مشاعره واژه ای

[مستور]

از مکافات عمل غافل مشو
گندم از گندم بروید جو زجو

[افسون 13]

چیست سودم ازین عمل دانی
از عزیزان تحمل خواری
در مرض خواجگان ز من خواهند
هم مداوا و هم پرستاری

[مستور]

دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن

[افسون 13]

من از همه عشاق تو مغموم ‌ترم
وز جمله شهیدان تو مظلوم ‌ترم
فریاد که من از همه دیدار تو را
مشتاق ‌ترم وز همه محروم ‌ترم

[مستور]

گوش اگر گوش تو وناله اگر ناله من
آنچه البته به جایی نرسد فریاد است

[افسون 13]

کفن در مشهد ما بینوایان خونبها دارد
ز عریانی برون آ گر توانی شد شهید اینجا
هجوم درد پیچیده ا‌ست هستی تا عدم بیدل
تو هم‌ گر گوش داری ناله‌ ای خواهی‌ شنید اینجا

[مستور]

چون هستی من ز هستی اوست
تا هستم و هست دارمش دوست

[mohammad.90]

چون شوم خاک رهش دامن بیفشاند ز من
ور بگویم دل بگردان رو بگرداند ز من

[مستور]

دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

[افسون 13]

همّت در این جونکده زنجیر پای ماست
یارب مباد اینهمه دامان کس بلند
دردا که در قلمرو طاقت نیافتیم
یک ناله چون تغافل فریاد رس بلند