نقل قول:
نوشته اصلی توسط natanaeil
((با کسب رخصت از بزرگان))فکر میکنم که معنای مصرع اول اینه که
برای عاشق مهم اینه که از زبان معشوق(لب شیرین) سخنی بشنود و در واقع هر سخنی از جانب معشوق برای عاشق دلپسند است پس سخنش جه دعا باشه چه دشنام فرقی نداره.
همینطور معنای حریف به نظر میرسه که "همراه" باشه. ودر اینجا این همراه همان عاشق است چون سعدی میگه وقتی که عاشق هنوز به بی خبری از خود نرسیده و هنوزم هم منیتی داره پس عاشق واقعی نیست و شراب عشق را کامل ننوشیده است. همچنین در ادامه ی شعر داریم که وقتی من با توام ( عاشق با معشوق)، همراه تو که خاص هستی (معشوق) حرفهای دیگران و عوام مهم نیست.
|
مرسی هاجره خاتون
کاملا درسته
من "حکایت" رو اینطور برداشت کردم که یعنی اگر من عاشق شرح و حکایت لب شیرین آن سیمین اندام را برای شما بگویم هم دشنام است و هم دعا به این خاطر بود که تعجب کردم
اینقدر شعر هیبتش هولناکه و سالا عقیلی که به قدرت انتخاب شعرش ایمان دارم و صدای نازش
هوش و هواس از ما ببرد و مارا مدهوش کرد !
در مورد معنای حریف شاید باید نظر بقیه دوستان رو هم بشنوم.
اما حریف و حرف به هم نزدیک و شبیه هستند ممکن هست که به معنای مصاحب و همصحبت که گفتی باشه .
مرسی .