|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
#9201
01-20-2012
|
||||
|
||||
شکر ایزد که میان من و او صلح افتاد
صوفیان رقص کنان ساغر شکرانه زدند د 
|
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
#9202
01-20-2012
|
||||
|
||||
|
دلا مباش چنین هرزه گرد و هرجایی
که هیچ کار ز پیشت بدین هنر نرود م
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#9203
01-20-2012
|
||||
|
||||
|
مکر آن باشد که زندان حفره کرد
آنک حفره بست آن مکریست سرد ش
__________________
|
| 2 کاربر زیر از FereShteH سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
#9204
01-20-2012
|
||||
|
||||
|
شب نشسته صبحدم برخاسته
می برندت زین جهان نا خواسته د
__________________
|
|
#9205
01-20-2012
|
||||
|
||||
|
در بحر افتاده ام چو ماهی
تا یار مرا به شست گیرد گ
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
| 2 کاربر زیر از رزیتا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
#9206
01-20-2012
|
||||
|
||||
|
گفتم صفای خانه کفایت نمی کند
باید صفای روح بیابی که کیمیاست ف
__________________
|
|
#9207
01-20-2012
|
||||
|
||||
|
فدای پیرهن چاک ماهرویان باد
هزار جامه تقوا و خرقه پرهیز ر
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
| کاربران زیر از رزیتا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
|
#9208
01-20-2012
|
||||
|
||||
|
رحمان لایموت چو آن پادشاه را
دید آن چنان کز او عمل الخیر لایفوت ف
__________________
آنان که با افکاری پاک و فطرتی زیبا در قلب دیگران جای دارند را هرگز هراسی از فراموشی نیست چرا که جاودانند  کوروش بزرگ javad.p سابق
|
| کاربران زیر از اهورا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
|
#9209
01-20-2012
|
||||
|
||||
|
رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار
کار ملک است آنکه تدبیر و تأمل بایدش ل
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
| 2 کاربر زیر از رزیتا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
#9210
01-20-2012
|
||||
|
||||
|
لب باز مگیر یک زمان از لب جام
تا بستانی کام جهان از لب جام غ
__________________
آنان که با افکاری پاک و فطرتی زیبا در قلب دیگران جای دارند را هرگز هراسی از فراموشی نیست چرا که جاودانند کوروش بزرگ javad.p سابق
|
| 2 کاربر زیر از اهورا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
 |
| کاربران در حال دیدن موضوع: 4 نفر (0 عضو و 4 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 06:23 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.