شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود |
12-04-2012
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
نوشته ها: 1,375
سپاسها: : 4,241
3,143 سپاس در 1,388 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
چشمانت
شبیه گل های سرخ
در سکوت
از عشق حرف می زنند
رایحه ای که قلب من
نفس نفس می فهمد ...
__________________
هر چه در فهم تو آید ،
آن بود مفهوم تو !
عطار
|
4 کاربر زیر از ماهین سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
12-04-2012
|
|
مدیر بخش ورزش
|
|
تاریخ عضویت: Jan 2012
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,335
سپاسها: : 7,242
6,424 سپاس در 3,063 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
هر صدا و هر سکوتی،اونو یاد من میاره
میشکنه بغض ترانه،غم رو گونه هام میباره
از همون نگاه اول،آرزوی آخرم شد
حس خوب داشتن اون،عاشقونه باورم شد
دلمو از قلم انداخت،اونکه صاحب دلم بود
منو دوس داشت ولی انگار،اندازش یه ذره کم بود
از همون نگاه اول،آرزوی آخرم شد
حس خوب داشتن اون،عاشقونه باورم شد
__________________
ای بنده تو سخت بی وفایی ، از لطف به سوی ما نیایی
هرگه که ترا دهیم دردی ، نالان شوی و به سویم ایی
هر دم که ترا دهم شفایی ، یاغی شوی و دگر نیایی . . . ای بنده تو سخت بیوفایی ...
|
3 کاربر زیر از mohammad.90 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
12-04-2012
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
نوشته ها: 1,375
سپاسها: : 4,241
3,143 سپاس در 1,388 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
کاش باورت نشود
چقدر دوستت دارم
تا تمام عمر
آن را به تو ثابت کنم ...
پرویز صادقی
__________________
هر چه در فهم تو آید ،
آن بود مفهوم تو !
عطار
|
3 کاربر زیر از ماهین سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
12-05-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
اگر نگاه ِ گمانم ...
به راه ِ آمدنت نبود ...
ساعتی پیش ...
این انتظار ِ شبانه را ...
به خلوت ِ ناب ِ خوابهای تو میسپردم ...
|
3 کاربر زیر از افسون 13 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
12-05-2012
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
نوشته ها: 1,375
سپاسها: : 4,241
3,143 سپاس در 1,388 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
عشق ...
همان حس قشنگی ست که خدا داد به تو
و تو بخشیدی به من
تا من از بودن با تو بی سبب شاد شوم ...
کاش
می دانستی من
همچو تک برگ درختی
به تن
عاطفه ی سبز تو
متصلم ...
تا مرا سخت مراقب باشی ...
مهدی باغبانی
__________________
هر چه در فهم تو آید ،
آن بود مفهوم تو !
عطار
|
4 کاربر زیر از ماهین سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
12-07-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
پیراهن ِ نگاه مرا مکش از پشت ...
که بر میگردم ...
و بی خیال ِ عزیزهای مصر ...
و یعقوب های چشم به راه ...
چنان به تو خیره می شوم ...
که هفتاد و هفت سال تمام ...
باران ببارد و گندم درو کنیم !!
|
3 کاربر زیر از افسون 13 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
12-07-2012
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
نوشته ها: 1,375
سپاسها: : 4,241
3,143 سپاس در 1,388 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
هرگز نخواستم که بگویم تو را چقدر ...
عاشق شدم ! چه وقت ! چگونه ! چرا !چقدر !
هرگز نخواستم که بگویم نگاه تو ،
از ابتدای ساده این ماجرا چقدر _
من را شکست ، ساخت،شکست و دوباره ساخت
من را چرا شکست ،چرا ساخت یا چقدر !
هرگز نخواستم به تو عادت کنم ولی
عادت نبود ،حسی از آن ابتدا چقدر_
مانند پیچکی به روح من _
ریشه دواند و سبز شد و ماند تا ...چقدر _
تقدیر را به نفع تو تغییر می دهند
این جا فرشته ها که بدانی خدا چقدر_
خوبست با تو ،با همه بی وفاییت
قلبم گرفته است سرم گیج می رود
هرگز نخواستم که بدانی تو را چقدر ...
نغمه مستشار نظامی
__________________
هر چه در فهم تو آید ،
آن بود مفهوم تو !
عطار
|
3 کاربر زیر از ماهین سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
12-07-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Oct 2012
محل سکونت: همین دور و برا
نوشته ها: 1,517
سپاسها: : 2,207
2,346 سپاس در 1,420 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نمی بخشمت به خاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی
به خاطر تمام غم هایی که بر صورتم نشاندی
نمی بخشمت به خاطر دلی که برایم شکستی
به خاطر احساسی که برایم پر پر کردی
نمی بخشمت به خاطر زخمی که با خیانت بر وجودم تا ابد نشاندی
|
2 کاربر زیر از مستور سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
12-08-2012
|
|
مدیر بخش ورزش
|
|
تاریخ عضویت: Jan 2012
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,335
سپاسها: : 7,242
6,424 سپاس در 3,063 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
می دونی دل عاشق در مقابل دل معشوق بی دل ، مثل چیه ؟
دل عاشق مثل یه لامپ مهتابی سوخته است .
دلتو می اندازی زمین . جلوی پای دلبرت . می بینتش .
سفیدی و پاکیشو . میبینه چقدر ظریفه.
می بینه که فقط واسه اونه که می تپه .
فکر میکنین معشوق بی دل چی کار می کنه ؟
میاد جلو . جلو و جلوتر . به دل عاشقش نگاه می کنه .
یه قدم جلوتر میذاره .
پاشو میذاره روش . فشارش می ده و با نهایت
خونسردی به صدای خرد شدن دل عاشقش گوش می ده .
می دونید فرق دل عاشق با اون لامپ مهتابی چیه ؟
دل عاشق میشکنه ، خرد می شه . نابود میشه .
ولی آسیبی به پای معشوق بی دل نمی رسونه .
پاشو نمی بره و زخمی نمی کنه .
بلکه به کف پاهای قاتلش بوسه می زنه.
__________________
ای بنده تو سخت بی وفایی ، از لطف به سوی ما نیایی
هرگه که ترا دهیم دردی ، نالان شوی و به سویم ایی
هر دم که ترا دهم شفایی ، یاغی شوی و دگر نیایی . . . ای بنده تو سخت بیوفایی ...
|
2 کاربر زیر از mohammad.90 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
12-08-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
مقابل پنجره ات نرده کشیده ای
تا عاشقانت دخیل ببندند
و من بیمناکم از
کلیدی که قفل احساست را بگشاید
و دستی که پنجره ات را !!
|
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 2 نفر (0 عضو و 2 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 12:43 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|