بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ > ایران ما

ایران ما در این تالار هرآنچه به استانها و شهرهای ایران عزیز ما مرتبط میشه قرار داده میشه به طور ویژه تر کاربران مختلف از نقاط مختلف ایران در این تالار به معرفی شهر و استان خودشون میپردازند.

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 04-08-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض معرفی استان اردبیل

بازار اردبیل

مجموعه تاریخی بازار اردبیل در میانه شهر و در طرفین خیابان امام خمینی واقع گردیده و به جهت قدمت و دارا بودن معماری سنتی از بازارهای تاریخی و جالب توجه ایران به شمار می آید و چون دیگر بازارها مشتمل بر راسته ها، تیمچه ها، سراها و مسجد و گرمابه است.





بازار اردبیل از سابقه طولانی و درخشانی برخوردارمی باشد. مقدسی و اصطخری (قرن چهارم ه.ق)، بازار اردبیل را به شكل صلیبی توصیف می كنند كه در میانه آن مسجد قرار داشته است. بازار اردبیل در قرن 7 و 8 ه.ق نیز از رونق فراوانی برخوردار بوده اما رونق اصلی آن مربوط به دوره صفویه است. در این دوره به جهت اینكه اردبیل خاستگاه سلاطین صفوی، مركز دینی و همچنین جایگاه مقابر شیخ صفی الدین اردبیلی و دیگر گذشتگان سلاطین صفوی بود شهر و بازار آن از اهمیت و رونق خاصی برخوردار گردید.
مجموعه كنونی بازار معرف آثاری از دوره صفویه و قاجاریه است و شامل راسته اصلی بازار، راسته پیر عبدالملك، راسته قیصریه، راسته كفاشان، راسته غلامان، بازار زرگران، سراجان، پنبه فروشان، مسگران، چاقو سازان، آهنگران، سرای خشكبار (حاجی میرزا)، سرای گلشن، سرای وکیل، سرای نو یا زنجیرلو، سرای حاج احمد، سرای حاج شكر، سرای مجیدیه، سرای امام جمعه، سرای دوگچی و تیمچه زنجیرلی است.





مجموعه بازار با طاق های جناغی و گنبدهای ساده پوشش یافته و عرض طاق نمای مغازه ها به طور متوسط 3 متر و قطر پایه های طاق ها حدود 80 سانتی متر است. روشنایی داخل بازار از طریق روزنه های تعبیه شده در پوشش های گنبدی تامین می شود.
سرای خشكبارها از دو بازارچه موازی هم كه هر دو بر راسته بازار عمودند تشكیل شده و هر كدام دارای 5 دهانه و 51 مغازه است. سرای گلشن نیز مركب از دو بازارچه و یك سرا است و در مقابل سرای زنجیرلی واقع شده و به راسته بازار و راسته پیر عبدالملك مربوط می شود.





بخش اصلی سرا فضایی مستطیل شكل به ابعاد 80/3 × 94/9 متر می باشد كه پوشش آن متشكل از 9 گنبد در میانه با چهار ستون مدور از سنگ خارا به ارتفاع 75/2 و قطر 52% متر (یا 52 سانتیمتر) و در اطراف بر جرزها نگهداری می شود. ستون ها دارای سرستون مكعب شكل بوده و طاق های زیرین گنبدها توسط تیرهای چوبی به یكدیگر اتصال یافته و مهار شده است.
از دیگر بخش های مهم بازار، چهار سوق یا بازار بزرگ قیصریه است. این بخش بنایی است مدور با گنبد كروی بلند و ساده . قطر بنا در پایین 12 متر و ارتفاع تقریبی آن 13 متر است.
بخش زیرین بنا، بدون در نظر گرفتن پایه مغازه ها و امتداد بازارچه ها عبارت است از 12 پایه كه با 12 طاق جناغی زمینه را برای بر پایی گنبد فراهم ساخته است. در هشت طاق جناغی مغازه و در 4 تای دیگر راهرو بازارچه ها تعبیه شده است. بر سر بازارچه شمال شرقی، سنگ نبشته ای به چشم می خورد.





كه به علت فرسودگی امكان قرائت آن وجود ندارد این سنگ نوشته حاوی نام بانی و تاریخ بنا بوده است. تیمچه و سرا و بازارچه زنجیرلی از دیگر بخش های مهم بازار اردبیل است كه به راسته بازار راه می یابد. سرای زنجیرلی بنای هشت ضلعی است (چهار ضلع اصلی و چهار ضلع فرعی) كه ابعاد اضلاع اصلی آن 20/10 متر می باشد صورت 8 ضلعی در بالا با گوشه سازی به دایره تبدیل شده و گنبدی كروی و ساده ای بر فراز آن جا گرفته است.
مجموعه تاریخی بازار اردبیل در سال های اخیر از طرف سازمان میراث فرهنگی تعمیر و مرمت شده و به شماره 1690 به ثبت تاریخی رسیده است.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #2  
قدیمی 04-08-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض جنگل فندقلو در استان اردبيل

جنگل فندقلو در استان اردبيل


بر روی عکسها کلیک کنید
  • جنگل فندقلو در استان اردبيل
  • جنگل فندقلو در استان اردبيل
  • جنگل فندقلو در استان اردبيل
  • جنگل فندقلو در استان اردبيل
  • جنگل فندقلو در استان اردبيل
  • جنگل فندقلو در استان اردبيل
  • جنگل فندقلو در استان اردبيل
  • جنگل فندقلو در استان اردبيل
  • جنگل فندقلو در استان اردبيل
  • جنگل فندقلو در استان اردبيل
  • جنگل فندقلو در استان اردبيل
  • جنگل فندقلو در استان اردبيل
  • جنگل فندقلو در استان اردبيل
  • جنگل فندقلو در استان اردبيل
  • جنگل فندقلو در استان اردبيل
  • جنگل فندقلو در استان اردبيل
  • جنگل فندقلو در استان اردبيل
  • جنگل فندقلو در استان اردبيل
  • جنگل فندقلو در استان اردبيل
  • جنگل فندقلو در استان اردبيل
  • جنگل فندقلو در استان اردبيل
  • جنگل فندقلو در استان اردبيل
  • جنگل فندقلو در استان اردبيل
  • جنگل فندقلو در استان اردبيل
  • جنگل فندقلو در استان اردبيل
  • جنگل فندقلو در استان اردبيل
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 04-08-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض جاذبه هاي طبيعي اردبيل

جاذبه هاي طبيعي اردبيل


آبشار آقبلاغ

اين آبشار در خلخال و در كوه آق داغ (سفيدكوه) قرار دارد. در دامنه اين رشته كوه چشمه سارهاي فراواني وجود دارد كه تأمين كننده آب جريانهاي چون ميانرودان، گلبند رود، رودخانه زال و … مي باشد. مهمترين چشمه اين ناحيه كه آبدهي قابل توجهي دارد، چشمه آقبلاغ است. اين چشمه در دامنه شرقي قله مركزي آق داغ قرار دارد. اين چشمه بلافاصله پس از خروج، آبشار بسيار زيبا و با دورنماي جالب و ديدني و سفيدرنگ تشكيل مي دهد. وجود گونه هاي متنوع گياهي، درختي و علفي در پيرامون اين آبشار زيبائي آن را دوچندان مي نمايد. نزديكترين راه ارتباطي به آقبلاغ از طريق يك راه پياده رو از روستاي لرد بخش شاهرود خلخال ميسر است.


آبشار سردابه
اين آبشار در نزديكي آبگرم معدني سردابه (24 كيلومتري غرب اردبيل) در دامنه شرقي كوه سبلان واقع است. ارتفاع آن حدود 20-15 متر و حجم جريان آن نسبتاً كم و محدود به خروجي چند چشمه بالادست مي باشد. شايان ذكر است حجم جريان اين آبشار در مواقع بارش و پيوستن جريانهاي سطحي حوزه آبخيز افزايش مي يابد. اين آبشار از محلهاي ديدني مجتمع آبگرم سردابه كه از نقاط گردشگري اردبيل است، مي باشد.





آبشار گورگور آلوارس
چشمه گورگور ازجمله چشمه هاي مشهور منطقه سبلان مي باشد. اين چشمه در دره آلوارس يا قزل گوللر كه يكي از عريض ترين و باصفاترين دره هاي سبلان است، در ارتفاع 2420 متري از سطح دريا واقع شده است.آبدهي اين چشمه بسيار بالا بوده و آب از خلل و فرج ديواره صخره اي مشرف به دره با فشار بيرون مي آيد. نظر به شيب تند مسير تا رسيدن به رودخانه بستر آبشار مانندي را طي مي كند و باتوجه به موقعيت تفريحي و تفرجي و ورزشي دره قزل گوللر و احداث پيست اسكي روي برف آلوارس در آن چشمه و آبشار گور گور نيز با دارا بودن آب و چشم انداز و فضاي سبز جالب از نظر گردشگري را دارد.


آبشار گورگور خياوچاي
اين آبشار در مسير رودخانه خياو (خيوچاي) بوده و بلندي آبشار حدود 10-12 متر مي باشد و از نظر حجم جريان قابل توجه مي باشد . حوضچه اي دايره اي شكل درمحل ريزش آب ايجاد شده است. آبشار گورگور به علت منظره جالب طبيعي و وجود ماهي قزل آلاي قرمز در رودخانه و حوضچه و برخورداري از موهبت آبگرم معدني ملك سوئي و چشم اندازي از كوهستان سبلان (ارتفاعات دلي آلي، آيتار، هرم و كسري) جذاب و ديدني است.


پارك جنگلي فندقلو




جنگل فندقلو بعلت نزديكي به شهر نمين و سهولت دسترسي از جاده بين شهري اردبيل – آستارا همواره به عنوان يك منبع تفرجگاهي مطرح بوده است اين جنگل يكي از اراضي تفريحي جنگلي است كه به فاصله 10 كيلومتر از شهر نمين و 30 كيلومتر از شهر اردبيل قرار گرفته است . اين جنگل انبوه بسيار زيبا مشابه پار ك به نظر ميرسد . وجود اشكوب هاي كوچك و محدود پوشيده از گياهان مرتعي تهي از درخت در بين درختان انبوه محل مناسبي را براي گذراندن اوقات فراغت خانواده ايجاد نموده است به همين جهت اينك عنوان پارك جنگلي فندقلو در ايام تعطيل پذيراي متقاضيان زيادي از شهر اردبيل ، نمين و مسافران تابستاني است . پيست اسكي روي چمن دراين منطقه قرار دارد و يك اردوگاه دانش آموزي با چندين اطاقك چوبي جهت اقامت و سرويسهاي بهداشتي عمومي از سوي واحد امور تربيتي اداره آموزش و پرورش شهرستان نمين در آن ايجاد شده است .


پيست اسكي آلوارس




اين پيست اسكي در فاصله 12كيلومتري روستاي آلوارس و 24 كيلومتري سرعين قرار گرفته است و از آنجائي كه پيست فوق در ارتفاع 3200متري از سطح دريا قرار دارد به سبب بارندگي برف فراوان در طول پائيز و زمستان و به جهت دير ذوب شدن برفهاي اين منطقه مي تواند در حدود شش الي هشت ماه از سال مورد استفاده قرار گيرد. از ويژگيهاي بارز منطقه


اي كه مجتمع ورزشهاي زمستاني آلوارس در آن واقع شده است علاوه بر جاذبه هاي زمستاني مي توان به جاذبه هاي بهاري و تابستاني آن ازجمله روي آوردن عشايران با گله هاي خود به مناطق حوالي آن، هواي خنك و معتدل در اوج تابستان، پوشش گياهي و گلهاي رنگارنگ بصورت دشتهاي وسيعي از شقايقهاي كوهي، گل ختمي، گون و غيره همچنين قرار گرفتن مسيرهاي صعود به قله سبلان و قلل ديگر از فاصله نزديك كمپ مجتمع و مشرف بودن آن به شهرهاي سرعين، نير، اردبيل مي باشد كه استفاده از آن را در تمامي فصول سال مفيد و خاطره انگيز مي نمايد.


تالاب گنج‌گاه
تالاب سرسبز گنج‌گاه در 80 كيلومتري جنوب خاوري شهر اردبيل قرار دارد. اين تالاب زيستگاه پرندگاني چون چنگر، آبچليك و ... است.


تالاب نوشار
تالاب فصلي نوشار در 35 كيلومتري جنوب خاوري شهر اردبيل قرار گرفته است. اين تالاب در زمستان و بهار زيستگاه گونه‌هاي پرنده مي‌باشد و در فصلهاي ديگر چراگاه دام داران رمه گردان است.


تالاب شور گل
تالاب شور گل در 3 كيلومتري جنوب خاوري شهر اردبيل قرار دارد و در بهار، زيستگاه پرندگان مهاجر است.


تالاب قره گل
تالاب قره گل در شمال باختري دامنه‌هاي هرم و جنوب زيستگاه هوشنگ ميداني در بلندي 2 هزار و 820 متر از سطح دريا قرار گرفته و آبراه خروجي ندارد.اين تالاب گرد به قطر حدود 300 متر از گرد آمدن آب برفها و سيلابها به وجود آمده است. بيشترين ژرفاي آن 3 متر تخميل زده شده است. افزوده شدن آثار پديده آتشفشاني / خاكستر آتشفشاني به خاك بستر تالاب، دور نماي سياه رنگي به آب تالاب بخشيده است كه به همين جهت به قره‌گل سرشناس شده است. اين تالاب زيستگاه برخي از پرندگان مهاجر و زيستگاه تابستاني آنقوت است.

منبع:ميراث فرهنگي اردبيل
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 04-08-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض مساجد تاریخی استان اردبیل

مساجد تاریخی استان اردبیل




مسجد جمعه : این بنا در شمال شرقی شهر ، بین محله های پیرشمس الدین و عبدالله شاه بر روی تپه مرتفعی واقع گردیده و یكی از قدیمی ترین مساجد شمال غربی ایران است. با توجه به حفاریهای باستان شناسی كه در محوطه اطراف این مسجد صورت گرفته بقایای شبستان های ستوندار در بخش شرقی و شمالی و هم چنین آثاری از كتیبه های متعلق به قرن سوم و


چهارم ه.ق. كشف گردیده است . اصل بنای كنونی مسجد در دوره سلجوقیان بر روی بقایای كهن تری ساخته شده كه درنتیجه حمله مغول حدود سال 620 هجری ویران و درحدود سال 650 هجری مجدداً باز سازی گشته است در این بازسازی ،گنبد به طور كامل بازسازی شده و تزیینات مختلف گچبری و نقاشی در شبستان ومحراب آن انجام گردیده است . بنای فعلی مسجد به ابعاد خارجی 85/18 ×45/36 متر از گنبد خانه ای ویران و ایوانی كه در دوره های بعد به شبستان ستونداری تبدیل شده ، تشكیل می شود همچنین در 5/16 متری مسجد ، بقایای مناره ای از دوره سلجوقی برجای مانده است . این فضا توسط سه كنج ها و ترنبه ها به هشت ضلعی و سپس شانزده ضلعی تبدیل گردیده و گنبد بر روی آن قرار گرفته است . بقایای ساقه گنبد نشان می دهد که این بخش دارای ترك های متعدد منشوری زیبا قطار بندی و تزیینات كاشی معرق بوده كه تنها بخش اندكی از آن باقی مانده است. دیواره های داخلی گنبد خانه با اندود گچ و نقوش ترنج و گل و بوته قابل مقایسه با تزیینات گنبد سلطانیه تزیین یافته و درضلع جنوبی آن ، محراب بلند و زیبایی از دوره ایلخانی باگچبری ها ومقرنس كاری های جالب و در زیر آن آثاری از محراب كوچكتر دوره سلجوقی مشهود است . درب ورودی مسجد به تاریخ 742 ه.ق. دارای گره های هندسی ، گل میخ های آهنی وكتیبه ای حاوی دو بیت شعر به خط نسخ است چنین به نظر می رسد كه درب مزبور ، از جای دیگر به این مسجد منتقل شده است . در حدود 5/16 متری مسجد ، بقایای مناره ای از دوره سلجوقی به ارتفاع هشت و قطر پنج متر باقی مانده كه به هنگام آبادانی مسجد در كنار آن قرار داشته آجر چینی بخشی از سطح مناره به صورت خفته راسته است كه تا حدودی به آن حالت تزیینی بخشیده است بر بدنه مناره دوسنگ نبشته به تاریخ های 878 و879 ه.ق نصب شده كه مربوط به اوزون حسن حكمران آق قویونلو است و ارتباطی با بنای مسجد مناره ندارد و حتمالاً از جای دیگری آورده و روی منار نصب شده است این بنا به شماره 248 به ثبت تاریخی رسیده است .

مسجد میرزا علی اکبر مجتهد : مسجد مجهز و مجلل میرزا علی اکبر در مرکز اردبیل نزدیک بازار واقع شده و دارای دو در است . از جاذبه های این بنا ، دو منبر است که یکی مشبک چوبی و دیگری به صورت صندلی بازودار و چرخدار است .
مسجد اعظم اردبیل : این مسجد تا اندازه ای نوساز ، با سبک نو و در ابعاد قابل توجه که از گنبد الله الله شیخ صفی تقلید شده ، ساخته شده است . مؤذنه مسجد در زمان قاجاریه و به سبک آن دوره ساخته شد ولی در سال های اخیر دوباره بازآفرینی شده است .





مسجد جامع نمین : معتمدین و پیرمردان در مورد بنای مسجد جامع نقل می کنند بانی مسجد شاهزاده عصمت خانم طاهرمیرزا بن اسکندر میرزا بن عباس میرزا نایب السلطنه فتحعلی شاه قاجار است . در محل فعلی مسجد ، مسجدی کهنه وجود داشته به دستور شاهزاده خانم مسجد کهنه تخریب نموده و بر روی پی آن مسجد فعلی را ساخته اند . ازاره بنا سنگی و بدنه آجری با ملات ماسه آهک می باشد . سقف آن در اصل تیرپوش بوده در سالهای گذشته شیروانی بر روی آن احداث شده است . سقف تیرپوش بنا بر روی هشت ستون چوبی با پایه های سنگی قرار گرفته است . مسجد جامع دارای پنجره های مشبک چوبی و سرستونهای چوبی زیبایی است که جنس آن راش کوهی است . همچنین بنا دارای مناری با آجر چینی زیبا و چسبیده به آن می باشد .


مسجد حسینیه میرزاده خانم اردبیل : این مسجد در نزدیکی میدان قیام در داخل کوچه میرزاده خانم در پنجاه متری خیابان جمهوری اسلامی واقع شده ، شامل یک باب مسجد بزرگ ، یک باب سالن فاطمیه و شبستان می باشد که بقعه شریف سیده خانم بنام میرزاده خانم با ابعاد حدود 3×3 متر با سقف آینه کاری و دیوار و کف مرمریت در قسمت غربی مسجد جای گرفته ، دارای ضریح فلزی با روکش استیلی می باشد . آرامگاه او مورد توجه و زیارت اکثر اهالی محل و در بعضی موارد مورد توجه مردم سایر محلات نیز می باشد .


سقاخانه حضرت ابوالفضل (ع) مسجد سلیمان اردبیل : سقاخانه حضرت ابوالفضل (ع) درکنار خیابان شیخ صفی و در جنب مجموعه تاریخی شیخ صفی الدین در کنج جنوبی غربی مسجد قرار دارد که از سالیان قدیم مورد توجه مردم مسلمان منطقه می باشد . ساختمان مسجد در سال 74 تخریب شد که در مدت پنج سال با کیفیت بسیار بالایی با زیربنای 550 متر مربع با یک گنبد و دو مناره بسیار جالب ساخته شده است. این سقاخانه دارای مسجد ، زیر زمین برای برگزاری مراسم خانمها و شبستان می باشد که اکثر قسمتهای بیرونی و داخلی ساختمان از کاشی سنتی خشتی و معرق و سنگ کار شده است .


مسجد جنت سرا : این بنا در ضلع شمالی صحن اصلی بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی واقع است و از ساخته های شاه طهماسب اول به شمار می آید. درخصوص عملكرد واقعی بنا اطلاع دقیقی در دسترس نیست و به نظر می رسد كه برای مراسم صوفیانه استفاده می شده است . نمای اصلی ایوان ، با كاشیكاری زیبا و كتیبه های قرآنی تزیین وجلوی آن به پنجره بزرگ مشبك گره چینی از جنس فلز مسدود شده است. بر روی دیوار شمالی داخل بنا ، طاق نمای بزرگ پنج ضلعی ایوان مانندی وجود دارد كه بالكن كوچكی در بالای آن ساخته اند واز طریق پلكان كوتاهی واقع در عقب طاقنما بدان می توان رسید. به نظر می رسد كه از الحاقات دوره بعدی باشد در دیوارهای شمال وغرب بنا نیز درهایی تعبیه شده كه به اتاقهای مجاور راه دارد جرز های عظیم این مسجد ، با ترفندهای مختلفی ، سبك و تو خالی ساخته شده است.


مسجد کلخوران : این مسجد در كلخوران ، سه كیلومتری اردبیل واقع گردیده است. پوشش این مسجد بر روی ستونهای ساده ای قرار دارد. نمای بیرونی بنا با طاق نماهای آجری و پنجره های مشبك و تزیینات آجری نماسازی شده است. سر در ورودی مسجد دارای طاق نماهای كم عرض و مرتفع با نیم ستون های آجری بوده و بنای مسجد متعلق به دوره قاجار است.





سایر مساجد : مسجد حاج فخر در اردبیل ، مسجد جامع و مسجد نو در روستای خمس خلخال و مسجد جنت سرا در مشگین شهر از دیگر مساجد تاریخی استان اردبیل هستند .

منبع:سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 04-08-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض استان اردبیل

استان اردبیل




موقعیت جغرافیایی

استان اردبیل درشمال غربی فلات ایران بین مختصات جغرافیایی 37.45 تا 39.42 عرض شمالی و 48.55 تا 47.3 طول شرقی از نصف النهار گرینویچ واقع شده است. از شمال با جمهوری آذربایجان همسایه بوده ونزدیك به 5/282 كیلومتر مرز مشترك آبی وخاكی با این كشور دارد. از قسمت شرقی با استان گیلان از جنوب با استان زنجان و از غرب با استان آذربایجان شرقی هم جوار است. استان اردبیل از نواحی سردسیر كوهستانی محسوب می شود و به طورکلی از نظر ویژگیهای حرارتی سرد بودن ویژگی مشترك تمامی گونه های اقلیمی استان است. حتی قسمت شمالی استان كه به جهت پست بودن منطقه دارای اقلیم معتدل است به طور متوسط 50 روز در سال شاهد یخبندان می باشد میزان نزولات جوی در استان اردبیل به طور متوسط بین 250 تا 600 میلی متر در سال نوسان دارد. معروفترین و بزرگترین رشته كوههای استان سبلان و طالش است. سبلان با ارتفاع 4811 متر در منتهی الیه شرقی رشته كوه قوشا داغ واقع شده و بلندترین نقطه استان به شمار می آید. این آتشفشان خاموش با مناظر بدیع و نعمات فراوان اطراف خود از زیباترین قلل جهان محسوب می شود. بر اساس آخرین تقسیمات كشوری استان اردبیل با وسعتی معادل 17951.4 كیلومتر مربع به لحاظ وسعت حدود 09/1 درصد مساحت كل كشور رابه خود اختصاص داده است. این استان به مركزیت شهر اردبیل 9 شهرستان ، 19 شهر ، 21 بخش ، 63 دهستان و 2218 آبادی می باشد.




تاثیر ادوار قبل از اسلام در اردبیل

باید اظهار تاسف نمود كه از دوران قدیم اردبیل ، به خصوص از وضع قبل اسلام آن ماخذ كامل وكافی موجود نیست موسی خورن یكی از نویسندگان قدیم ارمنی است و نوشته های او نزد تاریخ نویسان اعتباردارد او فهرستی از استانهای ایران در عهد ساسانیان باقی گذاشته ، طبق این فهرست ایران درآن دوره به چهار ایالت بزرگ تقسیم می شد ون ظر به اهمیت و اعتبار هریك از آنها به استانداران آنها تخت نقره از طرف پادشاه اعطا می گردید قسمت سوم این استانها ، در فهرست مذكور باختر ذكر شده و شامل آذربایجان و ارّان و ارمنستان و ولایات جنوبی و غربی دریای خزر بوده است. آذربایجان به قول خورن ، دو پایتخت یا دوكرسی داشت ، یكی اردبیل و دیگری گنزك یاشیز قرون اسلامی ،كه امروزه به نام تخت سلیمان خوانده می شود. در تشكیلات دوران انوشیروان ، آذربایجان مركز شمال بود و شمال را در آن عهد كوستی آپاختا یعنی به سوی شمال می نامیدند و حاكم نشین آن آرتاوید یا اردبیل بوده است طبق صریح نوشته او ، اردبیل كرسی شمالی آذربایجان بوده است ، بدین اعتبار می توان گفت كه مقر استاندار زرین تخت عهد ساسانیان ، این شهر بوده و از عظمت و موقعیت سیاسی و اداری خاصی بهره مند می گشته است. از جمله مطالبی كه در باب اردبیل قابل تامل و رسیدگی است مسئله ظهور زردشت و ارتباط آن با این شهر می باشد. مورخین اتفاق نظر دارند كه از زمان مادها ، دشت مغان و اطراف آن یعنی حوالی اردبیل ، متعلق به پیشوایان درجه اول مذهبی و محل استقرار آنها بود و تعلیمات عالیه دینی وتربیت مبلغین مذهبی درآنجا صورت می گرفت. چون بزعم بعضی از تاریخ نویسان زردشت نیز از روحانیون عهد خود به شمار می آمد. به خاطر چنین می گذرد كه اگر در جای دیگری نیز متولد بوده طعبا در این منطقه تعلیم یافته و افكار دینی یا الهامات غیبی خود را در آنجا به دست آورده است و با این تربیب دعوتهای اولیه او نیز در این حوالی صورت گرفته و حدود اردبیل و دامنه های سبلان نخستین محل انتشار آن كیش باستانی بوده است وجه تسمیه مغان به عقیده جمعی از محققین به آن جهت است كه سالی یك بار پیشوایان آئین زردشت درآنجا گرد می آمدند و درباره مسائل دینی سمینارهائی ترتیب می دادند چون سمینارهای دینی در جوار مقدس ترین امكنه هر مذهب تشكیل می شود ترتیب اجتماعات مذهبی موبدان زردشتی در این سامان می تواند دلیل آن باشد كه اردبیل و سبلان از نقاط بسیار مقدس دین باستانی ایران به شمار می آمده و احیاناً محل بعثت و دعوت اولیه پیشوای آن بوده است.




تاثیر ادوار بعد از اسلام در اردبیل

اردبیل دردوره اعراب

بزرگترین واقعه تاریخی اردبیل ، بعد از شكست ایرانیان در جنگ با اعراب ، حمله مسلمین به آذربایجان است به طوریكه تاریخ نویسان آورده اند. در این دوره اردبیل مركز آذربایجان و مقر مرزبان این ایالت بود و از میانه تا باجروان در كنار رود ارس و شهر شیز نزدیك مراغه جزو این ایالت محسوب می شد. از این زمان صفحه دیگری در وقایع اردبیل باز شد و آن سكونت اعراب در این شهر بود. اینان به نام اسلام بدین نواحی هجوم آوردند و چون جنگها پایان یافت به فكر نشیمن و مالكیت افتادند و به قول واقد اردبیلی ،كه بلادزی نقل می كند ، اعراب شام وكوفه و بصره پس از سقوط آذربایجان ،كسان و خویشاوندان خود را نیز بدانجا آوردند و در اردبیل و دیگر نواحی سكونت دادند. حمله اعراب به ایران از دو نظر قابل بررسی است یكی از جهت دین و اثرات آن و دیگری ازحیث سیاست و حكومت پس از پایان جنگها وآغاز دوره مدنیت اسلامی ، مردم آنرا با جان و دل پذیرفتند و به نسبت درجه فهم و شعور و تمدن پیشین خود ، در عمل به اصول آن اقدام كردند.




اردبیل در دوره سالاریان

بعد از دوره اعراب دوره سالاریان آغاز می گردد با ظهور سالاریان ، اردبیل بار دیگر در مركز تحولات جدید قرار گرفت و عزت و ذلتهای متناوبی برآن روی آورد. ازجمله اتفاقات در این دوره می توان به هجوم و قتل و غارت گرجیها در اردبیل را ذكر كرد حمله گرجیان از حوادث ناگوار این عهد می باشد. گرجیان در این دوران ،كه مدت آن دركتابها متجاوز از یك قرن نوشته شده ، بلای بزرگی برای مسلمانان آذربایجان به ویژه اردبیل بودند و از قتل و آزار آنان خودداری ننمودند. شهرها و دیه ها را ویران كردند مردم بیگناه بسیاری راكشتند حتی در اردبیل به انتقام سوخته شدگان نخجوان جمعی در در آتش انداخته سوزانیدند.گرجیان خرابی بسیار در این شهر كردند حتی درب مسجد جمعه اردبیل را ،كه بسیار زیبا وگرانبها بود و صنعت زیادی در ساختن آن بكار رفته بود ، از جاكندند و بر گردونه گذاشته و به تفلیس بردند هم چنین در دوره سالاریان حمله مغول به اردبیل نیز خرابیهایی را به وجود آورد. چنگیز در سال 616 هجری به ایران حمله كرد و چون سلطان محمد خوارزمشاه شكست خورد و فراری شد ولایات ایران یكی پس از دیگری در مقابل این سیل خروشان تاب مقاومت نیاورده و سقوط نمودند. بین سالهای 617 و 618 هجری لشگریان مغول به آذربایجان رسیدند و آنجا را مورد تاخت و تاز قرار دادند و بتدریج بسمت اردبیل سرازیر گشتند اردبیل در این زمان برج و باروی محكمی داشت از اینرو تسلط چنگیز خان به این شهر به آسانی صورت نگرفت ولی بار سوم كه مدافعان ضعیفتر گردیده و مهاجمین نیز با نیروی زیادی حمله ور شده بودند شهر بدست آنها افتاد و با خاك یكسان گردید و از سكنه بیشمار آن جز آنهائی كه قبلا فرار كرده بودند كسی زنده نماند.

