بازگشت   پی سی سیتی > هنر > فیلم سينما تئاتر و تلویزیون Cinema and The Movie

فیلم سينما تئاتر و تلویزیون Cinema and The Movie مباحث مربوط به فیلم سینما تلویزیون و تئاتر در این بخش

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #71  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

پیتر ایبتسن - PETER IBBETSON





سال تولید : ۱۹۳۵
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : پارامونت
کارگردان : هنری هاتاوی
فیلمنامه‌نویس : وینسنت لارنس، والدمار یانگ، کنستانس کالیر، جان میهان و ادوین جاستوس مایر، بر مبنای رمانی نوشته ژرژ دوموریه و نمایشنامه نوشته جان ناتانیل رافائل
فیلمبردار : چارلز لانگ
آهنگساز(موسیقی متن) : ارنست توچ
هنرپیشگان : گاری کوپر، آن هاردینگ، جان هالیدی و آیدا لوپینو
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۸۸ دقیقه


ـ پاریس، قرن نوزدهم. پسربچه و دختربچه‌ای و علاقه‌مند به یکدیگر هستند. وقتی مادر پسربچه می‌میرد، او به لندن می‌رود و در جوانی با نام "پیتر" ایبتسن" (کوپر) به آرشیتکتی کارآمد بدل می‌شود. روزی که "ایبتسن" برای بازسازی اصطبل‌های "دوک تاورز" (هالیدی) به آنجا می‌رود، همبازی قدیمی‌اش، "ماری" (هاردینگ) را می‌بیند که با دوک ازدواج کرده. آن دو یاد گذشته‌ها را زنده می‌کنند و "پیتر" ناخواسته دوک را می‌کشد...
ـ یکی از زیباترین فیلم‌های عاشقانه هالیوود، درباره رابطه‌ای جاودانه، که حتی مرگ هم نمی‌تواند مانع آن شود. فیلم در زمان خود با انتقاد بسیار روبه‌رو شد و به‌دلیل غیرمتعارف بودن نزد عامه تماشاگر موفقیتی کسب نکرد، اما پس از گذشت سال‌ها، بسیار مورد توجه قرار گرفت. در فیلم، مرز میان رؤیا و واقعیت درهم می‌شکند و تصویر جدیدی ایجاد می‌شود که بیش از هر چیز سوررآلیستی جلوه می‌کند. از همین‌رو، بیش از حد و بیش از دیگران، سوررآلیست‌ها فریفته این اقتباس غرمعمول هاتاوی از رمان متفاوت دوموریه شدند. از جمله، لوییس بونوئل فیلم را از بهترین‌های تاریخ سینما خواند پیش از این نیز جرج فیتس موریس رمان دوموریه را در سال ۱۹۲۱ به فیلم درآورده بود.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #72  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

کازابلانکا - Casablanca





سال تولید : ۱۹۴۲
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : برادران وارنر
کارگردان : مایکل کورتیز.
فیلمنامه‌نویس : جولیوس اپستاین، فیلیپ اپستاین و هوارد کوچ، برمبنای نمایش‌نامه همه به کافه ریک می‌روند نوشته مورای برنت و جون آلیسن.
فیلمبردار : آرتور ادسن.
آهنگساز(موسیقی متن) : ماکس استاینر.
هنرپیشگان : هامفری بوگارت، اینگرید برگمن، پل هنرید، کلود رینز، کنراد فایت، سیدنی گرین‌استریت، دولی ویلسن، پتر لوره و س. س. ساکال.
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۱۰۲ دقیقه.


کازابلانکا، جنگ جهانی دوم. آمریکائی ماجراجوئی به‌نام "ریچارد بلین"، معروف به "ریک" (بوگارت)، که بار یک عشق نافرجام را بر دوش دارد، دور از جبهه‌های جنگ کافه‌ای را اداره می‌کند. با ورود محبوبه قدیمی، "ایلسا" (برگمن)، همراه با شوهرش، "ویکتور لاسلو" (هنرید) که از رهبران نهضت مقاومت است، خاطرات برای "ریک" زنده می‌شوند. اما "ایلسا" به کازابلانکا آمده تا با "ویکتور" خود را به کشورهای آزاد برسانند و به مبارزه با نزای‌ها بپردازند. حالا، کازابلانکا زیر نظر حکومت ویشی (حکومت دست‌نشانده آلمانی‌ها) اداره می‌شود و نازی‌ها بر همه امور نظارت دارند. بنابراین ترک کازابلانکا به آسانی و بدون کمک "ریک" امکان‌پذیر نیست. با این همه، "ریک" ابتدا می‌خواهد دلیل جفای محبوبه را، در چند سال پیش، بفهمد....
٭ فیلم از همان سال نمایش محبوبیت بسیاری پیدا کرد و به‌زودی به‌عنوان اثری نمونه‌ای شناخته شد: رمانتیک‌ترین فیلمتاریخ سینما؟ بهرترین فیلمی که در سیستم استودیوئی هالیوود تولید شده است؟ یا بیش‌تر یک شمایل تا اثری هنری؟ بازی بی‌بدیل بوگارت به فاصله سه سال از "رت باتلر" کلارک گیبل در بربادرفته (ویکتور فلمینگ) یکی از محبوب‌ترین و احساساتی‌ترین چهره‌های تاریخ سینما را به دست داد. ترانه "در طی گذشت زمان" به‌عنوان سرودی بین‌المللی تلقی شد. بعضی از گفت‌وگوهای "ریک" و "ایلسا" را تماشاگرانی از گروه‌های سنی متفاوت در حد گفت‌وگوهای نمایش‌نامه‌های شکسپیر زمزمه کردند،... و کازابلانکا به‌عنوان شهر عشاق محکوم به جدائی، دیگر فقط نامی بر نقشه جغرافیا نبود. ظاهراً همه مهره‌ها (به‌طور اتفاقی؟) برای این فیلم سر جای خودشان نشستند. بعید است که کاری هالیوودی بار دیگر در تمام زمینه‌ها این گونه برنده بشود.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #73  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

سابرینا - Sabrina





سال تولید : ۱۹۵۴
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : پارامونت
کارگردان : بیلی وایلدر
فیلمنامه‌نویس : ساموئل تیلر، ارنست لیمن و وایلدر، برمبنای نمایش‌نامه رابطه عاشقانه سابرینا نوشته تیلر.
فیلمبردار : چارلز لانگ
آهنگساز(موسیقی متن) : فردریک هلاندر.
هنرپیشگان : هامفری بوگارت، آدری هپبرن، ویلیام هولدن، والتر هامپدن، نلا واکر، جان ویلیامز، مارتا هایر، مارسل دالیو و فرانسیس ایکس بوشمن.
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۱۱۳ دقیقه.


