بازگشت   پی سی سیتی > تالار علمی - آموزشی و دانشکده سایت > پزشکی بهداشتی و درمان > روانشناسی

روانشناسی زیر تالار روانشناسی برای مباحث مربوط به این رشته

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 08-19-2011
shokofe آواتار ها
shokofe shokofe آنلاین نیست.
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان

 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681

5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Post آنهایی که از خودشون راضی نیستند ، بخونند!

آنهایی که از خودشون راضی نیستند ، بخونند!

ـ آیا شما هم فرد کمال گرایی هستید؟؟؟
ـ آیا شما هم هموار فکر می کنید آن کسی که می خواهیم باشید نیستید؟
ـ آیا احساس می کنیم کارهایی که به اتمام رسانده ایم به اندازه کافی خوب نیستند؟
ـ آیا نوشتن مقالات و طرحها را با اهداف انجام دقیق آنها به تعویق می اندازیم ؟
ـ آیا احساس می کنیم کارها را باید صد در صد درست انجام دهیم و در غیر این صورت فردی متوسط و یا حتی بازنده هستیم؟
اگر چنین باشد در آن صورت ما به جای حرکت در مسیر موفقیت سعی در کامل بودن داریم.

● کمال گرایی:
به افکار و رفتار های خود تخریب گرانه ای اشاره می کند که هدف آنها رسیدن به اهداف به شدت افراطی و غیر واقع گرایانه است. در جامعه امروزی ‍ به اشتباه کمال گرایی چیزی مطلوب و حتی لازم برای موفقیت در نظر گرفته می شود.
به هرحال مطالعات اخیر نشان می دهند نگرش کمال گرایانه موجب اخلال در موفقیت می شود. آرزوی کامل بودن ‍ ، هم احساس رضایت از خودمان را از ما می گیرد و هم ما را به اندازه سایر مردم ( کسانی که اهداف واقع گرایانه دارند ) ، در معرض ناکامی قرار می دهد.

● علل کمال گرایی
اگر ما فردی کمال گرا باشیم ،‌احتمالا در کودکی یاد گرفته ایم دیگران با توجه به میزان کارآییمان در انجام کارها به ما بها می دهند در نتیجه آموخته ایم در صورتی ارزشمندیم که مورد قبول دیگران واقع شویم ( فقط بر پایه میزان پذیرش دیگران به خود بها می دهیم ) ،‌ بنا بر این عزت نفس ما ، بر اساس معیارهای خارجی پایه ریزی شده است . این امر می تواند ما را نسبت به نقطه نظرها و انتقادات دیگران ، آسیب پذیر و به شدت حساس سازد. در نتیجه تلاش برای حمایت از خودمان و رهایی از اینگونه انتقادات ، سبب می گردد کامل بودن را تنها راه دفاع از خود بدانیم . بعضی از احساسات ‍، افکار و باورهای منفی ذیل ،‌احتمالا با کمال گرایی مرتبط هستند:

● ترس از بازنده بودن:
افراد کمال گرا ،‌غالبا شکست در رسیدن به هدف هایشان را با از دست دادن ارزش و بهای شخصی مساوی می دانند.
● ترس از اشتباه کردن :
افراد کمال گرا ،‌غالبا اشتباه را مساوی با شکست می دانند . موضع آنها در زندگی ،‌حول و حوش اجتناب از اشتباه است . کمال گراها فرصت های یادگیری و ارتقاء را از دست می دهند.

● ترس از نارضایتی :
افراد کمال گرا ،‌ در صورتی که دیگران شاهد نقایص یا معایب کارشان باشند ، غالبا به دلیل ترس از عدم پذیرش از سوی آنان ، دچار وحشت می گردند. تلاش برای کامل بودن در واقع روشی جهت حمایت گرفتن از دیگران به جای انتقاد ، طرد شدن یا نارضایتی می باشد.

● همه یا هیچ پنداری :
افراد کمال گرا، بندرت بر این باورند که در صورت به پایان رسانیدن یک کار بطور متوسط ، هنوز با ارزش هستند. افراد کمال گرا در دیدن دورنمای موقعیت ها دچار مشکل هستند. برای مثال ،‌ دانش آموزی که همیشه نمره (A) داشته ، در صورت گرفتن نمره (‌ B ) بر این باور است که - که من یک بازنده کامل هستم-

● تاکید بسیار بر روی بایدها :
زندگی کمال گرا غالبا بر اساس لیست پایان ناپذیری از بایدها بنا شده است که با قوانین خشکی برای هدایت زندگی آنها به خدمت گرفته می شود . افراد کمال گرا با داشتن چنین تاکیدهایی بر روی باید ها بندرت بر روی خواسته ها و آرزوهای خود حساب می کنند.
اعتقاد داشتن به این امر که دیگران به آسانی به موفقیت می رسند:
افراد کمال گرا مشاهدات خود را به گونه ای جمع آوری می کنند که بگویند افراد دیگر با کمترین تلاش ، خطاهای کم ، استرس های عاطفی کمتر و بالاترین اعتماد به نفس به موفقیت دست می یابند . در عین حال افراد کمال گرا کوششهای خود را پایان نا پذیر و ناکافی تلقی می کنند.

● شما چطور؟؟؟؟؟؟؟؟
__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از shokofe سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #2  
قدیمی 08-20-2011
hossein آواتار ها
hossein hossein آنلاین نیست.
مدیر بخش موبایل
 
تاریخ عضویت: Dec 2009
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,181
سپاسها: : 7,693

7,279 سپاس در 3,383 نوشته ایشان در یکماه اخیر
hossein به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

سلام ميشه در اين زمينه بيشتر مطلب بزارين .
__________________
گاهی حس میكنم

گذشته و آینده آنچنان سخت از دو طرف فشار وارد میكنند

كه دیگر جایی برای حال باقی نمی ماند...
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 08-20-2011
shokofe آواتار ها
shokofe shokofe آنلاین نیست.
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان

 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681

5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض









"من" كيست؟

در به "تجربه رساندن" لحظات زندگي گاه دچار حس نارضايتي وناسازگاري با خويشتن مي شويم.

با خود برسربي مهري هستيم. احساس كمبود و ضعف روحي بر ما غلبه ميكند. در تنبيه و گفتگوي دروني با خود، "من ِخاطي" را بارها و بارها سرزنش، توبيخ و نصيحت مي كنيم. بايد چنين ميگفتم، نبايد دهان بازميكردم، چرا به آنجا رفتم؟

، چرا از انجام آن كار خودداري كردم؟ ... و اين مشاجرهء دروني ساعتها و چه بسا روزها ادامه دارد. در طول و پايان اين مشاجرات "من"ِ خود را دچار خستگي و افسردگي و نهايتاً فرسودگي ميكنيم.

درهمين حالات، "من ِ" ملامت شده درست مثل كودكي دچار دستپاچگي و مرتكب اشتباهات ديگرخواهد شد. نتيجهء نهائي اين خواهد بود كه "من ِ" خود را اصولاً ناكارآمد و بي كفايت خواهيم يافت.

اينجاست كه براي ادامهء راه زندگي و راهيابي به "شهر سعادت" به جستجوي راهي نو مي پردازيم.

البته اگر هنوز براي سعادتمندي اشتياق و رمقي بجاي مانده باشد! كه درغيراينصورت انتخاب اول رها كردن خود به دست اتفاق وقضا وقدر خواهد بود. دست كشيدن از انتخاب، كه دراين حالت براي تنبيه "من ِ خود" به لجبازي وطغيان عليه خويشتن مي پردازيم. و اغلب درطي همين مدت موقعيتهاي خوب و شايستهء زندگي را ناديده گرفته وپوچ مي كنيم. انتهاي اين راه پريشاني بيشتر و نهايتاً افسردگي خواهد بود، كه متأسفانه امروزه به وفور در محيط اطراف شاهد آن هستيم.

در رتبهء نه چندان خوشايندتري از حالت فوق، گروهي روش سازش با محيط اطراف را پيش ميگيرند. تابعيت محض، گريز از هرتلاش و يا رقابت وجدال، جملاتي از قبيل "من ديگر خسته شده ام"، "من ديگر توان مبارزه ندارم"، "قسمت من هم در زندگي همين بوده" تمامي فضاي ذهن را اشغال ميكند و شخص در اين حال نيز عاقبت به حس پوچي مطلق خواهد رسيد.

خوشبختانه انتخابهاي ديگر و بسيار بهتري نيز وجود دارد. گاه مي شود كه با قرارگرفتن رودرروي خود در آينه با لبخندي و چشمكي قضيه را به خير و خوشي حل وفصل كرد و قلم عفو برخطاي "من" كشيد! مي شود با "من" آشتي كنيم و مهربانتر باشيم و از نو شروع كنيم.

اين پرسش كه چه تضميني براي عدم تكرار اشتباهات گذشته وجود دارد؟ ذهن را آزار ميدهد.

تضمين كافي براي پرهيز از اشتباه درحدامكان تنها در شناخت بهترو مداواي "من" نهفته است.

***
تا پيش از بلوغ هريك از ما قالبهاي شخصيتي گوناگوني را انتخاب و آزمايش ميكنيم. نقش قهرمان كارتونها، والدين ويا معلمان دلسوز، هنرپيشگان و... سرانجام در فرآيند بلوغ ذهني، فكري وجسمي خود گزيده اي از هريك از نقشهاي پيشين را به عنوان صفت بهتر، شايسته وپيروز برگزيده، پس از آميختن با خميرهء دروني خود آنرا "من" مي ناميم.

پس با قضاوتي منصفانه به اين نتيجه ميرسيم كه اين "من" آنقدرها هم گناهكار و شايستهء نكوهش نيست. قالبي را كه خود ساخته ايم چرا گاه تااين حدمورد بيمهري قرارميدهيم؟ اين همان قالبي است كه روزي با ذوق وشور فراوان تمام اجزاء آنرا جمع آوري كرده ايم.

حال اگر كه ديدگاه و يا خواسته هاي ما در مسير زمان و گذار زندگي تغيير كرده آيا سزاوارنيست كه به مرمت و نوسازي سراي زندگي جانمان "من ِ" خويش بپردازيم؟



__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از shokofe به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
پاسخ

برچسب ها
ناراضی, کمال گرایی, روانشناسی


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 06:44 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها