مشاعره واژه ای

[مستور]

زبان در دهان ای خردمند چیست؟
کلید در گنــــــــج صاحب هنر
چو در بسته ماند نداند کسی
که گوهر فروش است یا پیله ور

[فرانک]

روشنی خانه تویی خانه بمگذار مرو

عشرت چون شکر ما را تو نگهدار مرو

[مستور]

آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم
یار در خانه و ما گرد جهان می گردیم

[مستور]

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وندران ظلمت شب آب حیاتم دادند

[ساقي]

شب عاشقان بی‌دل چه شبی دراز باشد
تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد
عجبست اگر توانم که سفر کنم ز دستت
به کجا رود کبوتر که اسیر باز باشد
ز محبتت نخواهم که نظر کنم به رویت
که محب صادق آنست که پاکباز باشد
به کرشمه عنایت نگهی به سوی ما کن
که دعای دردمندان ز سر نیاز باشد

سعدی

[ماهین]

بشد که یاد خوشش باد روزگار وصال

خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا


قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست

قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا

ساقی.
ماهین جان لطفن شعر رو کوتاه بنویس ممنونم

[مستور]

به کجا چنین شتابان؟ گون از نسیم پرسید
دل من گرفته زینجا , هوس سفر نداری؟

شفیعی کدکنی

[ماهین]

سوابق کرمت را بیان چگونه کنم

تبارک‌الله از آن کارساز ربانی


کنون که شاهد گل را به جلوه‌گاه چمن

به جز نسیم صبا نیست همدم جانی

[مستور]

نادره کبکی به جمال تمام
شاهد آن روضه ی فیروزه فام
تیز رو تیز دو و تیز گام
خوش روش و خوش پرش و خوش خرام

[فرانک]

بختم از روز ازل جلوه ی تنهایی شد

تو دگر دل خوش دیدار به یارم مپسند