بیاین حافظ بخونیم (مشاعره با ابیات و غزلهای حضرت حافظ)

[ماهین]

ماییم و آستانه عشق و سر نیاز
تا خواب خوش که را برد اندر کنار دوست

[مستور]

ترسم که اشک بر غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم ثمر شود

[ماهین]

دشمن به قصد حافظ اگر دم زند چه باک
منت خدای را که نیم شرمسار دوست

[پریشان]

تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار

که توسنی چو فلک رام تازیانه توست

[ماهین]

تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کنج خرابات مقام است

[مستور]

تو با خدای خود انداز کارو دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند

[ماهین]

دی می شد و گفتم صنما عهد به جای آر
گفتا غلطی خواجه در این عهد وفا نیست

[mohammad.90]

تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت

تا باز چه اندیشه کند رای صوابت

[ماهین]

تا عاشان به بوی نسیمش دهند جان
بگشود نافه ای و در آرزو ببست

[پریشان]

تا چند همچو شمع زبان آوری کنی

پروانه مراد رسید ای محب خموش