمان بود! بازی رنگ‌های خالص پهنه کویر و کوهپایه سیاه‌کوه با حنای پر رنگ این تیزپا کامل شد. سرخوشانه به جاده دوکویره باز می‌گردیم و اندکی جلوتر، در افق دیدمان ناهمواری‌هایی پدیدار می‌شود که خدا می‌داند از چه رو نامشان را «کلوت‌های ترکمنی» گذاشته‌اند.


سربازان طبیعت

مقصد اول، پاسگاه «سفید آب» است. محیط‌بان‌ها دور یک سفره نشسته‌اند و ناهار می‌خورند. اصرارمان می‌کنند که هم‌سفره شویم؛ استکانی چای و گپ و گفت با سربازان طبیعت. برایمان از دستگیری سه متخلف تعریف می‌کنند؛ «بار دومشان بود که غیرقانونی وارد پارک می‌شدند؛ اولین بار یک جبیر ماده شکار کرده بودند و به دام محیط‌بانان افتادند. دادگاه جریمه‌شان کرد و آزاد شدند اما برایشان درس عبرت نشد و بازهم آمده بودند. این‌بار هنوز دست به اسلحه نبرده بودند و حیوانی را شکار نکرده بودند که محیط‌بان‌ها سر رسیدند و کت بسته از پارک ملی بیرونشان کردند. محیط‌بان‌ها می‌گفتند که آه جبیر ماده پاگیرشان می‌شود، عذاب می‌کشند. همه محیط‌بان‌های پارک 18 نفرند که نوبت به نوبت به پاسگاه می‌آیند. تعدادشان کم است اما اجازه نمی‌دهند کسی به پارک دست درازی کند. پارک برایشان خانه است و هرچه در آن، ناموس.»...

از سال 1355 که سازمان محیط‌زیست آن زمان تصمیم گرفت تا این منطقه را «پارک ملی» اعلام کند، دیگر هیچ فعالیت انسانی در آن انجام نمی‌شود. معدنچی‌ها و گله‌دارها از پارک بیرون رفتند و زمین را برای جانوران گذاشتند. سازمان می‌گوید که «در پارک ملی کویر هیچ فعالیت انسانی انجام نمی‌شود»، برخلاف خجیر و سرخه‌حصار که جانوران امانی ندارند.


شکافی در زمین و زمان

آنها که از زیر و بم زمین سر در می‌آورند می‌گویند که خیلی از خشکی‌های حالای سرزمین کهن ما، بستر دریایی بزرگ بوده؛ «تتیس». برای همین است که اینجا به بقایای دریا برمی‌خوریم. کمی آن‌سوتر از عربیه و چخماقیه، دره‌ای است که سنگ‌هایی طلایی آن را دربرگرفته و صخره‌ها اشکالی موج‌گونه ساخته‌اند. بر بستر این موج‌های سنگی اما، دریایی است. فسیل‌ها یا «سکه‌های دریایی»، که خدا می‌داند چند ده‌هزار سال پیش زنده بوده‌اند و حالا باقیمانده صدف‌گونه بدنشان، اینجا ـ در میان خاکی که دیگر سنگ شده ـ به جای مانده است. نوادگانشان هنوز در خلیج‌فارس، دریای عمان و آب‌های آزاد جهان زندگی می‌کنند. اینجا را «نعلبکی‌ها» می‌گویند....


ردی بر خاک

از پشت پاسگاه ملک‌آباد راهی است که کوه نخجیر را دور می‌زند و راه شمال پیش می‌گیرد. در پس‌زمینه همین راه است که بر سینه‌کش سرخ یک کوه، باریکه فیروزه‌ای رنگ، نظرها را جلب می‌کند. اگر دماوند به قول ملک‌الشعرای بهار «ز آهن به میان یکی کمربند» دارد، در عوض «گدار سبز»، گردنبندی فیروزه‌ای را زینت گردن خود کرده است.

دره پشت کوه نخجیر، مسیری است که باید از آن عبور کنیم. در همین دره، دوربین تله‌ای دیگری وجود دارد که قبلا عکس یوزپلنگ گرفته است. از جلوی دوربین عبور می‌کنیم، اما چیزی روی زمین، نظر امیرحسین خالقی را جلب می‌کند. می‌ایستد و از ماشین پیاده می‌شود تا با دقت بررسی کند؛ رد یوزپلنگ! ردپا تازه است و مستقیم از جلوی دوربین رد شده. امیرحسین خوشحال است. می‌گوید: «احتمالا همان یوز همیشگی است، اما هربار دیدن ردپایش خوشحال‌کننده است. یعنی هنوز زنده است.»

از سال‌ها قبل که خیلی‌ها فکر می‌کردند یوزپلنگ در ایران منقرض شده، در همین پارک ملی چند یوزپلنگ زندگی می‌کردند. اصلا از همان ابتدا، وجود یوزپلنگ‌ها بهترین دلیل برای انتخاب کویر مرکزی ایران به عنوان پارک ملی بود....



هنوز دو ساعتی تا قصر بهرام راه داریم. قصر بهرام مقصد اول و آخر است. دشت نسبتا همواری را به طرف شمال‌غربی پی‌گرفته‌ایم که ما را به جاده سنگفرش و قصر بهرام می‌رساند. در دوردست جاده ساختمان یک طبقه کوتاه مشخص است. می‌گویند «خانه‌های آمریکایی». آمریکایی‌ها پیش از انقلاب می‌خواستند در اینجا به دنبال نفت بگردند، اما یک آمریکایی دیگر توانست دلایلی را بیاورد که دولت آن زمان را از صرافت استخراج نفت بیندازد. پروفسور «هرینگتون» در آن زمان مشاور عالی سازمان محیط‌زیست بود و از طبیعت ایران اطلاعاتی داشت که شاید هیچ کارشناس محیط‌زیستی نمی‌دانست. می‌گویند او در پارک ملی شدن این منطقه نقش داشته است. پروفسور هواپیمایی کوچک داشت که هر وقت هوای سرکشی به کویر به سرش می‌زد، آن را آتش می‌کرد و در نزدیکی همین خانه‌های آمریکایی به زمین می‌نشاند... حالا فرودگاه طبیعی هرینگتون را هوبره‌ها برای فرود استفاده می‌کنند. پرنده‌هایی که ترجیح می‌دهند کمتر پرواز کنند تا مبادا بال‌های سیاه و سفیدشان توجه صیادان را جلب کند و جوجه‌ها درون لانه بدون غذا بمانند. اگر کسی بخواهد عکسی از هوبره داشته باشد، باید آرام نزدیکش شود. زیرک است، امان نمی‌دهد و با پاهای بلندش می‌دود. اگر بدوی، می‌پرد!


عرب‌های حاشیه خلیج‌فارس عاشق هوبره‌اند، نه به خاطر پروازش و رنگ‌های شکمش که اینها را سهراب سپهری خوب می‌شناخت، بلکه به دنبال آنند تا شکمی سیر کنند و در خواب قیلوله‌شان از شکاری ظفرمندانه خشنود باشند. هر سال می‌آیند، می‌زنند، می‌خورند، می‌روند! آب هم از آب تکان نمی‌خورد، البته نه در پارک ملی کویر که حفاظت شده است....


__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #68  
قدیمی 12-23-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض آرال درياچه‌اى که خشک شد

آرال درياچه‌اى که خشک شد



برخی معتقدند، سیاست های دولت شوروی سابق در بهره برداری بی رویه از آب دریاچه، باعث خشکی تدریجی آن گردید.
دریاچه آرال، که پیش از این در کتاب های جغرافیای ما، به عنوان دریاجه ای در شمال دریای خزر از آن یاد می شد، امروز به بیابان خشک و بی آب و علف تبدیل شده است.

برخی معتقدند، سیاست های دولت شوروی سابق در بهره برداری بی رویه از آب دریاچه، باعث خشکی تدریجی آن گردید.




























