بیاین حافظ بخونیم (مشاعره با ابیات و غزلهای حضرت حافظ)

[haj_amir]

يا رب اندر کنف سايه آن سرو بلند
گر من سوخته يک دم بنشينم چه شود

[mary.f]

دارم از زلف سياهش گله چندان كه مپرس
كه چنان زو شده ام بي سر و سامان كه مپرس

[امیر عباس انصاری]

سرور اهل عمایم شمع جمع انجمن
صاحب صاحبقران خواجه قوام الدین حسن
سادس ماه ربیع الاخر اندر نیمروز
روز آدینه به حکم کردگار ذوالمنن
هفتصد و پنجاه و چار از هجرت خیرالبشر
مهر را جوزا مکان و ماه را خوشه وطن
مرغ روحش کاو همای آشیان قدس بود
شد سوی باغ بهشت از دام این دار محن

این از مقطعات حافظ هست نه غزلیاتش

[haj_amir]

نصيحت گوش کن جانا که از جان دوست‌تر دارند
جوانان سعادتمند پند پير دانا را

[mary.f]

آن سفر كرده كه صد غافله دل همره اوست
هر كجا هست خدايا به سلامت دارش

[haj_amir]

شد از خروج رياحين چو آسمان روشن
زمين به اختر ميمون و طالع مسعود

[mary.f]

ديدي اي دل كه غم عشق دگربار چه كرد
چون بشد دلبر و با يار وفادار چه كرد

[haj_amir]

دور دار از خاک و خون دامن چو بر ما بگذري
کاندر اين ره کشته بسيارند قربان شما

[mary.f]

اي سرو ناز حسن كه خوش مي روي به ناز
عشاق را به ناز تو هر لحظه صد نياز

[haj_amir]

ز چشمم لعل رماني چو مي‌خندند مي‌بارند
ز رويم راز پنهاني چو مي‌بينند مي‌خوانند