شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود |
05-09-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
مرد عابد و مكر شيطان
در ميان بنى اسرائيل عابد زاهدى دل از دنيا كنده و پيوسته مشغول عبادت بود.)
شيطان بزرگ لشكرش را فرا خواند و گفت : كداميك از شما مى تواند اين مرد عابد را از عبادت خدا باز دارد و او را گمراه سازد ؟
يكى گفت : او را به من واگذار.
شيطان گفت : از چه راهى مى خواهى وارد شوى ؟.
گفت : از ناحيه زنان .گفت ممكن نيست زيرا او لذت آنان را نچشيده است .
ديگرى گفت : او را به من بسپار.
شيطان پرسيد: تو از چه راهى مى خواهى او را گمراه سازى ؟
گفت : از ناحيه شراب .
گفت : او به اين امور توجه و اعتنائى ندارد.
سومى گفت : او را به من واگذار كه من چاره كار دانم .
شيطان پرسيد؟ چاره كار چيست ؟
گفت : من از طريق انجام كار نيك و اعمال خير وارد مى شوم .
شيطان بزرگ گفت : برو كه تو مرد اين كارى .
پس شيطان به مكانى رفت كه عابد آنجا مشغول عبادت بود. سجاده را گسترد و شروع به عبادت كرد. گاهى عابد استراحت مى كرد، ولى شيطان پيوسته به عبادت مشغول بود تا توجه عابد كاملاً به او جلب شد.
سر انجام عابد خود را در برابر او كم ارزش ديد و عمل خود را كوچك شمرد. به شيطان گفت : اى بنده خدا، چه چيز باعث شد اينچنين بر عبادت خدا قوت يابى ؟
شيطان پاسخ نداد.
عابد سؤ ال خود را تكرار كرد، باز جواب نداد.
دفعه سوم شيطان پاسخ داد: من يكبار مرتكب گناهى شدم و از آن توبه كردم .پس هر گاه بياد آن گناه مى افتم و آن گناه به ذهنم خطور مى كند، از خوف خدا بر عبادت او نيرو مى گيرم .
عابد: مرا از گناه خويش آگاه ساز تا من نيز چنان كنم كه تو كردى و بر عبادت خدا راغب تر و قويتر شوم .
شيطان : به خانه فلان معروفه در شهر برو، دو درهم به او بده ، و از او كام بگير.
عابد گفت : از كجا دو درهم بياورم ؟من كه پولى ندارم .
شيطان دو درهم به عابد داد.و او باهمان لباس عبادت به شهر آمد و از منزل آن فاحشه پرسيد. مردم او را راهنمائى كردند به خيال اينكه براى موعظه و ارشاد آن زن آمده است .
عابد نزد او رفت و دو درهم به او داد و گفت : مهيا باش .
زن با تعجب پرسيد: تا كنون هرگز كسى با اين وضع و حال نزد من نيامده ، بگو بدانم قضيه چيست ؟.
عابد داستان را براى زن نقل كرد.
آن زن گفت : بدون شك ترك گناه از توبه آسانتر است . چنين نيست كه هر كس گناهى كند بسادگى بتواند توبه كند. بدون ترديد راهنماى تو شيطان بوده است ، به معبد خويش باز گرد كه او را نخواهى يافت .
عابد لحظه اى به فكر فرو رفت . حالش دگر گون شد و به معبد خود بازگشت . آن زن همان شب توبه كرد و از دنيا رفت . هنگام صبح بر در خانه آن زن نوشته شده بود: بر جنازه او حاضر شويد كه او اهل بهشت است .
مردم دچار ترديد شدند و تا سه روز او را به خاك نسپردند.
خداوند به يكى از پيامبران وحى كرد: بر آن زن نماز بخواند و مردم را امر كند بر او نماز بخوانند. زيرا من آن زن را آمرزيدم و بهشت را بر او واجب كردم ، چون بنده مرا از گناه بازداشت .
اينجا معنى : التائب من الذنب كمن لاذنب له ظاهر مى گردد.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
05-09-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
گفتگوی دختر ومادر
گفتگوی دختر جوان ومادرپیر
مادرامشب نمیبردخوابم
درمن امشب بوتۀ غم غنچه کرده
امشب بی قرارازشرم وخیالم امشب تبی گرم درمن لانه کرده
امشب شکوفامیشود گویی پیکرمن
امشب خیالی بامن بس گفتگوی شیرین دارد
پیش ازاین هرگزنبودم این چنین مادر
این جوان کیست چشمانی چنین غمین دارد
شانه کومادرپریشان کنم این زلفم را
سرمه کوتا به چشمانم بسایم
آینه کوتا بررخ خود نظرکنم
عطرگل کوتا به موهایم بسایم
گویي امشب درمن بهارروئیده
غمی شیرین میبارد اندروجودم
سینه من گرم وبی آرام گشته
می لرزدازشورتاروپودوجودم
امشب لبهایم گوئی داغتر گشته
امشب چشمان من حالت گرفته
شیاراندرلب من نرم نرمک میشودپیدا
امشب دل من سوی دنیائی دگررفته
مادراین کیست آخراین جوان سیه چشم
این چنین گرم درآغوشم کشیده
کیست آخراین آشنای ناشناس
چشم من هرگزاوراندیده
دخترمن این سوزوشورناشناس
مقدم بهاری پرعطرورؤیاست
وین غم گرم وشیرین وجودتو
ازغم عشق وجوانی نشانه هاست
بعداین دیگرچشمان گرسنه
بسیمای تومیدوزندنگاه وحشی خویش
بعدازاین دیگرعزیزمن بنه زنجیر
برخنده هاومیل هاوصحبت خویش
بعدازین دیگرتوای مرغک من
همچونیلوفردرمیان گردابی
بعدازین دیگرهزاران میل سرخورده
می شتابد سوی لبهایت به بی تابی
بعداین دیگردل پسند گرگهای تیزدندانی
هزاران دام بگشایند ازبرایت رنگ کرده
بعدازین دیگرسرهرپیچ راهت
هزارافعی آدم وش کمین کرده
ساق پایت رافروپوشدیگرجان مادر
تانگه های گرسنه برآن ندود
گرتوانی چین برخسارت بنه
گرتوانی رنگ مویت کن سپید
رنگ لبهایت خدارازردکن
گرتوانی دل بکن ازقصۀ عشق وامید
بردیدگان بی فروغ من نگه کن
بس نخوابیدم ببالینت چنین شد
دست خود بیرون مکش ازپنجۀ مادرخود
ای بسا دخترازاین کرده شرمگین شد
شانه برزلفت مکش دخترجان
رحم کن برتارموی سپید مادر
خیره بربرق نگه هاخداراتومشو
شعله مفکن درخرمن امیدمادر
این رابدان اندرین شهر
عشق ومهروعهد خود فسانه است
هرچه گویند فریب است مده گوش خدارا
عشق ومهرپاک ازاین دیار بیگانه است
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
05-09-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ضرب المثل ها و اصطلاحات محاوره ای فارسی ( حرف الف )
الف
"آب از دستش نمیچکه."
"آب از سر چشمه گل آلوده."
"آب از آب تکان نمیخوره."
"آب از سرش گذشته."
"آب پاکی روی دستش ریخت."
"آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم."
"آب را گل آلود میکنه که ماهی بگیره."
"آب زیر پوستش افتاده."
"آب که یه جا بمونه، میگنده."
"آبکش و نگاه کن که به کفگیر میگه تو سه سوراخ داری."
"آب که از سر گذشت، چه یک ذرع چه صد ذرع ـ چه یک نی چه چه صد نی."
"آب که سر بالا میره، قورباغه ابوعطا میخونه."
"آب نمیبینه و گرنه شناگر قابلیه."
"آبی از او گرم نمیشه."
"آتش که گرفت، خشک و تر میسوزد."
"آخر شاه منشی، کاه کشی است."
"آدم با کسی که علی گفت، عمر نمیگه."
"آدم بد حساب، دوبار میده."
"آدم تنبل، عقل چهل وزیر داره."
"آدم خوش معامله، شریک مال مردمه."
"آدم دست پاچه، کار را دوبار میکنه."
"آدم دست پاچه دوبار میشاشه."
"آدم زنده، زندگی میخواد."
"آدم زنده وکیل وصی نمیخواد."
"آدم گدا، اینهمه ادا؟"
"آدم گرسنه، خواب نان سنگک میبینه."
"آدم ناشی، سرنا را از سر گشادش میزنه."
"آرد خودمونو ریختیم، الک مونو آویختیم."
"آرزو بر جوانان عیب نیست."
"آستین نو پلو بخور."
"آسوده کسی که خر نداره --- از کاه و جوش خبر نداره."
"آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزنه."
"آشپز که دوتا شد، آش یا شوره یا بینمک."
"آش نخورده و دهن سوخته."
"آفتابه خرج لحیمه."
"آفتابه لگن هفت دست،اما شام و ناهار هیچی."
"آفتابه و لولهنگ هر دو یک کار میکنند، اما قیمتشان موقع گرو گذاشتن معلوم میشه."
"آمدم ثواب کنم، کباب شدم."
"آمد زیر ابروشو برداره، چشمش را کور کرد."
"آنانکه غنیترند، محتاجترند."
"آنچه دلم خواست نه آن شد --- آنچه خدا خواست همان شد."
"آنرا که حساب پاکه، از محاسبه چه باکه؟"
"آنقدر بایست، تا علف زیر پات سبز بشه."
"آنقدر سمن هست، که یاسمن توش گمه."
"آنقدر مار خورده که افعی شده."
"آن ممه را لولو برد."
"آنوقت که جیکجیک مستانت بود، یاد زمستانت نبود؟"
"آواز دهل شنیدن از دور خوشه."
"اجاره نشین خوش نشینه."
"ارزان خری، انبان خری."
"از اسب افتادهایم، اما از اصل نیفتادهایم."
"از اونجا مونده، از اینجا رونده."
"از اون نترس که های و هوی داره، از اون بترس که سر به زیر داره."
"از این امامزاده کسی معجزه نمیبینه."
"از این دم بریده هر چی بگی برمیاد."
"از این ستون به آن ستون فرجه."
"از بیکفنی زندهایم."
"از دست پس میزنه، با پا پیش میکشه."
"از تنگی چشم پیل معلومم شد --- آنانکه غنیترند محتاجترند."
"از تو حرکت، از خدا برکت."
"از حق تا نا حق چهار انگشت فاصله است."
"از خر افتاده، خرما پیدا کرده."
"از خرس موئی، غنیمته."
"از خر میپرسی چهارشنبه کیه؟"
"از خودت گذشته، خدا عقلی به بچههات بده."
"از درد لاعلاجی به خر میگه خانمباجی."
