بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 04-15-2010
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

همه شب همسفر این دل دیوونه منم
آخرین مشتری شبای میخونه منم
شب رو شیشه سکوت می نویسم مست مست
عاشقی یعنی جنون عاشقی یعنی شکست
می دونی مثل جون پیشم عزیزی
ولی چون سایه از من میگریزی
کدوم راه خطا رفتم که امروز
گنه ناکرده با من می ستیزی
نمی رنجم اگر ای نازنینم
بجرم عاشقی خونم بریزی
خودت نیستی خیالت پیش رومه
دوباره دیدن تو آرزومه
جدا از عطر گرم اون نفسهات
برایم زندگی کردن حرومه
اگه روزی دلت با من نباشه
خدا می دونه کار دل تمومه
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 04-15-2010
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

تو زندگیم موج می زنی خاتون شهر اطلسی
دلم گرفته از همه تو کی به دادم می رسی
نفس نمونده مهربون تو این شبای گریه سوز
معجزه کن نفس بده مثل همیشه و هنوز
منو ببر تو لحظه هات غزلم غزل بخون
طعنه به شوق من نزن تو قطره اشک من بمون
بیا ببین چه بی کسم تو خشم شهر بی کسی
می سوزه فصل بودنم اگه به دادم نرسی
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 04-15-2010
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

سه ، دو ، يک ..... سوت داور . بازي شروع شد . دويدم .... دست و پا زدم ..... غرق شدم ...... دل شکستم ...... عاشق شدم ..... بيرحم شدم ...... مهربان شدم ..... بچه بودم ..... بزرگ شدم ....... پير شدم ...... بازي تمام شد ..... زندگي را باختم ........ ولي آخر بهش نرسیدم ......
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 04-15-2010
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شانه هايت را براي گريه کردن دوست دارم دوست دارم
بي تو بودن را براي با تو بودن دوست دارم دوست دارم
خالي از خود خواهي من برتر از آلايش تو
من تو را بالاتر از من برتر از من دوست دارم
عشق صدها چهره دارد عشق تو آيينه داره
عشق را در چهره ي آيينه ديدن دوست دارم
در خموشي چشم مارا قصه ها و گفت وگو هاست
من تو را درجسته ي محراب ديدن دوست دارم
من تو را بالاتر از من برتر از من دوست دارم
شانه هايت را براي گريه کردن دوست دارم دوست دارم
بي تو بودن را براي با تو بودن دوست دارم دوست دارم
در هواي ديدنت يک عمر در چله نشستم
چله را در مقدم عشقم شکستن دوست دارم
بغض سر گردان ابرم قله اي آرامشم کن
شانه هايت را براي گريه کردن دوست دارم دوست دارم
پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 04-15-2010
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

عشق: سرطان دوست داشتن است. عشق: عقد دائمي ما با غربت است. عشق :شماره تلفني است كه سالها به دنبال آن مي گرديم. عشق: آمپول ب كمپلكس معرفت است. عشق: اتوباني است كه تا ته ابديت مي رود.



عشق: آسانسور حيات بشر است. واي بحال كسي كه توي اين آسانسور گيركند. عشق: قند متافيزيكي است كه در دل آدم آب مي شود . عشق: شب نامزدي ما با جدايياست. عشق: نردباني است كه ما را از خود بالا مي كشد. عشق: همان فعل انفعالي است كهدر برابر گل سرخ به ما دست مي دهد.



عشق: عزرائيل زيبايي است كه رسيد، جسم ما رامي گيرد و قبض روحرا امضا مي كند.
پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 04-15-2010
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

روز های عمرم تک تک سپری می شوند ...
و من هر صبحگاه ،
با ابن امید برمی خیزم که تو را در کنارم ببینم ...

تویی که به من آموختی ،
حس عاشق شدن را.
و مرا فهماندی،
چه گواراست ،طعم دلچسب...
عشق آنکس که تو عاشق اویی .

چه به آرزویم برسم ، چه نه ...
من تا ابد به امید تو بر خواهم خاست .
دوستت دارم
پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 04-15-2010
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

من برای تو ............ دوست دارم
من عشق را در تو
تو را در دل
دل را در موقع تپيدن
و تپيدن را به خاطر تو دوست دارم
من غم را در سکوت
سکوت را در شب
شب را در بستر
و بستر را براي انديشيدن به خاطر تو دوست دارم
من بهار را به خاطر شکوفه هايش
زندگي را به خاطر زيباي اش وزيباييش را به خاطر تو دوست دارم
من دنيا را به خاطر خدايش
خدايي که تو را خلق کرده دوست دارم
دوستت دارم
پاسخ با نقل قول
  #8  
قدیمی 04-15-2010
فرانک آواتار ها
فرانک فرانک آنلاین نیست.
مدیر تالار مطالب آزاد

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 3,544
سپاسها: : 1,306

3,419 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

اگر من جای او بودم ...

عجب صبری خدا دارد!
اگر من جایِ او بودم؛
همان یک لحظه اول،
که اوّل ظلم را می دیدم از مخلوقِ بی وجدان؛
جهان را با همه زیبایی و زشتی،
به روی یکدِگر، ویرانه می کردم.

عجب صبری خدا دارد!
اگر من جای او بودم؛
که در همسایه ی صدها گرسنه،
چند بزمی گرم عیش و نوش می دیدم،
نخستین نعره ی مستانه را خاموش آندم،
بر لبِ پیمانه می کردم.

عجب صبری خدا دارد!
اگر من جای او بودم؛
که می دیدم یکی عریان و لرزان؛
دیگری پوشیده از صد جامه ی رنگین؛
زمین و آسمان را،
واژگون، مستانه می کردم.

عجب صبری خدا دارد!
اگر من جای او بودم؛
نه طاعت می پذیرفتم،
نه گوش از بهراستغفارِ این بیدادگرها تیز کرده،
پاره پاره در کفِ زاهد نمایان،
تسبیح را صد دانه می کردم.

عجب صبری خدا دارد!
اگر من جای او بودم؛
برای خاطر تنها یکی مجنونِ صحراگردِ بی سامان،
هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو،
آواره و دیوانه می کردم.

عجب صبری خدا دارد!
اگر من جای او بودم؛
به گردِ شمع سوزانِ دلِ عشاقِ سرگردان،
سراپایِ وجودِ بی وفا معشوق را،
پروانه می کردم.

عجب صبری خدا دارد!
اگر من جای او بودم؛
به عَرشِ کبریایی، با همه صبزِ خدایی،
تا که می دیدم عزیزِ نابجایی،
ناز بر یک ناروا کرده خواری می فروشد،
گردشِ این چرخ را،
وارونه بی صبرانه می کردم.

عجب صبری خدا دارد!
اگر من جای او بودم؛
که می دیدم مشوّش عارف و عامی،
زبرقِ فتنه ی این علمِ عالم سوزِ مردم کش،
به جز اندیشه عشق و وفا، معدوم هر فکری،
در این دنیای پُر افسانه می کردم.

عجب صبری خدا دارد!
چرا من جایِ او باشم؛
همین بهتر که او خود جایِ خود بنشسته و تابِ تماشایِ تمامِ زشتکاری هایِ این مخلوق را دارد!
وگرنه من به جایِ او چو بودم،
یک نفس کی عادلانه سازشی،
با جاهل فرزانه می کردم؛
عجب صبری خدا دارد! عجب صبری خدا دارد!

-- معین کرمانشاهی
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
پاسخ با نقل قول
  #9  
قدیمی 04-15-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

سر زلف دلستانت

سر زلف دلستانت به شکن دریغم آید
صفت بر چو سیمت به سمن دریغم آید
من تشنه زان نخواهم ز لب خوشت شرابی
که حلاوت لب تو به دهن دریغم آید
مرساد هیچ آفت به تن و به جانت هرگز
که به جان فسوس باشد که به تن دریغم آید
تن کشتگان خود را به میان خون رها کن
که چنان تنی درین ره به کفن دریغم آید
ز فرید می‌نیاید سخن لب تو گفتن
که لب شکر فشانت به سخن دریغم آید



..
..
.
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #10  
قدیمی 04-15-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شـبی دل را به تاریکی ز زلفت باز می‌جستـم



مرا می‌بینی و هر دم زیادت می‌کـنی دردم
تو را می‌بینـم و میلـم زیادت می‌شود هر دم
بـه سامانم نمی‌پرسی نمی‌دانم چه سر داری
بـه درمانـم نـمی‌کوشی نمی‌دانی مگر دردم
نه راه است این که بگذاری مرا بر خاک و بگریزی
گذاری آر و بازم پرس تا خاک رهـت گردم
ندارم دستت از دامن بجز در خاک و آن دم هـم
کـه بر خاکـم روان گردی به گرد دامنـت گردم
فرورفـت از غم عشقت دمم دم می‌دهی تا کی
دمار از مـن برآوردی نـمی‌گویی برآورد
شـبی دل را به تاریکی ز زلفت باز می‌جستـم
رخـت می‌دیدم و جامی هـلالی باز می‌خوردم
کـشیدم در برت ناگاه و شد در تاب گیسویت
نـهادم بر لـبـت لـب را و جان و دل فدا کردم
تو خوش می‌باش با حافظ برو گو خصم جان می‌ده
و گرمی از تو می‌بینم چه باک از خصم دم سردم







__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 09:02 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها