مشاعره واژه ای

[abadani]

ساقیا پیمانه پر کن زانکه صاحب مجلست

آرزو می‌بخشد و اسرار می‌دارد نگاه

جنت نقد است اینجا عیش و عشرت تازه کن

زانکه در جنت خدا بر بنده ننویسد گناه
حافظ

[soha_yt]

اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حل معما نه تو خوانی و نه من
رفت از پس گفتگوی من و تو
چون پرده درافتد نه تو مانی و نه من

[z.gh.t]

ندانم عاقبت کی پرده از روی تو افتد........ندانم عاقبت کی دل میان عشق افتد.

[soha_yt]

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت

[جمیله]

من نفهمیدم الان من هرشعری میتونم بگم؟؟ بابا یکی قاعده این تایپیکو به ما بگه؟

[z.gh.t]

تو مرا دیوانه ی آن روی زیبایت کنی........................تو مرا عاشق و رسوای دل شادت کنی.

[جمیله]

یک دو سه چهار را شمردم تک تک......آهسته به دنبال تو گشتم با شک.......وقتی که بزرگتر شدم فهمیدم.......تمرین جدایی است قایم باشک
(مرسیz.gh.t)

[z.gh.t]

کینه کردی عاشقان را تو بکشتی بی مرام.............پس چرا این قلب ویران را نکشتی با مرام

[جمیله]

میان همه گلها گشتم و عاشق نشدم .......تو چه کردی که تورا دیدم و دیوانه شدم

[z.gh.t]

من تورا دیدم و اینگونه و دیوانه شدم ..............چهره ی شاد تو دیدم که شادانه شدم.