اردبیل در دوره صفویه

شیخ صفی در عهد تسلط مغول بر آذربایجان ، یعنی در سال 650 هجری در كلخوران ،كه قریه ای است در سه كیلومتری شمال غربی اردبیل ، دیده به جهان گشود حیات او با دوران زندگی دانشمندان بزرگی نظیر مولانا جلال الدین رومی صاحب كتاب مثنوی ، شیخ سعدی شاعر نامدار پارسی ، امیر عبدالله شیرازی ، شیخ نجیب الدین بزغوش ، علا الدوله سمنانی ، شیخ محمود شبستری ، و شیخ محمد كچه چی كه از عرفا و بزرگان آن عهد بودند معاصر بود شیخ صفی الدین بعد از مرگ استادش شیخ زاهد گیلانی اردبیل را محل اقامت خود قرار داد و با عزت و احترام در این شهر زندگی نمود و بنا به نوشته ریاض العارفین "زیاده از صد هزار كس تربیت نمود" در آخر عمر خود به سفر حج رفت و در آنجا وثیقه ای به قلم آورد و فرزند خود صدرالدین موسی را بعد از خود صاحب خرقه و سجاده ساخت و اول محرم سال 735 هجری به اردبیل بازگشت ولی حیات او بعد از مراجعت طولی نكشید و ظهر روز دوشنبه 12 محرم بداعی حق لبیك گفت شیخ صدرالدین موسی بعد از پدر صاحب خرقه شد اوكه 59 سال بر مسند ارشاد نشست مردی عالم و مفسر بود و طبع شعر داشت. او بود كه درهای مسجد جمعه اردبیل را از گرجیان پس گرفت در مراتب كمالات معنوی او می نویسند كه از اوان كودكی قدرت معنوی بسیار داشت و صاحب كشف وكرامت بود بنای اصلی بقعه شیخ صفی الدین از آثار اوست كه خود ایشان نیز در كنار قبر پدرش شیخ صفی الدین مدفون گردید بعد از صدرالدین فرزندش خواجه علی معروف به سیاه پوش صاحب سجاده گردید و ارشاد مریدان به او محول شد خواجه علی مردی دانشمند و با فضیلتی بود و واقعه ملاقات امیر تیمور گوركان را در اردبیل با او می توان به تعبیری ، سنگ اول بنای سلطنت صفویان دانست زیرا در این ملاقات بود كه شیخ وسیله آزادی سران هفت طایفه بزرگ گردید طوایفی كه بعدها به نام قزلباش در ایران صاحب قدرت گشتند و در تاسیس سلسله صفویه مؤثر شدند. بعد از خواجه علی فرزندش ابراهیم معروف به شیخ شاه جانشین وی شد اوكه در سفر حج همراه پدر بود در بیت المقدس به تجهیز جنازه پدر مباشرت كرد و چون به اردبیل بازگشت به ارشاد مریدان پرداخت و 21 سال بدین كار توفیق یافت و در سال851 هجری ، هنگام ارتحال بسرای باقی ، سجاده ارشاد را به فرزندش شیخ جنید واگذاشت بعد از او فرزندش شیخ حیدر فرزند او به جای پدر بر مسند ارشاد نشست و به تقویت صوری و معنوی مریدان پرداخت پس از قتل شیخ حیدر سه فرزند صغیر او به امر یعقوب دستگیر و به فارس تبعیدشدند و درقلعه استخر محبوس گشتند اسماعیل كوچكترین فرزند شیخ حیدر بود و روز سه شنبه 25 رجب 892 هجری ، یك سال قبل از قتل پدر تولد یافته بود اوتا شش سالگی در قلعه استخر بود و درآنجا از ملاطفتهائی كه منصور بیگ پرناك فرومانروای قلعه نسبت به این سه كودك می نمود بی بهره نبود زیرا او از طرفداران حضرت علی و از ارادتمندان شیخ صفی الدین بود و از این رو مخفیانه از سه محبوس صغیر حمایت می كرد اقامت اسماعیل در گیلان و لاهیجان قریب شش سال و نیم طول كشید و در این مدت قرآن و علوم مختلف را به وسیله استاتید بزرگی مثل مولانا شمس الدین لاهیجی و نجم گیلانی آموخت و در 13 سالگی كم كم به فكر قیام و رهبری مریدان افتاد اسماعیل به سال 905 هجری با هفت تن از مریدان و صوفیان به راه افتاد او هرچه به اردبیل نزدیكتر می شد برعده مریدان و همراهانش افزوده می گشت چنانكه در طارم عده آنها به 1500 نفر رسید و چون عزم جنگ با فرخ یسار شروانشاه نمود هفت هزار تن از طوایف قزلباش بدو پیوستند اسماعیل پس از ورود به اردبیل مصلحت آن دید كه جهاد پدر و جدش را در قفقاز تكمیل نماید و لذا با سپاهی مركب از مریدان خود به شیروان لشگر كشید و با شجاعت و از جان گذشتگی خود و یارانش بر دشمنان فائق آمد و با تصرف خزائن و دفائن شروانشاه عازم تبریز گردید و آنجا را از الوند میرزا بایندر گرفت و پایتخت خود گردانید. اوتشیع را مذهب رسمی ایران كرد و پس از تاجگذاری دستور داد كه به نام اوسكه زر زدند و در آن خود را بنده شاه ولایت خواند شاه اسماعیل در سال 930 هجری در نزدیكها ی سراب بیمار گردید و در آن منطقه بدرود زندگی گفت. جنازه اش را به اردبیل منتقل كردند و در كنار قبر شیخ صفی الدین به خاك سپردند و بزرگترین پسر وی طهماسب میرزا بود كه بعد از پدر در یازده سالگی در تبریز به سلطنت نشست و در سال 962 هجری قزوین را به پایتختی برگزید. اسماعیل دوم جانشین شاه طهماسب دو سال سلطنت كرد و بعداز او سلطان محمد معروف بخدا بنده به پادشاهی رسید و12 سال در این مقام حكومت نمود پایه سلطنت این پادشاه بر دوش فرزند بزرگش حمزه میرزا بود ولی او در سال 994 هجری هنگامی كه درصدد مراجعت از گنجه به قزوین بود به وسیله توطئه خائنانه جمعی از بزرگان قزلباش به قتل رسید فرزند دیگر سلطان محمد كه عباس میرزا نام داشت و در خراسان حكومت می كرد به دستیاری دوتن از بزرگان قزلباش بر پدر قیام كرد و سلطنت را به نام شاه عباس اول به دست گرفت او در سال 996 هجری به سلطنت نشست و42 سال پادشاهی كرد این پادشاه كه از سلاطین مقتدر ایران است اعتقاد خاصی به جد خود داشت و هنگام زیارت از قبر جدش از نیم فرسخی چكمه و پا پوش از پا در می آورد.




اردبیل درعهد نادر شاه افشار

مهمترین واقعه ای كه در اواخر سلطنت صفویان درباره اردبیل قابل ذكر است سازش روسها و عثمانیها برای تقسیم شمال و مغرب ایران و از جمله این شهر تاریخی می باشد كه با ظهور نادر آن نقشه به هم خورد و دست روس و عثمانی از این سرزمین كوتاه گردید. اما نادر درسال 1143 با یك صد هزار سپاه به قصد راندن عثمانیها به آذربایجان آمد و در 27 محرم آنسال تبریز و چندی بعد اردبیل را از تركها پس گرفت آزادی اردبیل مدت زیادی طول نكشید زیرا در شرق ایران گرفتاریهائی پیش آمد ونادر ناگزیر بدانجا رفت و فرصت جدیدی برای تجاوز عثمانیها پیدا شد این بار شاه طهماسب خود با آنها جنگید ولی شكست خورد و عهدنامه ننگینی با آنها امضا كرد ، لیكن نادر آنرا پذیرفت و با عزل شاه طهماسب پسر كوچك او را به سلطنت برداشت وخود نایب السلطنه شد و با عثمانیها جنگهای سختی كرد وی كه در محرم 1146 به قصد این محاربه از اصفهان حركت كرده بود از همدان و سنندج و شاهین دژ و مراغه و تبریز گذشته به اردبیل رسید و قسمتی از سپاهیان خود را در این شهر گذاشت و خود از رود ارس گذشته و به داغستان حمله برد و پس از پیروزی چشمگیری كه به دست آورد عهدنامه ای با عثمانیها در تفلیس منعقد ساخت كه به موجب آن قفقاز وآذربایجان به ایران مسترد گردید در مراجعت از این سفر بود كه نادر به همه ولایات نامه نوشت و سران و بزرگان لشكری وكشوری را به دشت مغان فراخواند و چون همه گرد آمدند خطاب به آنها چنین گفت تاكنون من آنچه لازمه كوشش وجانفشانی بود به جای آوردم و دشمنان ایران مانند افغان و روس و عثمانی را از ایران بیرون كردم به خراسان بازگشته آسایش نمایم همه گفتند هیچ كس برازنده تر از تو برای تخت ایران نیست او یك ماه فرصت دادكه كسی را برای سلطنت تعیین نمایند ولی سرانجام دو ساعت و بیست دقیقه بعداز ظهر روز پنج شنبه 24 شوال 1148 هجری خودش به نام نادر شاه بر تخت مرصعی نشست و سپاهیان و حاضرین با فریادهای شورانگیز او را شاد باش گفتند سرداران و بزرگان ایران متفقاً او را به سلطنت قبول نموده و در شهر اردبیل تشریفات تاجگذاری به عمل آمد.


نقاشی و خطاطی

اردبیلیان بر مبنای معتقدات مذهبی از نقاشی استقبال زیادی نمی کردند بویژه اگر این هنر در مورد موجودات زنده می بود زیرا به آنها گفته شده بود که اگر شکل جانداری را بکشند در روز قیامت باید به او جان دهند این بود که این هنر در این ولایت امکان رشد و پیشرفت نداشت و آنهایی هم که سرانجام ذوق خود را بر این خرافه برتری می دادند هنر خود را در امور مذهبی بکارمی بردند و فی المثل به نقاشی صحنه های خیالی از واقعه کربلا در عاشورای سال 61 هجری می پرداختند و تصاویری به نام شمایل می آفریدند و آنها را در مساجد و حسینیه ها قرار می دادند.
برخی از نقاشان دیگر هنر خود را در پاره ای از بناها مثل سقف گنبدی جامه کنهای حمام ها نشان می دادند و تابلوهایی از عشاق تاریخی مانند"لیلی و مجنون" ، "اصلی و کرم" و نظایر آنها رسم می نمودند یا مناظری از درخت و آب و مرغان زیبا نقاشی می کردند این کارها بیشتر "من عندی" و بدون تعلیم استاد و هنرآموز صورت می گرفت و ذوق نقاش او را به آفریدن چنان صحنه ها وامی داشت زیباترین نقاشیها برروی عصا و چپق و قلیان دیده می شد و هنرمندان ماهر تصاویر ظریف و زیبایی بر روی آنها نقش می کردند و در هشتاد سال پیش مرحوم "میرغفور فاضلی" به استادی در این کار معروف بوده است. برای نقاشی علاوه بر باورهای ناصواب وسایل لازم نیز موجود نبود و کسی در صدد ساختن بوم قلم و رنگهای مختلف برنمی آمد و لذا بطور کلی در اردبیل از حیث این هنر و بالمال مجسمه سازی چیزی دیده نمی شد فقط در ایام نوروز در قریه "داشکسن" یا "ججین" اسباب بازیهایی بنام "توتک" بصورت جانداران مختلف ساخته می شد و بعضی از آنها واقعا ارزش هنری زیادی داشت. برخلاف هنرهای مذکور خط ویسی در حد اعلای توجه بود و اساتید بزرگ و نامداری که غالبا مکتبدار بودند به تعلیم آن می پرداختند و چون برای ارضای ذوق هنری این راه بازتر از هنرهای دیگر بود از اینرو علاقه مندان زیادی نیز در این رشته پیدا می شدند. خطاطی اصول و قواعدی داشت معلم هر روز نمونه ای از طرز نوشتن را که به سرمشق معروف بود بشاگردان می داد و روز دیگر که به نوشته های آنها نگاه می کرد نکات ضعف مشقها را به آنان گوشزد می نمود. خط با دو قلم ریز و درشت نوشته می شد و هریک از آنها انواع و اشکالی داشت که ذکر آنها خارج از گفتار ماست هر چه خط نوشتن مورد توجه بود خط نگهداشتن و به عبارت بهتر جمع آوری و نگهداری نوشته های زیبا معمول نبود و این امر موجب گشته است که امروزه نوشته هایی از اساتید خط اردبیل ولو برای نمونه باقی نباشد.


مشاهیر و دانشمندان اردبیل

باید اظهار تاسف شود كه از نام و شرح حال علمای قبل از اسلام اردبیل و نیز بیشتر دانشمندانی كه درطول قرنهای متمادی بعد از ظهور اسلام از این منطقه برخاسته اند اطلاعی در دست نیست. ولی این بدان معنا نیست كه در این خطه باستانی ،كه قرنهای مركز سیاسی و اداری و علمی آذربایجان بوده است ، عالم ودانشمندی نبوده ولی با توجه به اینكه مغان مركز تربیت علماء و روحانیون دین قدیم ایران بود و زردشت نیز یكی از روحانیون به شمار می آید این مطلب ، یعنی مرکزیت دینی قدیم درجوار اردبیل ، می تواند موجد این فكر باشد كه درآن ایام كسانی از سكنه این ولایت نیز در ملك روحانیون مذكور ، اعم از مخالف زردشت یا طرفدار آئین وی بوده باكسب دانش معمول روز ، به نشر واشاعه آن می پرداخته اند. اما گذشت روزگار چنانكه از دیگران ، نام ونشانی باقی نگذاشته ، یادی از دانشمندان اردبیل نیز درتاریخ نگذاشته است و در نتیجه بی توجهی های گذشتگان یا حوادث ایام ، نه تنها تاریخ اردبیل بلكه تاریخ بیشتر نقاط ایران را از این رهگذر با تاریكیهائی مواجه ساخته است.


مجموعه بازار اردبیل

مجموعه تاریخی بازار اردبیل در میانه شهر و در طرفین خیابان امام خمینی واقع گردیده و به جهت قدمت و دارا بودن معماری سنتی از بازارهای تاریخی و جالب توجه ایران به شمار می آید و چون دیگر بازارها مشتمل بر راسته ها ، تیمچه ها ، سراها و مسجد و گرمابه است.
بازار اردبیل از سابقه طولانی و درخشانی برخوردارمی باشد. مقدسی و اصطخری (قرن چهارم ه.ق) ، بازار اردبیل را به شكل صلیبی توصیف می كنندكه در میانه آن مسجد قرار داشته است. بازار اردبیل در قرن 7و8 ه.ق نیز از رونق فراوانی برخوردار بوده اما رونق اصلی آن مربوط به دوره صفویه است. در این دوره به جهت اینكه اردبیل خاستگاه سلاطین صفوی ، مركز دینی و همچنین جایگاه مقابر شیخ صفی الدین اردبیلی و دیگر گذشتگان سلاطین صفوی بود شهر و بازار آن از اهمیت و رونق خاصی برخوردار گردید.
مجموعه كنونی بازار معرف آثاری از دوره صفویه و قاجاریه است و شامل راسته اصلی بازار ، راسته پیر عبدالملك ، راسته قیصریه ، راسته كفاشان ، راسته غلامان ، بازار زرگران ، سراجان ، پنبه فروشان ، مسگران ، چاقوسازان ، آهنگران ، سرای خشكبار (حاجی میرزا) ، سرای گلشن ، سرای وکیل ، سرای نو یا زنجیرلو ، سرای حاج احمد ، سرای حاج شكر ، سرای مجیدیه ، سرای امام جمعه ، سرای دوگچی و تیمچه زنجیرلی است.
مجموعه بازار با طاق های جناغی و گنبدهای ساده پوشش یافته و عرض طاق نمای مغازه ها به طور متوسط 3 متر و قطر پایه های طاق ها حدود 80 سانتی متر است. روشنایی داخل بازار از طریق روزنه های تعبیه شده در پوشش های گنبدی تامین می شود.
سرای خشكبارها از دو بازارچه موازی هم كه هر دو بر راسته بازار عمودند تشكیل شده و هر كدام دارای 5 دهانه و 51 مغازه است. سرای گلشن نیز مركب از دو بازارچه و یك سرا است و در مقابل سرای زنجیرلی واقع شده وبه راسته بازار و راسته پیر عبدالملك مربوط می شود. بخش اصلی سرا فضایی مستطیل شكل به ابعاد 80/3×94/9 متر می باشد كه پوشش آن متشكل از 9 گنبد در میانه با چهار ستون مدور از سنگ خارا به ارتفاع 75/2 و قطر 52% متر (یا 52 سانتیمتر) و در اطراف بر جرزها نگهداری می شود. ستون ها دارای سرستون مكعب شكل بوده و طاق های زیرین گنبدها توسط تیرهای چوبی به یكدیگر اتصال یافته و مهار شده است.
از دیگر بخش های مهم بازار ، چهار سوق یا بازار بزرگ قیصریه است . این بخش بنایی است مدور با گنبد كروی بلند وساده . قطر بنا در پایین 12 متر و ارتفاع تقریبی آن 13 متر است . بخش زیرین بنا ، بدون در نظر گرفتن پایه مغازه ها و امتداد بازارچه ها عبارت است از 12 پایه كه با 12 طاق جناغی زمینه را برای بر پایی گنبد فراهم ساخته است . در هشت طاق جناغی مغازه ودر 4 تای دیگر راهرو بازارچه ها تعبیه شده است. بر سر بازارچه شمال شرقی ، سنگ نبشته ای به چشم می خورد.
كه به علت فرسودگی امكان قرائت آن وجود ندارد این سنگ نوشته حاوی نام بانی و تاریخ بنا بوده است. تیمچه و سرا و بازارچه زنجیرلی از دیگر بخش های مهم بازار اردبیل است كه به راسته بازار راه می یابد. سرای زنجیرلی بنای هشت ضلعی است (چهار ضلع اصلی و چهار ضلع فرعی) كه ابعاد اضلاع اصلی آن 20/10 متر می باشد صورت 8 ضلعی در بالا با گوشه سازی به دایره تبدیل شده و گنبدی كروی و ساده ای بر فراز آن جا گرفته است.
مجموعه تاریخی بازار اردبیل در سالهای اخیر از طرف سازمان میراث فرهنگی تعمیر ومرمت شده و به شماره 1690 به ثبت تاریخی رسیده است.


کلیسای اردبیل

چون اردبیل برسرشاخه ای از راه معروف ابریشم قرار داشت مركز مهم بازرگانی ایران با قفقاز و ماورای آن به شمار می رفت. به این جهت جماعتی از شرق و غرب ایران بدین شهر آمد و شد داشتند ارامنه از جمله این جماعت بودند كه از قدیم الایام ، حتی قبل از تاسیس سلسله صفوی به این شهر آمده در آن متوطن گردیدند وكوچه و محله مخصوصی هم برای خود به وجود آوردند كه امروز نیز به نام ارمنستان خوانده و نزدیک مجموعه بازار اردبیل قرار دارد. هزینه بنای كلیسای اردبیل را كه به سال 1876 میلادی بنا شده است ، خانواده "گالوست میرزابان" از خانواده های ارمنی مقیم اردبیل متقبل شده و به اهتمام شاپور خاچاطور شهبازیان بنا شده است. تا سال 1944 میلادی این كلیسا فعال بوده وآخرین مراسم مذهبی و نماز جماعت رادر سال 1944 میلادی كشیش وارطان ژاما گورسیان انجام داده است. از آن تاریخ به بعد به علت مهاجرت آخرین خانواده ارمنی از اردبیل به تهران و تبریز انجام مراسم مذهبی در كلیسا تعطیل شده است. امروز كه از عمر كلیسای مریم مقدس اردبیل متجاوز از یك قرن می گذرد ، متعلقات بنا ازجمله حمام و مدرسه به طور كامل از بین رفته فقط بنای كلیسای در حال استیصال به حیات غیر فعال خود ادامه می دهد. درحال حاضر حتی یك خانواده ارمنی در اردبیل مقیم نیست.



