نقل قول:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tanha
دانی که چرا زمیوه ها سیب نکوست
نیمی رخ عاشق است ونیمی رخ دوست
|
این شعر خیلی جالب بود نشنیده بودم
ممنون
میخواستم بدونم شاعرش کیه سرچ کردم خیلی نتیجه خوبی نگرفتم
اما جناب سعدی هم همینو داره حتی شاید اینی که شما گفتین از سعدی باشه :
بوسه دادن به روی دوست چه سود
هــــــم در این لحظه کـردنش بدرود
سیب گــویی وداع بـستــان کــــرد روی از این نیمه سرخ،وزان سو زرد
و اما جواب مشاعره شما :
تو خود دانی که من بیتو عدم باشم عدم باشم
عدم خود قابل هست است از آن هم نیز کم باشم
http://p30city.net/showpost.php?p=32727&postcount=751
|
همه دردم، همه داغم، همه عشقم، همه سوزم
همه در هم گذرد،هر مه و سال و شب و روزم
وصل و هجرم شده یکسان، همه از دولت عشقت
چه بخندم، چه بگریم، چه بسازم، چه بسوزم
گفتني نيست كه گويم ز فراقت به چه حالم
تصنیف همه دردم از ایرج بسطامی
http://www.patocks.com/g.htm?id=3136