شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد |
12-31-2011
|
|
کاربر خيلی فعال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: كرمانشاه
نوشته ها: 1,524
سپاسها: : 2,541
1,575 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
متن ترانه سفر از معين
دلم میخواست دگر عاشق نباشم
ولی عشق تو قلبم مونده ای وای
دل دیونمو سوزونده ای وای
هنوزم عشقم هنوزم عاشقم دنیای دردم
مث پروانه ها دورت میگردم
مث پروانه ها دورت میگردم
سفر کردم که از یادم بری دیدم نمیشه
اخه عشق یه عاشق با ندیدن کم نمیشه
غم دور از تو بودن یه بی بال و پرم کرد
نرفت از یاد من عشق سفر عاشق ترم کرد
هنوز پیش مرگتم من بمیرم تا نمیری
خوشم با خاطراتم اینو از من نگیری
دلم از ابر و بارون بجز اسم تو نشنید
تو مهتاب شبونه فقط چشمام تو رو دید
نشو با من غریبه مث نامهربونا
بلا گردون چشمات زمین و اسمونا
میخوام برگردم اما میترسم
میترسم بگی حرفی نداری
بگی عشقی نمونده
میترسم بری تنهام بذاری
تو رو دیدم تو بارون دل دریا تو بودی
تو موج سبز سبزه تن صحرا تو بودی
مگه میشه ندیدت تو مهتاب شبونه؟
مگه میشه نخوندت تو شعر عاشقونه؟
__________________
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نيست و دلم بس تنگ است ، بی خيالی سپر هر درد است ، باز هم می خندم ، آن قدر می خندم که غم از روی رود
|
2 کاربر زیر از فرگل سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
01-01-2012
|
|
مدیر بخش موبایل
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2009
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,181
سپاسها: : 7,693
7,279 سپاس در 3,383 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
متن ترانه های لحظات دلتنگی ما
دیشب به سیل اشک ، ره خواب میزدم
نقشی به یاد خط تو ، بر آب میزدم
.
ابروی یار در نظر و خرقه سوخته
جامی به یاد گوشه محراب میزدم
.
روی نگار در نظرم جلوه می نمود
وز دور بوسه بر رخ مهتاب میزدم
.
چشمم به روی ساقی و گوشم به قول چنگ
فالی به چشم و گوش ، درین باب میزدم
.
هر مرغ فکر کز سر شاخ سخن بجست
بازش ز طره تو ، به مضراب میزدم
.
ساقی به قول این غزلم ، کاسه میگرفت
میگفتم این سرود و می ناب میزدم
.
نقش خیال روی تو ، تا وقت صبحدم
بر کارگاه دیده بی خواب میزدم
.
خوش بود حال حافظ و فالی به بخت نیک
بر نام عمر و دولت احباب میزدم
__________________
گاهی حس میكنم
گذشته و آینده آنچنان سخت از دو طرف فشار وارد میكنند
كه دیگر جایی برای حال باقی نمی ماند...
|
کاربران زیر از hossein به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
01-02-2012
|
|
کاربر خيلی فعال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: كرمانشاه
نوشته ها: 1,524
سپاسها: : 2,541
1,575 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ترانه دلم تنگه از معين با حس عجیبی ، با حال غریبی / دلم تنگته
پر از عشق و عادت ، بدون حسادت / دلم تنگته
گله بی گلایه ، بدون کنایه / دلم تنگته
پر از فکر رنگی ، یه جور قشنگی / دلم تنگته
تو جایی که هیشکی ، واسه هیشکی نیست و ، همه دل پریشن!
دلم تنگه تنگه ، واسه خاطراتت ، که کهنه نمیشن
دلم تنگه تنگه برای یه لحظه ،کناره تو بودن
یه شب شد هزار شب ، که خاموش و خوابن / چراغای روشن
******
منه دل شکسته ، با این فکر خسته / دلم تنگته
با چشمای نمناک ، تر و ابری و پاک / دلم تنگته
ببین که چه ساده ، بدون اراده / دلم تنگته!
مثله این ترانه ، چقدر عاشقانه / دلم تنگته
دلم تنگته …
یه شب شد هزار شب ، که دل غنچه ی ما ، قرار بوده واسه
تو نیستی که دنیا ، بسازم نرقصه ، به کامم نباشه
چقدر، منتظرشم ، که شاید از این عشق ، سراغی بگیری!
کجا ، کی ؟ کدوم روز؟ / منو با تمام دلت میپذیری؟!
منه دل شکسته ، با این فکر خسته / دلم تنگته
با چشمای نمناک ، تر و ابری و پاک / دلم تنگته
ببین که چه ساده ، بدون اراده / دلم تنگته!
مثله این ترانه ، چقدر عاشقانه / دلم تنگته
دلم تنگته …
__________________
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نيست و دلم بس تنگ است ، بی خيالی سپر هر درد است ، باز هم می خندم ، آن قدر می خندم که غم از روی رود
|
کاربران زیر از فرگل به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
01-02-2012
|
|
مدیر بخش موبایل
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2009
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,181
سپاسها: : 7,693
7,279 سپاس در 3,383 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
باران می شوم
و در خود می بارم
خورشید می شوم
و در خود می تابم
سبزه می شوم
و در خود می رویم
باد می شوم
و در خود می وزم
خاک می شوم
و در خود فرو می افتم
شب می شوم
و بر خود سایه می افکنم
عشق می شوم
و در خود بر تنهایی خود
می گریم
__________________
گاهی حس میكنم
گذشته و آینده آنچنان سخت از دو طرف فشار وارد میكنند
كه دیگر جایی برای حال باقی نمی ماند...
|
2 کاربر زیر از hossein سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
01-02-2012
|
|
کاربر خيلی فعال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: كرمانشاه
نوشته ها: 1,524
سپاسها: : 2,541
1,575 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ترانه همسفر ستار
همسفر تنها نرو بذار تا با هم بریم
سرنوشته مون یکی هر دو مون مسافریم
تازه از راه رسیدم هنوزم خسته ی رام
همسفر تنها نرو بذار تا من هم بیام
سخت دل کندن از این شهر و دل بستگیام
بودن از خونه جدا با همه خسته گیام
جون به لبهام رسیده تا به کی دربدری
گرد غربت روتنم که بازم باید بری
بذار تا خستگی از این تن خسته بره
سخت دل بستگی از شهر دل بسته بره
اگه بذاری بیام من میشم سنگ صبور
گوش به قصه هات میدم شهر غربت راه دور
__________________
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نيست و دلم بس تنگ است ، بی خيالی سپر هر درد است ، باز هم می خندم ، آن قدر می خندم که غم از روی رود
|
کاربران زیر از فرگل به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
01-03-2012
|
|
کاربر خيلی فعال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: كرمانشاه
نوشته ها: 1,524
سپاسها: : 2,541
1,575 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ترانه بهار من از خواننده محبوب ستار چرا تو جلوه ساز این بهار من نمی شوی
چه بوده آن گناه من که یار من نمی شوی
بهار من گذشته شاید
شکوفه ی جمال تو ، شکفته در خیال من
چرا نمی کنی نظر ، به زردی جمال من
بهار من گذشته شاید
تو را چه حاجت نشانه من
تویی که پا نمی نهی به خانه من
چه بهتر آن که نشنوی ترانه من
نه قاصدی که از من آرد ، گهی به سوی تو سلامی
نه رهگذاری از تو آرد ، گهی برای من پیامی
بهار من گذشته شاید
غمت چو کوهی به شانه ی من
ولی تو بی غم از غم شبانه ی من
چو نشنوی فغان عاشقانه ی من
خدا تو را از من نگیرد ، ندیدم از تو گر چه خیری
به یاد عمر رفته گریم ، کنون که شمع بزم غیری
بهار من گذشته شاید
__________________
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نيست و دلم بس تنگ است ، بی خيالی سپر هر درد است ، باز هم می خندم ، آن قدر می خندم که غم از روی رود
|
کاربران زیر از فرگل به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
01-03-2012
|
|
کاربر خيلی فعال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: كرمانشاه
نوشته ها: 1,524
سپاسها: : 2,541
1,575 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ترانه رفتي و نموندي از ستار عزيز
اسم تو بوی گل بود ، مثل کلام هر روز ، صبح و سلام هر روز
هوای تازه بودی ، به من که می رسیدی
تو بودی عشق نابم ، سوالم و جوابم ، تعبیر خوب خوابم
آب شدی و پریدی ، خواب مرا ندیدی
زمین جوانه میشد ، چشمت روانه میشد ، هوا ترانه میشد
نفس که می کشیدی ، به من که می رسیدی
با تو اگر نمیشد ، شبی سحر نمیشد ، وقت سفر نمیشد
رفتی و دل بریدی ، نموندی و ندیدی
در انتهای دریا ، جزیره بودم اما ، تو از تمام دنیا
به داد من رسیدی ، به داد من رسیدی
چه قصههایی داشتم ، اگر که می شنیدی ، چه خوابی دیده بودم
خواب مرا ندیدی ،از چشم من پریدی
دچار باور شدم ، به رنگ دیگر شدم ، بد شدی بدتر شدم
پر زدی و پریدی ، پر زدی و پریدی
چه خوابی و خیالی ، چه رویای محالی ، برای فردا داشتم
نموندی و ندیدی ، نموندی و ندیدی
__________________
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نيست و دلم بس تنگ است ، بی خيالی سپر هر درد است ، باز هم می خندم ، آن قدر می خندم که غم از روی رود
|
کاربران زیر از فرگل به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
01-03-2012
|
|
کاربر خيلی فعال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: كرمانشاه
نوشته ها: 1,524
سپاسها: : 2,541
1,575 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ترانه چشماي تو از آلبوم كمياب ستار
من نگاهتو می خواستم که قشنگ ترین غزل بود
صحبت از فاجعه ی عشق با من از روز ازل بود
من یه عاشق غریبم با دلی خون و شکسته
اشک من اشک غروبه رو تن پیچک خسته
آخ که چشمات چه قشنگ بود با غزل های نگاهت
آب می شد دلی که سنگ بود
آخ که چشمات چه قشنگ بود
چه قشنگ بود حرف چشمات با نگاه عاشق من
کاش می موند همیشه باقی لحظه های با تو بودن
دیگه بی تو همیشه فکر رفتن رو دارم
اگه امروز بمونم واسه فردا چی دارم
پس چرا باید بمونم من که تو سینه یه آهم
پس چرا باید بمونم من که تو رنگا سیاهم
حالا من خسته از این راه می کَنم قلبمو از جا
شاید این قصه ی کوتاه سهم من بوده تو دنیا
__________________
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نيست و دلم بس تنگ است ، بی خيالی سپر هر درد است ، باز هم می خندم ، آن قدر می خندم که غم از روی رود
|
2 کاربر زیر از فرگل سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
01-03-2012
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
متن ترانه شب که میشه (ابی)
متن ترانه شب که میشه (ابی)
آه یکی بود یکی نبود/یه عاشقی بود که یه روز
بهت می گفت دوست داره/آخ که دوست داره هنوز
دلم یه دیوونه شده/واست میازاره هنوز
از دل دیوونه نترس/آخ که دوست داره هنوز
وای که دوست داره هنوز
شب که میشه به عشق تو
غزل غزل صدا می شم
ترانه خون قصه ی تموم عاشقا می شم
سهم من از وفا تویی/سهم من از خودم تویی
سهم من از خدا تویی/گفتی که دلتنگی نکن
آخ مگه میشه نازنین/حال پریشون منو
ندیدی و بیا ببین
شب که میشه به عشق تو
غزل غزل صدا می شم
ترانه خون قصه ی تموم عاشقا می شم
گفتی که باوفا بشم/سهم من از وفا تویی
سهم من از خودم تویی/سهم من از خدا تویی
گفتی که دلتنگی نکن/آخ مگه میشه نازنین
حال پریشون منو /ندیدی و بیا ببین
شب که میشه به عشق تو
غزل غزل صدا می شم
ترانه خون قصه ی تموم عاشقا می شم
گفتی که باوفا بشم/سهم من از وفا تویی
سهم من از خودم تویی/سهم من از خدا تویی
گفتی که دلتنگی نکن/آخ مگه میشه نازنین
حال پریشون منو /ندیدی و بیا ببین
شب که میشه به عشق تو
غزل غزل صدا می شم
ترانه خون قصه ی تموم عاشقا می شم
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
ویرایش توسط رزیتا : 01-03-2012 در ساعت 12:36 PM
|
2 کاربر زیر از رزیتا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
01-03-2012
|
|
کاربر خيلی فعال
|
|
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312
1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
خواجه امیری
تو شروع آسمونی .. می دونسم نمی مونی ....
.
.
.
.
(دی ماه ...)
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.
|
کاربران زیر از GhaZaL.Mr به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 3 نفر (0 عضو و 3 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 05:47 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|