"از دور دل و میبره، از جلو زهره رو."
"از سه چیز باید حذر کرد، دیوار شکسته، سگ درنده، زن سلیطه."
"از شما عباسی، از ما رقاصی."
"از کوزه همان برون تراود که در اوست." (( گر دایره کوزه ز گوهر سازند ))
"از کیسه خلیفه میبخشه."
"از گدا چه یک نان بگیرند و چه بدهند."
"از گیر دزد در آمده، گیر رمال افتاد."
"از ماست که بر ماست."
"از مال پس است و از جان عاصی."
"از مردی تا نامردی یک قدم است."
"از من بدر، به جوال کاه."
"از نخورده بگیر، بده به خورده."
"از نو کیسه قرض مکن، قرض کردی خرج نکن."
"از هر چه بدم اومد، سرم اومد."
"از هول هلیم افتاد توی دیگ."
"از یک گل بهار نمیشه."
"از این گوش میگیره، از آن گوش در میکنه."
"اسباب خونه به صاحبخونه میره."
"اسب پیشکشی رو، دندوناشو نمیشمرند."
"اسب ترکمنی است، هم از توبره میخوره هم ازآخور."
"اسب دونده جو خود را زیاد میکنه."
"اسب را گم کرده، پی نعلش میگرده."
"اسب و خر را که یکجا ببندند، اگر همبو نشند همخو میشند."
"استخری که آب نداره، اینهمه قورباغه میخواد چکار؟"
"اصل کار برو روست، کچلی زیر موست."
"اکبر ندهد، خدای اکبر بدهد."
"اگر بیلزنی، باغچه خودت را بیل بزن."
"اگر برای من آب نداره، برای تو که نان داره."
"اگر بپوشی رختی، بنشینی به تختی، تازه میبینمت بچشم آن وختی."
"اگه باباشو ندیده بود، ادعای پادشاهی میکرد."
"اگه پشیمونی شاخ بود، فلانی شاخش بآسمان میرسید."
"اگه تو مرا عاق کنی، منهم ترا عوق میکنم."
"اگر جراحی، پیزی خود تو جا بنداز."
"اگه خدا بخواهد، از نر هم میدهد."
"اگه خالهام ریش داشت، آقا دائیم بود."
"اگه خیر داشت، اسمشو می گذاشتند خیرالله."
"اگر دانی که نان دادن ثواب است --- تو خود میخور که بغدادت خرابست."
"اگه دعای بچهها اثر داشت، یک معلم زنده نمیموند."
"اگه زاغی کنی، روقی کنی، میخورمت."
"اگه زری بپوشی، اگر اطلس بپوشی، همون کنگر فروشی."
"اگه علی ساربونه، میدونه شترو کجا بخوابونه."
"اگه کلاغ جراح بود، ماتحت خودشو بخیه میزد."
"اگه لالائی بلدی، چرا خوابت نمیبره."
"اگه لر ببازار نره بازار میگنده."
"اگه مردی، سر این دسته هونگ ( هاون ) و بشکن."
"اگه بگه ماست سفیده، من میگم سیاهه."
"اگه مهمون یکی باشه، صاحبخونه براش گاو میکشه."
"اگه نخوردیم نون گندم، دیدیم دست مردم."
"اگه نی زنی چرا بابات از حصبه مرد."
"اگه هفت تا دختر کور داشته باشه، یکساعته شوهر میده."
"اگه همه گفتند نون و پنیر، تو سرت را بگذار زمین و بمیر."
"امان از خانه داری، یکی میخری دو تا نداری."
"امان ازدوغ لیلی، ماستش کم بود آبش خیلی."
"انگور خوب، نصیب شغال میشه."
"اوسا علم." این یکی رو بکش قلم."
"اولاد، بادام است اولاد اولاد، مغز بادام."
"اول بچش، بعد بگو بینمکه."
"اول برادریتو ثابت کن، بعد ادعای ارث و میراث کن."
"اول بقالی و ماست ترش فروشی."
"اول پیاله و بد مستی."
"اول، چاه را بکن، بعد منار را بدزد."
"ای آقای کمر باریک، کوچه روشن کن و خانه تاریک."
"این تو بمیری، از آن تو بمیریها نیست."
"اینجا کاشون نیست که کپه با فعله باشه."
"این حرفها برای فاطی تنبون نمیشه."
"این قافله تا به حشر لنگه."
"اینکه برای من آوردی، ببر برای خالهات."
"اینو که زائیدی بزرگ کن."
"این هفت صنار غیر از اون چارده شی است."
"اینهمه چریدی دنبهات کو؟"
"اینهمه خر هست و ما پیاده میریم."
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
05-09-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
شرفخان بدلیسی
شرفالدین بن شمسالدین fدلیسی معروف به شرفخان بدلیسی (۹۴۵ قمری- درگذشت: ۱۵۹۹ میلادی) یکیاز تاریخنگاران برجسته تاریخ کردان است.
کتاب او به نام شرفنامه، تاریخ مفصل کردستان، که به زبان فارسی نوشته شده از منابع اصلی تاریخی مربوط به قوم کرد بشمار میآید. وی شرفنامه را در ۱۵۹۷ میلادی به پایان رساند.این کتاب توسط عبدالرحمان شرفکندی{هژار}شاعر مترجم ونویسنده کرد به زبان کردی ترجمه شده است.
شرفخان درکرهرود (بین قم و همدان) زاده شد. نیاکان او امیران ایل روژکی بودند که در سال۱۵۴۳میلادی بر منطقه بتلیس (در کردستان ترکیه) فرمان میراندند. دگرگونیهای سیاسی باعث شد تا پدر او، امیر شمسالدین بن شرفالدین به ایران مرکزی مهاجرت کند. شرفخان در سن نه سالگی به دربار شاه تهماسب یکم راه یافت. شرفخان به مدت بیست سال دراستانهای گوناگون ایران به عنوان والی منصب داشت. در سال ۱۵۷۶ به مرکز فراخوانده شد و به همراه ۶۰۰ خانوار از ایل و خانواده خود به ماموریتی به سوی منطقه وان (ترکیه امروزی) فرستاده شد. خسرو پاشا، فرماندار وان، از ترس ورود فرستادگان به دربار سلطان مراد سوم گریخت. شرفخان بدینوسیله فرمانروایی موروثی بر بتلیس و منطقه موش را بدست آورد.
جالب اینجاست که لقبخان را خانواده شرفخان نه از شاهان ایران و نه از پادشاهان عثمانی دریافت کرده بودند.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
05-09-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
كليدهای طلايي براي زناني كه خواهان ارتباط موفق با شوهر خود هستند!
1 - همسرتان را به عنوان يك مرد بپذيريد و براي شناخت دنياي مردانه او دانش و آگاهي خود را افزايش دهيد.
2 - همسر خود را به چشم يك شيء مسؤول ننگريد. بلكه به شخصيت وجودي او احترام بگذاريد.
3 - جنبه يا بخشهايي از شخصيت شوهرتان را كه باعث تمايز او از سايرين ميشود مورد توجه و تحسين قرار دهيد.
4 - براي اين كه همسرتان با شما روراست باشد سعي كنيد او را درك كرده و براي افكار و احساساتش ارزش قايل شويد. اگر حرفها و گفتههاي او مطابق ميل شما نيست از خود واكنش تند نشان ندهيد زيرا به اين وسيله بذر بياعتمادي در زندگي خود ميكاريد.
5 - وقتي همسرتان با شما درد دل ميكند و راز دلش را با شما در ميان ميگذارد، احساساتش را بپذيريد و به او نگوييد كه اسرار درونش ناخوشايند و بيرحمانه است.
6 - به طور مداوم از شوهرتان انتقاد نكنيد زيرا انتقاد پياپي باعث ميشود كه شوهرتان از شما فاصله بگيرد.
7 - او را به درك نكردن، عدم صميميت و بياحساس بودن متهم نكنيد. زيرا او درك كردن، صميميت و با احساس بودن را به شيوه مردانه نشان ميدهد.
8 - نيازهاي واقعي شوهرتان را دريابيد. اين امر اتفاق نميافتد مگر اين كه همسرتان اين نيازها را باز گويد و به همين جهت در مواقع مناسب با لحن ملايم در مورد نيازهايش از وي سؤال كرده و ديدگاههاي واقعي وي را نسبت به خود و زندگيتان دريابيد و در نهايت جوابي را كه شوهرتان ميدهد بدون انتقاد و جبههگيري بپذيريد.
9 - زماني كه همسرتان با شما صحبت ميكند به دقت به حرفهاي او گوش فرا دهيد زيرا عدم توجه شما به گفتههاي او عدم علاقة شما را نشان ميدهد.
10 - هيچ وقت از كارهايي كه همسرتان براي جلب محبت شما انجام ميدهد انتقاد نكنيد براي مثال وقتي او به شما محبت ميكند، آن را بيش از اندازه لوس ندانيد او به شيوة خود ابراز محبت ميكند.
11 - او را به شيوه خودتان دوست نداشته باشيد بلكه به وجود او نيز اهميت بدهيد. به عنوان مثال اگر در سالگرد ازدواجتان، هديهاي به او ميدهيد سعي كنيد از قبل در مورد هدية مورد علاقهاش اطلاعاتي به دست آوريد.
12 - از همسر خود انتظار نداشته باشيد كه با تمامي طرحها و ايدهها و افكار شما موافق باشد و آنها را تحسين كند. واقع بين باشيد و به او اجازه دهيد كه نظرش را هر چند كه برخلاف ميل شما باشد، بيان نماييد.
13 - اصرار زيادي براي جلب محبت همسرتان نداشته باشيد و اين نكته را زماني كه وي عصباني است بيشتر مراعات كنيد. در بسياري اوقات حالت روحي او براي ابراز محبت به شما مناسب نيست و اصرار زياد شما منجر به مخالفت شديد او ميشود.
14 - براي همسر خود نقش يك زن حساس و شكننده را بازي نكنيد. زيرا اين حالت شما باعث ميشود كه همسرتان فكر كند شما ضعيف و بي طاقتيد و اگر چيزي بگويد باعث رنجشتان ميشود. بنابراين سعي ميكند كه ارتباط كلامي كمتري داشته باشد و همين امر باعث ناراحتي شما ميگردد.
15 - سعي كنيد كه در ارتباط با همسرتان همواره هويت خود را به عنوان يك زن و همسر حفظ كنيد. زني كه توجه به روابطش به قيمت از دست دادن هويتش تمام شود به خود و روابطش صدمه ميزند. زيرا اين مسئله باعث ميشود كه وي خود را بخشندهتر و دوست داشتنيتر از شوهرش ببيند و فكر كند كه همسرش بينهايت خودخواه و ناسپاس است. مردها با زني به عنوان همسر در ارتباط دايمي باقي خواهند ماند كه هويت مستقل و قوي خود را حفظ كند.
16 - اگر احساس ميكنيد كه در روابط خود با همسرتان از عزت نفس پاييني برخورداريد و ميل داريد كه او را واداريد تا در اين زمينه به شما كمك كند كه از احساس خوبي برخوردار شويد اشتباه ميكنيد. اين مسئله مشكل شماست شخصاً روي آن كار كنيد و در صورت لزوم از يك روانشناس كمك بخواهيد.
17 - زماني كه همسرتان از فشار عصبي رنج ميبرد سعي نكنيد از لحاظ احساسي به او نزديك شويد. زيرا اگر براي صميميت و نزديك شدن به او فشار آوريد فقط او را عصبانيتر كرده و از خود دور ميكنيد. زماني كه استرس او كم شود به حالت عادي خودش بر ميگردد.
18 - در زندگي زناشويي خويش سعي كنيد خود را مسؤول خوشبختي خود بدانيد. زني كه مسؤوليت خوشبختي زندگي مشترك را فقط بر عهده شوهرش ميگذارد يك همسر آزرده و افسرده به بار ميآورد.
19 - او را به دوست نداشتن و گريزان بودن از همسر و زندگي متهم نكنيد. زيرا وي اعتقاد دارد كه شريك زندگياش را دوست دارد و از او گريزان نيست ولي به نظرش او را متهم به چيزي ميكنيد كه در موردش صدق نميكند و اين مسئله موجب كدورت در روابط ميشود.
20 - وقتي شما در مييابيد كه در ايجاد مشكلات زندگي خود سهم داشتهايد و آن را به همسرتان بگوييد عشق و محبت بار ديگر در زندگيتان شكوفا ميشود. زيرا بعد از آن همسرتان نيز سهم خود را ميپذيرد و با كمك شما درصدد رفع مشكل بر ميآید
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
05-09-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نصایح زیبا...
- ياران و آشنايان را احترام كن!
- با دوست و دشمن خوش اخلاق باش!
- وجود پدر و مادر را غنيمت بشمار!
- معلم و استاد را همچون پدر و مادر دوست بدار!
- كمتر از درآمدي كه داري خرج كن!
- در همه امور ميانه رو باش!
- گذشت و جوانمردي را پيشه كن!
- هر چه كه مي تواني با مهمان مهربان باش!
- در مجالس و معابر چشم و زبان را از گناه باز دار!
- بهداشت و نظافت را هيچگاه فراموش مكن!
- هيچگاه دوستان و هم كيشان خود را ترك مكن!
- فرزندانت را دانش و دينداري بياموز!
- سواركاري و تيراندازي و ... را فراگير!
- در هر كاري از دست و پاي راست آغاز كن!
- با هر كس به اندازۀدرك او سخن بگو!
- به هنگام سخن متين و آرام باش!
- به كم گفتن و كم خوردن و كم خوابيدن خود را عادت بده!
- آنچه را كه براي خود نمي پسندي براي ديگران مپسند!
- هر كاري را با آگاهي و استادي انجام بده!
- نا آموخته استادي مكن!
- با ضعيفان و كودكان سرّ خود را در ميان نگذار!
- چشم به راه كمك و ياري ديگران مباش!
-از بدان انتظار مردانگي و نيكي نداشته باش!
-هيچ كاري را پيش از انديشه و تدبر انجام مده!
-كار ناكره را كرده خود مدان!
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
05-09-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
چشمهاي وق زده
ارامش موحشي بود.بايد بگويم كه خودم يك كمي ترسيده بودم. ترس از اينكه يك نفر من را ببيند كه با يكي حرف ميزنم و در بازپرسيهاي احتمالي پليس مرتب ان را به من گوشزد كند كه در ان شب خاص با ان مقتول در خيابان فرعي رو به مركز شهرچه كار مي كردي؟
يك مدتي بودكه در درونم اشوبي به پا بود در زندگي يك كمبود بزرگ داشتم و ان هم تنوع در زندگي بود.
هميشه و هميشه تكرار و تكرارركود زندگي من بود البته براي رهايي از انبه هر تفريحي دست زدم،فوتبال بازي كردم،شنا،بيلياردوحتي مدتي هم تيله بازيو رفتن به سفراما هيچ كدام از اينها اشوب درونم را به ارامش دعوت نكرد.
امواج سهمگين و خروشان درونم هر لحظه ارتفاعشان فزوني مي يافت و بر صخره هاي سياه فكرم فرود مي امدبعد يك لحظه اين فكر به مغزم خطور كرد،چطور است يك ادم را بكشم اولش گفتم احمقانه است اما اين فكررا از در بيرون ميكردم از پنجره به داخل مي امد.
فكري نيستكه انسان به ان عادت نكند بالاخره خودم را متقاعد كردمكه اين كار را بكنم، حالا چه طوري و چه كسي را بكشم هر كسي را اما با يك شيوه جالب و بي نظير تا هم گير نيفتم و هم سرگرم شوم و تنوع جلوي چشمهايم افتابي شود.
اين افكار در طي روز و شب فكرم را مشغول كرد چطور مي توانستم با اين افكار مخوليايي مبارزه كنم.
بالاخره در اين شب تاريكي يكي ارام ارام به من نزديك شدجلوي چراغهاي خيابان كم كم چهره اش نمايان شد.
يك مرد فكسني كه شلوار كهنه اش را انقدر بالا كشيده بودكه يك وجب از ساق پايشپيدا بود،اما عجيب بود بوي سيگارش زننده اما مست كننده بود درست از همان سيگارهايي كه من دوست داشتم. ايستاد و با صداي نخراشيده اي گفت:با اون چشمهاي وق زده چي رو نگاه ميكني
رفتم جلوتر و گفتم:ميخوام ..........ميخوام..........بكشمت
مرد با چشمهاي ميشي كه به سختي باز نگهداشته بودبه من نگاه ميكرد فكر كردم حتما التماس ميكندبه زنجموره مي افتد كه نكشمش و من هم با يك چيزي ملاجش را بيرون مياورم،ناگهان چشمهايش كلاپيسه شد،بد جوري به خنس و فنس افتاد يقه ام را گرفت و با دستهاي درشتش يقه ام را جر داد و يواش يواش نقش زمين شد حتي اخ هم نگفت.
ترسيدم،به اطراف نگاه كردم هيچ كس نبود.ارام شكمش را نيشگون گرفتم،هيچ عكس العملي نداشت.
پيروزمندانه به خانه برگشتم با خودم گفتم اين همه تنوع فقط با اسم اوردن از كشتن تمام كرد ان شب با ارامش خوابيدم.
امواج سهمگين اقيانوس درونم تبديل شده بودند به موجهاي كوچك نيلگون دريا كه به شن هاي نرم ساحل مي سا ئيدند و ان را نوازش مي دادند ،فردا با انرژي صد چندان خود را اماده كردم و از خانه بيرون امدم با عجله خود را به خيا بان فرعي ديشب رساندم هيچ جسدي انجا نبود حتما پليس جسد را انتقال داده به سرد خانه و تحقيق مي كنند كه ان مرد چطوري مرده البته سكته قلبي و شايد هم مغزي جاي شك كردن ندارد اما اما من يقه ام را توي دستهاي ان مرد جا گذاشتم نگراني همچون زنبورهاي وحشي به سراسر وجودم حمله ور شد.حالا حتما شك ميكنند احساس كردم بايد خواب ارامش را ببينم.
يك دكه سيگار فروشي ديدم. راستي با سيگار شايد دوباره ارامش برگردد به طرف دكه رفتم صاحب دكه كه به من نگاه كرد من بهتم زد او گفت: با اون چشمهاي وق زده چي رو نگاه مي كني هان ......
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
05-09-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
حکايت
حكيم فرزانه اى را پرسيدند: چندين درخت نامور که خدای عزوجل آفريده است و برومند ، هيچ يک را آزاد نخوانده اند مگر سرو را که ثمره ای ندارد . درين چه حکمت است ؟ گتف : هردرختی ثمره معين است که به وقتی معلوم به وجود آن تازه آيد و گاهی به عدم آن پژمرده شود و سرو را هيچ ازين نيست و همه وقتی خوش است و اين صفت آزادگان است .
به آنچه مى گذرد دل منه كه دجله بسى
پس از خليفه بخواهد گذشت در بغداد
گرت ز دست برآيد، چو نخل باش كريم
ورت ز دست نيايد، چو سرو باش آزاد
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
05-20-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
خواب
فکر میکنید درطول شب اصلاً از جایتان تکان نمیخورید؟ اشتباه میکنید. بااینکه بیشتر زمان خواب را در وضعیتی به سر میبرید که موقعی که خوابتان میبرد هستید، اما حتی آنهایی که وقتی صبح از خواب بیدار میشوند میبینند رختخوابشان همانطور دستنخورده مانده هم حداقل هر ساعت دو تا چهار مرتبه تکان میخورند و این یعنی هر شب تقریباً 20 مرتبه در جایشان جابهجا میشوند. این مسئله کاملاً طبیعی است و با وجود این تکان خوردنها باز هم وارد خواب عمیق خواهید شد.
مدل خوابیدن موردعلاقه شما ممکن است موجب کمر درد، گردن درد، دلدرد و حتی ایجاد چروک زودرس روی پوستتان شود. دوست دارید بدانید که بهترین و سلامتترین مدل خوابیدن چیست؟ پس مقاله را کامل بخوانید!
بهترین مدل: خوابیدن به پشت
خوب است برای: از گردندرد و کمردرد جلوگیری میکند، رفلاکس اسید معده را کاهش میدهد، ایجاد چروک روی پوست را به حداقل میرساند و باعث سفت و خوشفرم ماندن سینهها میشود.
بد است برای: خُروپف کردن
توضیحات: خوابیدن به پشت این امکان را برای سر، گردن و ستون فقراتتان فراهم میکند که وضعیتی خنثی داشته باشد. در این حالت خوابیدن هیچ انحنای اضافی روی کمر و پشتتان ایجاد نمیشود. این مدل خوابیدن برای جلوگیری از رفلکس اسیدمعده هم بسیار مناسب است. وقتی سر بالاتر از بدن قرار میگیرد، معده پایینتر از مری قرار خواهد گرفت و درنتیجه اسیدمعده یا موادغذایی نمیتوانند به سمت بالا برگردند.
خوابیدن به پشت همچنین به بروز چروک روی پوست هم کمک میکند زیرا هیچ فشاری به صورتتان وارد نمیشود. و چون وزن سینههایتان کاملاً روی بدن میافتد از شل شدن سینهها جلوگیری میشود.
نکته: یادتان باشد که وقتی به پشت میخوابید احتمال خروپف کردن بیشتر از سایر حالات است.
بهترین حالت بالش: یک بالش پفی. هدف این است که سر و گردن بدون اینکه سر را خیلی بالاتر از بدن نگه دارد، تکیهگاه داشته باشد.
مدل دوم: خوابیدن به پهلو
خوب است برای: جلوگیری از درد گردن و پشت، کاهش رفلکس اسید معده، خروپف نکردن، مدل خوابیدن مخصوص دوران بارداری
بد است برای: پوست و سینه
توضیحات: خوابیدن به پهلو برای سلامت عمومی بدن بسیار خوب است، خروپف کردن را کاهش میدهد و ستون فقرات را در حالت کشش نگه میدارد. اگر از رفلکس اسیدمعده رنج میبرید، بعد از خوابیدن به پشت این بهترین مدل خوابیدن برای شماست. اما خوابیدن به پهلو موجب چروک آوردن پوستتان میشود. دلیل آن هم مالیده شدن یک طرف صورت به بالش است.
این مدل خوابیدن باعث شل و آویزان شدن سینهها هم میشود چون سینهها به سمت پایین آویزان میمانند.
نکته: اگر باردار هستید، بهتر است به پهلوی چپ خود بخوابید. این مدل خوابیدن برای گردش خونتان بهتر است.
بهترین حالت بالش: یک بالش ضخیم. باید بتوانید فضای بالای شانههایتان را پر کنید تا سرو گردنتان در حالت خنثی تکیهگاه داشته باشند.
مدل خوابیدنی که چندان ایدآل نیست: خوابیدن جنینی
خوب است برای: خروپف کردن کمتر، خوابیدن در دوران بارداری
بد است برای: جلوگیری از درد گردن و پشت، کاهش چین و چروک پوست، سفت نگه داشن سینه ها
توضیحات: وقتی موقع خوابیدن زانوهایتان را به سمت شکمتان بکشید و چانهتان را هم به سینهتان بچسبانید، صبح که از خواب بیدار شوید اصلاً احساس خوبی نخواهید داشت، مخصوصاً اگر آرتروز پشت یا مفصل داشته باشید.
این وضعیت خمیده از تنفس دیافراگمی جلوگیری میکند و اگر بخواهید هر شب در این وضعیت بخوابید، ممکن است دچار چین و چروک پوستی زورس و شل شدگی سینهها شوید.
نکته: سعی کنید بدنتان را کمی بازتر کنید و کاملاً خمیده نکنید.
بهترین حالت بالش: فقط بالشهای سفت و پُر
بدترین حالت خوابیدن: خوابیدن روی شکم
خوب است برای: تسهیل خروپف
بد است برای: جلوگیری از درد کمر و گردن، کاهش چروک افتادن پوست، حفظ سفتی سینهها
توضیحات: خوابیدن روی شکم حفظ یک وضعیت خنثی برای ستون فقرات را دشوار میکند. این مدل خوابیدن روی مفاصل و عضلاتتان فشار میآورد و این مسئله موجب آسیب زدن به عصبهایتان شده و ایجاد درد و کرختی میکند.
در این حالت مجبور خواهید بد سرتان را چند ساعت یکبار به یکطرف بدهید. شاید فردا که از خواب بیدار شدید حس بدی نداشته باشید اما دیر یا زود در بدنتان ایجاد درد میکند.
نکته: خروپف میکنید؟ شاید خوابیدن روی شکم برای شما خوب باشد. این مدل خوابیدن باعث میشود مجاری هوایی بالاییتان بازتر بمانند. پس اگر خروپف میکنید و کمر یا گردن درد ندارید، بد نیست که روی شکم بخوابید.
بهترین حالت بالش: فقط یک بالش (نازک) یا اصلاً بالش زیر سرتان نگذارید.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
05-20-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
10 خوراکی بهاری که کمک میکنند لاغر شوید!
روزهای زیبا با طعم بهاریشان فرامیرسند! بعد از فصلی سرد که انواع تارتیفلتها (نوعی غذا تهیه شده از سیب زمینی) و راکلتهایش (نوعی پنیر) تعادل وزنی تان را برهم زدهاند، حالا وقتش رسیده که فواید محصولات تازه و کم کالری بهار را کشف کنید و ازشان بهره ببرید! ترب، توت فرنگی یا حتی میگو به منوی غذایی تان تنوع میدهند و به شما در کم کردن وزن کم میکنند.
گوجه فرنگی، یک عصارۀ سبک برای حفظ تناسب اندام، به گوجه فرنگی فکر کنید! گوجه فرنگی کالری بسیار اندکی دارد و از بین برندۀ سموم است. ویتامینها زیادی نیز در این صیفی تازۀ بهاری یافت میشود: ویتامین C، ویتامین E و پروویتامین. به طور خلاصه، گوجه فرنگی مجموعهای از طعمها و سبکی است... دستور غذاهایی که بر پایۀ گوجه فرنگی اند، متعدد و خوشمزه هستند. پس دیگر در مصرف گوجه فرنگی شک نکنید!
میگو، بدون افراط
افراد بسیاری هستند که تمایل به میگوهای کوچک نیم پز در منوی بهاریشان دارند. با این حال، باید خود را از وسوسه و اغوا شدن محافظت کنند، چون کسی که میگوید میگو، حتماً از مایونز، کره و نان و... هم یاد میکند. بهتر است که میگو را با کمی آبلیمو و سالاد سبزیجات خام بخورید. زمانی که دریا همه چیز را برایتان مهیا میکند، شما هم از آنها لذت ببرید. پیش به سوی میگو!
هویج، سرشار از ویتامین
هویج کمکی واقعی برای لاغری است؛ این خوراکی حاوی ویتامینهای ضروری بدن مانند پروویتامین، ویتامین A و ویتامین C است. هویج کالری بسیار کمی دارد و سرشار از فیبر است، بنابراین به هضم غذا کمک میکند. این ماده غذایی دوستداران طراوت و شادابی را مجذوب خود کرده است. برای بهره بردن از تمام فواید هویج، توصیه میشود که آن را خام یا بخارپز به همراه سس سالاد رژیمی مصرف کنید.
فواید هویج چیست؟ کاروتنهای (آنتی اکسیدانها) موجود در این گیاه از پوست شما در مقابل رادیکالهای آزاد حمایت کرده و رنگ گونهتان را درخشان میسازند. پس زنده باد هویج!
توت فرنگیِ کم کالری
توت فرنگی مثال نقضی است برای این فکر که همیشه خوردن یک چیز خوشمزه یعنی اضافه شدن وزن! توت فرنگی که به طور طبیعی شیرین است، کالری اندکی هم دارد. میزان ویتامینش مدافعان سیستم ایمنی بدن را فعال میکند؛ خوردن یک واحد از این میوه در روز، نیاز روزانۀ بدن به ویتامین C را تأمین میکند. برای یک دسر سالم و سبک، توت فرنگی طبیعی پیشنهاد میشود!
جوجه، سبک و خوشمزه
در این فصل، برای لذت بردن از یک غذای سبک و نداشتن هیچ گونه نگرانی، کافیست از جوجهای که کباب شده استفاده کنید. جوجه را بدون مواد چرب کباب کنید، مزۀ فوق العادهای خواهد داشت، خصوصاً اگر کمی نمک و فلفل هم به آن اضافه کنید. پرندگان چربی کمی دارند و اگر به میزان متعادل مصرف شوند، تأثیر سویی بر تناسب اندام نخواهند داشت. در خوردن جوجۀ کبابی همراه با یک سالاد تازه شک نکنید، نوش جان!
ترب، با لذت بجوید
برای جذب اولین اشعههای آفتاب، فوراً ترب را انتخاب کنید! ترب سرشار از ریزمغذیها و مواد معدنی است، و به خاطر کالری کمش معروف است. این سبزیِ ریشهای بهترین دوست برای داشتن تغذیهای سبک است! ترب را خام (بدون کره) بخورید که به هضم غذا کمک میکند، ضمناً این خوراکی حاوی ویتامینهای ضروری (A، C و P) برای بدن است. ترب را به همراه سبزیجات خام دیگر بخورید و لذت ببرید! اومممممم!
مارچوبه، ترکیب آب و فیبر
92% مارچوبه متشکل از آب و یکی از سبزیجات کم کالری بهار است! حواستان باشد که در سس پرچرب خیسش نکنید. فیبرهایش جریان هضم را آسان کرده و به دفع کمک میکنند.
این سبزی سفید یا سبز میتواند با سبزیهای خام دیگر به عنوان پیش غذا یا به عنوان سالاد و همراه غذا خورده شود. در بهار، از مارچوبه با تمام فوایدش لذت ببرید!
کابیلو، ماهی کم چرب
کابیلو، پادشاه ماهیهای کم چرب است! گوشتش، ترد و خوشمزه است و همه به سبک بودنش باور دارند ! برای اینکه از مزۀ خوش آن لذت ببرید و نگران اضافه شدن وزن هم نباشید، بهتر است که این ماهی را در کاغذ زرورق پیچیده و در فر قرار دهید و با چند برش لیمو ترش میل کنید.
علاوه بر این، در طول جریان هضم، این ماهی به راحتی توسط بدن جذب میشود. همه چیز کابیلو خوب است!
کدو مسمایی، در خوردنش میانه روی نکنید!
95% کدو مسمایی متشکل از آب است، بنابراین برای تناسب اندام بسیار ارزشمند خواهد بود. کالری اش کم و طعمش عالی است، و یک تغذیۀ متعادل را کامل میکند. سس بشامل و دیگر گراورهای همراه (نوعی پنیر) را حذف کنید: کدو را به طور طبیعی و بخارپز میل کنید!
کدومسمایی، منبع فیبر و سرشار از ویتامینهای C، B3 و پروویتامین A است. چه لذتی دارد، خوردن این خوراکی بدون نگرانی از افزایش وزن!
کنگر فرنگی، قلب لاغری
سبزیجات اغلب به خاطر طعمشان تحسین میشوند، کنگر فرنگی علاوه بر طعمش ویتامین و موادمعدنی فراوانی نیز در خود دارد. کنگر فرنگی را میتوانید با یک سس سالاد رژیمی به عنوان پیش غذا و یا غذای اصلی (مثلاً در املت) نوش جان کنید. اگر برگهایش را دوست ندارید، مغز این سبزی با کمی نمک خوشمزه خواهد بود.
به این ترتیب، با استفاده از محصولات لذیذ و تازۀ این فصل میتوانید تناسب اندامتان را هم حفظ کنید!
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 10 نفر (0 عضو و 10 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 06:35 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|