لانگ آیلند. زوج ثروتمندی ـ "ماد" (واکر) و "آلیور" (هامپدن) "لارابی" ـ دو پسر به نام‌های "لینوس" (بوگارت) و "دیوید" (هولدن) دارند. برادر بزرگ‌تر، "لینوس" مرد موقری است که سرپرستی دارائی‌ەای خانواده را به‌عهده دارد و "دیوید"، جوانی بندوبار که دغدغه‌اش اتومبیل‌های سریع‌السیر و دختران جوان است. در املاک خانواده، راننده آنان، "توماس فرچایلد" (ویلیامز) و دختر جوانش، "سابرینا" (هپبرن) نیز زندگی می‌کنند. "سابرینا" به "دیوید" علاقه‌مند است و وقتی از او بی‌توجهی می‌بیند اقدام به خودکشی می‌کند. اما "لینوس" او را نجات می‌دهد. سپس پدرش او را به فرانسه می‌فرستد تا زندگی جدید را تجربه کند. "سابرینا" در پاریس با بارون مهربان و پابه‌سن گذاشته‌اش (دالیو) آشنا می‌شود که با آموزش‌هایش دختر بی‌تجربه راه به زنی چشم‌وگوش‌باز و امروزی تبدیل می‌کند. در آمریکا "لینوس" ترتیبی داده که "دیوید" با "الیزابت" (هایر)، دختری از خانواده‌ای ثروتمند، ازدواج کند. اما با بازگشت "سابرینا" به لانگ‌آیلند، اوضاع بر هم می‌ریزد. "دیوید"، حالا واقعاً، دل‌باخته "سابرینا"ی مدل جدید می‌شود. "لینوس" که برای خانواده احساس خطر می‌کند تصمیم می‌گیرد تا وارد عمل شود و توجه "سابرینا" را به‌طرف خودش جلب کند...
٭ از کمدی‌های مفرح و موفق دهه ۱۹۵۰ وایلدر براساس نمایش‌نامه پرآوازه از تیلر که در آن ارزش‌های سنتی و اشرافی خانواده‌ای ثروتمند به سخره گرفته می‌شود.مملو از شوخی‌های "وایلدر"ی ک درخشان‌ترین آن‌ها صحنه‌ای است که دالیو به هپبرن مأیوس از عشق آشپزی یاد می‌دهد. سیدنی پولاک در ۱۹۹۵ فیلم را با همکاری هریسن فورد و جولیا اورموند بازسازی کرد.

__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #74  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

وکیل مدافع شیطان - the devil's advocate





سال تولید : ۱۹۹۷
کشور تولیدکننده : آمریکا و آلمان
محصول : آن کوپلسن، آرنولد کوپلسن و آرنن میلکان
کارگردان : تیلر هکفورد
فیلمنامه‌نویس : تونی گیلروی و جاناتان لمکین، برمبنای رمانی نوشته اندرو نیدرمن
فیلمبردار : آندری بارت کوویاک
آهنگساز(موسیقی متن) : جیمز نیوتن هوارد
هنرپیشگان : کیانو ریوز، آل پاچینو، چارلیز ترون، جودیت آیوی، کانی نیلسن، کریگ ت. نلسن و تامارا تیونی.
نوع فیلم : رنگی، ۱۴۴ دقیقه.


̎کوین لوماکس̎ (ریوز)، وکیل جوان و جسور اهل فلوریدا که تا به حال همیشه جلسات دادگاه را به نفع موکلانش تمام کرده، توسط قدرتمندترین شرکت وکالت دنیا استخدام می‌شود. به‌رغم مخالفت‌های مادرش (آیوی) ـ که نیویورک را با ̎بابل̎ مقایشه می‌کند ـ ̎کوین̎ به استخدام آن شرکت در می‌آید و حالا پول است که به جیبش سرازیر می‌شود. امام دیری نمی‌گذرد که همسرش، ̎مری آن̎ (ترون) شاهد تجلی‌هائی شیطانی می‌شود. اما ̎کوین̎ که غرقه در پرونده‌هائی جدید شده، کمتر و کمتر به همسرش توجه می‌کند. ̎جان میلتن̎ (پاچینو)، رئیس و مرشدش، ظاهراً همیشه می‌داند چطور می‌توان بر هر مشکلی فایق آمد و کم‌کم همین موضوع، ̎کوین̎ را به وحشت می‌اندازد...
● فیلم هکفورد خط اصلی داستانش را از بچه رزمری رومن پولانسکی (۱۹۶۸) می‌گیرد. در واقع موقعیت هم‌سان ابتدائی ـ زن و مردی که در خانه‌ای ساکن می‌شوند و بعد زن نشانه‌هائی از شیطان را می‌بیند ـ گمان بازسازی این بهترین فیلم پولانسکی را هم تقویت می‌کند اما در این‌جا یک خط متفاوت همه چیز را به هم می‌زند. در وکیل مدافع شیطان خود شیطان حضور دارد و اتفاقاً تکیهٔ فیلم، با انتخاب پاچینو برای این نقش، بیشتر روی هین شخصیت است. فیلم هکفورد در ذات، یک فیلم کاملاً مذهبی است و تنها نکته‌ای که گه‌گاه کمی آزار دهنده می‌شود، همین اخلاق‌گرائی بیش از حد حاکم بر فیلم است. خط اصلی فیلم‌نامه روی سه شخصیت تقسیم می‌شود: ̎کوین لوماکس̎ وکیل دعاوی موفقی که ناخواسته به استخدام شیطان در می‌آید و شهوت مقام او را به سوی نیمه تاریک رهنمون می‌شود؛ شیطان یا ̎جان میلتن̎ که در قالب رئیس یک مؤسسه حقوقی، کاملاً کنایه‌آمیز، خود نیمه تاریک است و ̎مری آن̎ همسر ̎کوین̎ که احساساتی است و زن بودنش سبب می‌شود از شر بگریزد: وقتی جائی برای روشنی نمی‌بیند، خودکشی می‌کند. اصلاً سیر تحول و تغییر چهرهٔ ̎مری آن̎ اصلی‌ترین دلیل فیلم برای تغییر مسیر شخصیت‌هاست. تمهید پایانی فیلم هم درخشان است. خودکشی یا در واقع کناره‌گیری ̎کوین̎ از شیطان که بازگشتی به گذشته ظاهری یا در واقع یک فرصت دوباره از سوی خداوند برای زندگی به زوج جوان است. هرچند در نمای پایانی بازهم تهدید ̎میلتن̎ پابرجاست. مثلث بازیگری پاچینو، ریوز و ترون، در یکی از نخستین بازی‌های مهمش، درخشانند اما این ترون است که صحنه‌ها را از آن خود می‌کند.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #75  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

هشت ثانیه - 8 SECONDS





سال تولید : ۱۹۹۴
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : مایکل شامبرگ
کارگردان : جان گ. آویلدسن
فیلمنامه‌نویس : مانتی مریک
فیلمبردار : ویکتور هامر
آهنگساز(موسیقی متن) : بیل کانتی
هنرپیشگان : لوک پری، استیون بالدوین، سینتیا گیری، رد میچل، کاری اسنودگرس، رانی کلر ادواردز، جیمز ریبهورن، لیندن اشبی
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۴ دقیقه


ـ ̎لین فراست̎ (پری) از همان دوران بچگی توسط پدر و مادرش، ̎السی̎ (اسنودگرس) و ̎کلی̎ (گیری) با فرهنگ ̎رودئو̎ (مهارت در کمنداندازی و رام کردن و سواری گرفتن از گاوهای وحشی) آشنا شده و مصمم است قهرمانی حرفه‌ای شود. او همراه دوستانش، ̎تاف هدمن̎ (بالدوین) و ̎کودی لامبرت̎ (میچل) به یک ̎تور گاورانی می‌رود. هر سهٔ آنان رودئوکارهای موفقی هستند ولی ̎لین̎ آشکارا خمیرهٔ قهرمانی و دست‌یافتن به شهرت و ثروت را دارد. او با ̎کارولین کایل̎ (ادواردز)، اسب‌سواری قهار و خانوادهٔ تکزاسی ثروتمندش آشنا و با او ازدواج می‌کند. ̎لین̎ در نهایت قهرمان گاورانی دنیا می‌شود. اما زندگی زناشوئی‌اش آرام آرام در سرازیری می‌افتد سرانجام پس از برخوردی شدید از هم جدا می‌شوند و ̎کلی̎ به خانه والدینش باز می‌گردد. زندگی حرفه‌ای ̎لین̎ هم با مشکلاتی روبه‌رو می‌شود. او افسرده شده و به الکل پناه می‌برد. اما با کمک دوستانش، خود را از گرداب مشکلات بیرون می‌کشد و پس از راندن ̎رد راک̎ یک گاو وحشی سرکش، بار دیگر قهرمان می‌شود و عشق ̎کارولین̎ را دوباره به دست می‌آورد. او در اوج موفقیت بر اثر سقوط در میدان گاورانی، جان خود را از دست می‌دهد.
ـ آویلدسن عمدهٔ شهرتش را مدیون راکی است؛ نخستین راکی (۱۹۷۶) که بعدتر ساخت پنجمین قسمتش (محصول ۱۹۹۰) نتوانست برای او اعادهٔ حیثیت کارهای بعدی کارنامه‌اش باشد. هشت ثانیه هم تلاشی در همین راستاست. باز یک فیلم سرگذشت‌نامه‌ای از زندگی یک قهرمان ورزشی که اینبار رودئوکار است و داستان کودکی تا قهرمانی و بعد مرگ او، اما این داستان هم برای آویلدسن نمی‌تواند موفقیتی به همراه داشته باشد. شاید هم این سرنوشت محتوم همهٔ کسانی بوده که در نخستین راکی به اوج افتخار رسیدند. استالون را که تماشاگر فراموش نکرده است؟
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #76  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

عاشق‌پیشه - Love Happy





سال تولید : ۱۹۴۹
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : لستر کاوان
کارگردان : دیوید میلر
فیلمنامه‌نویس : فرانک تاشلین و مک بنوف، برمبنای داستانی نوشته هارپو مارکس.
فیلمبردار : ویلیام ملور.
آهنگساز(موسیقی متن) : آن رونل
هنرپیشگان : گروچو، چیکو و هارپو مارکس، ورا ـ الن، ایلونا ماسی، ریموند بر و ملویل کوپر.
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۸۵ دقیقه.


الماس‌های به سرقت رفته خانواده "رومانوف" تصادفاً داخل قوطی ساردینی است "مگی" (ورا ـ الن) هم میان آنان است ـ کش می‌رود. تبهکاران به سرکردگی زنی اغواگر برای به دست آوردن الماس‌ها، "هارپو" و "فاستینو" (چیکو) را زیر فشار می‌گذارند، اما سرانجا و با دخالت "سام گرونیون" (گروچو)، کارآگاه خصوصی، به دام می‌افتند.
٭ آخرین فیلمی که برادران مارکس کنار هم ظاهر شدند و البته فاقد رنگ و بو و شور بهترین کارهای‌شان است. خستگی و بی‌علاقگی آنان به کار (به‌ویژه چیکو و گروچو) نمایان است و داستان الماس‌ها و رمانس جنبی عملاً جائی برای کمدی اصیل آنان باقی نگذاشته است. شوخی‌ها پراکنده و عمدتاً از کار در نیامده‌اند و میان‌شان نمونه‌هائی کارتونی یافت می‌شود که قاعدتاً باید آن را مدیون تاشلین فیلم‌نامه‌نویس (و کارگردان نام آشنای سال‌های بعد) دانست. گروچو (که پابه سن گذاشتنش کاملاً آشکار است) خیلی دیر، حوالی پایان فیلم وارد ماجرا می‌شود و یک برخورد کوتاه و با مزه با مریلین مونروی هنوز ناشناس که از او کمک می‌طلبد، دارد. فیلم دربست متعلق به هارپو است که برای آخرین‌بار در سینما شخصیت ولگرد آواره، مسحور کننده و خوش‌قلبش را عرضه می‌دارد و اکثر شوخی‌های فیلم هم حول‌‌وحوش او بنا می‌شوند.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #77  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

یاغی - The Outlaw






سال تولید : ۱۹۴۳
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : هوارد هیوز
کارگردان : هوارد هاکس و هیوز.
فیلمنامه‌نویس : جولز فورتمن.
فیلمبردار : گرگ تولند.
هنرپیشگان : جک بیوتل، جین راسل، توماس میچل، والتر هیوستن، میمی آگولیا و جو سایر.
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۱۲۶ دقیقه.


"بیلی د کید" یاغی (بیوتل) با "داک هالیدی" (هیوستن) آشنا و رفیق می‌شود. "پت گارت" (میچل)، مرد قانون، قصد دستگیری "بیلی" را دارد، اما موفق نمی‌شود. "داک"، "بیلی" را به مزرعه خود و نزد خدمتکارش، "ریو" (راسل) می‌برد. "گارت" "بیلی" را گیر می‌آورد و او را زخمی می‌کند، "ریو" به مراقبت از "بیلی" می‌پردازد و دل‌باخته‌اش می‌شود. آنان مخفیانه ازدواج می‌کنند. "گارت" همچنان به‌دنبال "بیلی" می‌گردد و "داک" او را فراری می‌دهد...
٭ وسترنی سرهم‌بندی شده و کم‌رمق که ظاهراً به افسانه "بیلی د کید" می‌پردازد، اما عملاً محملی برای جلوه جمال راسل است. هیوز و فیلم‌نامه‌نویسش، فورتمن فیلم را با ماجرا و گفت‌وگوهای سستی شکل می‌دهند. هیوز پس از اخراج هاکس بزرگ، خود کارگردانی را ادامه داد، در نتیجه فیلم همینی شد که حالا هست. غنای بصری فیلم مرهون فیلم‌برداری تولند است و کارگردانی هیوز فاقد خلاقیت و تحرک می‌نماید. بازیگران هم به تبع کارگردانی جلو‌ه‌ای ندارند، خصوصاً راسل که بازی ضعیفی ارائه می‌دهد. سرپرستی وجه موسیقیائی فیلم را ویکتور یانگ به عهده دارد.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #78  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

بازیگران وارد می‌شوند - Entree DeS Artistes





سال تولید : ۱۹۳۸
کشور تولیدکننده : فرانسه
محصول : رژینا
کارگردان : مارک آلگره
فیلمنامه‌نویس : هانری ژانسون و آندره کایات
فیلمبردار : کریستیان ماتراس.
آهنگساز(موسیقی متن) : ژرژ اوریک
هنرپیشگان : لوئی ژووه، اودت ژوایو، کلود دوفن، برنار بلیه، ژانین دارسی، سیلوی و مارسل دالیو.
نوع فیلم : سیاه و سفید. ۹۰ دقیقه.


کنسرواتوار پاریس، عرصه رقابت دانشجویان است. حسادت‌های آنان نسبت به یکدیگر از مسیر معقول خارج می‌شود و شکل توطئه به خود می‌گیرد. از این میان علاقه بیش از حد دو دانشجوی دختر رشته نمایش (ژوایو دارسی) نسبت به یکی از هم‌کلاسی‌ەا (دوفن) موجب جلب توجه اطرافیان می‌شود. حساس‌تر شدن موضوع ادامه جنگ پنهان بین این دو نیز به قتل یکی می‌انجامد...
٭ فیلمی از دوره اوج آلگره (برادر بزرگ از بین دو برادر فیلم‌ساز نامدار فرانسوی) که بسیار مورد استقبال قرار می‌گیرد. روند خط داستانی را تا حدودی می‌شود پیش‌بینی کرد، با این حال قدرت جذب تماشاگر را دارد. فضاسازی (از جمله پس زمینه کافه‌ها) و بازی‌ها (به‌خصوص کار ژووه در نقش معلم) نیز چشم‌گیرند.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #79  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

عیسای مونرآل - Jesus De Montreal





سال تولید : ۱۹۸۹
کشور تولیدکننده : کانادا و فرانسه
محصول : روژه فراپیه و پی‌یر ژندرون
کارگردان : دنی آرکان
فیلمنامه‌نویس : دنی آرکان
فیلمبردار : گی دوفو
آهنگساز(موسیقی متن) : ایو لافری‌یر، فرانسوا دون‌پی‌یر، ژان ماری‌بنوا.
هنرپیشگان : لوتر بلوتو، کازین ویلکنینگ، رمی ژیرار، ژوآن ماری ترمبلای، ایو ژاک، روبر لوپاژ و ژیل پلتیه.
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۰ دقیقه.


«پدر لوکلرک» (پلتیه)، کشیش جسور، از گروهی بازیگر جوان می‌خواهد تا نمایشی مذهبی را درباره «مسیح» و حواریونش در پارکی در مونوآل اجرا کنند. «دانیل» (بلوتو)، کارگردان و ستاره نمایش، چنان «میسحِ» باورپذیر و پُرجنبه‌ای می‌آفریند که هر روز بر تعداد تماشاگران افزوده می‌شود و نمایش به پدیده‌ای در رسانه‌ها بدل می‌شود. مقامات مذهبی و دولت که چندان از این روند راضی نیستند، دستور منع اجرا را می‌دهند. اما «دانیل» اینک به گونه‌ای کامل و یک‌پارچه با شخصیت «مسیح» همانندسازی می‌کند. سرانجام طی یک درگیری میان بازیگران و پلیس، «دانیل» قربانی ابدی نیرنگ‌های سیاسی می‌شود.
* پس از موفقیت گسترده فیلم انحطاط امپراتوری آمریکا (ساخته خود آرکان، 1986)، عیسای مونرآل نگاه تند و بی‌پروای دیگری به جامعه غرب و تابلوهای متلاطم آن است که از خلال نسخه مدرنی از داستان مصایب حضرت مسیح، گذشته دور و حال ملموس را در هم می‌آمیزد و بر شکافی به پهنای قرن‌ها پل می‌زند. مذهب تشریفاتی، قراردادهای آکادمیک هنری و افراط کاری رسانه‌ها هدف روشن حمله فیلم است. تمثیل‌های آکادمیک هنری و افراط کاری رسانه‌ها هدف روشن حمله فیلم است. تمثیل‌های مذهبی و محتوای نمایش به‌طور مداوم با اشاره‌های هجوآمیز و روش‌های فاصله گذارانه ابعاد جدیدی کسب می‌کند و تحول قهرمان اصلی از درون‌گرای ساکت به معترضی بی‌پروا دیدنی است. اما رو به پایان فیلم، قرینه‌سازی‌ها صریح‌تر و ساده‌تر می‌شوند و ظرافتی که آرکان در صحنه‌های قبلی، از جمله، در تمهید تداخل نمایش و واقعیت به خرج داده بود، به چشم نمی‌خورد. خود آرکان در نقش قاضی در فیلم ظاهر می‌شود.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #80  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

خانهٔ خنجرهای پران - HOUSE OF FLYING DAGGERS





سال تولید : ۲۰۰۴
کشور تولیدکننده : چین و هنگ‌کنگ
محصول : ژانگ ییمو و ویلیام کُنگ
کارگردان : ییمو
فیلمنامه‌نویس : لی فنگ، وانگ بین و ییمو
فیلمبردار : ژائو شیائودینگ و اومبایاشی شیگرو
هنرپیشگان : تاکشی کانشیرو، لو اندی، ژانگ زی‌یی، سونگ داندان، ژائو هونگنئی و ژانگ شو
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۹ دقیقه


چین، سال ۸۹۵ میلادی. سلسلهٔ تانگ که زمانی پررونق بوده حالا به واسطهٔ شورش‌ها در حال فروپاشی است. دو فرمانده نظامی، ̎لیو̎ (اندی̎ و ̎جین̎ (کانشیرو) مأموریت یافته‌اند تا رهبر گروه ̎خنجرهای پرنده̎ را دستگیر کنند که سرسخت‌ترین گروه ضد دولتی به شمار می‌آید. در پی گزارش یک خبرچین، ̎جین̎ با هویتی پنهان به گیشاخانه‌ای می‌رود که یکی از مظنونان در آن‌جا کار می‌کند. او خود را مردی خوش‌گذران جا می‌زند و از گردانندهٔ آن خانه، ̎مادام یی̎ (داندان) می‌خواهد تا جدیدترین ̎کارمند̎ش ـ رقاصه‌ای نابینا به نام ̎مئی̎ (زی‌یی) را نزدش بیاورد. ̎مئی̎ با حرکت‌های موزون خود که نوای موسیقی یک ارکستر زنانه انجام می‌دهد، ̎جین̎ را سرگرم می‌کند. اما در حالی که ̎جین̎ قصد اذیت و آزار ̎مئی̎ را دارد، ناگهان ̎لیو̎ از راه می‌رسد و او را از چنگ رفیقش آزاد می‌کند. پس از دور کردن ̎جین̎، ̎لیو̎ جایش را می‌گیرد و بر جایگاه میهمان می‌نشیند و ̎مئی̎ را به چالش می‌طلبد تا در ̎بازی پژواک‌̎اش شرکت کند. این بازی عبارت است از پرتاب دانه‌های لوبیا بر روی طبل‌هائی که گرداگرد صحنه را گرفته و بعد، شناسائی این طبل‌ها توسط ̎مئی̎، که با آستین لباسش در هنگام اجرای رقص بر آنان می‌کوبد. در حالی که ̎مئی̎ را می‌گیرند و شکنجه می‌دهند تا اطلاعاتی را فاش کند، ̎لیو̎ و ̎جین̎ نقشه می‌چینند تا به گونه‌ای ̎مئی̎ را بی‌آن‌که متوجه باشد جلو بیندازند تا آنها را به مخفی‌گاه گروه هدایت کند. ̎جین̎ که خود را ̎مئی̎ جا زده، او را از زندان آزاد می‌کند و اعتمادش را به‌دست می‌آورد و در سفری در امتداد جنگل و دشت‌ها پیش می‌روند و ̎لیو̎ و افرادش نیز مخفیانه دنبالشان می‌کنند. اما طی همین سفر است که ̎جین̎ و ̎مئی̎ به یک‌دیگر علاقه‌مند می‌شوند.
● فیلم ادامهٔ منطقی قهرمان (۲۰۰۲) در کارنامهٔ ییمو است، اما این دو فیلم به هیچ‌وجه ادامهٔ منطقی فیلم‌های قبلی کارنامهٔ متنوع این فیلم‌ساز مشهور نسل پنجم سینمای چین نیستند. خانهٔ خنجرهای پران به گفتهٔ خود فیلم‌ساز شکل کامل شده و مطلوب سبک و سیاق فیلم قبلی است. اگر ویژگی‌های سینمائی و جلو‌ه‌های بصری و تکنیکی را ملاک قرار دهیم، باید با ییمو موافق باشیم. خانه‌ٔ خنجرهای پران یکی از نفس‌گیرترین تجربه‌های بصری سینما و نمونه‌ای دست‌نیافتنی از کار با رنگ و نور و چشم‌اندازهای خیره‌کننده است. ژانر فیلم‌های رزمی در این چند سال به واسطهٔ اقبال بین‌المللی گسترش پیدا کرد و ییمو با دو فیلم قهرمان و خانه... در این سبک به اوج رسید. خانه... هم مانند قهرمان داستانی پیچیده دارد، اما بیشتر وقت و انرژی و توان فیلم‌ساز و گروهش در این فیلم صرف هرچه زیباتر شدن قاب‌ها و فضاها شده است. سفر جنگجوی مبارزه در دل جنگل و کوه و فضاهای خارجی ایجاد کرده تا ییمو هر لحظه که خواست، با رنگ و نور و موسیقی تماشاگرش را مبهوت کند. فصل مسابقه در گیشاخانه در ابتدای فیلم و هم‌چنین نبرد نهائی که چهار فصل طول می‌کشد و پس‌زمینهٔ درگیری دو جنگجو از چشم‌انداز سبز بهاری تا سفیدی یکدست برفی تغییر می‌کند، شگفت‌انگیز است؛ از آن نمونه‌هائی که حرف زدن دربارهٔ زیبائی‌های بصری‌اش تقریباً ذره‌ای از تأثیر و زیبائی‌اش را منتقل نخواهد کرد. ییمو قطعاً فیلم را فقط و فقط برای ̎تماشا̎ ساخته است.


__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 11:22 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها