پايان سريال همسايه ها
خطر لو رفتن پايان سريال
اين مطلب از ويكي پدياي اسپانيايي اقتباس شده
سكار(رابينسون دياز)راننده تاكسي عشق مهماني دادن است كه با مادرش در بوگوتا زندگي فقيرانه دارند و عاشق جسيكا(سارا كارلوس)است اما اسكار طي اتفاقي عجيب برنده بليت بخت آزمايي شده و تصميم به خريد آپارتمان گراني در بوگوتا مي گيرد و همسايه خانم تاتيانا گومز(فلورا مارتينز)ميگردد كه نامزد رودلفو(لويس ميسا)است
با ورود اسكار به ساختمان همه چيز تغيير كرده و با مهماني دادن او همه همسايه ها از جمله كلارا با او بد مي شوند
رودلفو با گذشت زمان كسب و كاري با پلايز راه مي اندازد كه طي شرايطي سعي مي كنند تاتيانا را به زندان بيندازند ولي هنري موضوع را مي فهمد و همين باعث مي شود پلايز و افرادش او را مورد ضرب و شتم قرار دهند
هنري به دليل تصادف رانندگي در بستر مرگ مي افتد و او ناراحت است زيرا به جسيكا در مورد بيماري دخترش دروغ گفته است. هنري در ساعت نه و سي و يك دقيقه از دنيا مي رود و در آخر تاتيانا با اسكار ازدواج مي كند و رودولفو بازداشت مي شود
بعد از مدتي اسكار و تاتيانا يك پسر دارند و در پايان اسكار براي فارغ التحصيلي پسرش مهماني بزرگي مي گيرد
اسكار
او عاشق مهماني دادن است كه باديدن تاتيانا عاشق او مي شود و با هم عروسي مي كنند و داراي يك پسر مي شوند
تاتيانا
اون زني عاقل و با كمال است كه بسيار عاطفي است و به دليل حفظ طبقه اجتماعي با اسكار بهم مي زند ولي بعد از مدتي به دليل خيانت رودلفو به زندان مي افتد ولي در پايان با اسكار عروسي مي كند
رودلفو
او مردي هوس باز و پولدار است و زنان را به بازي مي گيرد و در مشاور املاكي كه دارد كارهاي خلاف مي كند .او سر انجام زنداني مي شود
هنري/فلاكو
دوست اسكار كه با دختر كروازيو (پاتيكو)ازدواج كرد او 2 فرزند دارد ولي سرانجام طلاق ميگيرد.او سرانجام به علت تصادف رانندگي مي ميرد
پاتيكو
او همسر هنري است كه از او و آلبرتو جدا مي شود و مجرد مانده و بعنوان مدير بازرگاني مشغول به كار مي شود
خانم روكا
مادر اسكار كه با كروازيو عروسي كرده بود و در پايان مجددا با او ازدواج مي كند
آلفونسو
شوهر سابق سارا كه با تاتاي مدل عروسي مي كند ولي در پايان مجرد و ورشكسته مي شود
آلوارو
دستيار رودلفو كه در پايان به زندان مي افتد
كرووازيو
پدر اسكار و پاتيكو كه در آخر با روكا عروسي مي كند
كلارا
مادر آلواريتو و همسر آلوارو كه بدليل زنداني شدن آلوارو براي هميشه به صندوقدار سوپر ماركت تبديل مي شود
نيكول
منشي تاتيانا و نامزد سابق هنري كه در پايان با آلبرتو عروسي مي كند
ريكاردو
دروزبان سابق باشگاه اماراتي كه در پايان با سارا عروسي مي كند
سارا
داراي پنج فرزند ميشود
آلواريتو
پسر كلارا و آلوارو كه به الكل معتاد مي شود ولي به كمك اسكار و ليگيا آن را ترك مي كند و بعنوان معلم يوگا به هند مي رود(چقدر شبيه داستان ويكتوريا)؟
دون پدرو
درپايان با آليسيا ازدواج مي كند
اگر ترجمه ايراد داشت ببخشيد
---------------------
ادمین :
اگر خودتون ترجمه کرده اید بابت اینکه تولید محتوا کرده اید ازتون تشکر ویژه میکنم.