مشاعره با حروف انتخابی

[FereShteH]

چشم ما خفت و فلک هیچ نخفت

خبر این خفته ز بیدار نداشت


ج

[مهدی]

جان به جانان کی رسد جانان کجا و جان کجا
ذره است این، آفتاب است، آن کجا و این کجا

ف

[FereShteH]

فریاد می‌دارد رقیب از دست مشتاقان او

آواز مطرب در سرا زحمت بود بواب را


د

[فرانک]

دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد
ز

[مهدی]

زین قرن قرین تو کی آید کس
تا چون تو یکی به صد قران یابد

ش

[FereShteH]

شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست

جای غم باد مر آن دل که نخواهد شادت


ت

[مهدی]

تو یار یگانه‌ای و بایست
یار تو که همچو تو یگانه‌ست

خ

[FereShteH]

خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست

گشاد کار من اندر کرشمه‌های تو بست


ن

[فرانک]

نه از خاکم، نه از آبم، نه از بادم، نه از آتش
نه از عرشم، نه از فرشم، نه از کونم، نه از کانم
م

[سالومه]

مرا کس نخواهد خريدن به هيچ
به ديوانگي در حريرم مپيچ

//ف