منبع: دیپلماسی ایرانی



__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #69  
قدیمی 12-24-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض معدن حادثه‌ خيز اشكيلي کرمان

معدن حادثه‌ خيز اشكيلي کرمان


در حادثه ريزش معدن اشکيلي چهار کارگر زير آوار گرفتار شدند که جسد يکي از آن‌ها در روزهاي ابتدايي از معدن خارج شد.


با گذشت 10 روز از حادثه ريزش معدن زغال‌سنگ اشکيلي در منطقه هجدک شهرستان راور در استان کرمان تلاش براي اطلاع از سرنوشت سه کارگر باقي مانده زير آوار هم‌چنان ادامه دارد.

به گزارش ايسنا، به گفته برخي مسوولان اميد به زنده ماندن اين سه معدنچي کاهش يافته است.

در حادثه ريزش معدن اشکيلي چهار کارگر زير آوار گرفتار شدند که جسد يکي از آن‌ها در روزهاي ابتدايي از معدن خارج شد.

در آخرين اظهارنظر غلامخسين رحيميان، مديرعامل شركت تهيه و توليد مواد معدني ايران اعلام كرد كه برنامه جديد خاك‌برداري از معدن زغالسنگ هجدك با بهره‌گيري از ماشين‌آلات معدني استان كرمان آغاز شده است.

معدن هجدك راور در80 كيلومتري مركز استان كرمان و 75 كيلومتري شهرستان راور قرار دارد.

































__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #70  
قدیمی 12-25-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض آب شرب بندرعباس سبز شد!

آب شرب بندرعباس سبز شد!


شکوفايي جلبکي در درياچه سد استقلال ميناب علت تغيير رنگ آب شهر بندرعباس طي چند روز گذشته وتغییر رنگ و بوی ناشی ازاین شکوفایی در محلات این شهر بندی موجب نگرانی اهالی گردیده ،این درحالیست که بدلیل عدم جذب جلبک های تجزیه شده دربستر بخشی از انها از ف ی ل ت رهای شنی تصفیه خانه بندر عبور و وارد آب شرب خانه ها میگردد.

البرز نوشت:

رنگ آب آشاميدني ساکنان بندرعباس چند روز است به رنگ سبز درامده و با بويي نامطبوع امکان استفاده ندارد.

مديرعامل آب منطقه اي هرمزگان، شکوفايي جلبکي در درياچه سد استقلال ميناب را علت تغيير رنگ آب شهر بندرعباس طي چند روز گذشته اعلام کرد و گفت: با وجود اينکه مواد معلق در آب نسبتا کم است اما تجمع جلبک ها در آب باعث شده تا جلبک ها پس از کلرزني تجزيه شده و بقاياي آنها به صورت رنگ در آب باقي بماند.

نشریه بندر در آخرین شماره خود با انتشار این مطلب به نقل از جعفر زيرراهي بانوشت : جلبک هاي تجزيه شده در حوضچه زلال ساز جذب کامل بستر لجن نمي شوند و در تصفيه خانه بندرعباس نيز بخشي از آنها از ف ی ل ت ر هاي شني عبور مي نمايند.

وی افزود: هم اکنون با تلفيق آب زيرزميني ( آب چاههاي ميناب ) با آب درياچه سد و همچنين تزريق ميزان بيشتري از کلر، زردي آب بسيار کاهش يافته و به حد قابل قبولي رسيده است. اين مقام مسوول تصريح کرد: کاهش هر ساله و مداوم آب پايه رودخانه ميناب و رسيدن به ميزان صفر در شرايط کنوني در رشد و شکوفايي جلبکها در درياچه سد اثر مهمي داشته است.

مديرعامل آب منطقه اي استان ضمن اطمينان خاطر به شهروندان در خصوص سلامت آبشرب بندرعباس در خصوص روند کار تصفيه خانه ميناب – بندرعباس گفت: آب سد استقلال پس از عبور از يک تونل بطول يک هزار و 800 متر وارد تصفيه خانه ميناب شده و در آنجا پس از کم شدن فشار در فشار شکن آب به حوضچه تقسيم وارد مي شود و کلرزني اوليه بر روي آن انجام مي شود، سپس آب وارد حوضچه هاي زلال ساز شده که در آنجا پس از تزريق مواد پلي آلومينيوم کلرايد و ماده کمک منعقد کننده پلي الکترليت يک بستر لجن در حوضچه زلال ساز تشکيل مي شود و مواد معلق آب را جذب نموده و بتدريج اين مواد معلق از حوضچه خارج و دفع مي شود.

زيرراهي ادامه داد: آب زلال شده که از قسمت بالاي حوضچه ها وارد کانالهاي جمع آوري شده، پس از کلر زني مجدد وارد مخزن ذخيره شده و از آنجا به خطوط انتقال آب ميناب – بندرعباس وارد مي شود.

وي افزود: در تصفيه خانه بندرعباس نيز آب خطوط انتقال وارد يک حوضچه فشار شکن شده و از آنجا از ف ی ل ت ر هاي شني جهت جذب مواد معلق باقي مانده عبور مي کند و پس از خروج از ف ی ل ت ر ها آب مجدا کلرزني شده و به مخازن دامائي پمپاژ مي شود.

گزارش البرز حاکي است از حدود سه هفته پيش تغيير رنگ و بوي آب شرب در برخي از محلات، شهروندان بندرعباس را نگران کرده بود كه مديرعامل شرکت آب و فاضلاب شهري هرمزگان، کاهش افت سطح آب سد استقلال ميناب را عامل تغيير رنگ آب شرب عنوان کرده بود.

حسين خادمي در خصوص ايجاد تغيير رنگ و بوي آب شبکه شهر بندرعباس گفت: تغييرات جزئي در رنگ آب آشاميدني شبکه شهر بندرعباس که معمولا در اواسط و اواخر فصل تابستان ايجاد مي شود، مربوط به افت سطح آب ذخيره شده در پشت سد ميناب است.

وي خاطرنشان کرد: امسال نيز علي رغم بارندگي قابل توجه سال گذشته، به دليل افزايش طبيعي مصرف آب در فصل گرم تابستان، تامين آب مصرفي شهر بندرعباس هم اکنون از قسمت لايه مياني آب ذخيره شده و از طريق دريچه دوم سد استقلال ميناب صورت مي گيرد که اين امر موجب بروز مشکلاتي در فرايند تصفيه آب شده است.

خادمي اظهارداشت: با اقداماتي که به صورت فوري و با مشارکت و همکاري شرکت آب منطقه اي و آب و فاضلاب استان هرمزگان در اين خصوص صورت پذيرفت، مشکل موجود طي فرايند تصفيه آب، به طور کلي از ميان رفته و هم اکنون آب تصفيه شده به صورت کاملا بهداشتي و با کيفيت مطلوب و مطابق با استانداردهاي تعيين شده در شبکه آب شهر جاري است.


دکتر محمد شکاري رييس دانشگاه علوم پزشکي بندرعباس نيز در خصوص وضعيت بهداشتي آب شرب بندرعباس اظهار داشت: آب موجود در سيستم لوله کشي شهر بندرعباس از نظر بهداشتي سالم است و با استانداردهاي بهداشتي مطابقت دارد.

شکاري ادامه داد: تغيير رنگ آب در تمام شهر بندرعباس رخ نداده است و تنها در برخي از محله ها اين مشکل ديده شده که دليل آن نيز به خاطر تلاطم آبهاي پشت سد ميناب است و همين امر نيز موجب شده که فرآيند تصفيه سختي انجام شود.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری

ویرایش توسط رزیتا : 12-25-2010 در ساعت 12:38 AM
پاسخ با نقل قول
پاسخ

برچسب ها
محیط زیست, ناي‏بندان, يوزپلنگ, يوزپلنگ دنيا, پيرترين, ايران


کاربران در حال دیدن موضوع: 2 نفر (0 عضو و 2 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 01:03 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها