غمنامه

[مستور]

با بغضهایم دفن میشوم
سال بعد زمین
بی هیج بارانی
خیس خواهد بود

[پریشان]

تنها نشسته ام..... چای مینوشم،و بغض میکنم!!

هیچکس مرا به یاد نمی آورد....این همه آدم، روی

کهکشان به این بزرگی و من تنهای تنها!!!!!

[مستور]

ساکت نیستم
لبهایم هم نسوخته است
تنها
تمام من
تاول زده
از آشی که نخورده ام

[پریشان]

این روزها شبیه جودی آبوت شدم، برای بابا لنگ درازی

مینویسم که نمی شناسمش....

[مستور]

کسی چه می داند امروز چند بار فرو ریختم
از دیدن کسی که لباسهایش شبیه
لباسهای تو بود

[پریشان]

همیشه دلتنگی بخاطر نبودن شخصی نیست

گاه به علت حضور کسی در کنارت است

که حواسش به تو نیست.....

[مستور]

چقدر خوبه بدونی یکی ، یه جایی
یه آهنگی رو به یاد تو گوش میده
و یا یه شعری رو به یاد تو میخونه

[پریشان]

باید خودم را ببرم خانه،باید ببرم صورتش بشویم

دلداریش بدهم،که فکر نکند.....بگویم نگران نباش....

میگذرد،باید خودم ببرم بخوابد"من" خسته است.....

[مستور]

ای خدا پایان نامه ام نشدم یکی ازم دفاع کنه

[پریشان]

گاهی وقتها چقدر ساده عروسک می شویم....

نه لبخند میزنیم نه شکایت می کنیم....فقط

احمقانه سکوت میکنیم.....!!!!!!