شعری از کتاب "خانه ای جدید امریکا" براتیگان با ترجمه محسن بوالحسنی و سیناکمال آبادی
[IMG]http://*****************/images/vsp0qhe9yun43x7dr.jpg[/IMG]
خانه ای جدید در آمریکا
درهایی هست که می خواهند
از لولاهایشان
فرار کنند
و با بهترین ابرها بپرند.
پنجره هایی هست که می خواهند
از قاب هایشان
رها شوند
و در علفزارهای بک کانتری
با آهوان بدوند.
دیوارهایی هست که می خواهند
در گرگ و میش
با کوه ها بگردند.
خانه هایی هست که می خواهند
اثاثیه شان را
در گل ها و درخت ها
خلاصه کنند.
سقف هایی هست که می خواهند
دلخوش با ستاره ها
در دایره های تاریکی
سفر کنند
ریچارد براتیگان
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.
ویرایش توسط GhaZaL.Mr : 05-26-2011 در ساعت 02:17 PM
|