گزیده ای از جغرافیای اردبیل

كوهستان عظیم وآتش فشان سبلان كه به زبان آذری ساوالان خوانده می شود از كوه های متعدد بلندی چون صائین ، نرمیق ، قوشه داغ ، و… تشكیل شده است. دامنه های این كوهستان در بخش مركزی از چهارسو به شهرستان های مشکین شهر و اهر در شمال ، تبریز در مغرب ، سراب درجنوب و اردبیل در شرق مشرف می باشد. سبلان به شكل مخروط زیبائی است و دهانه آتش فشان خاموش آن در حال حاضر به صورت دریاچه ای در آمده است. اطراف این دریاچه در تمام سال پوشیده از برف و یخ است. قله اصلی یا آتش فشان آن به نام "سلطان ساوالان" بلندترین نقطه آذربایجان و پس از دماوند بلندترین قله ایران است. کوهستان ساوالان از كانون های مهم آبگیر دائمی رودهای آذربایجان می باشد. دامنه های شمالی آن به دره رود قره سو و اهرچایی و دامنه های جنوبی آن به شاخه ها ی آجی چای منتهی می گردد. بنابراین سبلان بخش عمده ای از آب های حوضه رود ارس و دریاچه ارومیه را تامین می كند در دامنه های سبلان چشمه های فراوان آب گرم وآب سرد معدنی وجود دارد كه در فصول مختلف مورد استفاده اهالی وگردشگران قرار می گیرد. در بالای قله سبلان حفره ای وجود دارد كه دهانه آتش فشان سبلان بوده است و امروزه به صورت دریاچه ای در فصل گرم ظاهر می شود.



قلعه مشکین شهر

این قلعه برفراز یکی از مرتفع ترین قلل منفرد از رشته کوههای غرب روستای گنچوبه و در فاصله 3-4کیلومتر آن و (82 کیلو متری مشگین شهر ) بنا شده است سطح فوقانی صفه قله کد تاسیسات قلعه در آنها بنا شده نسبتا مسطح و در حدود یک هکتار وسعت دارد این قلعه در 4 طرف دارای برید گیهای عمودی و پرتگاههای رفیعی است که نفوذ ناپذیر میباشد تنها در بخش کوچکی از ضلع غربی دارای بریدگیهای کم ارتفاع و با شیب های نسبتا ملایم می باشد که به دامنه ها راه پیدا می کند در بریدگیها کم ارتفاع پله های کم عرض کنده شده و در بعضی نقاط به آن افزوده اند در هر حال محل عبور و صعود به قلعه در حد و ظرفیت یک نفر بوده است با احداث باروها - برج ها - دوازه ها در مسیر های ورودی بر صلاحیت قلعه افزوده اند مصالح به کار رفته سنگ مالون ماسه ای و آذرین با ملات گچ می باشد طاق هشتی و بخشی کوچکی از تاسیسات روی قلعه آجر چهار گوش می باشد واحدهای تشکیل دهنده قلعه اعم از تاسیسات دفاعی - نگهبانی - زندان - مخازن - انبار و ... هنوز مطالعه نشده است لازم است به موازات عملیات حفلظتی و ساماندهی پژوهش های باستان شناسی نیز انجام پذیرد
در ارتفاعات قلعه و در دامنه های آن هیچگونه چشمه ای مشاهده نشده است تنها منبع تامین آب مورد نیاز ساکنان قلعه حوضچه هایی است به طول و عرض تقریبی5×3 متر عمق 2 الی 4 متر که در مسیر آب باران روی صفه فو قانی کنده شده و در زمستان ها با آب برف و باران پر می شده است آب اضافه بر آن احتمالا بوسیله قاطر و حیوانات بارکش از روستای همجوار به قلعه حمل می شده است ارتفاع قلعه از سطح دریا 1179 متر و از بستر دره های اطراف 300متر می باشد
تاریخچه :

ای قلعه از مهمترین و مستحکم ترین قلعه های دوره صفویه بوده است که شاهزادگان امیرانی چون سام میرزا _ القاص میرزا _ اسمعیل دوم _ خان احمد خان حاکم گیلان _ امیر خان _ حاکم ترکان و 000 در آن زندانی بوده اند
در زمان جنگ های ایرانی و عثمانی خزاین شاهان صفوی در آن نگهداری و حفاظت می شده است اهمیت این قلعه از اواخر دوره صفویه بتدریج کمتر شده ودر دوره قاجاریه به یکباره متروکه شده است
احتمال دارد این قلعه نیز چون قلعه های بابک_ پیغام _ پشتو _ نودوز و 00 در دوره های قدیمتر و حتی در قبل از اسلام نیز به لحاظ اهمیت سوق الجیشی مورد استفاده بوده باشد لازم است در جریان حفاظت و ساماندهی بررای نگهداری و مطالعه کلیه یافته های باستان شناسی مخصوصا سفال دقت کافی مبذول گردد
اهداف

1- حفاظت و استحکام بخشی آثار و بقایای قلعه
2- ساماندهی و حفظ مجموعه طبیعی آثار طبیعت و بناها
3- ایمن سازی مسیرهای ورودی به قلعه و پرتگاهها
4- تامین آب واحداث سرویس های بهداشتی و خدماتی در حد مورد نیاز



سوگواری های مذهبی

شاخسه ی
یك ماه قبل از حلول ماه محرم به خصوص از فردای عید قربان با تشكیل دسته های شاه حسینی ، كه در محل به شكل "شاخسه ی" عنوان می شد مراسم آغاز می گشت تقریبا یك ساعت از شب گذشته ، با دستور رئیس شاه حسینی ها صف بسته می شد در حالیكه حاضرین چوبدستی را مثل شمشیر در دست راست می گرفتند دست چپ را از پشت بركمر نفر سمت راست قرار می دادند و به این طریق صف فشرده و مرتبی به وجود می آوردند. صف مردان به صورت محیط دایره بزرگی درآمده ودر جواب اشعار و ابیاتی كه رئیس دسته با آهنگ تحریك كننده ای می خواند همه كلمه شاه حسین را كه به صورت شاخسه ی تلفظ می كردند اشعار سردسته كه بیشتر جنبه حماسه داشت آمادگی گویندگان را برای فداكاری در راه حضرت حسین بن علی بیان می داشت وآهنگ هیجان انگیز وحركت پای افراد نیز با آن موزون بود. اجرای این مراسم هم اکنون در اردبیل منسوخ شده است.



طشت گذاری در اردبیل

از مراسم دیگر عزاداری كه خاص اردبیل است یكی هم طشت گذاری در مساجد وتكایا است. سه روز به آغاز محرم مانده طشت گذاری آغاز می شد و روز اول محلات بزرگتر اقدام به طشت گذاری می كردند و این سنت امروز نیز معمول است هر یك از محلات چند روز پیش دعوتنامه ای برای علما وبزرگان می فرستادند و از آنها برای طشت گذاری دعوت می كردند و چون این مراسم بعدازظهر صورت می گرفت از اینرو شركت طبقات نیز میسر می شد. طشتها را از چند روز پیش از طشت گذاری تمیز می شستند و در جائی از مسجد آماده حمل به مسجد می كردند. حمل طشتها به این طریق بود كه دسته سینه زنان و زنجیر زنان به محلی كه طشتهای محله در آنجا بود می رفتند و ریش سفیدان وكسانی كه حامل طشتها بودند آنها را بر دوش گرفته و جلوی دسته حركت می كردند چون طشتها به مسجد می رسید آنگاه طشتها را در جای مخصوص خود، كه غالبا طاقچه بزرگی با سقف ضربی بود می گذاشتند و بلافاصله آنها راپر از آب میكردند. قرائت فاتحه كنار طشت در بعضی از مساجد تشریفات و شان مخصوصی داشت در بین مساجد اردبیل فاتحه مسجد جامع به ویژه در شب عاشورا ، معروفیت زیادی داشت ودعای آن به وسیله خانواده سید احمد حسینی و پدران او خوانده می شد.



تشریفات حركت یك دسته در خیابان

جلوتر از همه و در پیشاپیش دسته بیرق محله حمل می شد این بیرق نماینده آبرو و احترام محله و شعبات آن است. بعد ازآنها ریش سفیدان محله و بین این علمها ، طبل زنها وسینه زنها و زنجیر زنها قرار دارند هر یك از محلات و شعبات تابعه آن چنین دسته ای تشكیل داده و در آنروز معین پشت سر هم به سمت بازار حركت می كنند. وقتی دسته جلوی مسجد محله دیگری می رسد بزرگان و ریش سفیدان آن محله در حالیكه بیرق محله را همراه دارند ، به استقبال می آیند طبل و شیپورزنان دراین لحظه از طرف دسته نسبت به محله ای كه وارد می شوند ادای احترام می كنند و باآهنگ خاصی سلام می گویند. هر یك از دودسته زنجیرزنها و سینه چیها پس از ورود به میدان جلوی مسجد به ترتیب نوحه خوانی وعزاداری می كنند وپس از پایان آن از طرف محله ای كه وارد آن شده اند با چای و شربت پذیرائی شده آنگاه با آهنگ طبل وشیپور به طرف محله دیگر حركت می كنند.



تاسوعا ومراسم شمع گذاری

روز نهم محرم یعنی تاسوعا مراسم دیگری دارد در این روز اردبیلیان در41 مسجد شمع روشن می كنند. این شمعها نذری است و معمولا اشخاص برای برآورده شدن حاجات خود چنین نذری می نمایند. وقتی افراد چنین دسته ای به مسجدی می رسند در كنار طشت آن در ظرفهای مخصوص شمع سوز ، شمع ها را روشن می كنند و از طشت می بوسند وحاجت خود را طلب می كنند وقتی كه آفتاب غروب می كند در بیشتر مساجد مردم و دسته های شمع گذار در كنار طشت گرد می آیند و فاتحه می خوانند.



عاشورا در اردبیل

روز عاشورا اردبیل نمای حزن انگیزی دارد ترتیب داخلی دسته ها امروز نیز رعایت می گردد. ولی در گذشته اجزای دیگری هم بر آنها اضافه می شدكه امروز متروك یا ممنوع میباشد و آنها اسرا ، كه دختربچه هائی بودندكه لباس سیاه برآنها میپ وشانیدند و بر شترهائیكه روی آنها فرشهائی می انداختند سوار می كردند وخاطره اسیران كربلا را زنده می نمودند و دیگری قمه زنها ، جوانان ومردانی بودند كه برای برآورده شدن حاجات خود در این روز قمه زدن برسر خود را نذر می كردند وبالاخره شبیه گردانها نیز كسانی بودندكه درآن روز با پوشیدن لباسهای مخصوص صحنه هائی را به صورت جنگ عاشورا در میدانگاههای جلوی مساجد ترتیب می دادند بیشتر شبیه ها مربوط به سرگذشت خود امام حسین درمیدان كربلا بود پایان این صحنه ها ، قمه زنان خود را به وسط میدان می انداختند وبا قمه های تیزی كه در دست داشتند بر سر خود مینواختند. ولی قمه زدن وشبیه درآوردن در سال 1310 خورشیدی از طرف دولت ممنوع گردید. مراسم عاشورا معمولاً حوالی ساعت یك بعد از ظهر پایان می یافت ولذا دسته ها به هم می خورد و هركسی برای صرف ناهار می رفت شب یازدهم شب شام غریبان خوانده می شد اول شب مردم در مساجد جمع می گشتند ودر حالی كه چراغها را خاموش میكردند عزاداری می نمودند. سخنگویان و نوحه خوانان غالبا درباره احوال حرم سرای حضرت حسین بن علی و عیالات و اطفال آن حضرت در چنین شبی مطالبی می گویند.



سبک معماری در اردبیل

معماری از قدیم در اردبیل معمول بوده و برخی از آثاریکه بندرت از دورانهای گذشته در این شهر باقی مانده حکایت از آن دارد که طراحان و سازندگان آنها اطلاعات وسیع و مهارت کافی در کار خود داشته اند. این آثار معمولاً به صورت اماکن مذهبی و حمام و کاروانسراست و برخی از خانه های اعیان و اشراف سابق نیز با سبک معماری قابل توجهی بنا گردیده است.
سبک این خانه ها بر پایه تقارن بود بدین معنی که علی الاصول در وسط ساختمان تالار بزرگی به شکل مستطیل می ساختند و در پشت آن به درازای تالار آشپزخانه که آنرا مطبخ می گفتند بوجود می آوردند تالار محل پذیرایی بود و بزرگی آن با امکانات مالی و موقعیت اجتماعی صاحبخانه بستگی داشت. قسمتی از تالارها را در طول ضلع شمالی به سه دسته تقسیم می کردند قسمت وسط را که اندکی از سطح تالار بلندتر می شد "مخارجه" می گفتند و جزو تالار منظور می داشتند ولی طرفین آنرا به صورت دو اتاق کوچک درآورده درب ورودی زیبایی متناسب با زیبایی تالار بین آنها و تالار می گذاشتند و آنها را "صندوقخانه" و گاهی "قولچا" می گفتند. در طرفین شرقی و غربی تالار دو دهلیز بزرگ و وسیع منظور می داشتند و در کنار هر یک از آنها و روبروی تالار یک اتاق می ساختند در طبقه دوم چهاربالا خانه وجود داشت که دوتا از آنها روی دهلیز و اتاق شرقی و دوتای دیگر روی اتاق و دهلیز سمت غربی تالار بود و چون پوشش سقفها عموماً با تیرهای چوبی صورت میگرفت از اینرو از ساختن طبقات دیگر خودداری می گشت و برای حفظ زیبایی ظاهر معمولا سقف آنها بلندتر ساخته می شد. مصالح ساختمانی غالباً خشت و آجر و آهک بود ولی پی های خانه ها را همیشه با سنگ لاشه و آهک می گرفتند و نمای ساختمان را تا ازاره یعنی تا زیر پنجره ها با سنگهای حجاری شده و از آن به بالا با آجر می ساختند و جرز آجرها را با گچ بند می کشیدند. چون اردبیل همواره در معرض تهاجم بوده و غارتهای مکرری بخود دیده است از اینرو برای صیانت خانه ها دیوارهای بیرونی آنها بلند ساخته می شد و کوچه ها نیز تنگ و پیچ در پیچ منظور می گشت.



زبان و گویش های منطقه

تاریخچه زبان منطقه

قبل ازمهاجرت آریاها به فلات ایران ، مردمی در این سرزمین زندگی می كردندكه بومی محل بودند و به زبان مخصوصی سخن می گفتند. آمدن آریاها را بدین نواحی از بیست تا چهارده قرن قبل ازمیلا د می داند ولی تحقیقات دیگری كه در این زمینه صورت گرفته است حكایت از آن دارد كه پنجهزار سال پیش قوم "اورارتو" كه محققان آنرا شاخهای از نژاد آریایی می دانند دراین ناحیه ، یعنی منطقه ای كه درجنوب كوههای قفقاز از ارمنستان تا كردستان و خلخال و سراب (در شرق وجنوب اردبیل ) واقع است ، زندگی می كردند. زبانها ی باستانی با آن كه دراصل و ریشه یكی بوده است به سه شكل پارسی قدیم ، اوستائی و پهلوی منقسم می دانند و بیشتر زبانهای كنونی ایران را شاخه های دگرگون گشته آنها می پندارند. زبان اوستائی از آن جهت كه اوستا ، كتاب دینی زردشت ، بدان نوشته شده است بزبان اوستائی معروف گشته است. این پیامبر ایران باستان از آذربایجان و به احتمال قریب به یقین از مغان اردبیل و دامنه های كوه سبلان برخاسته وكه همان زبان مادها بود به این ترتیب میتوان گفت كه زبان اوستائی قدیمترین زبان آریائی است كه احیاناً اردبیلیان باستان بدان سخن گفته اند چون مادها شكست خوردند زبان پارسی ، بر اثر تسلط هخامنشیان ، در آذربایجان نفوذ یافت ولی ساكنان این منطقه باز زبان پیشین خود راحفظ كردند وحتی در عهد سلوكیها و اشكانیها وساسانیها نیز بزبان آذری ،كه همان زبان مادی آمیخته با لغاتی از زبان بومیان پیشین بود سخن می گفتند.



زبان تركی

زبان تركی رهاورد تركان است كه با نفوذ تدریجی آنها در این منطقه كم كم رایج گشته است. طوایف ترك نژاد برای بدست آوردن مراتع و چراگاه بسمت ایران آمدند ولی با اقتداری كه دولتهای اشكانی و ساسانی داشتند اجازه ورود به ایران نمی یافتند چون ساسانیان منقرض شدند و درنتیجه قبایل ترك بداخل ایران نفوذ كردند.



رواج زبان تركی در آذربایجان قبل از سلطنت صفویان

بعضی ها چنین پنداشته اند كه شاه اسماعیل صفوی این زبان را رواج داد وآنرا زبان مردم آذربایجان نمود در حالیكه در زمان او بیش از یكصد سال ازآزادی وتوطن قزلباشها در آن نواحی می گذشت و لذا وقتیكه شاه اسماعیل قیام كرد زبان تركی بین مردم آذربایجان شایع بود و عامه نیز بدان سخن می گفتند.



رقص و آواز در اردبیل :

برخی از هنرها مثل رقص گویی اساسش با خمیره آدمی سرشته و جزو ودایع طبیعت در نوع انسان بویژه طبقه بانوان گذاشته شده است مطربی عنوانی برای رقاصهای مجامع عمومی بود و کار ناستوده ای به شمار می آمد و جز پسران جوان فاقد خانواده کسی از آن استقبال نمی کرد. در اردبیل نوازندگان زن را "سازاندا" می گفتند ولی دسته نوازندگان مرد را "عاشق مطرب" می نامیدند. موسیقی نیز که از هنرهای انسان به شمار می آید در عرف مردم اردبیل گناه شمرده می شد ولی کمتر کسی بود که آنرا دوست ندارد. این بود که علاقه مندان آنرا در خفا یاد می گرفتند و در برخی از خانه ها ارکسترهای خانوادگی تشکیل داده با ضرب و دف و "گارمان" بساط سرور و شادی برپا می داشتند ولی ساز زدن را درمجالس عمومی کار مطربان می دانستند. آلات موسیقی قدیم در اردبیل معمولا دف ، ضرب کمانچه ، تار ، نی لبک ، قره نی ، و در اواخر گارمان بود. ولی استادان بزرگ بدون استفاده از آنها و گاهی فقط با در دست گرفتن یک سینی و حرکت دادن انگشتان خود بر روی آن آواز می خواندند.



دین و فرهنگ

از روزیكه بشر به وجود آفریننده ای برای جهان توجه یافته همواره در این صدد بوده است كه اولاً كما هوحقه بشناسد و به حقیقت كبریائیش پی ببرد. طبیعی است كه رشد مغزی و فكری انسان ، در ادوار مختلف تاریخ ،كیفیت وتصورات او را درباره مبداء و موضوع و نحوه تفكرش را تغییر داده و علتی كه در پنجاه قرن پیش برای ایجاد اشیاء و محیط زندگی به نظر لازم می آمده با خدائی كه در ده قرن قبل به عنوان خالق جهان توجیه می شده فرق كلی یافته است.



دین اردبیلیان قبل از اسلام

ساكنان باستانی اردبیل كه از طایفه ماد و بازماندگان بومیان اولیه بوده اند و به قول مورخان ، مذهب هورمزدپرستی داشته اند هنگامی كه زردشت قیام كرد و دردشت مغان و اردبیل و دامنه های سبلان به تبلیغ احكام دین پرداخته جمعی از مردم بدان آئین گرویده اند. از نوشته مورخان چنین بر میآید كه ما از آئین هورمزدپرستی اطلاعی نداریم ولی زردشت آن دین را از اباطیل و اوهام زدود و آئین زردشت همان دین اصلاح شده مردم باستان شد درآن صورت باید قبول كرد كه دین مذكور مثل آئین زردشت مبتنی بر ثنویت بوده و درمقابل هورمزد كه آفریننده نور و نیكی ها بوده است به وجود خبیثی نیز اعتقاد داشته اند كه خالق بدیها وتاریكیها بوده است و زردشت پس از آنكه آن دین را از خرافات پاك ساخته این دو منشاء قدرت رابه نامهای "اهورامزدا " و " انگره مینیو" یا اهریمن معرفی كرده است.



دین اردبیلیان بعدازظهور اسلام

پس ازآنكه اردبیل به دست سپاه عرب گشاده شد دین اسلام جانشین آئین گذشته گشت به طوریكه اولین مسجد جامع اسلام این شهر درسال 35 یا 36 هجری به وسیله اشعب بن القیس الكندی ساخته شد و اعتقاد به وجود یگانه ، جانشین ثنویت كیش زردشتی گردید مردم دراندك زمانی به احكام قرآن و اصول دیانت جدید آشنائی یافتند و اهل عطا ، كه وعاظ و مبلغین موظف اسلامی بودند ، آنان را به وظایف و تكالیف شرعی آگاه ساختند.



اردبیل ومذهب تشیع

در اردبیل نیز با آنكه مذهب شایع آئین شافعی بود باز كسانی به خاندان حضرت علی ارادت می ورزیدند و هروقت مقتضیات زمان برای ترویج آن كیش مساعد می گشت به تبلیغ تشیع می پرداختند. در اردبیل ، با نفوذ و قدرتی كه فرزندان شیخ صفی الدین به دست آوردند ، شیعیگری رواج یافت و شیخ جنید و شیخ حیدر صفوی ، جد و پدرشاه اسماعیل اول ، در زمان خود به حمایت از آن مذهب برخاستند وخود شاه اسماعیل نیز ،پس از آنكه بر اریكه قدرت تكیه زد ، آن را مذهب رسمی ایرانیان گردانید از آن تاریخ مردم این شهر مذهب تشیع اختیاركردند وكنون نیز بدان مذهبند. به هر حال شیعیان اردبیل امام دوازدهم راحی وغائب می دانند و معتقدند پس از آنكه به امر خدا ظهوركرد دنیا را پر از عدل و داد خواهد كرد.
تغییرات فرهنگ را در این باب می توان به تغییرات تعلیم وتربییت و رشد فكری و علمی و معنوی اردبیل درطی زمان اختصاص داد.
تعلیم وتربیت از لحاظ تاریخ ، با پیدایش خود بشر تعلیم تربیت نیز آغاز گشته است با این تفاوت كه با وجود وحدت هدف ، محتوای این دوكلمه در هر دوره ای با دوره های دیگر متفاوت بوده است. ما در همان سده های اولیه اسلام به نام دانشمندانی از اردبیل برمی خوریم كه نه تنها درمحدوده آذربایجان نشر علم و دانش می نموده اند بلكه برخی از آنان ، مثل ابوجعفر بن محمد اردبیلی از حافظان بنام قرآن بوده اند آنچه دركتابهای تاریخ در باب مدارس قدیم این شهر به چشم می خورد حكایت ازآن دارد كه اردبیل در دوره های بعد نیز از مراكز مهم تعلیم و تربیت و علوم قدیمه بوده و مخصوصاً در زمان شیخ صفی الدین وفرزندانش رونق زیادی داشته است. به هر تقدیر شیوه تعلیم وتعلم قرنها در اردبیل به صورت متد قدیمی بوده وخانقاهها ومساجد و مدارس علوم دینی و مكتبخانه ها به عنوان عمده ترین مراكز آموزشی به شمار می آیند. تغییر شرایط جهانی وگشوده شدن باب علم و دانش در غرب كه حاصل رنسانس دركشورهای غربی بود شیوه آموزشی را تغییر بنیادی داده وآن را از هر جهت دگرگون كرد ایجاد مدارس جدید بابرنامه های آموزشی علوم ریاضی وتجربی وجغرافیا و جامعه شناسی و تشكیل دانشگاههای بزرگ و انجام تحقیقات و پژوهشهای وسیع علمی راه جدیدی را برای پویندگان دانش بشری گشود. با وجود اینكه تقریبا پنجاه سال پس از تاسیس دارالفنون درتهران اولین سنگ بنای مدرسه جدید در اردبیل به نام مدرسه نصریه توسط محمد ولیخان تنگابنی گذاشته شد ، اولین فعالیت آموزش عالی درشهرستان اردبیل از سال 1357 آغاز به كاركرد كه از آن زمان تا كنون دانشگاه پیام نور واحد اردبیل و دانشگاه آزاد واحد اردبیل و دانشگاه محقق اردبیلی و علوم پزشكی در رشته های مختلف و هم چنین ایجاد دانشگاهها درشهرستانهای تابعه براعتلای علم ودانش دراردبیل گام برمی دارند.




آئین نوروز باستانی در اردبیل :

تكم وتكمچی

ازسنن تاریخی مردم اردبیل به جای آوردن مراسم جشن نوروز باستانی است. تشریفات برگزاری این جشن ، نسبت به نقاط دیگر ایران ، تا حدی مفصل و وسیعتر بوده است. تكم شیطانكی بود كه بشكل حیوان چهار دست و پا از تخته می ساختند و آنرا با پارچه های رنگارنگ و تكه های آینه بطرز زیبایی می آراستند و در زیر شكم بر انتهای چوب نازكی متصل می ساختند این چوب از سوراخی كه در وسط صفحه تخته ای تعبیه شده بود می گذشت و به آسانی در آن سوراخ بالا وپائین می رفت.



تكمچی

یعنی صاحب تكم ، صفحه تخته را بطور افقی دریك دست نگه می داشت و با دست دیگر انتهای چوبی راكه تكم برآن نصب شده بود و در زیر تخته بالا وپائین می برد و بدین طریق مجسمه چوبی در روی تخته بحركت در می آمد و دستها و پاها و زیر شكمش با برخورد برآن تخته صدائی بوجود می آوردكه چون ریتم و آهنگ مخصوصی داشت مثل صدای ضرب برای انسان خوش آیند بود. تكمچی با این حركت دست و آهنگ آوازها وتصنیفهائی نیز می خواند و از راه چشم وگوش تماشاگران را محفوظ می ساخت و چون تكم مخصوص نوروز بود تصانیف و آوازها نیز همواره درباره بهار و عید سروده می شد تكمچی تقریبا از یك ماه به عید مانده پیدا می شدند و بدر خانه ها می آمدند و رسیدن بهار و نوروز را مژده می داد.



بایرام پایی

یكی ازمراسم زیبای اردبیل ، درایام نوروز ، فرستادن شام برای ارحام بود. بایرام پایی یعنی سهم و حصه عید ، می گفتند همواره از طرف كسان دختری كه به خانه شوهر رفته بود ، فرستاده می‌شد. شام را در مجموعه های مسی بزرگی می چیدند مقدار آن ، باتوجه به افراد خانواده ای كه به آنجا فرستاده می شد ، كم و زیاد می گردید. پلو را در روی دوری های چینی می كشیدند و هر غذاهای موردنظر را در ظرفهای جداگانه در مجموعه می گذاردند و روی آنها سرپوشهای مسین سفید شده تمیزی قرار می دادند بر روی مجموعه هم روپوش مخملی یا ترمه یا زری بسیار زیبایی ،كه به شكل دایره و با ریشه های طلائی و سیمین جالبی دوخته شده بود می كشیدند حمال غذاها را در خانه ای كه برده بود می گذاشت و مجموعه و روپوش و سرپوشها را با خود برمی گردانید.



مراسم نوروز

فاصله بین چهارشنبه سوری و نوروز یك نوع دوران فترت بود و معمولاً بانوان درخانه كارهای نظافت را تكمیل می كردند و مردان نیز مشغول خرید و فروش لوازم عید می گشتند تا بالاخره نوروز فرا می رسید در ساعت تحویل سال ، اگر چه نیمه شب هم بود ، همه افراد خانواده بیدار گشته سر سفره تحویل می نشستند. سفره تحویل یكی دو ساعت قبل از لحظه تحویل گسترده می شد و اولین چیزی كه در آن قرار می دادند قرآن مجید بود در این سفره علاوه بر هفت سین ، شیرینی ، میوه ، آجیل و خشكبار هم می گذشتند و آینه ، سكه طلا یا نقره سماق و برنج وگندم از لوازم این سفره به شمار می آمد. قبل از ساعت تحویل همه وضو می گرفتند و در لحظاتی كه سال در شرف تجدید بود سكوت مطلقی حكمفرما می شد و لحظه ای فرا می رسید كه هر كس توجه خاصی به مبدا پیدا كند و سلامت وسعادت وكامیابی در سال جدید را از خدای بزرگ بخواهد چون سال تحویل می شد اولین كار با باز كردن و نگاه كردن قرآن مجید و بوسیدن آن آغاز می گشت و در این مراسم به طور كلی از حیث نوبت رعایت تقدم سن می گردید بعد از این تشریفات اولین فرد ممیز ،كه سنش كوچكتر از همه بود گلابدان بدست گرفته به افراد خانواده گلاب می داد اگر این خانه متعلق به بزرگترین فرد آن خانواده بود به فاصله كمتری از تحویل سال ، اولاد واحفاد وكسان او ، كه خانه و زندگی مستقلی داشتند برای زیارت او وعرض تبریك می آمدند و قبل از آنكه سفره تحویل برچیده شود ادای احترام می كردند و بدین ترتیب دید و بازدیدهای عید آغاز می گشت و بزرگتران ، پرداخت عیدی را به قدر امكانات مالی و موقعیت خانوادگی به كوچكتران به ویژه كودكان و مستخدمین خانواده ، عیدی می دادند.



چهارشنبه سوری

چهار شنبه آخر سال را چهار شنبه سوری می خوانند ولی سابقا در اردبیل آنرا "گل چهارشنبه" می گفتند زیرا همه خانه ها مثل گل تمیز گشته است چون ظهر روز سه شنبه آخر سال شمسی می گذشت دركوچه و بازار صدای بمب و ترقه آغاز می گشت رسمیت جشن امشب چنین بود كه اندكی بعد از غروب خورشید ، بوته های گون و خار را در پشت بام یا حیاط خانه آتش می زدند وبعد از آن شروع به استفاده از وسایل دیگر آتشبازی می كردند بعد از صرف شام سفره چهارشنبه سوری گسترده می شد. در این سفره هر خانواده بر طبق رسم خود شیرینی ، خشكبار ، آجیل و با شمعهای رنگین منور و مزین می نمود. شب چهارشنبه سوری فالگیری نیز دیده می شود بدین معنی كه دخترها در اوایل شب پشت در خانه های خود می ایستادند و از لای در سخنانی را كه رهگذران می گفتند به عنوان فال تعبیر وتفسیر می كردند و اما پسرهای جوان كمربند های پارچه ای یا دستمال خود را از پنجره اطاق همسایه یا كسان خود ، بدرون اطاق می انداختند صاحبخانه ، بدون آنكه درصدد شناختن هویت آن برآید ، مقداری آجیل یا شیرینی بر دستمال یا گوشه كمربند می بست وبه طرف صاحب آن می انداخت.

__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 05:29 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها