|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
|||||||
| تالارهای آزاد در این تالار پستهایی که شمارش نمیشوند ارسال میشود |
 |
|
|
ابزارهای موضوع | نحوه نمایش |
|
#811
10-10-2009
|
||||
|
||||
بچه ها واقعا متاسفم.....
هر انچه که لازم بود پیش اومد و دیدیم و خواهند دید دیگران نیازی نیست چیزی رو پاک کنم این پستهای امروز در بخشهای مختلف ...... شایسته نبود ... ولی هر کسی حد و حدود و ظرف و شخصیت و میزانی از احترام رو داره که نشونش میده .... من نباید دلسوزی کنم و بخوام کسی تغییری بکنه یا چیزی غیر از اونی که هست رو نمایش بده .... بمونه نوشته هامون تا دیگران بخوانن و در مورد ما قضاوت کنند و در مورد شخصیتمون در مورد شعورمون حرف بزنن همینی هستیم که نشون میدیم هر کس اعتراضی داره میتونه بهم نامه بده ... دیگه ادامه ندین گل بگیرن جا و مکانی و تفکری رو که کل کل رو هنجار و کلاس بدونن فردا توی زندگی خواهیم دید کی موفق خواهد بود کی نه .... اینجور تاپیکهایی رو 4 سال قبل از اینکه اصلا اینجا ایجاد بشه من دیده ام شناخته ام میدونم دنیا دست کیه و چی پیش خواهد امد وقتی اعتراض میکنم میگم اینجور جاها کنترل نخواهد شد هر کسی میاد و هر چی دلش بخواد میگه گوش نمیکنین قربان ماییم که میدانیم دنیا دست کیه اینجا قفل میشه .....
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست 
|
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
#812
10-15-2009
|
||||
|
||||
|
با رایزنیهایی که با سازمان قفل و بهداشت شده مجوز بازبازکنی اینجا رو طی چند روز آینده خواهیم گرفت
 سرراه که داشتم میرفتم برای این سازمان برای بچه هایی که حیران و نگران پشت در این قهوه خونه صف کشیدند 2 تا نون سنگک مشتی گرفتم فعلا باهاش روزگارمونو سر کنیم تا چند روز دیگه که اینجا باز شد رزیتا خانم یکی یه دس دیزی خوشمزه بشمان بده ! 
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست
|
|
#813
10-16-2009
|
||||
|
||||
|
بچه ها ببخشید جمعه خواستم حلیم بدم یه خورده دیر از خواب پا شدم
فعلا با فرنی حال کنین تا جمعه بعد ... 
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست
|
|
#814
10-16-2009
|
||||
|
||||
|
من عمرا دیگه پامو اینجا بزارم
 از کارگری اینجا استعفا میدم:D هرچی شره اینجا به پا میشه  منم ترسو 
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری ویرایش توسط رزیتا : 10-17-2009 در ساعت 02:03 PM
|
|
#815
10-16-2009
|
||||
|
||||
|
سلام به عزيزانم به طفلانم به فرزندانم
اومدم عرض ادبي بكنم...بالاخره ما اينجا نون و نمك خورديم دخترم كجاس  كوروش و تاري عزيزانم خيلي ميخوامتون. و همچنين ساير فرزندانم رزيتا 2 و هيوا و فرگل و فريماو عسل و آرش و كيارش و سياوش و حامد و مجتب و فتحعلي اويسي و nae و ساقي و مينا 110 وشب هاي آفتابي و آبها الهه آناهيتا و eshgh وnur3 و sheida و dear59 و constantine و mahdi.he و ساير عزيزانم كه اسمشون رو فراموش كردم صميمانه همتون رو دوست دارم...................... ویرایش توسط آريانا : 10-17-2009 در ساعت 01:00 AM
|
|
#816
10-17-2009
|
||||
|
||||
|
سلام به همگي
اين تاپيك يه تاپيك ازاده بياين از اين به بعد با حفظ احترام به ديگرون اين تاپيك باحال و بازم راه بندازيم فقط به شرط اينكه به كسي توهين نشه و با صميميت با همديگه صحبت كنيم تموم كدورتا رو هم كنار بذاريم تا مثل سابق از بودن با همديگه لذت ببرم . رزيتا جون شما نفر اصلي اينجا هستي اگه ميشه براي برپايي مجدد اينجا فعلا از دادن استعفا منصرف شو . مرسي
|
|
#817
10-17-2009
|
||||
|
||||
|
فرگل جان همینطور هست که میگی ...
ان شاالله همینطور هم خواهد ماند... مام چاکر دوستانیم بش از پیش اونشب که زلزله اومد.... من و مامانم ماشاالله خیلی خوب این جورچیزا رو درک میکنیم خوابمونم خیلی سبکه.. .مخصوصا که من زیر اتاقم خالیه زیر زمینه ! طبقیه بالا قدم بر میدارن تمام پنجره های اتاقم میلرزه.. هر وقت زلزله اومده این سالها من از خواب پریدم و قلبم تپ تپ اومده توی حلقم نمیدونم چرا ... ولی اون شب من تا 2.5 داشتم تمرین حل میکردم بعدم زنگ زدن زن دائییم حالش خراب شده بود برده بودنش بیمارستان مام بدو بدو رفتیم سری زدیم و ... ولی 4 خواب بودم یعنی جچنازه بودم چیزی نفهمدیم دوستم اس ام اس زد اینقدر خسته بودم خوندم نفهمیدم چی نوشته ! گوشیو پرت کردم اونطرف..تا صب ! ... گفتند مرکزش کامیاران بوده ؟
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست
|
|
#820
10-18-2009
|
||||
|
||||
|
سلام چراغ قهوه خانه تان همیشه روشن وقهوه خانه نشینانی شاد وبی غم باشید//شود ایا که خرامان زدرم باز ایی/.گره از کار فرو بسته ما بگشایی./گفته بودی که بیایم چوبه جان ایی تو/من به جان امدم اخر تو چرا می نایی//
|
|
| کاربران در حال دیدن موضوع: 22 نفر (0 عضو و 22 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 04:57 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.