|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
#7522
05-05-2011
|
||||
|
||||
عاشق آنست که فکر سر و سامانش نیست / پیرهن گر به تنش هست گریبانش نیست
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود! غزل/. 
|
|
#7524
05-10-2011
|
||||
|
||||
|
قفس تنگ فلک جای پر افشانی نیست / یوسفی نیست در این مصر که زندانی نیست
صائب ش
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود! غزل/.
|
|
#7526
05-13-2011
|
||||
|
||||
|
دوستی با هر که کردم خصم مادرزاد شد آشیان هر جا گزیدم لانه صیاد شدآن رفیقی را که با خون جگر پروردمش وقت مردن بر سر دار آمد و جلاد شد// س
__________________
ــــــــــــــــــ خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟ ساقی کجاست؟ گو سبب انتظار چیست 
|
|
#7527
05-13-2011
|
||||
|
||||
|
سه کس را شنیدم که غیبت رواست
از آن در گذشتی چهارم خطاست خ
__________________
از جور قد بلند و موی پستت از سرکشی نرگس بی می مستت ترسم به کلیسای رومم بینی ناقوس به دستی و به دستی دستت...
|
|
#7529
05-23-2011
|
||||
|
||||
|
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست / من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
شهریار غ
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود! غزل/.
|
 |
| کاربران در حال دیدن موضوع: 4 نفر (0 عضو و 4 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 06:09 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.